سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
افول آمریکا و منافع ملی ایران
استیون هادلی، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، در روز دوشنبه در جلسه توجیهی خود طی نطقی مفصل اعلام داشت که ارزیابیهای اطلاعاتی جدید آمریکا در چارچوب گزارش پیشبینی وضع اطلاعاتی ملی NIE نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران از پیگیری پروژه محرمانه ساخت سلاح هستهای دست کشیده و در پاییز ۱۳۸۲ این کار را متوقف کرده است.
گزارش مزبور چنین میگوید که ارزیابی ما این است که ایرانیان به جای آنکه برای تولید سلاح هستهای بیتوجه به هزینههای سیاسی، اقتصادی و نظامی آن شتابزده اقدام نموده باشند، تصمیم شان در توقف پروژه بر اساس استفاده از رهیافت هزینه - فایده بوده است.
انتشار این گزارش دو گمانه را به ذهن متبادر میسازد:
۱) این گزارش در ادامه روند رقابت سخت در واشنگتن مابین صاحبان تفکر ایدئولوژیک نومحافظهکاری همچون دیک چینی و واقع گرایان در صحنه سیاست خارجی مانند کاندولیزا رایس است. این بار پس از کنفرانس صلح آناپولیس، مسوولان سیاست خارجی آمریکا بر این نظرند که برخلاف ارزیابیهای گذشته که تا مساله فلسطین و اسرائیل حل نشود، ثبات و صلح در منطقه خاورمیانه برقرار نخواهد شد، بلکه برعکس تا مساله رادیکالیسم اسلامی حل نشود، مابین اعراب و اسرائیل نیز صلحی محقق نخواهد شد. و مهمترین حوزه جغرافیایی در چارچوب افراطیگری در جهان اسلام به نظر آمریکاییها عراق است. بنابراین کنفرانس آناپولیس و هرگونه اقدام دیگری برای کم کردن فشار فزایندهای که به صورت نظامی، سیاسی و اخیرا اقتصادی با کاهش ارزش پول به آمریکا و اسرائیل وارد میشود، ممکن است با ایجاد یک دیالوگ وسیع مابین آمریکا و دوستانش در منطقه از یک سو و نیروهای موثر در جوامع اسلامی امکانپذیر باشد. در این ارتباط تشویق سوریه به شرکت در کنفرانس پاییزی و توافق بر سر رئیسجمهور آینده لبنان که نیز انجام گردید، اما در غیاب نیروهای موثرتر جهان اسلام این کنفرانس به هدف کلی خود نرسید.
۲) اصولا روش مورد استفاده واشنگتن در سیاست خارجی و به خصوص در خاورمیانه که اصرار بر استفاده از سیاستهای معطوف به قدرت است نهتنها با موفقیت روبهرو نشده، بلکه برعکس نقاط و کشورهای نسبتا باثبات همچون پاکستان را نیز دچار آشفتگی کرده است. آینده امپراتوری آمریکا دچار چالشهای جدی است. مساله در این خلاصه نمیشود که یک جناح سیاسی در واشنگتن با محاسبات اشتباه به خاورمیانه و افغانستان لشکرکشی کرده و جناحهای دیگر اگر در قدرت بودند، این اشتباه را مرتکب نمیشدند، بلکه به صورت عمومی این کشور و شاید تمدن، فرهنگ و روش رفتار اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی این ابرقدرت دچار نقصهای جدی گردیده و منحنی عمر تمدن آمریکایی در مرحله افول قرار دارد. دوران کوتاه تکقطبی جهان در پس از دوران بلند دوقطبی اکنون به سر آمده و نشانههای این سقوط در ابتدا در سیاست خارجی آمریکا و سپس در کاهش ارزش دلار و ورشکستگی نهادهای مالی مرتبط با مسکن مشهود است.
فارغ از اینکه کدام گزینه صحیح است، مناسب است که از دیدگاه منافع ملی ایران چند نکته را روشن نمایم:
۱ ) گزارش مزبور در عین حال که دارای نکات اشتباه همچون ادعای پیگیری دستیابی به سلاح هستهای توسط ایران تا ۱۳۸۲ است، نشاندهنده صداقت مقامات ایرانی در گفتههای خود در مورد پرونده هستهای در سالهای اخیر است. آنان که با مذاکرات دیپلماتیک سروکار دارند، آنان که در کنفرانسهای بینالمللی در مورد خاورمیانه، امنیت انرژی و سیاست میان ملتها شرکت کردهاند، آنان که با رسانههای جهانی و مطبوعات آشنا هستند و کلا مردم ایران میدانند که چه فشار سنگین سیاسی، رسانهای و روانیای از طرف آمریکا و لابی قدرتمند اسرائیل در این کشور در سراسر جهان بر سر این موضوع به راه انداخته بودند که ایران در پی دستیابی به سلاح هستهای است و چه فیلمها، کلیپها، مقالات، گزارشها و آگهیهایی در رسانههای خود تولید و منتشر نکردند که ایران دارای سلاح هستهای به معنای فرا رسیدن روز مرگ زمین است و چه مقدار مسوولان کشورهای غرب راه افراط در محکوم نمودن ایران را نپیمودند. اکنون مشاهده میشود که حداقل آنان که بیشتر از همه در این شیپور دمیدند، خود اذعان مینمایند که ایران در پی پرداختن به این پروژه نیست.
۲) این گزارش حقانیت ایران را در مواضع خود تایید مینماید، در عین حال که تبلیغات گروه حاکم در واشنگتن و تلآویو برای مطرح کردن حمله به ایران را کاملا بیاثر میسازد. دیگر حتی بهانههای واهی نیز از آمریکا برای مطرح کردن حمله احتمالی به ایران برای دیگر کشورها مسموع نیست و اگر ایران بتواند برنامه صلحآمیز هستهای خود را هم به صورت دیپلماتیک و هم رسانهای برای جهانیان توضیح دهد و از حساسیتهای زائد بکاهد، به نظر میرسد سیاست جمهوری اسلامی ایران در این زمینه به موفقیت کامل خواهد رسید.
۳) درعین حال این موفقیت برای ایران، نافی ادامه فعالیتهای گروه کشورهای عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان برای پیگیری و طرح مجدد پرونده هستهای ایران در شورای امنیت نیست. از قرائن چنین برمیآید که آمریکا دیگر کشورها را برای تنظیم قطعنامه دیگری در شورای امنیت با خود هماهنگ کرده است. دستگاه دیپلماسی ایران میتواند علاوه بر مذاکره با روسیه و چین، در مذاکره با اروپا به مصالحهای دست یابد. به نظر من در نهایت و در موازنه مابین آمریکا و گروه روسیه و چین، این اروپاست که میتواند کفه را به نفع یک طرف سنگین نماید. این کار در عین سخت بودن، غیرممکن نیست.
۴) در این موضوع که قدرت آمریکا رو به کاهش است شکی نیست. اما دو موضوع باقی میماند؛ اول آنکه آیا آمریکا قبل از اینکه بتواند به ایران لطمهای وارد سازد، دچار افول کامل میگردد یا خیر؟ بنابراین مساله این نیست که آمریکا در حال افول است یا نه، مساله این است که چگونه میتوان در این دوره که احتمالا با رفتارهای غیرعقلایی تصمیمسازان واشنگتن همراه است، منافع ایران را نهتنها حفظ کرد بلکه در منطقه به حداکثر رساند. دوم آنکه آیا پایان یافتن دوره موسوم به رویای آمریکایی همزمان با ظهور یک قدرت جدید یکتاست و یا همزمان قطبهای جدید بر محوریت قدرتهای متوسط در جهان بروز خواهند نمود؟ و آیا ایران برای چنین دورهای آماده است؟ آیا سناریوهای ایجاد ارتباط با بلوکهای دیگر در فضایی چندقطبی را تدارک دیدهایم؟
۵) در عین حال که آمریکا دیگر در اوج قدرت قرار ندارد و از طرف دیگر نشانههای اقتصادی، مالی، نظامی و سیاسی فراوانی برای شکستهای پیاپی این کشور میتوان مثال زد، اما نباید فراموش کرد که این کشور با اکثریت قریب به اتفاق کشورها دارای روابط عادی است. رابطه عادی به معنای آنکه در عین حال که با آنها روابط دیپلماتیک و کنسولی دارد، اما دارای تفاوت دیدگاه و اختلافات نیز هست. تاکید میکنم که آمریکا دارای روابط عادی با حدود ۲۰۰ دولت است و این به معنای مثبت بودن درک رفتار دولت آمریکا در میان ملل مختلف نیست. مشکلات جدی دولت آمریکا تنها با کشورهای کره شمالی، کوبا، ونزوئلا، سوریه و ایران است. از این نظر این موضوع اهمیت دارد که بدانیم با این تعداد شریک و دوست نمیتوان به جنگ چنان قدرتی رفت. در اینجا است که نقش دیپلماسی پررنگ میشود. یعنی برای مخالفت با تسلط یکجانبه آمریکا، همچنان کشورهای مخالف این سلطه نیاز به یاران بیشتری دارند. تعداد کنونی برای تغییر دادن نظام ناعادلانه فعلی جهان که منافع آمریکا در آن حرف اول را میزند، به نظر ناکافی است.
عباس ملکی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست