جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


نقاب فریب بر چهره واقعیت بررسی علل وارونگی حقایق در رسانه ها


نقاب فریب بر چهره واقعیت بررسی علل وارونگی حقایق در رسانه ها
در دنیای پیشرفته امروزی، مدیریت افکار عمومی با رسانه هاست و بالطبع رسانه ای قوی تر و اثرگذارتر است که بتواند اعتماد عمومی مردم را جلب کند و در میان مخاطبان از اعتبار و جایگاه ارزشی خاصی برخوردار باشد.
با این حال دنیای استکباری غرب برای تسلط هرچه بیشتر بر جهانی که آن را دهکده ای کوچک می نامد از ابزار قوی و مؤثر رسانه ها در پیشبرد اهداف خود بهره می گیرد، به گونه ای که می بینیم در پوشش دهی اخبار و رویدادهای مهم جهانی، نه تنها واقعیت در پس پرده ابهام باقی می ماند بلکه ذهن و فکر مخاطب در سیطره و سلطه اخباری جعلی و غیرواقع در محاصره قرار می گیرد. امروز با این واقعیت انکارناپذیر روبرو هستیم که رسانه های غربی گرفتار بیماری به نام «وارونه جلوه دادن حقایق» شده اند و در این میان تنها چیزی که برایشان ارزش و اهمیتی ندارد و چه بسا به فراموشی سپرده شده، رعایت اخلاق رسانه ای و احترام به مخاطب است.
اما در کنار این نوع پوشش خبری که مختص رسانه های غربی است، متأسفانه باید اذعان داشت که با روی کار آمدن دولت اصلاحات و ظهور مطبوعات متعدد، همین بیماری گریبان برخی از مطبوعات کشورمان که گرایش های خاص سیاسی و جناحی داشتند، را گرفت.
برخی از این نشریات داخلی تا جایی پیش رفتند که در دولت کنونی وارونه جلوه دادن حقایق و سیاه نمایی از دستاوردها و واقعیات موجود به یک اصل شناخته شده مبدل گشته است.
در این گزارش به آسیب شناسی این موضوع و طرح دیدگاه های برخی از اساتید علوم ارتباطات خواهیم پرداخت.
● تاکتیک های خبری
در روزهای اخیر رسانه های خارجی از جمله رادیوهای بی.بی.سی، صدای آمریکا، فردا، زمانه، سایت های خبری سی.ان.ان و برخی از سایت های خبری فارسی زبان ضدانقلاب در پوشش خبری راهپیمایی باشکوه مردم در روز ۲۲ بهمن از تاکتیک های خاص خبرنویسی استفاده کردند تا به مخاطب خود چنین القا کنند که یک اجتماع مختصر از هواداران حکومت ایران در برخی شهرها برگزار شد و همین افراد پیروزی انقلاب ایران را گرامی داشتند. این موضوع را با دکتر حسن رستمی، استاد علوم ارتباطات در دانشگاه تهران در میان می گذارم، پاسخ دکتر رستمی چنین است:«یکی از کارکردهای رسانه این است که شبه واقعیت را واقعیت جلوه دهند و اصل خبر را با تاکتیک خاصی از دید مخاطب پنهان نگه دارند، که در این حالت از ابزار مختلف در عناصر خبری استفاده می کنند. یکی از مهمترین ابزار موجود شیوه استفاده از «نرم خبر» است که تأثیرگذاری خاصی در مخاطب دارد و به شیوه ای خاص می خواهد به مخاطب بقبولاند که هر آنچه در این خبر آمده عین واقعیت است، شیوه نرم خبر در حال حاضر در رادیو فردا یا صدای آمریکا و بی. بی .سی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.»
از دکتر رستمی می خواهم تا تعریفی از «نرم خبر» ارایه دهد، می گوید: «در شیوه نرم خبر سعی می شود که یک پیش زمینه اطلاعاتی درباره سوژه مورد نظر در اختیار مخاطب قرار بگیرد و توجه و اعتماد او را کاملاً جلب نماید، سپس به صورت یک سناریو داستانی جذاب آن خبر را تهیه و به خورد مخاطب می دهد، در نرم خبر به ابعاد روانشناسی خبر و نوع و نحوه تأثیرگذاری بر مخاطب کاملاً توجه می شود، که البته این موارد در سخت خبر وجود ندارد و حتی بسیاری از جریان سازی های رسانه ای توسط همین شیوه دنبال می شود و بسیاری از مسائلی که حتی وجود عینی و خارجی ندارد آنچنان واقعی جلوه داده می شود که مخاطب به راحتی آن را می پذیرد.»
دکتر رستمی در مثالی در این باره می گوید: «به عنوان مثال در جنگ افغانستان رسانه ای مثل سی.ان.ان فردی افغانی را در حال تراشیدن ریش نشان می دهد و چنین وانمود می کند که خود افغانی ها از اسلام خسته شده اند و در سایه حضور آمریکا درکشورشان احساس آزادی می کنند و خودشان به تراشیدن ریش تمایل دارند، و یا در موضوع راهپیمایی روز ۲۲بهمن و تظاهرات عظیم و میلیونی ملت ایران به برجسته نمودن حاشیه های راهپیمایی می پرداختند تا با این ترفند اصل قضیه را در ذهن مخاطب به فراموشی بسپارند و بیشتر این مباحث اغنایی است، یعنی می خواهند به مخاطب بفهمانند که این موضوعی که در خبر تحلیلی آنها برجسته شده مهمتر از اصل تظاهرات است، و با این شگرد اصل موضوع را پنهان می کنند.»
● پنهان کردن واقعیت
پنهان کردن واقعیت در رسانه های غربی امروز به جنگ روانی مبدل شده و بسیاری از کارشناسان بر این باورند که رسانه های غربی می خواهند از این رهگذر به نفع منافع خود و علیه کشورهای جهان سوم استفاده کنند.
دکتر محمدرضا کاشانی، استاد دانشگاه در تحلیلی درباره رسانه ها می گوید: «در دنیای تکنولوژی کنونی، کار اصلی رسانه ها ذهنیت سازی است که ما از آن به عنوان مهندسی افکار عمومی یاد می کنیم.»
وی می گوید: «به عنوان مثال دموکراسی در انگلستان بدین شکل است که دولت انگلیس از مجلس عوام تشکیل می شود، حال همین دولت که متشکل از مجلس عوام است هرگونه لایحه ای را به این مجلس بفرستد بدون شک رای می آورد و در واقع یک دولت و مجلس فرمایشی دارند، اما در عین حال مردم خود را در این باره توجیه می کنند و با شگردهای خاص رسانه ای طوری آن را وانمود می کنند که مردم، این دولت و مجلس را عین دموکراسی تلقی می کنند، حال همین انگلیس از ما ایراد می گیرد که در ایران دموکراسی وجود ندارد! و همین موضوع را با استفاده از تاکتیک های خاص رسانه ای به خورد مردم دنیا می دهند.»
این استاد دانشگاه به نحوه پوشش اخبار در رسانه های دنیا اشاره می کند و می گوید: «یک واقعیت آشکار مثل مسائل فلسطین در رسانه های شرق یک نوع پوشش خبری دارد و در عین حال در رسانه های غربی کاملاً عکس آن است، مثلاً خبرگزاری رویترز خبرنگار و دوربین خبری خود را پشت نیروهای صهیونیستی مستقر می کند و چنین وانمود می کند که فلسطینی ها مهاجم هستند و نظامیان اسرائیلی فقط از خودشان دفاع می کنند، اما همین خبر در رسانه های اسلامی و شرقی دوربین در پشت سر مبارزین فلسطینی قرار می گیرد و نظامیان صهیونیست را مهاجم نشان می دهد، در این جنگ رسانه ای، رسانه ای پیروز و برنده است که بتواند از ابزارهای مؤثر به خوبی استفاده کند و روانشناسی تأثیر در مخاطب را به خوبی دریابد.»
● فریب افکار عمومی
سوای رسانه های غربی که از شیوه های مختلف در فریب افکار عمومی استفاده می کنند، متأسفانه برخی از رسانه های داخلی و مطبوعات کشورمان نیز در سال های اخیر به دنبال سیاه نمایی از وضعیت موجود و وارونه جلوه دادن دستاوردهای کشور هستند.
به عنوان مثال در موضوع رد صلاحیت برخی افراد توسط شورای نگهبان تعدادی از نشریات آنچنان مصاحبه های جنجالی از چهره های رد صلاحیت شده به چاپ رساندند و به مظلوم نمایی پرداختند که ذهن مخاطب را علیه مسئولان مربوطه بسیج می کرد، اما مهمترین نکته که برخی از همین مطبوعات داخلی سعی در پنهان کردن آن داشتند اصل موضوع یعنی دلایل رد صلاحیت شدن فرد یا افراد مورد حمایتشان بود. نمونه بارز این مسئله را در موضوع رد صلاحیت شدن نوه حضرت امام خمینی(ره) به خوبی شاهد بودیم که این مسئله آنچنان بازیچه بازیگران عرصه رسانه قرار گرفت که مخاطب را در برابر سؤالات متعددی از این قبیل قرار می داد که به راستی چرا نوه حضرت امام رد صلاحیت شده و آیا جریان حاکم بر کشور اندیشه های امام(ره) را نمی پسندد که با نوه ایشان چنین برخوردی صورت می گیرد؟! اما چند روز بعد از این ماجرا سخنگوی شورای نگهبان دست این جماعت را رو کرد و دلیل احراز نشدن صلاحیت نوه حضرت امام(ره) را ارائه نکردن مدارک تحصیلی توسط ایشان عنوان کرد. انتشار این خبر سبب شد تا بخشی از پروژه جنگ روانی برخی از مطبوعات داخلی علیه مسئولان ناکام بماند و مردم از اصل موضوع باخبر شوند.
متأسفانه از این دست موج سازی ها و ذهنیت سازی ها در تعدادی از رسانه های داخلی کشورمان وجود دارد. نمونه دیگر آن را نیز در شصتمین شماره هفته نامه «شهروند امروز» می توان یافت که در این شماره در مطلبی تحت عنوان «مدرسه روشنفکری دینی تعطیل شد» تلاش شده است که اعضای حلقه کیان را مرکز فعالیت های روشنفکری دینی معاصر قلمداد کنند و خود را تنها وارث روشنفکرانی همچون سید جمال الدین اسدآبادی و ادامه دهندگان مسیر دکتر شریعتی، آیت الله طالقانی و شهید مطهری معرفی کنند و تأسیس حوزه هنر و اندیشه های اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی را به خود نسبت دهند و مدعی تأسیس و بعدها تعطیلی مجله کیهان فرهنگی شوند.
محمدعلی معلی، مدیرمسئول کیهان فرهنگی در این باره می گوید: «در این گزارش بعضی ها سخنانی مطرح کرده اند که اصل و ریشه ای ندارد، به نظر می رسد آقایان خواسته اند برای خودشان در این شرایط، سابقه، ریشه و اصلی فراتر از نشریات کیان و مدرسه درست کنند و خودشان را مرکز و محور تحولات فرهنگی پس از انقلاب معرفی کنند.»
در گزارش شهروند امروز رضا تهرانی به عنوان مدیرمسئول کیهان فرهنگی در سال های آغاز به کار این نشریه معرفی شده، در حالی که این شخص به شهادت تمامی شماره های کیهان فرهنگی، هیچ گاه مدیرمسئول این نشریه نبوده است!
● وظیفه مخاطب سنگین تر است
امروز پوشش خبری در یک رسانه شکل و شمایلی متفاوت با رسانه های دیگر دارد و به نوعی می توان گفت که هر رسانه ای تابع سیاست های خاص خود است. خانم دکتر شهناز هاشمی، استاد علوم ارتباطات دراین باره می گوید: «حدود ۳۰ الی ۴۰ نوع تاکتیک خبری درعرصه رسانه وجود دارد که معمولاً هر رسانه ای سیاست های منحصر به فردی را دنبال می کند و به خاطر اهداف و خط مشی خاصی که دارند پوشش اخبار آنها نیز متأثر از همان نگاه فکری است، یعنی در خبرنویسی سعی می شود که سیاست های رسانه مورد توجه قرار بگیرد و این امر کاملاً بدیهی در کار رسانه هاست، یعنی شما رسانه ای را پیدا نمی کنید که از این قاعده مستثنی باشد، اما از طرفی هم امروزه سواد رسانه ای در میان مردم مطرح است و مردم باید خط مشی ها را به خوبی بشناسند.»
از خانم دکتر هاشمی می پرسم که وقتی مردم باید اول خط مشی رسانه ها را بشناسند بعد به صحت و سقم خبری آنها توجه کنند، آیا با این کار اعتمادپذیری مخاطب به سختی انجام می شود، می گوید: «مسلماً در این آشفته بازار رسانه ای وظیفه مخاطب سنگین تر است و قطعاً برای مخاطب بسیار سخت است که واقعیت را پیدا کند و تحت تأثیر خبرسازی های رسانه ها قرار نگیرد، به بیان دیگر باید گفت که امروز بازار رسانه ها مثل بازار ارزاق و پوشاک عمومی که همه نوع اجناس ارزان، گران، خوب یا بد در آن یافت می شود، از همه نوع خبرسازی و اطلاع رسانی واقعی و غیرواقعی برخوردار است و دراین بازار رسانه ای مخاطب باید به درستی به دنبال حقیقت و اصل خبر باشد و تحت تأثیر جریان سازی و حاشیه پردازی های رسانه ها قرار نگیرد.»
اما خانم دکتر الهام امین زاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به ضرورت حفظ اخلاق رسانه ای اشاره می کند و می گوید: «انعکاس و انتقال خبر باید تابع اخلاق رسانه ای باشد تا مردم به صحت و سلامت اخبار اعتماد کنند، از طرفی هم صاحبان رسانه ها نباید از رسانه به عنوان ابزار منفعت خویش استفاده نمایند، چرا که انعکاس یک خبر غیرواقعی چه بسا به تشویش اذهان عمومی منجر شود، بنابراین یکی از مهمترین مؤلفه های ناظر برکارکرد رسانه ها اخلاق رسانه ای است.»
خانم دکتر امین زاده می گوید: «متأسفانه امروز در عرصه بین المللی شاهد این موضوع هستیم که رسانه های غربی و خصوصاً آمریکایی پایبند هیچگونه اخلاق حرفه ای رسانه ای نیستند و مثلاً در موضوع کشتار غزه یا تروریست جلوه دادن مبارزان فلسطینی به فریب افکار عمومی می پردازند.»
منبع : روزنامه کیهان