چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
جادوی سخن در اساطیر ایران
بنا به روایتهای هندی، سخن دارای نیرویی سحرآمیز است که میتواند دانایی را از اندیشه به عمل در آورد.(۳) این نیروی جادوییکه منتره(۴) نامیده میشود، در وداها و در ادبیات هندی نمایانگر کلام مقدس است و قدرت آن در به انجام رساندن اعمال جادویی ازطریق گفتار است. شفای بیماران و راندن دیوان و موجودات زیانآور از نیروهای خاص منتره است.(۵)
در کتابهای ودا(۶)، اوپانیشاد(۷)، مهابهاراتا(۸) پورانا(۹) با منترههای خاص خدایان رو بهرو میشویم.
به نمونههای از این موارد اشاره میشود: واچ که مفهوم گفتار را دارد در ریگ ودا به صورت ایزدبانویی جلوه مینماید. او نیرو وهوشمندی به کسانی که دوستشان دارد میبخشد. او مادر وداهاست و همسر شاه آسمان، همه جهان در او گرد آمده است و از این روستکه سخن همه چیز است.(۱۰)
ایزد راما در اوپانیشادها، منتره Mantra نامیده شده است و با همین لقب نیروی تمرکزبخشی او توجیه میشود. - man در این واژهبرای تمرکز اندیشه از جانب این ایزد و tra - برای نشان دادن حمایت است، از این رو این واژه و این لقب به صورت واژهای جادویی درمیآید که به تنهایی میتواند هر آنچه را که جملهها و عبارتها هم نمیتوانند بیان کنند، توصیف کند.(۱۱)
سرسوتی(۱۲) ایزد بانویی است که سرچشمه و اساس آفرینش با کلام است. او ایزدبانوی بلاغت، خردمندی و دانش نیز هست.اوست که زبان و نگارش را بر انسان آشکار کرده است و مادر شعر نیز هست.
سرسوتی در ریگ ودا نام رودخانهای است که بعداً جنبه الوهیت پیدا میکند و نام او چنین
تعبیر میشود که - Sara مفهوم جاری بودن دارد و بر هر چه جاری است اطلاق میشود، از همین رو، گفتار و اندیشه نیز که جریانمییابند، در حیطهی قدرت او هستند و از او برآمدهاند. در بیان نامها و القاب فراوان او به "گفتار" و "بلاغت" نیز میتوان اشاره کرد.(۱۳)
در پورانا، گفتار، دختر هنر عرضه شده در آئینها به شمار میآید و به این صورت است که در همه مراسم آئینی حضور دارد.(۱۴)
در روایتهای هندی در میان موجودات میرا، "منو" که پیش نمونهی انسان و همانند کیومرث ایرانی است، نخستین کسی است کهصورت گفتاری هر اندیشهای و نامهای ملفوظ هر شیئی را رقم میزند و به آدمیان میآموزد. منو ارتباط میان هر نام و اصطلاحی را بااشیاء توصیف میکند و بدینسان نخستین زبان را به وجود میآورد. از این زبان نخستین که زبانی ازلی است و ابدی نیز خواهد شد،ریشههای همهی زبانها نشأت خواهد گرفت.(۱۵) بنابر همین روایتها، زبان سانسکریت، بیش از دیگر زبانهای جهان، این موهبتنصیبش شده است که مستقیماً از این زبان آغازین انشعاب یابد. سخنهای مقدسی که به این زبان در مراسم آئینی به کار گرفته میشوندنیز به این زبان نخستین تعلق دارند. زبانهای دیگر صورتهای آشفتهای از زبان اولیه هستند.
در سنتهای هندی آمده است که قدرت هر شخصیت ایزدی، در دعا و در کلام مقدس مخصوص به او و به عبارت دیگر در منتره اوجای دارد و به یاری و به واسطه این دعای خاص آن ایزد است که میان او و پرستندگانش ارتباط برقرار میشود.
در آیینها هر ایزدی با منتره خاص خود حضور دارد و تنها به یاری این آواهای رازآمیز است که حضور خدایان در مراسم آئینیاحساس میگردد و چون واقعیت جلوهگر میشود. منترهها ابزاری هستند که انسان با آنها میتواند به فراسوی مرزهای اندیشههای خودصعود کند. منتره همیشه حرکتی دارد و تأثیری خاص ایجاد میکند و برای به دست آوردن تأثیر خاص آن است که باید به زبان آوردهشود. نحوه درست بر زبان آوردن منترهها بدانها اثر جادویی میبخشد.
منترهها برای این که بیشتر تأثیر ببخشند باید مستقیماً به کار گرفته شوند، یعنی باید به صورت شفاهی ادا شوند. منتره مکتوب آننیرو را ندارد و نمیتوان منتره را از راه نوشتهها آموخت.(۱۶)
به کلام جادویی در روایتهای ایرانی میپردازیم:
در اوستا واژهای منثره Manqara که غالباً با صفت spرnta در مفهوم: کلام مقدس، ایزد موکل بر این کلام، کتاب اوستا، و همچنیندعاهای اوستایی و بخصوص دعای اصلی دین زردشتی، یعنی یثااهو وئیریو(۱۷) است، این دعا اهونه وئیریو(۱۸) نیز نامیده میشود، ناماین دعا در متون پهلوی به صورت اهونور(۱۹) میآید(۲۰). متن اصلی این دعا در اوستایی موجود در بند ۱۳ یسنای ۲۷ است اما در اوستایدوره ساسانی در آغاز یسنای ۲۸ جای داشته است که نام اهونَوَدْ که نام نخستین گاه (یسنای ۲۸ تا ۳۴) است از نخستین واژههای این دعابرآمده است.
این دعا از بیست و یک واژه تشکیل شده است و بنا بر دینکرد(۲۱) اهوره مزدابیست و یک نسک اوستا را مطابق بیست و یک واژهیاین دعا فرستاده است. بیست و یک واژهی این دعا به سه بند تقسیم شده است. همانطور که بیست و یک نسک اوستا را به سه بخشتقسیم میکنند: گاهانیگ(۲۲)، دادیگ(۲۳)، هدمانسریگ(۲۴)، که هر کدام به ترتیب شامل متنهای گاهانی و فقهی و آیینی است.(۲۵)
در سنت مزدیسنایی آمده است که آفرینش دعای اهونهوئیریو بر هر آفرینش دیگری تقدم داشته است. در یسنهای نوزده تا بیست ویک که به بغان یشت معروفند، سه دعای اصلی زردشتی و بخصوص این دعا در آن تفسیر شده است. در یسن ۱۹ بند ۲ آمده است که ایندعا پیش از آسمان، پیش از زمین، پیشتر از موجودات زنده، پیش از گیاهان و پیش از آتش پسر اهورامزدا و پیش از مرداهلو (کیومرث)آفریده شده است.(۲۶)
اشم وُهو(۲۷) دومین دعای مهم آئین مزدیسنایی است.(۲۸) در بیشتر بخشهای اوستا منثرهسپنته نشان دهنده این دعا نیز هست.
در یسنای ۲۷ بند ۱۴، متن اصلی آن را در کنار دیگر دعاهای زردشتی میتوان یافت. نام آنبرآمده از نخستین واژههای این دعاست و کاربرد آئینی بسیار دارد و تقریباً همیشه در آغاز و پایانسرودهای اوستایی آمده است.
سومین دعای اصلی آئین مزدیسنایی ینگهه هاتام(۲۹) است که در اوستا مکرراً ذکر میشود ومتن اصلی آن را بخصوص در یسنای ۲۷، بند ۱۵ مییابیم. این دعا در کنار دعاهای اهونه و ئیریوو اشم و هو برای از میان بردن دیوان خوانده میشوند. برشمردن این دعا در مراسم آئینی باعثدرست برگزار شدن آن آئین و خشنودی اهوره مزدا و آب و گیاه میشود.(۳۰)
دعای دیگری هست به نام ائیریما ایشیو(۳۱) که ارتباطی نزدیک با حوادث آخرین روزهایزندگی، تنپسین و رستاخیز و فرشکرد یعنی دورهی بازسازی جهان دارد.(۳۲) این دعا بخصوصبه ایزد اریامن که ایزد موکل بر تندرستی و شفای بیماری است اختصاص دارد و بر ضد بیماریهابه کار گرفته میشود.(۳۳)
دعاهای دیگری نیز در آیین مزدیسنایی وجود دارند مانند فرورانه(۳۴) که متن آن را در بیشتربخشهای اوستا و بخصوص در یسن ۱۲، بند ۸ میتوان یافت و دعای فشو شو منثره(۳۵) و غیرهکه برشمردن آنها در آیینهای مزدیسنایی متداول و بهزعم پیروان، معجزهآمیز است.(۳۶)
به مواردی از نقش منثره در بخشهای مختلف اشاره میشود:
الف. در گاهان:
در یسن ۲۸ بند ۵ آمده است که زردشت اهوره مزدا و اشه را میستاید و به آنها قول میدهدکه مردمان را با منثره در راه خوب راهنما باشد.
در یسن ۲۸ بند ۷ زردشت از اهوره مزدا میخواهد که نیروی لازم را به پرستندگان او بدهد تابتوانند منثره را بیاموزند.
در یسن ۳۱ بند ۶ زردشت قول بهترین پاداش را برای خردمندانی که منثره را به دیگرانآشکار کنند، میدهد.
در یسنای ۴۳ بند ۴ زردشت از اهوره مزدا میخواهد که از او و همهی مریدانش که منثره او رابرمیشمارند حمایت کند.
در یسنای ۴۵ بند ۳ زردشت به کسانی که مفاهیم مربوط به منثره را آن طور که باید انجامنمیدهند هشدار میدهد که در پایان جهان پشیمان خواهند شد.ب. در بخشهای دیگر اوستا
در یسنای یک بند ۱۳ و در یسنای ۷ بند ۱۵ و در یشت ۱۱ بند ۳ از پیروزمندی منثره سخنبه میان میآید و از نیرویی با مقاومت خارقالعاده که برای مقابله با دیوان ایجاد میکند. دریسنای ۲۰ بند ۳ منثره کلام اهوره مزدا و در یشت ۱۳ (فروردین یشت) بند ۸۱ روان سفید،درخشان و پرفروغ او و در بند ۴۶ همین یشت پیامآور اوست.
در یشت ۴ (خرداد یشت) بند ۴ آمده است که هر کسی منثره را با صدای بلند برخواند بهآسودگی میرسد.
در اوستا از نقش شفابخشی منثره نیز سخن رفته است. در یشت ۳ (اردیبهشت یشت) بند ۶اهورهمزدا روشهای گوناگون درمان را که پزشکان به کار میبرند برمیشمارد: پزشکی کهبیمارش را با تعالیم اشه درمان میکند، یا آن که با دانش خویش و آن که با کارد (پزشکی) و آن کهبا گیاهان (دارویی) و سرانجام آن که با منثره یا کلام مقدس. اهوره مزدا بر درمان اخیر تأکیدبیشتری میکند بهزعم او این روش تأثیر بخشتر است.
همچنین در وندیداد فرگرد ۷، بند ۴۴، نیز اهوره مزدا با زردشت از ویژگیهای پزشکان ودرمان گوناگون بیماران سخن میگوید و درباره روشهای درمان چنین میگوید که اگر در میانپزشکان یکی با کارد (پزشکی)، دیگری با گیاه (دارویی) و سومی با منثره به درمان بپردازند،روش سومی برای بیرون راندن بیماری از تن کارآمدتر خواهد بود.
در وندیداد، فرگرد ۲۲، بندهای ۲ تا ۶ نیز آمده است که اهوره مزدا از ایزد منثره سپنتهمیخواهد که او را یاری دهد تا به درمان ۹۹۹۹۹ بیماری که اهریمن پدید آورده است بپردازد ودر ازای چنین کاری اهوره مزدا به او پاداش فراوان خواهد بخشید. در همین فصل وندیداد وهمچنین در یشت ۳ (اردیبهشت یشت) بند ۹، آمده است که دعای ایریما ایشیو برای چنینخدمتی به یاری منثره سپنته میآید.(۳۷)
در متون پهلوی منثره سپنته به صورت مارسپند و ما نسرسپند(۳۸) به عنوان ایزد کلام و گفتار،حضوری فعال دارد. به مواردی از آن اشاره میشود:
او دهمین آفرینش مینوی اورمزد(۳۹) است(۴۰) و از یاوران سپندارمد، امشاسپند موکل برزمین.(۴۱) گل مخصوص او کرکوم یا گیاه زعفران است(۴۲) و در آئین قربانی، از میان اندامهایگوسفندان سپرز از آن اوست(۴۳) این ایزد موکل بر بیست و نهمین روز ماه است که ما نسرسپند نامدارد.(۴۴)
همانند متون اوستایی، در متون پهلوی نیز مانسرسپند نشانگر کلام مقدس اورمزدی وبخصوص دعای یثا اهووئیریو (اهونور در پهلوی) است و نیروی جادویی را که از خواندن اینگفتار حاصل میشود در موارد زیر میتوان دید:
بزرگترین معجزه این دعا در آغاز آفرینش پیش میآید. در پایان سه هزار سال نخستین کههمه چیز در حالت مینوی، یعنی روحانی و فراسویی است، اورمزد طرحی برمیافکند تا ازنیروی اهریمن بکاهد و موفق به شکست قطعی او در پایان دوازده هزار سال گردد.
او فروغی از نور ازلی خود به جهان تاریک اهریمن میفرستد؛ اهریمن هراسان به سویدنیایی که این نور از آن تابیده است میشتابد و این آغاز نخستین نبرد میان اورمزد و اهریمناست.(۴۵) اورمزد که دانایی مطلق دارد آگاهانه به اهریمن پیشنهاد آشتی میدهد به این شرط کهاهریمن آفرینش او را بستاید. اما اهریمن به دلیل جهل مطلق، ناآگاهانه این پیشنهاد را نمیپذیرداورمزد میداند که اگر این نبرد در این شرایط ادامه یابد، اهریمن همه را نابود خواهد کرد و بههمین دلیل پیشنهاد میکند که دورانی برای جدال و زمانی معین برای واپسین نبرد معین شود.اهریمن با نادانی آن را میپذیرد، و سرنگونی خود را حتمی میسازد. پیمانی میان اهوره مزدا واهریمن بسته میشود، مبنی بر این که آخرین نبرد میان نیروی نیکی و بدی، نه هزار سال بعد ازاین حمله نخستین یعنی در پایان دوازده هزار سال آفرینش صورت گیرد.
هدف اورمزد از این پیشنهاد این است که در این مدت که نبرد ادامه دارد، به تدریج همهنیروی اهریمن به تحلیل رود و ناتوان گردد و سرانجام به بند کشیده شود. پس از این که پیمانبسته میشود، اورمزد دعای اهونور را برمیشمارد، چون یک سوم این کلام ایزدی بر خواندهمیشود، اهریمن در هم فرو میرود و چون دو سوم آن خوانده میشود، اهریمن به زانو درمیافتد و چون این گفتار به پایان میرسد بیهوش میشود و مدت سه هزار سال در دنیایتاریک خود فرو میرود، بدون آن که قدرت انجام کاری داشته باشد.(۴۶)
در طول این سه هزار سال، اورمزد پیش نمونههای شش پدیده اصلی آفرینش را آفرید کهآخرین آنها کیومرث پیش نمونهی آدمیان است. تا حمله دوم اهریمن که در پایان سه هزاره دومپیش خواهد آمد کیومرث نه حرکت میکرد، نه چیزی میخورد و نه سخن میگفت ولی بهاهونور میاندیشید.(۴۷)
در دوران پایانیِ سه هزار سال دوم، کلام در دنیای اهریمنی نیز نقش قابل توجهی دارد. دیوانو بخصوص جَهی، دیوزنی که نماد همه ناپاکیهای زنانه است و دختر به قولی همسر اهریمن بهشمار میآید بانک برمیدارد و تلاش میکند که اهریمن از بیهوشی به در آید. گرچه دیوان ازآسیبهای فراوانی که میتوانند بعداً بر آفریدههای خوب اورمزد وارد کنند سخن میگویند، ولیاهریمن از بیم مرد اهلو (کیومرث) یارای برخاستن ندارد و سرانجام جَهی تبهکار سخن آغازمیکند که برخیز پدر ما! من پس از این کارزار چنان بر مرد اهلو و گاو ورزا بتازم که دیگر زندگی رانخواهند. روان ایشان را نابود کنم و فرّه ایشان را بدزدم و آب و زمین و آتش و گیاه را بیازارم و برهمه آفریدههای اورمزد آسیب رسانم.
او گفتار خود را دوباره(۴۸)برمیشمرد تا سرانجام اهریمن از آن گیجی به در میآید و نبرد آغازمیکند.(۴۹)
در اینجا نیروی مخرب گفتار ب د و دیوی و کلام زشت و دروغ در برابر نیروی مانسرسپند قرارمیگیرد و هم چون دیگر صفات انتزاعی در اساطیر مزدیسنایی شخصیت مییابد و آفریدهاهریمنی میشود و مانند دیگر نیروهای متضاد که در برابر هم زورآزمایی میکنند، کلام بد نیزجادوی منفی خود را به کار میگیرد.(۵۰)
اهریمن نبرد آغاز میکند و این دومین حملهی اهریمن است که در پایان سه هزاره سوم رخمیدهد. حملهی اهریمن بر دنیای گیتی یا مادی است. در این جهان هم سخن جادوی خود رادارد.
کیومرث پیش نمونه انسان نخستین موجود شبیه به خدایان ولی میراست که بزرگترین کاراو سخن گفتن است. در متون پهلوی برای او سه صفت اصلی بر میشمارند: زنده بودن، نیرویسخن گفتن داشتن، و میرا بودن، که به روایتی دو صفت نخستین او از پدرش، آفریدگار ناشیمیشود و سومی از اهریمن.(۵۱)
اورمزد برای این که پیش نمونه انسان را از رنج ناشی از مرگ در امان دارد، دعای اهونور را برمیخواند، مدت زمانی که برای برشمردن این دعا لازم است همان مدت زمانی است که برای بهخواب بردن کیومرث مورد نیاز است.(۵۲)
کیومرث سی سال در خواب میماند.(۵۳) و چون بیدار میشود میبیند جهان با تاریکیآمیخته است و دیوها و نیروهای اهریمنی همه جا را فرا گرفتهاند.
اورمزد بار دیگر اهونور میسراید و چون به آخرین واژه این دعا میرسد، دیوان در تاریکیمیافتند.(۵۴)
کیومرث نیز دعای اهونور را میسراید، او میاندیشد که نیروی جادویی این گفتار آن تواناییرا خواهد داشت که اهریمن و دیو را در هم شکند.
اما نیروی جادویی این گفتار نمیتواند مانع مرگ او شود.(۵۵)مشیه و مشیانه نخستین زوج بشری که از نسل کیومرث هستند، نیز تحت آموزش اورمزدقرار میگیرند و میآموزند که میتوانند با برشمردن اهونور دیوان را دور کنند و بر گندم وغلاتشان برکت بخشند.(۵۶)
زردشت نیز از نیروی جادویی اهونور در موقعیتهای گوناگون بهره میبرد. زندگی زردشتنیز همانند زندگی دیگر پیامبران مشحون از رخدادهای اسرارآمیز است. از میان این رخدادها تنهابه مواردی اشاره میشود که در آنها گفتار نیروی معجزهآمیز دارد:
چون زردشت به هنگام یکی از نبردهایش با دورسرو(۵۷) جادوگر، بزرگترین هماوردش روبهرو میشود، با خواندن دعای اهونور بر او غالب میشود و با سلاح ناشی از جادوی این کلامبه پیروزی میرسد:
بدینسان که هنوز زردشت کودک است که به هنگام مراسمی آئینی و با وجود مخالفتهایپدرش دعایی برمیخواند و در سایه نیروی جادویی آن، دشمن اصلی او دورسرو بیهوشمیشود و چون از بیهوشی به در میآید دستور میدهد برایش اسب بیاورند و بر گردونه ببندندتا بگریزد و در هنگام گریز اقرار میکند که زردشت این توانایی را دارد که با گفتار جادویی ومارسپند او را نابود کند.
دور سرو نمیتواند از قدرت گفتار سحرآمیز بگریزد و در میگذرد.(۵۸)
زردشت به مقابله دیوان میرود و برای پیروز شدن بر آنها، سنگی بزرگ در دست میگیرد کهبه اندازه خانهای است و آن را از آفریدگار اورمزد به دست آورده است. منظور از این سنگ مینو یانماد دعای یثااهو و ئیریو است. در دینکرد، کتاب هفتم، فصل چهار بندهای ۴۰ تا ۴۶ این داستانچنین روایت میشود:(۵۹)
"... پیش از آن دیوان آشکارا در روی زمین در حرکت بودند، آشکارا جفتگیری میکردند وآشکارا زنان را از مردان میربودند. مردمان گلهکنان شکایت میبردند و دیوان با آنان ستمکارانهتررفتار میکردند. اشو زردشت بر ایشان اهونور فرا سرود و همه دیوان به زیرزمین رفتند و پنهانشدند. یعنی کالبدشان شکسته شد."
این داستان به صورتهای مختلف در اوستا نیز نقل شده است. در یشت ۱۷ بندهای ۱۹ تا۲۰ آمده است که اهریمن مینالد و شکایت دارد از این که همه خدایان هم که با هم گرد میآیند،نمیتوانند بر او آسیبی برسانند و او را از جهان برانند، در حالی که زردشت او را با سلاحیهمچون سنگی، به بزرگی خانهای میتواند بر کوبد و بر او زخمهای فراوان وارد کند. به عبارتدیگر زردشت به تنهایی با قدرت دعای یثااهو وئیریو یا اهونور میتواند او را از روی زمین براند.
روایتی دیگر از این داستان در وندیداد، فرگرد نوزده بند دو به بعد آمده است:
اهریمن دیوان را برای نابودی زردشت گسیل میدارد. آنان موفق نمیشوند، زیرا زردشتدعای اهونور را برمیخواند و دیوان میگریزند. زردشت که با چنین زینافزاری ترس از اهریمنندارد، و با چنین سنگ بزرگی که همچون خانهای است و اهوره مزدا به او داده است و نمادی ازمینو یا مثال آن جهانی دعای اهونور است، به مقابله او میرود.
روایتها در مورد راندن دیوان با نیروی جادویی سنگی بزرگ که نماد دعای اهونور است دراوستا و در متون پهلوی به کرات آمده است. به عنوان آخرین مثال در اینجا ترجمهی چند بندیاز کتاب دینکرد پنج نقل میگردد:(۶۰)
چون زردشت به هم سخنی اورمزد آمد و دین را پذیرفت، اهریمن دیوان و دروجان بسیار رابرای ترساندن و آسیب رساندن و ستیزهجویی و کشیدن او به سوی اهریمن، به نزد وی فرستاد.
همه آن دیوها که زردشت آنها را نپذیرفته بود، سرکوب و مغلوب، از نزد او بازگشتند، چونوی این سخن پاک را به زبان اوستایی برشمرد...
دیوان که پیش از آن در جهان آشکارا راه میرفتند کاهش یافتند و در حالی که کالبدشانشکسته شده بود گریخته و در زیر زمین پنهان شدند. گمراهان، فریفتگان و اهل جدل بدینگونهایمان آوردند.
در همین باره باید به این موضوع نیز اشاره کرد که در آیین مزدیسنایی، ارزش بیشتری که برایسنت شفاهی در برابر سنت کتبی قائل میشوند خود نشانی از اهمیت فراوانی است که به گفتارداده میشود.(۶۱)
ضمناً فراموش نکنیم که در اسطورهها و در متون مانوی واژهای که برای "آفریدن" به کارمیرود واژه waxt استفاده میشود که به معنی خواندن و فراخواندن است،(۶۲) به جای "دادن" درمتون پهلوی. در آفرینش دوره اول آئین مانی، زروان یا پدر عظمت نخست مادر زندگی یاامّالحیات را میخواند و او نیز به نوبه خود، پسر خود را فرا میخواند که انسان قدیم یا انساننخستین است و در آفرینش دوم از فرا خواندن روح زندگی انسان قدیم را و پاسخ انسان قدیم بهاو دو ایزد به وجود میآیند که در فارسی میانه مانوی "خروشتگ"(۶۳) و "پدواختگ"(۶۴) نامیدهمیشوند.(۶۵)
ضمناً به این نکته نیز باید توجه داشت که در متن خرداد اوستا(۶۶) و در متنهای پازند(۶۷)،دعاهای متعددی وجود دارد که سفارش شده است تا برای مناسبتهای گوناگون و به خصوصدر موقع رخدادهای غیرمنتظره و یا در مواقع بیماری و تب و غیره خوانده شوند و حتی اورادیبرای راندن مار، عقرب و دیگر موجودات موذی نیز وجود دارد.(۶۸)
کتابنامه
۱ - ابنندیم، ۱۳۵۲، الفهرست، به کوشش رضا تجدد، تهران.
۲ - آموزگار، ژاله، ۱۳۸۱، تاریخ اساطیری ایران، انتشارات سمت، چاپ پنجم.
۳ - آموزگار ژاله، تفضلی احمد، ۱۳۸۰، اسطوره زندگی زردشت، نشر چشمه چاپ چهارم.
۴ - بهار، مهرداد، ۱۳۶۹، ترجمه بندهش، انتشارات توس.
۵ - پورداود، ابراهیم، ۱۳۱۰، خرده اوستا.
۶ - کریستن سن، آرتور، ۱۳۷۷، نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهایایرانیان، ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی، نشر چشمه، چاپ دوم.
۷ - معین، محمد، ۱۳۵۵، مزدیسنا و ادب پارسی، جلد اول، چاپ سوم. تهران.
۸ - میرفخرایی، مهشید، ۱۳۶۷، روایت پهلوی، تهران.
۱-Amouzgar. J. Tafazzoli, A,۲۰۰۰ Le cinquieme Livre du Denkar Studia Iranica, Cahier ۲۳, Paris
.siraP ,۲۳
۲-Antia, E. K, ۱۹۰۹, Pazand Texts, Bombay.
۳-Anklesaria, B. T. ۱۹۵۶, Zand- Akashi, Iranian or Greater Bundahisn.
۴-Boyce, M. ۱۹۷۵, A reader in Manichaean Middle Persian and Parthian, Acta Iranica, Tehran. Liege.
۵-Boyce, M.۱۹۷۷, A Word List of Manichaean Middle Persian and Parthian, Acta
Iranica, ۹ Teheran. Liege.
۶-Boyce, M. ۱۹۸۷ ((Ardwahist)). Encyclopaedia Iranica, London, New York. II,۳۹۱
۷-Danielou, A. ۱۹۶۰, Le Polytheisme hindou correa.
۸-Dhabarar, B. N. ۱۹۱۳, The Pahlavi Rivayat,Bombay.
۹-Duchesne - Guillemin J. ۱۹۵۸ ((Exegese de ۱۰۳۹;Ahuna Vairya)), Indo Iranian Journal, P. ۶۶ - ۷۱.
۱۰-Geldner, K. F, ۱۸۸۶ - ۱۸۹۶. Avesta.
۱۱-Gignoux, Ph - Tafazzoli, a ۱۹۹۳, Anthologie de Zadspram, Studia Iranica, Cahier ۱۳, Paris.
۱۲-Kaegi, A, ۱۹۷۲. The Rigveda, New Delhi.
۱۳-Lentz W. ۱۹۶۷ ((Ashem Vohu, (Yasna ۲۷, ۱۴), Pratidanam, Mouton, P. ۱۶۰ - ۱۶۷.
۱۴-Madan. D. M. ۱۹۱۱, Denkard, Bombay.
۱۵-De Menasce, J. P. ۱۹۷۳, Le troisieme livre du Denkard, Paris.
۱۶- Mole, M. ۱۹۶۳, Culte, mythe et cosmologie dans ۱۰۳۹;Iran ancien, paris.
۱) متن فرانسوی این مقاله در کنگره ایرانشناسی پژوهشهای ایرانی در پاریس، در شهریور ماه ۱۳۷۸ عرضه شد. در اینجا متن فارسی آن با افزودهها،تغییرات و ارجاعات بیشتر و جدیدتر نقل میگردد و قرار است این مقاله در مجموعه مقالات زن و فرهنگ که از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور دردست انتشار است نیز چاپ شود.
۲) لفظ جادو و جادوگر در ادبیات باستان بار منفی دارد اما در اینجا منظور ما از واژههای جادو، جادویی و سحرآمیز اشاره به رخدادهایی خارقالعادهاست، بدون در نظر داشتن مفهوم منفی آنها.۳) Danielou, ۱۹۶۰, p ۳۹۸.
۴) Mantra
۵) Raegi, ۱۹۷۲. ۲ - ۴.
۶) وداها باستانیترین اثر هندی به زبان سانسکریت است و چهار کتاب را شامل میشود. یک، ریگ ودا Rig Veda که قدیمیترین بخش وداها وهمپایه گاهان اوستاست و بیش از هزار سرود خطاب به خدایان دوران کهن آریایی دارد. دو، یاجور ودا Yajur Veda که بیشتر کلام منثور و تکمیلکننده دعاهای ریگ وداست. سه، سامه ودا Veda Sama سرودهایی که بیشتر برهمنان در مواقع قربانیها و نیایشها برمیخوانند. چهار، اثروه وداAthrava Veda شامل افسونها و وردهای سحرآمیز دوران باستانی هند است که دردهای جسمی و روحی را توصیف و دعاها و وردهایی برای شفایبیماریها عرضه میکند.
۷) اوپانیشادها Upaniکad مجموعهی جدیدتر ادبیات ودایی و شامل رسائل فلسفی و عرفانی و دعاهاست.
۸) مهابهاراتا Mhabharata مسائل مربوط به خدایان متأخرتر را در هند در بر دارد.
۹) پورانا Pourana مجموعهی داستانهای باستانی هند است.
۱۰) Danielou ۱۹۶۰. P۳۹۸
۱۱) Ibid, P. ۲۶۶ - ۲۶۷
۱۲) Sarasvati
۱۳) Danielou. ۱۹۶۰, P ۳۹۸
۱۴) Ibid, P. ۳۹۹
۱۵) Ibid P. ۵۰۱.
۱۶) Ibid, P. ۵۰۲ - ۵۰۳.
۱۷) Yaqa Ahu Vairyo
۱۸) Ahuna - Vairyo
۱۹) Ahunawar
۲۰) Duchesne - Guillemin, ۱۹۵۸, p. ۶۶ - ۷۱
۲۱) دینکرد، کتاب هشتم، فصل یک، بند ۵، چاپ مدن ص ۶۷۷.
۲۲) Gahanig
۲۳) Dadig
۲۴) Hadmansarig
۲۵) معین، ۱۳۵۵، ص ۱۹۰ و همچنین: Molإ, ۱۹۶۳, P. ۶۱ - ۶۷
۲۶) دینکرد، کتاب نهم، فصل ۴۷، بند ۲، چاپ مدن، ص ۸۷۳ و همچنین Molإ, ۱۹۶۳, P. ۱۵۵
۲۷) uhoW meکA .
۲۸) ۷۶۱ - ۰۶۱ P ,۷۶۹۱ ,ztneL .
۲۹) mataH ehgneY .
۳۰) ۲۴۱.P ,۳۶۹۱ إloM .
۳۱) oyکI amإyriA .
۳۲) موله، همان جا.
۳۳) وندیداد، فرگرد ۲۰، بند ۱۱ و فرگرد ۲۲، بند ۷
۳۴) anaravarF .
۳۵) araqnaM uکuکF .
۳۶) برای توضیحات بیشتر درباره این دعا نک پورداود ۱۳۱۰، ص ۴۴ تا ۵۷ و ۱۵۸.
۳۷) dnapsrasnaM ,dnapsaraM .
۳۸) ۱۹۳ P ,۷۸۹۱ ,ecyoB .
۳۹) اورمزد صورت دوره میانه اهوره مزداست.
۴۰) بندهش، فصل یک بند ۵۳، چاپ انگلساریا، ص ۱۸، ترجمه بهار ص ۳۷.
۴۱) بندهش، فصل ۳ بند ۱۷، چاپ انگلساریا، ص ۴۲، ترجمه بهار ص ۴۹.
۴۲) بندهشفصل ۱۶ الف بند ۲، چاپ انگلساریا، ص ۱۵۲، ترجمه بهار، ص ۸۸.
۴۳) روایت پهلوی، فصل ۵۹ بند ۳، چاپ دهابار، ص ۱۹۰، ترجمه میرفخرایی ص ۷۷.
۴۴) در مورد این که ویشتاسب/ گشتاسب در چنین روزی دین زردشتی را پذیرفته است نک: ۱۹۶۳, P ۱۲۰Molإ,
۴۵) برای اطلاعات بیشتر در مورد دوازده هزار سال آفرینش و نیروهای اورمزد و اهریمن نک: بندهش،فصل اول، ترجمه بهار، ص ۳۴ به بعد و آموزگار ۱۳۸۱، ص ۴۲ به بعد.
۴۶) بندهش، فصل ۱، بند ۱۵ به بعد، چاپ انگساریا، ص ۶ به بعد. ترجمه بهار ص ۳۵.
۴۷) کریستن سن، ۱۳۷۷، ص ۳۵، دادستان دینیگ، فصل ۶۴، بند ۴.
۴۸) این واژه را "به تفصیل" نیز معنی کردهاند: بهار ص ۵۱.
۴۹) بندهش، فصل ۴، بند ۴ - ۲، چاپ انگلساریا، ص ۴۶، ترجمه بهار ص ۵۱.
۵۰) بندهش، فصل ۵، بند ۱، چاپ انگلساریا، ص ۵۴، ترجمه بهار ص ۵۵.
۵۱) کریستن سن، ۱۳۷۷، ص ۳۷، و همچنین Molإ, ۱۹۶۳, P ۵۰۵
۵۲) دینکرد، کتاب نهم، فصل ۳۲، بندهای ۹ تا ۱۰، چاپ مدن، ص ۸۳۷ و همچنین زادسپرم فصل ۲ بند۱۰، چاپ ژینیو، تفضلی، ص ۳۶.
۵۳) بندهش، فصل ۴، بند ۲۲، چاپ انگلساریا، ص ۵۰، ترجمه بهار ص ۵۳.
۵۴) دینکرد، کتاب نهم، همانجا.
۵۵) دینکرد، کتاب سوم. فصل ۱۴۳، بند ۲، چاپ مدن، ص ۱۴۷ و همچنین نک: p. ۱۴۸De Menasce, ۱۹۷۳,
۵۶) دینکرد، کتاب هفتم، فصل ۱، بندهای ۱۲ و ۱۳، چاپ مدن، ص ۵۹۲
۵۷) warsaruD .
۵۸) دینکرد، هفتم، فصل ۳، بندهای ۳۴ تا ۳۶، چاپ مدن، ص ۶۲۱ تا ۶۲۳ و همچنین نک آموزگار،تفضلی ۱۳۸۰ ص ۷۹.
۵۹) چاپ مدن، ص ۶۳۲ و همچنین: آموزگار، تفضلی ۱۳۸۰، ص ۹۲.
۶۰) دینکرد، کتاب پنجم، فصل ۲، بندهای ۹ و ۷، چاپ مدن، ص ۴۳۵ و همچنین:
Amouzgar, Tafazzoli, ۲۰۰۰, P. ۲۶, ۲۷
۶۱) دینکرد، کتاب پنجم، فصل ۲۴، بند ۱۳، چاپ مدن، ص ۴۶۸ و همچنین: ۲۰۰۰, P ۸۷, ۸۵Amouzgar, Tafazzoli,
۶۲) ۹۸ .P ,۷۷۹۱ ,ecyoB .
۶۳) ۹۹ .P ,۷۷۹۱ ecyoB :gatکurX .
۶۴) ۹۶P ,۷۷۹۱ ,ecyoB :gatxawdaP .
۶۵) برای توضیحات بیشتر در این مورد نک به: Boyce, ۱۹۷۵, P. ۵ و همچنین الفهرست، ص ۳۹۳.
۶۶) پورداود، ۱۳۱۰.
۶۷) ۹۰۹۱ ,aitnA .
۶۸) شاید بیمناسبت نباشد که در اینجا به وردهایی که خواندن آنها برای محافظت از نیش مار و عقرب درفرهنگ عامه رایج است، اشاره کنیم: بستم بستم دُم مار و دَم عقرب بستم، نیش و دمشان به یکدیگرپیوستم...
ژاله آموزگار
استاد دانشگاه تهران
منبع : ماهنامه بخارا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست