سه شنبه, ۲۰ شهریور, ۱۴۰۳ / 10 September, 2024
مجله ویستا
ویرانی و بازسازی
آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم شکست سختی خورده و ویران شدند، اما پس از جنگ با چنان سرعتی در مسیر بازسازی پیش رفتند که جهانیان را شگفت زده کردند. طی ده سال، این دو ملت دوباره خود را به عنوان قدرتهای اقتصادی معرفی کردند. یک دهه بعد، این دو کشور نه تنها خود را پیدا کردند بلکه از برخی از پیروزان جنگ نیز پیشی گرفتند.
سرعت شگفت آور برخی از ملتها در بازسازی کردن ویرانیها، در قرون قبل نیز مورد توجه صاحبنظران بوده است. جان استوارت میل در سال ۱۸۹۶ نوشت:
برخی از کشورها با چنان سرعتی خود را از شر فلاکت و خرابی نجات دادهاند که باعث تحیر میشود. در برخی موارد خرابیهایی که در نتیجه زلزله، سیل، توفان و جنگ به بار آمدند، به سرعت رفع شدند. در تاریخ بسیار دیده شده که دشمن کشوری را به خاک و خون کشد، تمام ثروت موجود در آن را به تاراج برد، تمام خانهها را تخریب کند، اما پس از گذشت چند سال اوضاع به وضع سابق بازگردد.
(Mill ۱۸۹۶, book ۱, chap. ۵, para. I.۵.۱۹)
البته نمیتوان ادعا کرد که در طول تاریخ در همه موارد بازسازی با چنین سرعتی صورت گرفته است. حدس میزنیم که تمدن کرت به خاطر وقوع زمین لرزه و تمدن مایا به خاطر همهگیر شدن بیماری نابود شدند؛ به هر حال میدانیم که این دو تمدن هرگز خود را بازنیافتند. یا مثلا میدانیم که سقوط رم به «قرون وسطی» که برای سدههای متمادی ادامه یافت، منجر شد.
جامعه شناسان، روانشناسان، تاریخدانان و سیاست گذاران مطالعات زیادی در مورد طبیعت، دلایل و نتایج فجایع مخرب و بازسازیهای متعاقب آن انجام دادهاند، اما در ادبیات اقتصادی جای این گونه مطالعات به شدت خالی است. به عنوان مثال، در چهار جلد از
(The New Palgrave: A Dictionary of Economics (۱۹۸۷ این مباحث به کلی نادیده گرفته شدهاند. در این فرهنگ تخصصی حتی مدخلی برای واژههای «ویرانی» و «بازسازی» وجود ندارد. این در حالی است که ویرانیها را میتوان به عنوان گونهای از آزمایشهای اقتصادی طبیعی به شمار آورد. در واقع میتوان ویرانیها را به تستهایی تشبیه کرد که مهندسان برای آزمایش مقاومت ساختمانها و ماشینآلات به کار میبرند. به عبارت دیگر با بررسی رفتار انسانها تحت شرایط فوقالعاده میتوان به دستاوردهای جدیدی در علم اقتصاد رسید.
● سابقه تاریخی
با وجود آنکه تراژدیهایی مانند تصادف اتومبیل و بیماریهای لاعلاج که در مقیاس کوچک اتفاق میافتند، به اندازه کافی برای کسانی که درگیر میشوند فاجعه بار است، در این مقاله منظور ما از ویرانی رخدادهایی است که در مقیاس بزرگ رخ میدهد.
قبل از هرچیز باید بین بلایایی مانند گردباد، سیل یا بمباران که در سطح اجتماعات رخ میدهند(بلایای با مقیاس متوسط) و فجایعی مانند قحطی گسترده، انقلابهای مخرب یا شکست در یک جنگ تمام عیار که در سطح جوامع رخ میدهند، تمایز قائل شد. در فاجعهای که در سطح اجتماعات رخ میدهد تاروپود جامعه بزرگتر یک تور ایمنی فراهم میآورد، در حالی که در فجایعی که در سطح جامعه رخ میدهند، خود این تاروپود در معرض نابودی قرار میگیرد.
در حالت اول صدها یا هزاران نفر میمیرند، اما در حالت دوم صدها هزار یا حتی گاهی میلیونها نفر جان خود را از دست میدهند(البته باید این نکته را در نظر گرفت که در مواردی چون ابرتورم و رکودهای عمیق که اتفاقاتی هستند که درسطح جامعه رخ میدهند با وجود این که عواقب مصیبت باری دارند، تلفات زیادی به بار نمیآید).
ویرانیهایی که در مقیاس متوسط رخ میدهند، نسبتا پرتعدادند. میتوانیم مواردی را که در این موارد رخ میدهند تعمیم دهیم. به عنوان مثال مشاهده شده که افراد و جوامع، خود را با این شرایط تطبیق میدهند. بازماندگان این ویرانیها بی یار و یاور نمیمانند.
در چنین شرایطی مردم پس از وقوع فاجعه به یاری خود و دیگران میشتابند. بعد از وقوع فاجعه هویت اجتماع ویران شده، تقویت شده و تلاشهای همکارانه و دگرخواهانه برای نجات دیگران و بهبود شرایط زیاد به چشم میخورد. پس از زلزله سان فرانسیسکو در سال ۱۹۸۹ ساکنان یک منطقه فقیر خودجوشانه به نجات سرنشینان اتومبیلهایی شتافتند که بعد از تخریب بزرگراه زیر آوار گیر افتاده بودند. بعد از زلزله سال ۱۹۶۴ نیز سوپرمارکتهای محلی قیمت مواد غذایی را پایین نگه داشته و مصرفکنندگان، داوطلبانه مصرفشان را جیره بندی کردند تا بحران بگذرد.
البته در این موارد مثالهای جدیای از رفتارهای ضداجتماعی نیز مشاهده شده است. به عنوان نمونه در حالی که خیرخواهی و همکاری در جریان خاموشیهای کامل برق در سال ۱۹۶۵ مشاهده میشد، اما در خاموشیهای سال ۱۹۷۷ خشونتهای تاسف بار و دزدی و چپاول بسیار شدید بود. تجربیات مشابهی نیز بعد از توفان هوگو که در سال ۱۹۸۹ به تخریب جزایر ویرجین انجامید، ملاحظه شد.
البته همانطور که راسل دینز و توماس درابک نشان دادهاند، رفتار اجتماعی در این مواقع غالب است. موارد خلاف این جریان هر چند کم تعداد نبوده، اما در شرایطی رخ داده که پیش از فاجعه حس شکایت در بخشی از جامعه شدید بوده است. این تجربه که تقریبا در تمامیمواقع، جریانهای کمک از خارج از منطقه بلادیده به این مناطق سرازیر میشود را نیز میتوان با اطمینان خاطر تعمیم داد. این پدیده «رفتار همگرایانه» (convergence behavior )خوانده میشود.
در اغلب موارد، جوامع ویران شده نسبت به قبل با سرعت بیشتری پیشرفت میکنند. از مشخصات این جوامع میتوان معرفی شدن رهبران جدید، همبستگی اجتماعی بالاتر و منسوخ شدن مقررات و رفتارهای دست و پاگیر را برشمرد.
بمباران هامبورگ در جولای و آگوست ۱۹۴۳، جامعه را در مقیاس وسیع تحت تاثیر قرار داد. مشاهده شده که در موارد این چنینی مردم نسبت به بناها مقاومتر هستند. به عنوان مثال بمبارانها تقریبا ۵۰درصد ساختمانهای شهر را تخریب کردند، در حالی که ۴۰۰۰۰ نفر یعنی چیزی کمتر از ۳درصد جمعیت شهر کشته شدند. پس از بمباران تقریبا نیمیاز بازماندگان، شهر را ترک کردند. حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر از آنها در دوره بازسازی بازگشتند و حدود ۵۰۰۰۰۰ نفر نیز برای همیشه در دیگر نقاط آلمان ساکن شدند. حین بازسازی نیز مناطقی که به شدت تخریب شده بودند متروکه شدند تا بر مناطق دیگر تمرکز شود. سرعت بازسازی طوری بود که در عرض چند روز بعد از پایان گرفتن حملات الکتریسیته، گاز و خدمات تلگراف فراهم شدند. البته عرضه آب همچنان مشکل ساز باقی ماند و برای تامین آب از منابع آب استفاده میشد. سیستم حمل و نقل نیز که به شدت آسیب دیده بود، به طور جزئی بازسازی شد. ترافیک سنگینی در سطح شهر وجود خواهد داشت، اما خطوط اصلی خدمات حمل و نقل درون شهری در عرض چند روز فعالیت خود را از سر گرفتند. در روز هفتم نیز بانک مرکزی هامبورگ دوباره باز شد و کسب و کارها دوباره فعال شدند. چندی نگذشت که هامبورگ دیگر شهر مردگان نبود. در عرض چند ماه، موسسه مطالعات استراتژیک بمباران ایالات متحده گزارش داد که شهر ۸۰درصد بهرهوری خود را باز یافته است.
میتوان تلاش بلشویکها طی سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۱ برای تحمیل «کمونیزم جنگی» بر اقتصاد روسیه را نیز به عنوان یک ویرانی بزرگ در نظر گرفت. در این دوران بازارها و حتی استفاده از پول کنار گذاشته شد. اقتصاد روسیه که در طول جنگ داخلی به سراشیب سقوط افتاده بود پس از جنگ با مشکلات عدیدهای روبهرو شد. تولید صنعتی به ۲۰درصد و زمینهای زیر کشت به ۷۰درصد سطح قبل از جنگ رسید. پس از پیروزی نهایی سرخها نیز اقتصاد به جای بازسازی شدن سقوط کرد. الکساندر بایکوف به نقل از لنین آورده:
تا بهار سال ۱۹۲۱ برای حرکت به سمت کمونیسم در خط مقدم اقتصاد نیز مبارزه کردیم، اما شکستی که در این عرصه به ما تحمیل شد از تلاشهای کولچاک، دنیکین یا پیلسودسکی مخربتر بود. مصادره اموال در روستاها و رویکرد کمونیستی مستقیمی که برای بازسازی شهرها اتخاذ شد به بحران سیاسی و اقتصادی کشور دامن زد.
(Baykov ۱۹۴۷, p. ۴۸)
در ابتدا بلشویکها کنترل مستقیم را روی بخشی از صنعت اعمال میکردند (این کنترل روی کارخانههای بزرگ واقع در شهرهای اصلی برقرار بود که از قضا تعدادشان چندان زیاد نبود). در بسیاری موارد، ترتیبات همکارانه و کسب و کارهای خصوصی، عملکرد صنعت و تجارت را به صورت حداقلی حفظ میکردند. بالاخره پیروزی نظامی کمونیستها این اجازه را به آنها داد که توجهشان را به برچیدن بقایای بخش خصوصی معطوف کنند. در این هنگام، بسیاری از سرمایهداران کوچک که به امید شکست کمونیستها نشسته بودند در نهایت مجبور به ترک کشور شدند و کسب و کار خود را رها کردند. پارادوکس فروپاشی اقتصاد روسیه پس از دست یابی این کشور به پیروزی سیاسی و نظامی این گونه بود که رقم خورد.
بالاخره در میانه سال ۱۹۲۱ سیاست اقتصادی جدید (NEP) در دستور کار قرار گرفت. در اقداماتی که در این راستا صورت گرفت، پول به عنوان وسیله مبادله دوباره به عرصه اقتصاد بازگشت و به کسب و کارهای خصوصی آزادی عمل بیشتری داده شد. این اقدامات به بهبود قابل توجهی در شرایط اقتصادی منجر شد.
ایجاد تقاضا برای پول رایج به عنوان ابزار مبادله، به شوروی این اجازه را داد که از طریق انتشار پول و ایجاد تورم منابع قابل ملاحظهای را به دولت انتقال دهد. به عبارت دیگر NEP به اقتصاد شوروی این فرصت را داد که پیش از اجرایی شدن برنامههای پنج ساله استالینیستی و حرکت اجباری به سمت اشتراکی شدن و صنعتی شدن، فضایی برای تنفس پیدا کند.
● فاکتورهای موثر بر بازسازی
به جرات میتوان گفت انتقال یافتن تقاضا از خواستههای کمتر ضروری باعث آزاد شدن منابع برای نجات و اسکان بازماندگان، پیش بردن تعمیرات و تلاشهایی از این نوع میشود. این امر میتواند بازسازی را سرعت بخشد. در طرف عرضه نیز واردات منابع(هدایا و کمکهای خارجی، وامهای تجاری و عایدات بیمه) از مناطق دیگر به مناطق آسیب دیده جریان پیدا میکند. به علاوه به خصوص در بلندمدت ظرفیت اضافه تولید نقش تعیین کنندهای در روند بازسازی ایجاد میکند. به عنوان مثال پس از وقوع فاجعه، کارگران ساعات بیشتری کار میکنند، کودکان به مدرسه نمیروند، بازنشستگان سر کارهایشان باز میگردند و از ماشین آلات کار بیشتری کشیده میشود. جانشین شدن منابع- به عنوان مثال استفاده از چادر به جای خانه و کامیون به جای اتوبوس و قطار- باعث میشود که اقلام ضروری بیشتر در دسترس قرار بگیرند. در نهایت، ممکن است مقررات دست و پاگیر کنار گذاشته شوند و فعالیتهایی مانند ارتکاب جرم و طرح دعاوی قضایی احتمالا کاهش مییابد.
در ویرانیهایی که در مقیاس متوسط رخ میدهند، مسائل تکنولوژیکی و توزیعی (مانند کمیابی منابع در مناطق خاص یا فراهم کردن کمک برای بلادیدگان) مشکلات اصلی به شمار میروند، اما در ویرانیهای با مقیاس بزرگ بقای نظم اجتماعی مورد تهدید قرار میگیرد. قحطی گسترده، ناخوشی همه گیر، انقلابهای اجتماعی مخرب، جنگهای ویرانگر و حتی رکود شدید کسب و کار و ابرتورم میتوانند ترتیباتی را که با حفاظت از تقسیم کار پیچیده پایه اقتصادهای مدرن به شمار میروند، تهدید کنند.
از نظر تاریخی، آسیب پذیرترین جنبه این تقسیم کار شامل مبادله پولی غذا و کالاهای صنعتی بین شهرها و روستاها میشده است. حال این نکته را در نظر بگیرید که مهمترین نشانه از کار افتادن اقتصاد جابه جا شدن جمعیت از شهرها به حومه شهرها است. به عنوان مثال در زمان سقوط امپراتوری رم شهرها از جمعیت خالی شدند. در دوره معاصر نیز طی سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۰ و در جریان جنگ داخلی روسیه جمعیت مسکو و پتروگراد بیش از ۵۰درصد کاهش یافت. به طور مشابه جمعیت شهری در ژاپن و آلمان در اواخر جنگ و پس از آن کاهش یافت، هر چند این کاهش به شدت دیگر موارد نبود. حتی در ایالات متحده، در جریان رکود بزرگ و طی سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۵ روند بلندمدت شهری شدن (urbanization ) متوقف و حتی تا حدی معکوس شد.
تحت کمونیسم جنگی روسی حذف مبادله پولی به مثابه تلاشی ایدئولوژیک برای از بین بردن سیستم انگیزههای خصوصی در دستور کار قرار گرفت (این مبادله پولی برای تامین غذای شهرها حیاتی به شمار میرفت). در ژاپن و آلمان نیز پروسهای برای سرکوب تورم به کار گرفته شد که به مهاجرت از شهرها انجامید. این سیاستها قبلا هم مثلا در جریان انقلاب فرانسه و در کنفدراسیون جنوب در جنگ داخلی آمریکا به کار گرفته شده بود.
سیاستهایی که به کمیاب شدن غذا میانجامند، عموما پس از فشارهای اقتصادی یا نظامی- مانند از دست رفتن تمامیت ارضی، از کار افتادن سیستم حمل و نقل یا ایجاد تورم در نتیجه تلاش دولت برای تامین مالی یک جنگ – اتخاذ میشوند. در این موارد سیاست اشتباهی که مکررا اتخاذ میشود و خرابیهای شدیدی به بار میآورد، تعیین سقف قیمت روی غذاست؛ سیاستی که با هدف تعیین سهمیههای منصفانه یا خواباندن ناآرامیهای شهری صورت میگیرد، اما نتیجه این اقدام چیزی نیست جز این که کشاورزان غذای کمتری برای شهرها مهیا کنند.
در چنین شرایطی مکانیزمهای غیررسمی توزیع مانند بازار سیاه، مبادله تهاتری و مسافرت شهرنشینان به حومه شهر در طی روز به کار میافتند؛ مکانیزمهایی که هزینه مبادله را افزایش داده و باعث ایجاد زیان مرده میشود. همانطور که جمعیت شهرها کاهش مییابد، تولید صنعتی نیز تنزل پیدا میکند. در چنین شرایطی ممکن است که دولت با استفاده از قدرت نظامی محصولات کشاورزی را ضبط کند. این اقدام میتواند به کاهش شدید تولید غذا منجر شود. در این مرحله دولتها ناگزیر متوقف میشوند. مثلا دولت بلشویک در همین مرحله مجبور به طرح ریزی NEP شد. خوشبختانه در آلمان و ژاپن پس از جنگ این مارپیچ رو به پایین تا قبل از اصلاحات ارهارد(به مدخل مربوط به معجزه اقتصادی آلمان مراجعه کنید) و اصلاحات ژاپن که عملکرد سیستم قیمتی را از نو فعال کرد به این نقطه نرسید.
● مسائل سیاستی: نقش دولت
توافق گستردهای در این زمینه وجود دارد که دولت باید مسوولیت ایجاد و حفظ زیربناهایی چون سیستم قانونی، نظم، حمل و نقل ضروری و ارتباطات را بر عهده گیرد. در خرابیهایی که در مقیاس متوسط و در اجتماعات رخ میدهند، انتظار میرود که دولت مواردی نظیر برنامهریزی و بازسازی را نیز برعهده بگیرد؛ این در حالی است که ممکن است دخالت دولت مانع مشارکت بخش خصوصی شده یا تلاشهای بخش خصوصی را از مسیر خود منحرف کند. به عنوان مثال، سوبسید دادن به بیمه سیل به ساخت و ساز بیش از حد در مناطقی که در معرض خطر سیل قرار دارند منجر میشود. به طور مشابه، برخی از انواع اعانههای دولتی بهبود اقتصاد را به تاخیر میاندازند. توزیع غذای مجانی، به عنوان مثال، میتواند به کند شدن استقرار مجدد کانالهای بازاریابی منجر شود.
این امر که دولت باید تا چه حد برای اقدامات پیشگیرانه در برابر این گونه ویرانیها انگیزه ایجاد کند و این که آیا دولت باید در مواجهه با آسیب دیدگانی که میتوانستهاند اقداماتی جهت کاهش اثرات این گونه بلایا انجام دهند، اما این کار را نکردهاند رویکرد پدرمآبانه اتخاذ کند یا خیر، هنوز مورد بحث است. همانطور که جورج هورویچ نشان داده با وجود موانعی که سر راه فعالیت خصوصی ایجاد میشود، بنگاههای تجاری نیز در واکنش به این ویرانیها فعال شده اند(به عنوان مثال Disaster Masters, Inc., of New York City را در نظر بگیرید) .در مورد ویرانیهایی که در مقیاس بزرگ و در جوامع رخ دادهاند، فعالان بخش خصوصی به ندرت میتوانند کسب و کار خود را حفظ کنند مگر آن که دست به مهاجرت بزنند. تجربیات تاریخی نشان میدهد که در این موارد، بازسازی به توان دولت برای حفظ و ارتقای حقوق مالکیت، سیستم بازار و حفاظت از تقسیم کار منطوط است.
با اتخاذ یک دیدگاه وسیعتر میتوان ویرانی و بازسازی را به عنوان یک مورد خاص از مباحث توسعه اقتصادی در نظر گرفت. اتفاقاتی که در دهه ۸۰ و ۹۰ رخ دادهاند، نشان میدهند سوسیالیسم باعث شده که کشورهای اروپای شرقی تا دههها گرفتار ویرانیهای اقتصادی باشند. برخی از این کشورها نظیر لهستان، استونی و جمهوری چک در حال بازسازی کردن این ویرانیها هستند. بقیه مانند اوکراین هنوز در ابتدای راهند.
نویسنده: جک هیرشلیفر
مترجم: محمدصادق الحسینی
در مورد نویسنده: جک هیرشلیفر(۱۹۲۵-۲۰۰۵) استاد فقید اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا است.
منابعی برای مطالعه بیشتر:
Anderson, J. L., and Eric L. Jones. “Natural Disasters and the Historical Response.” Australian Economic History Review ۲۸ (۱۹۸۸): ۳–۲۰.
Baykov, Alexander. The Development of the Soviet Economic System. New York: Macmillan, ۱۹۴۷.
Dacy, Douglas C., and Howard Kunreuther. The Economics of Natural Disasters. New York: Free Press, ۱۹۶۹.
Douty, Christopher M. The Economics of Localized Disasters. New York: Arno Press, ۱۹۷۷.
Drabek, Thomas E. Human System Responses to Disaster. New York: Springer-Verlag, ۱۹۸۶.
Dynes, Russell R. Organized Behavior in Disasters. Lexington, Mass: Heath Lexington Books, ۱۹۷۰.
Fritz, Charles E. “Disaster.” In R. K. Merton and R. A. Nisbet, eds., Contemporary Social Problems. New York: Harcourt, Brace, Jovanovich, ۱۹۶۱.
Hirshleifer, Jack. Economic Behaviour in Adversity. Chicago: University of Chicago Press, ۱۹۸۷.
Horwich, George. “Disasters and Market Response.” Cato Journal ۹ (۱۹۹۰): ۵۳۱–۵۵۵.
Iklé, Fred Charles. The Social Impact of Bomb Destruction. Norman: University of Oklahoma Press, ۱۹۵۸.
Mill, John Stuart. Principles of Political Economy. New York: D. Appleton, ۱۸۹۶. Available online at: http://www.econlib.org/library/Mill/mlP.html
Prince, Samuel Henry. Catastrophe and Social Change. New York: Columbia University Press, ۱۹۲۰.
Sorokin, Pitirim A. Man and Society in Calamity. New York: Dutton, ۱۹۴۲.
مترجم: محمدصادق الحسینی
در مورد نویسنده: جک هیرشلیفر(۱۹۲۵-۲۰۰۵) استاد فقید اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا است.
منابعی برای مطالعه بیشتر:
Anderson, J. L., and Eric L. Jones. “Natural Disasters and the Historical Response.” Australian Economic History Review ۲۸ (۱۹۸۸): ۳–۲۰.
Baykov, Alexander. The Development of the Soviet Economic System. New York: Macmillan, ۱۹۴۷.
Dacy, Douglas C., and Howard Kunreuther. The Economics of Natural Disasters. New York: Free Press, ۱۹۶۹.
Douty, Christopher M. The Economics of Localized Disasters. New York: Arno Press, ۱۹۷۷.
Drabek, Thomas E. Human System Responses to Disaster. New York: Springer-Verlag, ۱۹۸۶.
Dynes, Russell R. Organized Behavior in Disasters. Lexington, Mass: Heath Lexington Books, ۱۹۷۰.
Fritz, Charles E. “Disaster.” In R. K. Merton and R. A. Nisbet, eds., Contemporary Social Problems. New York: Harcourt, Brace, Jovanovich, ۱۹۶۱.
Hirshleifer, Jack. Economic Behaviour in Adversity. Chicago: University of Chicago Press, ۱۹۸۷.
Horwich, George. “Disasters and Market Response.” Cato Journal ۹ (۱۹۹۰): ۵۳۱–۵۵۵.
Iklé, Fred Charles. The Social Impact of Bomb Destruction. Norman: University of Oklahoma Press, ۱۹۵۸.
Mill, John Stuart. Principles of Political Economy. New York: D. Appleton, ۱۸۹۶. Available online at: http://www.econlib.org/library/Mill/mlP.html
Prince, Samuel Henry. Catastrophe and Social Change. New York: Columbia University Press, ۱۹۲۰.
Sorokin, Pitirim A. Man and Society in Calamity. New York: Dutton, ۱۹۴۲.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست