چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
زندگی آیتاللهالعظمی سیدحسن طباطباییقمی
«سید حسن طباطبایی قمی» یکی از مراجع تقلید تشیع ساعت ۸ صبح دوشنبه در سن ۱۰۵ سالگی درگذشت.
او فرزند آیتاللهی بود که همچون منش همیشگی او با حاکم وقت یعنی «رضاخان میرپنج» درگیر شد و به دلیل اعتراض به کشف حجاب و تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم به نجف مهاجرت کرد. «سید حسین طباطبایی قمی» پدر «سیدحسن» پس از مرحوم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی مدتی مرجعیت عام جهان تشیع را بر عهده داشت. سیدحسن نیز در حوزه نجف تحصیلات حوزوی را گذراند و پس از مدتی سکونت در این شهر مقدس برای شیعیان به ایران آمد و راهی دیگر شهر مذهبی شیعی یعنی «مشهد» شد. او در قیام ۱۵ خرداد که در قم شکل گرفت، به همراه مرجع هم دورهاش «سید هادی میلانی» به این امر اعتراض کرد.
تعصب دینی و صریح الهجه بودن «حاج آقا سیدحسن قمی» باعث شد که نیروهای امنیتی رژیم پهلوی از گفتارهای او هراس به دل راه دهند. او شاه را با عنوان «مردک» نام میبرد و در بین نماز و بر سر کلاسهای درس که حضور پامنبریهای او زیاد بود، انتقادات تندوتیزی را به رژیم وقت مطرح میکرد.
او ۶-۵ روز پس از ۱۵ خرداد ۴۲ به دلیل بیان این نظرات و اظهارنظرهای ناهماهنگ با نظام بسته پهلوی توسط ماموران امنیتی دستگیر که ناخودآگاه برای اولین بار در زندان با «آیتالله خمینی» روبهرو شد که مدت همبندی این دو در زندان به طول نکشید. آیتالله خمینی به ترکیه تبعید شد و آیتالله قمی به خاش.
قمی چند سالی را در خاش در تبعید بهسر برد و پس از آن به تهران آمد که همچنان تحتنظر مقامات امنیتی به گذران زندگی میپرداخت. او در نهایت در خانه شخصی خود در کرج محصور شد و تمامی ورود و خروج او و همراهانش تحتکنترل قرار گرفت.
البته سیدحسن قمی فقط در تبعید و محصور شدن همانند آیتالله خمینی نبود، بلکه حتی قبل از تبعید هم اتفاق همسانی برایشان پیش آمد.
اسدالله علم، نخست وزیر وقت طی مصاحبهای اعلام کرد که هر دو ] آیتالله قمی و آیتالله خمینی[ باید اعدام شوند. پس از انتشار این خبر، چند تن از مراجع تقلید در تهران گردهم جمع شدند و تصمیم گرفتند که با اعلام مرجعیت این دو عالم دینی، از این اقدام جلوگیری کنند. پس از این تصمیم مراجع و علمای ارشد آن دوره، شاه با صدور این حکم موافقت نکرد و هر دو تبعید شدند.
او تا سال ۵۷ همچنان در حصر به سر میبرد که اجرای برخی تظاهرات مردمی همچون تظاهرات میدان ژاله در ۱۷ شهریور مقدمات آزادی او را فراهم کرد. آیتالله قمی در ۱۹ شهریور با استقبال مردم مشهد وارد این شهر شد و پس از اندک زمانی از آزادی طی نامهای به آیتالله خمینی از ایشان خواست که به ایران بازگردند. قمی پس از آزادی تا لحظه پیروزی انقلاب ۵۷ همچنان به ایراد سخنرانیهای تند و تیز علیه رژیم پهلوی میپرداخت و از سیاستهای حاکم گلایه میکرد.
پس از پیروزی انقلاب ۵۷، اندک زمانی گذشت و قمی به دنبال دیدار با رهبر فقید انقلاب به تهران آمد. اگرچه این دو روحانی ارشد همدیگر را پس از مدتها میدیدند، اما گلایه از برخی مسوولین و سیاستهای انقلابی آن دوره نقل مجلس دیدار دونفره آنها شد. آیتالله سیدحسن قمی از برخی برخوردها و مصادره املاک ناراحت بود و این مطالب را با همان زبان خاص به رهبر انقلاب منتقل کرد، به گونهای که میگویند پس از آن دیدار آیتالله خمینی، هاشمیرفسنجانی یکی از اعضای ارشد جمهوری اسلامی را فراخواند و به او گفت که شماها چه عملکردی داشتید که آقای قمی آنقدر ناراحت است. او این اقدامات مدیران را خلاف شرع میدانست.
البته در کنار این دیدار نیز آیتالله قمی، تلگرافهایی نیز به رهبر انقلاب زده و گلایههایی را چاشنی آن کرد که امام در قم درباره یکی از این تلگرافها در ۸ خردادماه ۵۸ اعلام کرده بود: «تلگراف محترم واصل، لزوم وحدت کلمه در این موقع که جنایتکاران به دسیسه و توطئه علیه اسلام و جمهوری اسلامی پرداختهاند از اهم وظایف است. از جنابعالی امید دعای خیر دارم.» یکی از اعضای بیت این مرجع تقلید دربارهاش میگوید: «در ارائه مطالبشان تعصب مذهبی داشتند، نه جنبه سیاسی.» استوار سخن میگفتند و از اصول خود باز نمیگشتند. ایشان میگفتند: «باید شجاعت داشت تا در برابر حضرت رسول در محشر سرافکنده نباشیم.» از این دیدار، همچنان آیتالله قمی از رفتار برخی سیاسیون گلهمند بود و برخی نیز فضای حاکم را به گونهای ترسیم کرده بودند که هراز چندگاهی اعتراضات و تجمعاتی علیه ایشان در مشهد به راه میافتاد. پس از این اعتراضات بیت ایشان مدتی بسته شد و امکان مراجعات به این بیت مهیا نبود. حتی آیتالله قمی سالها از بام منزل به زیارت از حرم حضرت امام رضا(ع) میپرداخت و سلام میداد.
البته در اواخر دهه ۶۰ به ویژه اواسط دهه ۷۰ فضای حاکم منعطفتر شد و آیتالله قمی پس از سال ۷۵ اندکاندک مراسم مذهبیای را در بیت خود برگزار میکرد و سخنرانانی همچون مرحوم مناقبی، فاضل کاشی، مصب الاسلام و بارز موسوی در ایام سوگواری در بیت او حضور مییافتند. در این چند سال اخیر نیز برخی از مراجع عظام تقلید همچون بشیری زنجانی، وحیدخراسانی و بهجت در کنار زیارت حرم امام رضا (ع) به ملاقات وی هم میرفتند. البته باید افزود که برخی از شاگردان آیتالله قمی در مقامهای عالیه حکومتی قرار دارند و «همسر سیداحمد خمینی» خواهرزاده اوست. بدین ترتیب این مرجع تقلید درحالی درگذشت که آثار و تقریرات و حتی خاطراتش در فراموشی به سر برده و فقط از او کتابی سه جلدی در باب «حج» منتشر شده است؛ درگذشت مرجع دینی در فراموشی.
فرید مدرسی
منبع : هوای تازه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست