پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

او تاریخ علماء پیش از خود بود


او تاریخ علماء پیش از خود بود
● بررسی ابعاد شخصیتی مرحوم آیهٔا... فلسفی از زبان همراهان
از دیرباز تاكنون در این جهان پر رمز و راز مردان و زنانی زیسته اند كه حیات شان همچون باران رحمت برعالم هستی فرود می آید و فراز و فرودشان سرشار از بركات بی منتهاست و بی هیچ شك و تردیدی می توان گفت دنیا بدون آنان با علامت سؤالی بزرگ روبه رو می شود كه همگان را در ظلماتی ترین تاریكستانهای دنیا تنها می گذارد و به حق حضرت آیهٔ ا... میرزاعلی فلسفی رحمهٔ ا... علیه از این گونه مردانی بود كه تا ابد نامش بر تارك تاریخ اسلام خواهد درخشید و در این رهگذر همراهانش رسم همراهی را این چنین می سرایند...
● رسم شیدایی
آیهٔ ا... سیدجعفر سیدان از مدرسان حوزه علمیه مشهد در رابطه با شاخصه های شخصیتی آیهٔ ا... فلسفی می گوید: ایشان از نظر سابقه و جایگاه بیت و همچنین از نظر علم و تقوا و ورع و كمالات روحی امتیازات خاصی دارند، چنان كه از نظر اعتدال در زندگی و مسایل اجتماعی و دوری از هر نوع افراط و تفریط و مشی بر صراط مستقیم در دوران زندگی و از نظر همت در تزكیه نفوس با عمل و گفتارشان ممتازند و در جهت تعلیم و تدریس در زمینه فقه و اصول هم كه كاملاً امتیاز مشخصی داشته اند. همچنین در ارتباط با توجه و پاسخگو بودن نسبت به شبهات و سؤالات قشرهای مختلف مخصوصاً قشرهایی مانند دانشگاهیان و معلمین تا آنجا كه من در جریان بوده ام اهتمام كاملی داشته اند و نسبت به تزكیه عموم طلاب و كسانی كه در ارتباط با ایشان قرار می گرفتند نیز اهتمام كاملی داشتند.
ایشان در ادامه افزودند: در مجموع باید گفت ایشان مصداق بارز این جملات شریفه بودند: «یذكركم ا... رؤیته و یزید فی علمكم منطقهٔ و یرغبكم الی الاخرهٔ عمله». از نظر موقعیت علمی با توجه به اینكه از بیت علم بودند و پدرشان از شخصیتهای بسیار معتبر و قوی در اصول و فقه اسلامی به شمار می رفتند، بودند.
● از فضلای نجف
آیهٔ ا... اشرفی شاهرودی ضمن اشاره به هجرت آیهٔ ا... فلسفی از نجف به ایران می گوید: در سال ۱۳۳۶ شمسی كه من به نجف رفتم، ایشان در نجف تشریف داشتند و پیش از ما در درس آیهٔ ا... خویی شركت می كردند و خودشان از مدرسان معروف سطوح عالیه در نجف بودند. ولی دیری نپایید كه از نجف به ایران آمدند و در تهران مستقر شدند.
در آن زمان تنها می دانستم كه ایشان از فضلای نجف اند و ارتباط نزدیكی با ایشان نداشتم، لیكن پس از مهاجرت ایشان، شنیدم ایشان نخستین كسی بوده كه آیهٔ ا... خویی به وی اجازه اجتهاد داده است. ظاهراً تا آن تاریخ به كسی اجازه اجتهاد داده نشده بود.
در سفری كه ما برای دیدار والدین و خویشاوندان به ایران آمدیم و برای زیارت به مشهد مشرف شدیم، دریافتیم كه ایشان به مشهد آمده اند، خوشحال شدیم، همدیگر را در مسجد گوهرشاد دیدیم و دانستیم كه ایشان آمده اند تا در مشهد بمانند و به نظر می رسید كه در این امر، توصیه آیهٔ ا... خویی بی تأثیر نبوده است.
این مدرس حوزه علمیه مشهد در ادامه می افزایند: این ماجرا گذشت تا این كه ما در سال ۱۳۶۳ - پس از حدود ۸ الی ۱۰ سال درنگ در شاهرود- به مشهد آمدیم و از این زمان به بعد با ایشان رفت و آمد و ارتباط داشتیم، جلساتی درباره انتخابات و افراد منتخب در شورا و نمایندگی مجلس- به صورت سیار- گاه در منزل خود ایشان برگزار می شد كه ما در آن شركت داشتیم. این جلسات بیشتر درباره مسایل شهر مشهد بود؛ مانند منكرات، شوراها، مسایل شهرداری، برنامه های حوزه،... و به طور كلی اموری كه در مشهد جریان داشت و با مكان مقدس قبه حضرت رضا(ع) متناسب نبود و در این رابطه همه ما می خواستیم كه آقای فلسفی در جلسات شركت داشته باشند؛ زیرا ایشان شخصیت بزرگی بودند و از همه بیشتر میان مردم احترام و تقدس داشتند و برای پیشرفت كارها حضور ایشان نقش محوری داشت.
● صحبتهای استاد
حجهٔ الاسلام پورآقایی در رابطه با چگونگی آشنایی اش با آیهٔ ا... فلسفی می گوید: حدود سالهای ۵۹ یا ۶۰ بود كه به اتفاق استادمان مرحوم حاج شیخ علی صفایی و جمعی از شاگردان به مشهد آمدیم. در یكی از روزها در جمع دوستان گفتند: چرا از صحبتهای حضرت آیهٔ ا... فلسفی استفاده نمی كنید؟ ایشان پرمعنی و از متن صحبت می كنند.
روز بعد با تعدادی از دوستان به مسجد بناها رفتیم؛ آن جا پر از جمعیت بود و جمع زیادی از طلاب و اهل علم حضور داشتند و از صحبتهای استاد یادداشت برداری می كردند. این اولین جرقه آشنایی من با ایشان بود و پس از آن سعی كردم چه به صورت گروهی یا فردی خدمت ایشان برسم. گاهی كه به محضر استاد فلسفی می رسیدم، سؤالی می كردم و ایشان كاملاً بر جواب مسلط بودند و با مهربانی پاسخ می گفتند.
● به یاد ایام
آیهٔ ا... سیدجعفر سیدان از سفر آیهٔ ا... فلسفی برای تكامل علم به نجف می گوید: قبل از این كه به نجف مشرف شوند، مراتب مهمه ای را از مدارج اصولی و فقهی واجد بودند كه بعداً به تكمیل آن در حوزه نجف پرداختند و از اسبق شخصیتهای علمی پرورش یافته در درس مرحوم آیهٔ ا... العظمی خویی و دیگر شخصیتهای علمی بودند و كاملاً مورد توجه این شخصیتها بودند، در سطحی كه شاید اگر نگوییم بی نظیر، كم نظیر بودند و از معدود شخصیتهایی بودند كه مورد توجه علمی و معنوی اساتید نجف بودند و همان جا درس ایشان از پرجمعیت ترین درسهای حوزه علمیه نجف، طبق نقل افراد مورد اعتماد بوده، اضافه بر آن كه از بیان فوق العاده قوی و قدرت تبیین كم نظیر برخوردار بودند و به حمدا... در مشهد مقدس هم در تدریس فقه و اصول موفقیت بی نظیر داشتند و از ذوق بسیار لطیف و استواری بسیار قوی ایشان در رأی و در مسایل اصولی و فقهی بایستی یاد كرد.
كسانی كه با ایشان در ارتباط بودند این معنی را به خوبی احساس می كردند. مهمتر این كه با وجود این موقعیت علمی كه در سطح معنوی چنان بودند كه با همه عظمت علمی كه طبعاً در انسانها اثر خاصی می گذارد، ولی ایشان گویی از همه این امتیازات و داشتن چنین موقعیتی غافلند، بلكه به جای این كه چنان كه در بعضی از نفوس، داشتن چنین موضعیتی ممكن است نتیجه مناسب نداشته باشد؛ به عكس، در ایشان جز فروتنی و تواضع بسیار فوق العاده و احساس این كه آنچه هست از مواهب الهی است و در نتیجه باید تشكر و تواضع بیشتر را به دنبال داشته باشد، اثر دیگری نداشت و جمع بین این دو مرحله در حد كمال آن كمتر اتفاق می افتد.
البته خوبان در درجات مختلفی واجد این دو مرحله هستند، ولی در حد ایشان در این دو جهت باید گفت به ندرت در قرون گذشته و در عصر ما تا آن جا كه اطلاع داریم می توان یافت. با توجه به اینكه باز این موقعیتهای علمی و اشتغالات متناسب با آن به گونه ای است كه در اهتمام به تزكیه و تعلیم مسایل اخلاقی و نصیحت و موعظه و پرورش معنوی انفصال ایجاد می كند، ولی ایشان به عكس اهتمام جدی بدان داشته اند كه حتی المقدور در جهت تربیت نفوس و تزكیه اخلاقی علاوه بر فعالیتهای علمی حتماً برنامه هایی داشته باشند. در این جهت با این كه مطالب زیادی هست، ولی دو سه جمله گواه عرض می كنم.
● اجازه اجتهاد
حضرت آیهٔ ا... اشرفی شاهرودی درباره شخصیت علمی آقای فلسفی گفت: همین بس كه آیهٔ ا... خویی(ره) به ایشان اجازه اجتهاد دادند، ما برای اجازه ایشان اهمیت بسیاری قائلیم؛ و نیز این كه آقای فلسفی از فضلای پركار بودند، درس سطوح ایشان در نجف درس مهم و پرجمعیتی بوده است و در درسهای ایشان در مشهد اساتید شركت می كردند.
توجه فضلای حوزه به درس آقای فلسفی- كه در كل حوزه تأثیرگذار است- مقام علمی بالای آقای فلسفی، سوابق ایشان در تدریس و بیان روان و گویایی كه داشتند، همگی سبب شده بود كه ایشان موفقیت شایان توجهی در تربیت فضلا به دست آورند و بسیار تأثیرگذار باشند.
● زیارت عاشقانه
حجهٔ الاسلام پورآقایی در رابطه با شخصیت ایشان این چنین گفت: هر چند در بعد علمی مدت كوتاهی توفیق داشتم در درس ایشان شركت كنم. البته شاگردان استاد باید نظریات علمی ایشان را گردآوری و تحلیل كنند، به ویژه نوآوریهای ایشان در علم اصول را یادآور شوند. بعد دیگر، ارتباطات معنوی و روحی با خالق است؛ از قبیل زیارت و تشرف استاد به حرم امام رضا(ع) یك بعد هم، بعد اخلاقی استاد در ارتباط با دیگران است. به نظر من در هر سه بعد یاد شده، شخصیت استاد نكات درس آموزی دارد.
آیهٔ ا... فلسفی بعد از سخنرانی در مسجد بناها به رغم سالمندی، معمولاً عازم تشرف به حرم می شد. در یكی دو سال قبل از رحلت، دیرتر می آمدند؛ به ایشان عرض كردم؛ حاج آقا حالا بلافاصله به حرم مشرف نمی شوید؟ فرمودند: «حرم شلوغ است»، ظاهراً بعد از سخنرانی به منزل می رفتند تا مقداری از حجم زائران كم بشود، ضمن این كه در راه رفتن هم یكی از پاهایشان را می كشیدند، من از این موضوع پرسیدم، با بیان لطیفی گفتند: «ما دیگر از رده خارجیم و منتظر رفتن هستیم.»
سالهای ۶۸-۶۷ بود كه ایشان را می دیدم پس از زیارت بالا سر حضرت، نماز زیارت می خواندند، خیلی بی تكلف و ساده اعمال زیارت را انجام می دادند. من هر وقت خدمت ایشان می رسیدم، احساس می كردم یك تاریخ از علمای سلف را در وجود ایشان می بینم.
● پاسخ مثبت
آیهٔ ا... سیدان در رابطه با چگونگی تقاضای ایشان و دیگر مدرسان حوزه در رابطه با توسعه درس اعتقادات و اخلاق و احكام آیهٔ ا... فلسفی گفت: در همین اواخر دوران حیات ایشان و چند ماهی قبل از فوت ایشان بنده به اتفاق یكی از مدرسین یعنی آیهٔ ا... سیدمحمد موسوی شاهرودی و به پیشنهاد ایشان به خدمت مرحوم آیهٔ ا... فلسفی رفتیم و در ارتباط با بحثی كه قبل از این هم شبهای شنبه داشتند و شامل اعتقادات و اخلاق و احكام می شد پیشنهاد كردیم كه آن را توسعه دهند و در مكان وسیعتری با اطلاع دادن به طلاب و به صورت گسترده تر دوباره اقدام كنند. در طول راه با آیهٔ ا... حاج شیخ مهدی مروارید هم همراه شدیم كه یكی از آقایان اظهار كردند؛ توجه دارید كه حتی همان حرفهایی را كه ایشان می زنند اگر فرد دیگری غیر از ایشان بگوید چنان تأثیری نمی تواند داشته باشد؛ چون سخن ایشان از روحیه خاص تربیت شده ممتازی نشأت می گیرد و همان حرف را كه خود می دانیم، ایشان كه می فرمایند، نفوذ خاصی دارد.
خدمت ایشان كه رسیدیم، موضوع را طرح كردیم و گفتیم خودتان هم توجه دارید كه نفوذ معنوی شما- جدا از نفوذ علمی كه در جای خود محفوظ است- به گونه ای است كه قولی است كه جمله برآنند و سخنان شما در مسجد بناها و جاهای دیگر تكان دهنده و تحول آفرین است. این نعمت خدادادی مهم خوب است مورد استفاده بیشتری از سوی طلاب باشد.
حرفمان را كه زدیم- خدایشان رحمت كند- گفتند من حرفی ندارم، اما حالم مساعد نیست و ضعف دارم و گرنه خودم هم علاقه مندم كه چنین برنامه هایی داشته باشم و حتی آن برنامه ها این گونه نیست كه شما می گفتید كه فقط آن طور باشد، بلكه خود من استفاده می كنم، هم از جهت مطالعه و هم استفاده های تازه از روایات برای خودم هم مفید است، فقط امیدوارم بتوانم پاسخ مثبت بدهم و باید فكری بكنم كه دیگر فاصله زیادی نشد و رحلت ایشان پیش آمد.
● دور از شهرت دنیوی
حجهٔ الاسلام پورآقایی از خاطراتش می گوید: یك روز خدمت ایشان رسیدم و عرض كردم در بحث مدیریت اسلامی تحقیق می كنم، از شما راهنمایی می خواهم؛ ایشان فرمودند یك وقتی مهندس موسوی هم از من درخواست كرد كه درباره مدیریت روایاتی را انتخاب كنم، همانها را به شما می دهم. بلافاصله مطالب را آوردند و گفتند یك نسخه كپی بگیرید. حدود صد روایت بود كه به صورت زیبا و منطقی- با ترجمه خودشان- فهرست شده بود. استاد در انتخاب روایت سلیقه و مهارت خاصی داشتند. خیلی اصرار كردم كه آقا اجازه بدهید اینها را چاپ كنیم، به اسم خودتان چاپ كنید.
مرحوم آیهٔ ا... فلسفی به شدت از شهرت اعراض داشتند. ما یك سخنرانی از ایشان را در یكی از شماره های فصلنامه انتظار (ش۵)، برای اولین بار منتشر كردیم. قضیه به این صورت بود كه در یك سفر، اعضای مركز تخصصی مهدویت خدمت ایشان رسیدند. یكی از دوستان دوربینی داشت، بدون این كه استاد متوجه باشند، این جلسه را ضبط كرده بود كه ما از نوار پیاده كردیم و چاپ شد. بعدها شنیدم كه آیهٔ ا... سبحانی به آیهٔ ا... سیدان گفته بودند از قول ما به ایشان بگویید: شما كه حرفهای به این قشنگی دارید چرا دیگران استفاده نكنند. آقای سیدان به آقای فلسفی موضوع را می گوید؛ استاد می گویند كدام صحبت؟ و وقتی من این جریان را برایشان تعریف كردم، لبخندی زدند و چیزی نگفتند.
حالتها و نگاههای ایشان خیلی قشنگ بود، بر روایات خیلی مسلط بودند. خود ایشان می گفتند در آغاز كار به مشهد آمده بودم، روایات بحار را دسته بندی كردم، از ایشان خواستیم اجازه بدهند برای چاپ آنها اقدام كنیم، ولی متأسفانه كهولت سن و اجل مهلت نداد. یك روز در حالی كه در مسجد شهدا مشغول سخنرانی بودند، چشمشان به یكی از علما افتاد؛ اصرار فراوان كردند كه: «آیا شما می آیید برای مردم صحبت كنید، به خدا قسم به شنیدن مشتاق تر هستم تا به سخن گفتن!» استاد هر چه می گفتند، خودشان عامل به آن بودند.یادم می آید در یك جلسه یكی دو نفر از علمایی كه چندان رابطه خوبی با انقلاب نداشتند، در حضور ایشان از مشكلات و برخورد نامطلوب مردم با روحانیت گله كردند. استاد خوب گوش دادند. بعد از مدتی گفتند: تمام شد؟ سپس فرمودند: این چیزهایی كه شما گفتید، قبول ندارم. در ادامه فرمودند: شما اگر ملا باشید و اهل دنیا نباشید، هر جا بروید مردم شما را دوست خواهند داشت.
باید یادآوری كنم كه استاد با همه تواضعی كه داشتند، جاهایی هم اصلاً كوتاه نمی آمدند؛ از جمله در مورد آقایی به شدت منتقد بودند. می فرمودند: « یك روز در ایام حج این آقا پیش من آمد و ادعا می كرد كتابهای من خیلی پرفروش است؛ به او گفتم: فروش كتاب دلیل بر حقانیت آن نیست. اگر شما كتابی درباره جن بنویسید كه چگونه می شود آن را تسخیر كرد، خیلی پرفروش خواهد بود. به او گفتم: این ملاقاتها چیست كه شما در كتابتان آورده اید! مگر ما وظیفه داریم كه راه بیفتیم آقا را ببینیم؟».
ایشان واقعاً طلبه پرور بود. در گذشته استاد، مربی هم بود؛ الان درسها فقط جنبه استادی دارد؛ مانند دانشگاه آقای فلسفی یك مربی بود. هر چه درباره عظمت ایشان بگویم، نمی توانم حق مطلب را ادا كنم.
صفای باطن استاد به راستی اعجاب آور بود. هر وقت خدمت ایشان می رسیدیم با آن سن و سال، مقید بودند با لباس و معمم در حضور مهمان باشند، خودشان پذیرایی كنند، به حرفها كاملاً گوش كنند. گاهی می گفتند: «چیزی نیاوردم، مجلس ما مجلس اموات شده! یك چیزی بیارم». ایجاد این خصوصیات در وجود انسان، نیاز به یك مبارزه دائمی دارد.
● برای طلاب
آیهٔ ا... سیدان در ادامه می افزاید: به نظرم نمی رسد از شخصیتهای مراجعی كه در سطح علمی ایشان بوده اند كسی در سطح ایشان در جهت تربیت اخلاقی با قشرهای مختلف كاركرده باشد و مفید باشد. تعداد بسیاری از دانشجویان و دانشگاهیان كه با خود بنده در تماس بودند، می گفتند ما خدمت ایشان می رویم و اگر احساس می كردند جمعی كه آمده اند علاقه مندند و لو تعدادشان كم بود كاملاً برای آنها بها قائل بودند و این بسیار مشهود بود.
در حقیقت ایشان از معدود شخصیتهایی بودند كه دلسوزی علمی و اخلاقی برای عموم قشرها و به خصوص برای طلاب تا آنجا كه من در برخوردها احساس می كردم، در وجودشان بسیار رسوخ داشت و هر چه از دستشان برمی آمد انجام می دادند- مگر آنكه از تأثیر، مأیوس باشند- گاهی در مراسم عمامه گذاری طلاب شاهد بودم كه درخواست می شد تذكری داده شود و همان جا اگر زمینه را مساعد می دیدند از همان موقعیت استفاده می كردند. در ارتباط با مسایل اجتماعی هم از اعتدال در سطح بالایی برخوردار بودند و به دور از حالتهای تفریطی و افراطی، همیشه جهات مثبت مسایل را در نظر می گرفتند. در مسایل اجتماعی كه گاهی برخی از آقایان مسؤولان هم شركت داشتند، نافذترین مطلب در كوتاهترین عبارت، سخن ایشان بود كه به واقع من احساس می كردم جمعی كه دست اندر كار هم بودند، در برابر سخن ایشان كه به قدری لطافت و محبت و در عین حال قاطعیت و استواری داشت كه با یك تبسم نشانه پذیرش و تأیید تلقی می شد كسی در مقابل آن حرف نداشت و در بسیاری موارد آثار مثبت آن هم بعداً مشخص می شد.
یك بار با جمعی از دبیران كه من با آنها در ارتباط بودم بنابراین شد كه كلاسهای متعددی برای آنها گذاشته شود و قرار شد جلسه اول خدمت ایشان بروند و نصایحی گفته شود. بعد از آن خیلی از آن جمع كه آشنایی شخصی با آنها داشتم می گفتند، این چه جلسه ای بود، این چه سبك صحبتی بود! تا اعماق وجود ما اثر گذاشت و مسأله ای نبوده، الا این كه بعضی از دوستان تو كه در این مسایل وارد می شوند قوتی ندارند. اگر چنانچه به آنها تذكر بدهی كه چون قوتی ندارند شاید ورودشان در آن موضوعات خیلی به مصلحت نباشد.
من یك بزرگ دیگری را سراغ داشتم كه نام نمی برم و وقتی حضورشان می رسیدم از همه چیز غافل می شدم جز این كه در حضور ایشان هستم و باید توجه كنم كه چه می فرمایند تا بهره مند شوم. گویی دنیا همه به كناری رفته و هر چه هست این جا جمع است. در چنین حالتی قرار می گرفتم كه به گوش باشم و فرد دومی كه این گونه بودند و این حالت در برابرشان به من دست می داد ایشان بودند. در هر حال فقدان ایشان واقعاً قابل جبران نیست و جای ایشان بسیار خالی است و به واقع ایشان مصداق «یذكركم ا... رؤیته» بودند.
● مصداق روایت
آیهٔ ا... اشرفی شاهرودی درباره شخصیت اخلاقی آقای فلسفی افزودند: می توان گفت كه ایشان مصداق این روایت بودند كه می گوید: «كسی كه از خدای متعال بترسد و تقوا داشته باشد، از ماسوای خدا ترس و بیمی ندارد».
به راستی ایشان اهل تقوا و خداترس بودند و ما در تماسها و جلسات به خوبی احساس می كردیم كه ایشان به جز خدا از كسی هراس ندارد و این اثری است كه در هر انسان پرهیزكار پیدا می شود؛ به ویژه اگر آن شخص عالم و فقیه باشد.
● «و... قرهٔ عینی الاعز»
حجهٔ الاسلام پور آقایی در یك جمع بندی كلی این چنین گفت: بعد از فوت آیهٔ ا... العظمی خویی گروهی از شیعیان عربستان خدمت ایشان می رسند، خیلی در موضوع مرجعیت ایشان اصرار می كنند، اما مرحوم آیهٔ ا... فلسفی نمی پذیرند و می گویند: «من اعلمیت را برای تقلید می دانم و یقین دارم اعلم نیستم. افزون بر این می گفتند: من یك مدرس هستم.»
ایشان در تنظیم و بیان درس، اگر نگویم در دوران خودشان بی نظیر بودند، قطعاً كم نظیر بودند. خیلی از فضلای حوزه علمیه قم را سراغ دارم كه فقط به خاطر ایشان به مشهد آمدند. دقتهای ایشان در آیات و روایات، قابل تأمل بود و می تواند برای طلاب الگو باشد. فقه و اصول یك بخش كار است، بخش مهم دیگر در رابطه با استاد و شاگردی، انس است و به اصطلاح امروز تربیت چهره به چهره، چنان كه مرحوم آیهٔ ا... نائینی در خاطرات خود از استاد به عظمت یاد می كند كه در اصفهان مدتی در خدمت او بود و چیزهای زیادی از او در حوزه اخلاق و عرفان آموخت.
من واقعاً مجذوب اخلاق ایشان بودم؛ آیهٔ ا... فلسفی بزرگتر از دنیا بود، مصداق این جمله امام علی(ع) بود كه «من باكی ندارم مرگ سراغ من بیاید یا من سراغ مرگ بروم».
یك روز به ایشان گفتم چند نفر از جوانان هستند كه سؤالاتی دارند و شبهاتی برای آنان پیش آمده است. ایشان متواضعانه فرمودند: « من خودم برای آنها جلسه اعتقادات می گذارم!» بسیار تعجب كردم. اگر طلبه ای در مشهد آقای فلسفی را درك نكرده باشد، واقعاً زیان دیده است. من هر وقت به مشهد می آمدم، مقید بودم حتماً برای زیارت ایشان به منزلشان بروم.
یادم می آید در یكی از روزهای مبارك رمضان در یك سالی كه قرار بود طبق هر روز ایشان سخنرانی داشته باشند، اعلام شد كه حاج آقا امروز صحبت ندارند، خدمت ایشان رسیدم و راز قضیه را پرسیدم. فرمودند: دیشب یك مهمانی داشتم و فرصت نبود مطالعه كنم. ظلم است این همه وقت مؤمنین را بگیریم؛ گفتم: شما چرا، با این تسلط بر روایات؟ فرمودند: این طور نیست، باید مطالعه كنم. وی تصریح كرد: مرحوم آیهٔ ا... العظمی خویی درباره ایشان این گونه تعبیر كرده اند: «و... قرهٔ عینی الاعز».
مرحوم آقای فلسفی به نظریات علما به ویژه آیهٔ ا... خویی و امام خمینی(ره)، كاملاً تسلط داشتند و می فرمودند: «بعد از آن كه از نجف برگشتم و به امامت جماعت در یكی از مساجد تهران مشغول شدم، فهمیدم كه فقه تخصصی حوزه به درد مردم نمی خورد، باید برای مردم مسأله گفت، روایت خواند؛ لذا تصمیم گرفتم روی این دو مسأله كار كنم.»
منبع : روزنامه قدس