شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
رضا صادقی
«رضا صادقی»، خیلی زود و به صف هنرمندان محبوب كشور پیوست، بچه جنوب است، دلش كه میگیرد، برای غربت ناصر عبدالهی گریه میكند، آخرین آلبوم او كه در بازار موسیقی است، نامش «وایسا دنیا» میباشد، آلبومی با ۱۴ ترانه كه حسابی همه را غافلگیر كرده است... در ۲۵ مرداد سال ۱۳۵۸ در محله شیراول بندرعباس دیده به جهان گشود، پس از معصومه خواهرش، فرزند دوم خانواده است.
اصالتا از اهالی میناب میباشند، پس از او سه خواهر و یك برادر فرزندان خانواده صادقی را تشكیل میدهند... آخرین گفتههای صادقی را بخوانید او میگوید: دلم از همه چیز گرفته است، از عشق، از معشوق، كارهایم و روزمرگی...
▪ دیدم هر كاری میكنم، حرفهایم به گوش دنیا نمیرود كه نمیرود، به همین خاطر گفتم از توصیه خداوند استفاده كنم كه میگوید: از روح خودم در تو دمیدم. آری این مرتبه از موضع قدرت حرف زدهام. و به دنیا گفتهام كه «وایسا (نگهدار) كه من میخواهم پیاده شوم». میخواهم پیاده شوم نه به معنای استعفا از زندگی، بلكه به خاطر ساختن یك دنیا و زندگی بهتر.
▪ جایی در شعر گفتهام كه «قربونت برم خدا، چقدر غریبی رو زمین». من به غربت خدا اعتقاد دارم. به خاطر بدیها و پلیدیهای نوع بشر، این انسان تمامیت خواه دنیا را پر كرده از دروغ و خدعه و نیرنگ. بیشتر تلنگر زده و تذكر دادهام. جایی در شعرم هست با این مضمون «همه درویش همه عارف جای عاشق پس كجاست». در واقع باید میگفته: همه درویش، همه عارف، همه عاشق، اما الان این سه برادر را از هم جدا كردهاند و متاسفانه خبری از عاشقی نیست و چون عشق لازمه رسیدن به درویشی و عرفان است لذا درویشی و عرفان نیز آن رنگ و بو و عمق سابق را ندارد. من میخواهم ابتدا با عشق «احساسم» را سر و شكل بخشم. پس از آن است كه نوبت به درویشی و تمرین «بینیازی» میرسد. و اگر كسی این دو مرحله را بگذارند به درك خداوند نایل میشود (عرفان). اما متاسفانه جای عاشقا این روزها فقط توی رمانها و شعارهاست (شعارهای جلب و جذب). انجمن عشاق نداریم. البته عرفا و دراویش بزرگوارند و محترم، اما عاشقا چی؟ آنها كجا هستند؟ و چرا كسی سراغی ازشان نمیگیرد. به قول حمید هامون «ببین به سر عشق چی اومد؟»... و به نظرم این سادهلوحانه است كه عشق و عاشقی را به فراموشی سپردهایم.
▪ رنگ و نور و امید جای «مشكی» را نگرفتهاند، اما با آن همراه شدهاند؛ در آلبوم جدید من. در واقع دوست داشتم این بار بیشتر از امیدواری بخوانم.
▪ به این نتیجه رسیدم كه باید از امیدواری هم گفت. من هم مثل قبل از آدمها شكست خوردهام. وسط ضبط آلبوم پیرهن مشكی، دیدم دارم نمك میشم رو زخما، آروم آروم رفتم سراغ خوندن و گفتن از مرهم.
▪ یك سری برای آدم آرزوی موفقیت میكنند. یك سری اما اقداماتی هم انجام میدهند تا تو به موفقیت برسی. من هم اینطوری خواندهام. «كم نشو تو وحشت باغی كه سوخته / سكه خندتو كی به غم فروخته» و یا: نگو تقدیر ما صد تا گره داره / قحطی نورو نذار پای ستاره. گفتم: حالا كه یك سری «رضا صادقی» را انتخاب كرده و به شعرها و ساختههایش گوش میدهند، پس بگذار حرفهایی بزنم تا شاید لحظهای از زندگیشان را «رویایی» كند.
▪ آهنگساز آلبوم «وایسا دنیا» خودم هستم. تنظیم ده قطعه را نیز شخصا انجام دادهام، اما چهار تای باقیمانده به لطف دوستان تنظیم شده.
▪ اغلب مردم گرفتارند. فرصتی باقی نمانده تا بخواهند یك ساعت وقت بگذارند و آلبومی را در خانه بشنوند. آنها یا سر كارند یا در مسیر خانه و كار. شب هم كه برمیگردند خستهاند و دلزده. پر از فكر و استرس و متمایل به خواب و استراحت. پس، مناسبترین زمان، وقتی است كه در اتومبیلشان نشستهاند. آنها را ابتدا «كیك» قطعات جذب میكند. بعد نوبت به بیس و سپس سرعت آهنگها میرسد. خسته كه شدند، به شعرش گوش خواهند داد.
▪ اكثر كارها اگر چه به لحاظ تكنیكال نزدیك به سلیقههای امروزی ساخته میشوند، لیكن از نظر محتوا «تهی» و خالی هستند. به همین خاطر، تصمیم گرفتم تا من هم به سراغ رتیم ترانس بروم، اما شعری را در این قالب اجرا كردهام كه دوست دارم آن را بشنوم. یعنی به خاطر آهنگ از محتوا نگذشتهام، بلكه محتوا را در لباسی جدید جاسازی كردهام. مثل مشكی رنگ عشقه كه به لحاظ «مضمونی» نباید در قالب شیش و هشت خوانده میشد، ولی من این كار را انجام دادم تا «جذاب» باشد. غیر از این بود، مردم به سراغ این قطعه نمیرفتند و حرف دلش را نمیشنیدند. الان هم موسیقی
چندبار اول جذابیت دارد، پس از آن شعر هم زمزمه خواهد شد و محتوا و پیام آن به گوش مخاطب خواهد رسید.
▪ «خدا رو میخوام، نه واسه سكه و سكو یا مقام / خدارو میخوام، كه فقط تورو نگاه داره برام» ناگفته بعدیام دنباله این شعر است. یعنی میخواهم بگویم كه «من نمیتوانم مولانا یا حافظ شوم، اگر عشق زمینی را تجربه نكنم». به همین خاطر میخواهم عاشق كسی شوم كه نگاهش با من یكی است. و بعد از خدا خواهم خواست تا این عشق را برایم نگه دارد.
▪ كفر بود، اما من بهشان گفتم كه به نقل از داستان موسی و شبان «باید برای وصل كردن آمد» و هر كس برای صدا كردن خداوند ادبیاتی دارد و البته راه و روشی. البته به قول حافظ «هر كسی از ظن خود شد یار من»، لذا میتوان به هر پدیدهای نگریست و برداشت متفاوتی از آن كرد. اما نگاه من این بوده كه بگم «میدونم این خدای مهربون چقدر اذیت میشه وقتی كه میبینه اشرف مخلوقاتش اینطور در تیرگی فرو رفته و قدر خودش رو نمیدونه».
▪ وقتی «تو كه تنها نمیمونی، من تنها رو دعا كن» را سرودم، فرزاد حسنی پیشم بود. بهش گفتم: دیگه نمیتونم ادامه بدم و ازش خواستم تا دنباله شعر را او بسراید. فرزاد هم گفت: خاطراتمو نگه دار، اما دستامو رها كن... دست تو اول عشقه، بسپرش به آخرین مرد... مردی كه پشت یه دیوار، واسه چشمات گریه میكرد.
▪ تو هر كاری اولش مردم فقط به دو، سه ترانهای كه ریتمیكتر از بقیه است گوش میدهند، اما خسته كه شد به سراغ سایر آهنگها میروند. من هم چون احساس كردم كه ممكن است حالا حالاها این فرصت نصیبم نشود تا دوباره بخواانم، با ۱۴ قطعه به سراغ مردم آمدم تا حرفهای دلم را بزنم.
▪ مفهوم مجاز و غیرمجاز را هنوز درك نكردهام. من اگر چهار سال پیش میگفتم: چه خوشگل شدی امشب... یا «تو خودت قندو نباتی، شكلاتی، شكلاتی»، آن وقت میشد كارهای امروزم را در قیاس با آنها مجاز خواند، اما بین كارهایی كه مجوز نگرفتهاند و قطعاتی كه به آنها مجوز داده شده فاصلهای وجود ندارد تا بتوانم مفهوم مجاز و غیرمجاز را (در مورد كارهای خودم) درك كنم.
▪ در یكی از ترانههایم گفته بودم: «تیكهای بودی از دلم، گندیدی و بریدمت». بعد اصلاحیه خورد تا گندیدهای به خشكیدهای تغییر یابد. واقعا نمیدانم چرا، چون به هر حال «گندیدن» هم واژهای مستعمل است و مثلا وقتی میوهای میگندد نمیگویند خشكیده و یا تبدیل به كامپیوتر شده، با این حال چارهای نیست جز تن دادن به این تغییرات.
▪ رفته بودم برای اجاره كردن یك خانه. جایی بود با میز و صندلی و كامپیوتر و كلی هم تلفن و آقایی با كروات. بسیار خوش برخورد و با پرستیژ، مثل سریال «زیرزمین» (كه ماه رمضان پخش شد) سندی آوردند. دیدیم. برگهای هم از طرف اتحادیه، به همین خاطر اعتماد كردم و بیست میلیون پولم را به آن آقا سپردم؛ غافل از اینكه آن خانه را به چند نفر دیگر هم اجاره داده بودند.
▪ فرزاد حسنی دوستی است «فوقالعاده» با این حال، او به هنگام انجام كار فقط به كیفیت كار میاندیشد و بس. یعنی «رفیقبازی» را قاطی برنامههای كاریاش نمیكند، به همین خاطر اگر میبینید كه بدون اطلاع من «رضا صادقی» را برای خواندن تیتراژ برنامه فوقالعاده انتخاب كرده، به طور قطع به دلیل نزدیك بودن جنس صدای من است به حال و هوای شعر و فضای برنامه. باور كنید من تا چهار روز پیش از انتخاب فرزاد خبر نداشتم. آن روز (چهار روز پیش) مهران خالصی زنگ زد و گفت: كار «فوقالعاده» را به كجا رساندهای؟! و من تازه آنجا بود كه متوجه قضیه شدم.
▪ سرگرم آهنگسازیام برای علی لهراسبی، محمد نبی و چند نفر دیگر. میان ایشان علی دلش میخواست تا آهنگ كلیه قطعاتش را من بسازم، اما به او گفتم كه اجازه بده دو، سه قطعه برایت بسازم، بعد اگر راضی بودی، به همكاریمان ادامه خواهیم داد. بدین ترتیب دست او را باز گذاشتم تا در صورتی كه از آهنگهای من خوشش نیامد تو رودربایستی گیر نكند و بتواند سراغ بقیه برود.
▪ این روزها بیشتر از هر نكتهای به دنبال آرامشم.
▪ آلبوم... كلاهبرداری... یك سری مسائل و مشكلات دیگر كه حسابی خستهام كرده.
▪ قبلا هم گفته بودم كه پیرهن مشكی «بهترین آلبوم» من نیست. بعد هم وعده دادم كه آلبوم بعدی به مراتب بهتر از كار در خواهد آمد. به همین خاطر و با توجه به تغییراتی كه در ماهیت و ریتم «وایسا دنیا» به وجود آوردهام، از آن بیم داشتم كه مبادا مخاطب رضا صادقی تغییرات او را پس بزند و با آن كنار نیاید.
▪ طرح دو ویدئوكلیپ كه در قالب یك VCD ارائه شده و جزو «پك» (بسته) آلبوم جدید من است، از خودم بود. تهیهكنندهاش آقای حسینخانی (شركت ایران گام) و مجری آن جناب «منصوریار».
▪ دلم نمیخواست در كلیپهایم از عناصری نظیر گیتار و شومینه و اتومبیل و خانم استفاده شود، در نتیجه همین خواسته اجرای كار را برای آقای منصوریار دشوار میكرد. با این حال، كارگردان از عهده آن برآمد و ما یكی از كلیپها را در شهر غزالی ساختیم و دیگری را در ویلای یكی از دوستان.
▪ به خاطر مردم این كلیپها را ساختیم و برای آنكه آنها بتوانند راحت آن را تماشا كنند مجوز گرفتیم و كلی هزینه كردیم تا این دو را روی VCD بیاوریم و در اختیار بازار قرار دهیم. به همین خاطر، از مسئولان محترم شبكههای ماهوارهای، «عاجزانه» و ملتمسانه تقاضا میكنم كه این ویدئوكلیپها را روی آنتن نفرستند. من اگر قصد چنین كاری را داشتم، این همه هزینه نمیكردم و اصلا پیش از آنكه پخش كلیپ بعضیها از شبكه ماهوارهای برایشان دردسرساز شود كلیپهای خود را در اختیار شبكههای مورد نظر میگذاشتم، پس وقتی این كار را نكردهام، یعنی نخواستهام تا چنین اتفاقی بیفتد. امیدوارم متولیان موسیقی پاپ در وزارت ارشاد شرایط مرا درك كنند، زیرا دلم نمیخواهد به واسطه خطای چند شبكه ماهوارهای، ضمانتهایی كه گرفته بودم را از دست بدهم.
▪ حتی آقای حسینخانی نیز این ماجرا را پیگیری كرده و از مدیران ایران موزیك خواسته تا كلیپهایم را پخش نكنند، اما آنها در جواب گفتهاند كه «ما این كارها را از طریق شما تهیه نكردهایم و چون از بازار خریدهایم لذا به پخششان ادامه خواهیم داد». بله شاید این كلیپها از دهها كانال دیگر نیز پخش شود، اما همه بدانند كه چنین اتفاقی با رضایت من نخواهد افتاد و نسبت به آن سخت معترضم.
منبع: هفتهنامه تلاش
منبع : مجله خانواده سبز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست