چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

مدایح رضوی‌(ع)


مدایح رضوی‌(ع)
دعبل خزاعی یکی از مشاهیر شعرای عرب و مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام و از یاران حضرت رضا‌(ع) بود نوشته‌اند آن‌گاه که دعبل قصیده تائیه که در مدح و مصائب اهل‌بیت رسول و در محضر مبارک امام رضا‌(ع) و با مطلع
مدارس آیات خلت من تلاوه
و منزل وحی مقفر العرصات
(مدارس آیات الهی از تلاوت خالی شده است و جایگاه وحی به بیابانی قفر و تهی تبدیل گردیده است) سرود بعد از فراغت از شعر، امام رضا‌(ع) از جای برخاست و او را امر کردند که از مکان خود برنخیزد آن امام همام به همراه خادم خود داخل خانه شدند و بعد از برگشتن خادم، صد دینار سکه که به نام حضرت رضا‌(ع) ضرب شده بود را آورد و به دعبل گفت: که مولای من می‌فرماید: این زر برای نفقه توست و در مخارج خود صرف کن. دعبل گفت: به خدا قسم که من از برای مال نیامده‌ام و این قصیده را به طمع این صله دریافت کنم نسروده‌ام. او همیان زر را رد کرد و جامه‌ای از جامه‌های حضرت را طلب کرد که به آن تبرک جوید و خود را مشرف کند پس حضرت رضا یک طاقه جبه خز با همیان زر به او عطا کرد.
این سان ادب و شعر شیعی بر اثر تشویق بزرگواران دین رشد کرد و شاعرانی مومن و وابسته به مکتب فضیلت اهل‌بیت، مدافع حق و زبان‌ گویای محرومان و مظلومان شدند و شعرشان در دل و جان مردم اثری دو چندان گذاشت که در این راستا ساختن مراثی و سرودن قصاید در مناقب اهل‌بیت از امور مورد توجه و علاقه شاعران شیعی مذهب است که از دیرباز معمول بوده است.
با نگاهی اجمالی به تاریخ ادب زبان فارسی‌مان به این نکته خواهیم رسید که در تاریخ ادب ما سخنوران آزاده فراوانی بوده‌اند که تنها فضیلت و حقیقت را ستوده و تبلیغ کرده‌اند و از این رهگذر رنج‌های فراوان به جان خریده‌اند و با این وجود تا عصر صفویه در زمینه مدح پیامبر و مخصوصا ائمه معصومین به اشعار زیادی بر نمی‌خوریم زیرا تعصبات و مشاجرات مذهبی قرون پنجم و ششم هجری که تمام ایران را در بر گرفته بود با جنگ‌ها و ستیز‌ه‌های جاهلانه و مغرضانه و متعصبانه همراه بود که شاعران شیعی که در اکثر شهرها در اقلیت بودند یا شعری در این زمینه نمی‌سرودند و یا اگر شعری می‌گفتند برای حفظ جان آن را ثبت یا ضبط نمی‌کردند.
نخستین چکامه‌ای که در مدح علی بن موسی الرضا‌(ع) آمده است از آن «سنایی غزنوی» است و ظاهرا پیش از او کسی در مقام مدح امام رضا‌(ع) برنیامده است و یا اگر قصایدی در این زمینه سروده شده در جایی ضبط و ثبت نشده است و اگرچه در دواوین منظوم شاعران ما تا قبل از تیموریان و صفویان،‌ اشعار مدیحه ‌در مورد امام رضا‌(ع) بسیار اندک است اما از زمان تیموریان و بویژه صفویان، که دیدگان شیعیان آزادانه به سوی خطه پاک طوس منور گردید، قصاید و مدایح زیبا و ارجمندی در مدح و منقبت امام ثامن سروده شده است.
در این مقاله کوتاه با عنوان «مدایح رضوی در کلام شاعران فارسی» به مصادیقی از ذکر مناقب و فضایل شمس شموس خطه طوس ضامن الامه و ثامن‌الائمه می‌پردازیم.
ابوامجد مجدود بن آدم سنایی شاعر و عارف نامی ایران در قرن ششم هجری است که با مطالعه دقیق دیوان و حدیقه ارزشمندش در می‌یابیم که دوستدار آل علی (علیهم‌السلام) است. ایشان مدیحه‌ای استوار و چکامه‌ای به سبک خراسانی و با مطلع
دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
دارد که در آن حدیث منقول «سلسله الذهب» امام رضا‌(ع) و شرط توحید را که «امامت و ولایت» است به تصریح باز می‌گوید.
از رفعت او حریم،‌ مشهد
از هیبت او شریف،‌ بنیان
از حرمت زائران راهش
فردوس فدای هر بیابان
از خاتم انبیا در و تن
از سید اوصیا در و جان
از جمله شرط‌های توحید
از حاصل اصل‌های ایمان
زین معنی‌زاد در مدینه
این دعوی کرده در خراسان
مهرش سبب نجات و توفیق
کینش مدد هلاک و خذلان
در دامن مهر تو زدم دست
تا کفر نگیردم گریبان
دیگر شاعر و عالمی که وفاتش به سنه ۷۲۶ هـ.ق اتفاق افتاده و معاصر علامه حلی و صاحب هفت بند معروفی در مدایح اهل‌بیت است، حسن کاشی آملی است ایشان در قصیده‌ای در مدح امام هشتم می‌سراید که:
شرف خاک خراسان همه دانی که ز چیست؟
ز آ‌ن که درخطه او روضه رضوان ‌آمد
چه عجب بودی بهشت از دم بادی که در او
اثری از شرف خاک خراسان آمد
یک طواف درش از قول رسول قرشی
تا به هفتاد حج نافله یکسان آمد
آن‌که اندر حرم جان محبان مهرش
مالک چار حدخانه ایمان آمد
خواجوی کرمانی - نخل‌بند شاعران - از شاعران ممتاز و پرآوازه ایران است که خواجه شیراز حافظ، بسیار از شعر و اندیشه وی استفاده نموده است. در دیوان اشعار خود در مدح امام رضا‌(ع) می‌گوید:
به سر و باغ رضا، مرتضای خضر قرین
چراغ چشم سماوات و شمع روی زمین
سبیل‌دار خراسان و خور خراسان ناب
شهید مشهد و خسرو نشان طوس‌نشین
حسن نهاد و علی نام و موسوی گوهر
ذبیح نسبت و یحیی دل و مسیح آئین
فروغ طلعت او آفتاب اوج هدی
غبار درگه او کحل چشم حورالعین
محمودبن یمین الدین معروف به ابن یمین شاعر اواخر قرن هفتم هجری نیز در قصیده‌ای مطول به مدح حضرت علی‌ ابن موسی‌الرضا و تعریف بقعه منور او پرداخته و می‌سراید
گوهرافشان کن ز جان ای دل که می‌دانی چه جاست
مهبط نور الهی روضه پاک رضاست
در دریای فتوت گوهر کان کرم
آن‌که شرح جود آباء کرامش هل آتاست
قره‌العین نبی فرزند دلبند وصی
مظهر الطاف ایزد فخر اصحاب عباست
هست سلطان خراسان نی چه گفتم زینهار
بر سر هر هفت اقلیم و دو عالم پادشاست
عصمت بخاری شاعر ایرانی عصر تیموری است که تاریخ وفاتش را به سنه ۸۲۹ هـ.ق نوشته‌اند.
او در منقبت امام رضا‌(ع) شعری بسیار طولانی و زیبا در قالب بندهای گوناگون دارد.
ای روضه‌ای که دهر ز بویت معطر است
آیت ز کوثر و گلت از مشک و عنبر است
شاهی که کائنات طفیل وجود اوست
خلوت سرای سدره مقام شهود اوست
خورشید قرص گرم سر خوان جود اوست
قد ملک دوتا ز برای سجود اوست
خاقانی شروانی نیز در قصیده‌ای با عنوان «در اشتیاق خراسان» آن هنگام که او را از رفتن به خراسان منع کرده بودند در یکی از ابیاتش می‌سراید روضه پاک رضا دیدن اگر طغیان است
شاید از بر ره طغیان شدنم نگذارند
و از مرقد و ملجا شریف امام ابوالحسن علی ابن موسی الرضا‌(ع) با ترکیب زیبای روضه و باغ پاک رضا نام می‌‌برد.
محمد بن حسام‌الدین معروف به ابن حسام خوسفی از گویندگان قرن نهم هجری است که در غالب اشعارش مدایح رسول اعظم و ائمه معصومین فراوان یافت می‌شود او در قصیده‌ای با عنوان در مناقب شاه خراسان علی ابن موسی‌الرضا‌(ع) قصیده‌ای بسیار زیبا و دلنشین دارد.
ز بوی طره تو شمیم باد شمال
معنبر است ریاحین معطر است چمن
گیاه و لاله دمد دم به دم چو فصل بهار
بر آ‌ستان تو هر دم ز آب دیده من
رضای مرتضوی منزلت که خاک درش
روا بود که بود توتیای چشم و پرن
ز بوی تربت پاکش اویس زنده شود
نسیم اگر برساند شمیم او به قرن
به هفت حج و به هفتاد حج برابر کرد
زیارت تو را رسول از کرامت ذوالمن
به آفتاب چه نسبت کنم جمال تو را
که آفتاب تو را ذره‌ای است از روزن
نورالدین عبدالرحمن جامی شاعر و عارف نامی ایران در قرن نهم هجری است که در منقبت امام علی ابن موسی الرضا در دیوان خویش ابیات کوتاهی را سروده است.
سلام علی آل طه و یس
سلام علی آل خیر النبین
سلام علی روضه حل فیها
امام یباهی به الملک والدین
امام به حق شاه مطلق که آمد
حریم درش قبله‌گاه سلاطین
علی ابن موسی الرضا کز خدایش
رضا شد لقب چون رضا بودش آیین
ز فضل و شرف بینی او را جهانی
اگر نبودت تیره چشم جهان‌بین
بابا فغان شیرازی از شعرای نامدار ایران در قرن دهم هجری است که در اواخر عمر در خراسان به عزلت و مجاورت بقعه مبارک حضرت رضا‌(ع) سپری کرد و در قوالب شعری متعدد استاد بود او نیز چندین قصیده در مدح رضوی سروده که ذوق سرشار و زبان ساده از مهمترین ویژگی آنهاست.
بود پیوسته نیت در ریاض روضه رضوان را
که بوسد آستان روضه شاه خراسان را
غبار آستانش دیده‌ها را می‌کند روشن
صفای مرقدش بخشد صفای آیینه جان را
سلاطین چشم آن دارند از بهر سرافرازی
که گاهی خاکروب این زمین سازند مژگان را
وصال کعبه خواهی سوی ایوان رضا رو نه
چه حاجت از تف دل تافتن ریگ بیابان را
اگر جمعیت دل بایدت زین در مشو غایب
که اینجا جمع می‌سازند دل‌های پریشان را
خطی که یک رقمش آبروی نه چمن است
نشان خاتم سلطان دین ابوالحسن است
علی موسی جعفر که مهر دولت او
ستاره شرف و آفتاب انجمن است
کمال‌الدین وحشی بافقی از شاعران نامی ایران است که در غزل سرایی طبعی لطیف و کلامی نرم و دلنشین دارد. ایشان نیز قصیده‌ای در مقام تبجیل از امام هشتم سروده است.
نخل باغ دین علی موسی جعفر که هست
باغ قدر و رفعتش را ثابت و سیار گل
آن که بر دیوار گلخن گر دمد انفاس لطف
عنکبوت و پرده را سازد بر آن دیوار گل
گاه شیر پرده را جان می‌دهد کز خون خصم
بردمد سرپنجه او را ز نوک خار گل
محمد حسین نیشابوری متخلص به «نظیری» از شاعران قرون دهم و یازدهم هجری است که در اواخر عمر ترک مداحی شاهان گفت و عزلت اختیار کرد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. او نیز قصاید بسیار طولانی در نعت امام ثامن سروده است.
شهید خاک خراسان که گرد درگه او
به جای نور بصر گشته چشم اعمی را
به هر قدم که نهی در حریم روضه او
نهاده‌اند اقامت ریاض عقبی را
زهی امام که مفتاح باب رحمت است
محبت تو رضای ملک تعالی را
تو گر به روز قیامت شفیع خلق شوی
عذاب نیست پرستندگان عزی را
«طالب آملی» متخلص به «طالب» شاعر اوایل قرن یازدهم هجری و از پیروان سبک اصفهانی است که در دیوان اشعار او ترکیب‌بند زیبایی در مدح و ستایش علی بن موسی الرضا‌(ع) یافت می‌شود.
من کیم خاکبوس درگاهی
جبهه‌سای در شهنشاهی
درگه پادشاه ملک صفا
نقد حیدر علی بن موسی
لطفش ار تربیت سبیل کند
خاک را خوان جبرئیل کند
«حاج سلیمان صباحی بیدگلی» از شاعران اواخر قرن دوزادهم و اوایل قرن سیزدهم هجری است. او نیز قصیده‌‌ای طولانی در نعت و منقبت امام رضا‌(ع) سروده است.
طوس این یا وادی ایمن که می‌بینم ز دور
گنبد شاه خراسان یا رب این، یا نخل تور
وادی ایمن نه وز آن وادی ایمن به رشک
نیست نخل تور و نخل تور از ‌آن در کسب نور
با وجود گنبدش گفتم چه لازم نه سپهر
عقل گفتا ناگزیر است از برای لب قشور
یا ولی‌الله اینک روسیاهی بر درت
قطع کرده با هزار امیدواری راه دور
مغفرت بر این در است و من بر این در جویمش
عاصیان را شد برین در رهنمون، رب غفور
«فتح علی خان صبای کاشانی» نیز از دیگر شاعران مشهور ایرانی و متولد سال ۱۱۸۰ هـ است که ثمره نهضت بازگشت ادبی در اشعار او به قوت تمام مشاهده و اشعار حماسی و دینی فراوانی در مورد پیامبر‌(ص) و امام علی‌(ع) و ائمه معصومین در آثار او قابل رویت است. قصیده‌ای با عنوان «نعت امام ثامن ضامن علی بن موسی الرضا سلام‌الله علیه» در دیوانش یافت می‌شود.
تو آن پادشاهی فلک بارگاهی
که بر قدسیان چون کنی حکم والا
زهی پادشاهی که شاهان عالم
به درگاهت آورده‌ روی تولا
به خاک حریم تو ز اعجاز اکنون
بسی روشنی یافته چشم اعمی
ردای تو را آستین چرخ اعظم
حریم تو را آستان عرش اعلی
تویی ماه تابان گردون یس
تویی سرو رعنای بستان طه
میرزا محمد شفیع متخلص به «وصال شیرازی» از شاعران اوایل عهد قاجاریه است که اشعار بسیار ارزشمندی در مدح ائمه معصومین به ایشان منسوب است او در مدح امام رضا‌(ع) می‌سراید:
قضا را پادشاهی را و یزدان بر همه گیتی
چو سلطان گشت بر گیتی رضا را کرد سلطانش
رضا را حکم بر هفتم فلک باشد روان ازیراک
به هشتم پیشوای دین لقب فرمود یزدانش
ز بطحای خراسان ملک راندن فر یزدانی
همی تسبیح خوان قدوسیان بر فر یزدانش
یکی نور خدایی بر خراسان تافت از بطحا
چون ذره بر خورشید بودی مهر رخشانش
به شهر طوس تا آ‌رام جان آمد سنابادش
به فردوس برین کروبیان از جان ثنا خوانش
اگر توفیق تشریف قبول از حضرتت یابد
رسد هر دم هزاران آفرین از این و از آنش
میرزا حبیب‌الله قاآنی از شاعران ایرانی است که در انتخاب کلمات زیبا و موزون کم‌نظیر است و در اشعارش لفظ بر معنی چیرگی خاصی دارد. از دیگر شاعرانی است که قصیده‌ای طولانی با عنوان «در ستایش طاق و رواق مطهر و منور امام السلطان علی بن موسی الرضا» در دیوانش سروده است.
زهی به منزلت از عرش برده فرش تو رونق
زمین ز یمن تو محسود هفت کاخ مطبق
کدام کاخ همایونی‌ای عمارت میمون
که هست برتری سده‌ات ز سدره محقق
مگر توروضه سلطان هشتمی که به خاکت
کند ز بهر شرف سجده هفت طارم ازرق
علی عالی اعلی امام ثامن ضامن
که از طفیل وجودش وجود گشته منسق
«میرزا محمدرضا قلی خان» معروف به «همای شیرازی» از شاعران قرن سیزدهم هجری است که در مدح امام هشتم ابیات فراوانی را سروده است.
زهی بارگاهت بر از عرش اعظم
به تعظیم تو پشت نه آسمان خم
خراسان شد از مدفنت باغ رضوان
خورستان شد از طلعتت کاخ مظلم
به جز آستان تو از کید گردون
کجا رو کنم ای پناه دو عالم؟
حاج میرزا محمد کاظم صبوری کاشانی از شاعران ایرانی و پدر محمدتقی ملک‌الشعرای بهار است که به لقب ملک الشعرایی آستان قدس رضوی مفتخر گردید. قصیده‌ای در دیوان او با عنوان «در توصیف بهار و منقبت حضرت رضا‌(ع)» قابل مشاهده است.
سلطان قضا فرمان،‌ دارای رضا عنوان
کز درگه او رضوان راضی است به دربانی
شاهنشه دین‌پرور نوباوه پیغمبر
کز طلعت او یکسر عالم شده نورانی
هرکس که ندارد دست امروز به دامانش
فردا گزد از حسرت انگشت پشیمانی
ادیب الممالک فراهانی دیگر شاعر ایرانی است که در دیوان اشعارش قصیده‌ای در توصیف و مدح امام هشتم موجود است.
شها نظام جهان آنگهی به سامان شد
که ازذخایر مهر تو برگ و ساز آورد
ز آستان تو آن کس هوای خلد کند
که رخ ز ملک حقیقت سوی مجاز آورد
«محمدتقی ملک‌الشعرای بهار» فرزند محمد کاظم صبوری شاعر و محقق بزرگ و سیاستمدار نامی ایران در عصر ماست با نگاهی گذرا به دیوان اشعارش به قصاید متعدد و گاهی طولانی در ستایش و نکوداشت امام هشتم برمی‌خوریم.
شمس‌ الشموس، شاه ولایت که کرده‌‌اند
شمس و قمر ز خاک درش اکتسا‌ب‌ها
هشتم ولی بار خدا آن که بر درش
هفتم سپهر راست به عجز اقتراب‌ها
خواهی اگر نوشت یکی جزوش از مدیح
در پیش نه ز برگ درختان کتاب‌ها
تبارک‌الله از این فرخ آستان که بود
به پاس درگه او آسمان همیشه مقیم
حریم‌زاده موسی که چون دم عیسی
روان فزاید خاک درش به عظم رمیم
بوالحسن خورشید آن مصطفی کاید درست
با ولایش تاجی از خورشید بر سر داشتن
حجت هشتم رضا، شاهی که بتوان با رضاش
هفت چرخ نیلگون را زیر چنبر داشتن
هرکه امروز از صفا محشور شد در حضرتش
بایدش آسایش از فردای محشر داشتن
نعمت دنیا و عقبا بر سر کوی رضاست
با رضای او توان نعمای او فر داشتن
ای طلب ناکرده و نادیده احسان امام
شایدت دل را بدین معنی مکدر داشتن
پادشاهی نیست آن کز روی غفلت چند روز
بر سر از دود دل درویش افسر داشتن
منصب شاهنشهی چه بود؟ مقام بندگی
بر در نوباوه موسی بن جعفر داشتن
در دوره اخیر و در شعر معاصر به شعر شاعرانی در مدح و منقبت امام هشتم بر می‌خوریم که از ظرافت و لطافت اندیشه برخوردار است.
محمد حسین رهی معیری از جمله این شاعران است که در دیوان اشعارش که به نام «سایه عمر» به طبع رسیده مثنوی «شبی در حرم قدس» قابل مطالعه و مشاهده است.
پرتو این کوکب رخشان نگر
کوکبه شاه خراسان نگر
آینه غیب نما را ببین
ترک خودی گوی و خدا را ببین
هرکه بر ا و نور رضا تافته است
در دل خود گنج رضا یافته است
سایه شه مایه خرسندی است
ملک رضا ملک رضامندی است
شاه خراسان را،‌ دربان منم
خاک در شاه خراسان منم
دیگر چهره‌ ممتاز عرصه گرانقدر و گرانسنگ ادب فارسی در دوره معاصر، استاد بدیع‌الزمان فرزان فر است که صاحب آثار ارزشمندی در جلوه‌گاه ادب فارسی است.
ایشان قصیده‌ای زیبا و ارزشمند با عنوان «باغ رضوان» در توصیف و مدح امام هشتم و آستان مقدس ایشان سروده است.
باغ رضوان است اینجا، یا خراسان است اینجا
هیچ مشکل نیست در ره، کار آسان است اینجا
کعبه است این یا خراسان، یا بهشت عدن و رضوان
هست نعمت، نیست نقمت، روح و ریحان است اینجا
بحر بی‌پایان رحمت، موج در موج است اینک
ذات حق اندر تجلی،‌ عرش رحمن است اینجا
مشهد فرزند موسی آن خداوند دل و دین
واله از انوار ذاتش پور عمران است اینجا
گر تن بیمار داری ور دل رنجور پیش آ
درد دنیا را و دین را جمله درمان است اینجا
بهر مهمانان امام ذوالکرم گسترده خوانی
سبع الوان بهشتی چیده بر خوان است اینجا
از میان چهره‌های ممتاز و برجسته عصر معاصر به میرزا مهدی الهی قمشه‌ای بر می‌خوریم که در دیوان اشعارش قصیده‌ خراسانیه در مدح مولانا و سیدنا امام علی ابن موسی الرضا‌(ع) مشهود است.
من بنده‌ام شهنشه ایمان را
سلطان دین شهید خراسان را
آن را ز دان علم لدنی را
و آن پرده‌دار شاهد پنهان را
در بارگاه قدس دل پاکش
آیینه‌ای است حضرت سبحان را
بر در گه جلال همایونش
بین پاسبان ملایک رحمن را
خورشید طلعتی که ز رخسارش
افروخت مهر و ماه فروزان را
ای شهسوار ملک غریبستان
بنگر به چشم لطف،‌ غریبان را
به جهت پرهیز از اطاله کلام و با هدف پاس داشت کلام ارزشمند و ثقیل شاعران معاصر به ابیاتی از این شاعران اشاره می‌گردد.
یا ثامن‌الائمه، من از کثرت گناه
دربارگاه قدس تو آورده‌ام پناه
ای آن‌که از نگاه تو احیاست عالمی
باشد که بفکنی به من از مرحمت نگاه
(صابر همدانی)
از دیده دل اگر رضا را بینی
مرآت جمال کبریا را بینی
گر پرده او هام به یکسو فکنی
اندر پس این پرده خدا را بینی
تبارک‌الله از این روز اسعد میمون
که هست مولد شاه حجاز خسرو طوس
مه سپهر ولایت شهی که در هر صبح
زند به خاک درش آفتاب گردون بوس
شهی که وحش بیابان از و گرفته مراد
صغیر کی شود از لطف و رحمتش مایوس
«صغیر اصفهانی»
شد جلوه‌گر نور خدا در روز میلاد رضا
کز بوی دلجویش فضا شد مشکبار و عنبرین
از نجمه سر زد اختری خورشید روشن گوهری
جانم فدای مادری کآورده فرزندی چنین
شاهی که او را خاک در،‌ روبد ملک با بال و پر
برخاک پاکش مشک تر ریزد ز گیسو حور عین
مهرش فروغ محفلم، خاکش صفابخش دلم
گویی که با آب و گلم، گشته ولای او عجین
دیگر ندارد در جهان حاجت به فردوس و جنان
آن کس چو من بوسد ز جان قبر امام هشتمین
شاه ملایک پاسبان، دائم حریمش در امان
چون پاسبان آستان، دارد چو جبریل امین
«قاسم رسا»
فرزند مصطفایی و دلبند مرتضی
کامل شد از ازل همه فخر و کمال تو
شد فیض بخش خاک خراسان سرفراز
از مقدم خجسته فرخنده فال تو
«ناظرزاده کرمانی»
می‌روم تا در سلطان خراسان یابم
ذره‌ام راه به درگاه خور آسان یابم
بویم آن خاک و از آن نفحه ایمان شنوم
بوسم آن قبر و از آن رحمت یزدان یابم
گل بستان الهی به شبستان رضاست
عندلیبم که نشاط از گل بستان یابم
«امیری فیروزکوهی»
ای شه طوس که سلطان سریر دو سرایی
ما سوی‌الله همه ظل تو و ظل خدایی
وای فردا اگر امروز ز من دست نگیری
ای که خود دست خدا و پسر خون خدایی
آمدم قبر تو بوسیدم و رفتم به امیدی
که شب اول قبرم تو به دیدار من آیی
«ریاضی یزدی»
ای رهبری که بر دل و جان پیشوا تویی
آیینه‌دار، مظهر لطف خدا تویی
زیبنده گوهری و فروزنده اختری
هشتم امام پاک، امام رضا تویی
ای نام تو، درخشش پیوند ذوالجلال
بر خاک طوس، روشنی کبریا تویی
«محمدرضا خزائلی»
سر زد ز آسمان یقین کوکب رضا
این مژده بر شکسته حصاران خجسته باد
سیراب شد کویر دل از چشمه‌سار نور
بر دشت تشنه، ریزش باران خجسته باد «نصرالله مردانی»
● نتیجه:
شاعران باتوجه به نمایه‌ها و مصادیق عقیدتی و محیطی و اجتماعی خود به سرودن اشعار می‌پرد ازند و پس از ظهور و گسترش دین مبین اسلام در ایران،‌ تاثیر قرآن مجید، احادیث نبوی و سخنان شخصیت‌های ممتاز دینی، خاصه ائمه معصومین(علیهم‌السلام) باعث گردید که شاعران فارسی‌گوی شعر خود را با مفاهیم اسلامی عجین و کوشیدند حقایق و معارف الهی را با صیغه هنری عرضه کنند. در این راستا مدح و منقبت و تبجیل شخصیت‌های ارجمند معنوی و ائمه معصومین در ادبیات ما پیشینه‌ای کهن دارد و از آنجا که این عشق و ارادت و مودت، ریشه در اعتقاد دینی و ایمانی شاعران ما دارد لذا آنها کوشیده‌اند زیباترین و جذاب‌ترین و لطیف‌ترین الفاظ و نعوت را در توصیف آنان به کار گیرند و بالتبع تاثیر اشعار مدیحه آنان در خواننده مضاعف است که در این میان جایگاه شمس‌الشموس طوس‌، امام ثامن‌ به جهت قرار گرفتن آستان پرجلالت و ملکوتی حضرت ثامن‌الائمه در ایران اسلامی، ویژه و ممتاز است و شاعران فارسی زبان کوشیده‌اند تا در نهایت ارادت، با صرف جان و قدم صدق و اندیشه و ذوق سلیم، کاخ‌هایی بلند از شعر و نظم در مدحت امام رئوف پی‌‌ افکنند.
امید آنکه خداوند متعال به طفیل وجود این حجت بر حق و بنده، صالح و امام معصوم که در خاک پاک خراسان غنوده است بر بندگان گناهکار اندک توشه به غفران و عنایت خداوندانه بنگرد و ما را مشمول آمرزش عمیم با واسطه آن امام همام قرار دهد. «ان‌شاءالله»
منابع و مآخذ در دفتر روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه رسالت