شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
سندی برای آینده
«آینده جایی نیست که آنجا میرویم بلکه آن چیزی است که به وجود میآوریم.» صفحه دوم سند چشمانداز نفت و گاز ایران با جملهای آغاز میشود که شاید واقعیترین تفسیر از آینده صنعت نفت ایران باشد. نویسندگان برنامه سند چشمانداز نفت ایران هنگامی که خواستههای خود را روی کاغذ پیاده میکردند شاید هنوز اطلاع نداشتند، برنامهریزیهای آنان در دورانی که نوای تحریم از شرق و غرب به گوش میرسد چندان جایی برای اجرا نداشته باشد. مردان اقتصادی وزارت نفت روزگاری ایدههای بسیاری در سر داشتند. رویاسازیها به سهدهه اخیر نیز منحصر نمیشود چراکه سالهای دهه ۵۰ نیز چنین بر صنعت نفت ایران گذشت. اگر روزگاری ایران همراه با گروهی از کشورهای آسیایی و آفریقایی رویای انحصار صادرات نفت و سهمخواهی در شرکتهای خریدار را داشت، اینک جستوجو برای یافتن همراهی به بیراه میرود. سند چشمانداز نفت برای اولینبار از سوی مردان وزارت نفت تدوین شد ولی این تنها باری نبود که مردان دولتی اندیشه هدایت نفت در سر داشتند. کنسرسیوم ناکام سال ۵۲ در غالب قراردادهای نفتی سالهای ۶۰ تا ۶۸ تکرار شد و قراردادهای نافرجام یک دهه در کالبد اندیشههای ناتمام دهه ۸۰ باز هم رونمایی شد.
سند چشمانداز نفت شاید واقعیترین جمله را در سرفصل خود آورده باشد چراکه سه سال قبل هنگامی که سیاست راه خود از اقتصاد را جدا ساخت بسیاری هشدار دادند اقتصاد نان سفره سیاست را خواهد برید. اگر دولتی با شعار نفت و سفره سکان اداره کشور را در دست گرفت، اکنون نه از نان خبری به گوش میرسد و نه سفره برای چشم انتظاری صبوری میکند. سند چشمانداز نفت آمده بود تا راه اعطای طلای سیاه را هموار سازد ولی شاید در هنگامه بحران سندسازی نیز راه به جایی نبرد. مردان نفتی دولت نهم هرچند که چندان با ثبات باقی نبودند تا برنامهریزی کنند ولی سندی را مهیا ساختند که سندی شد برای نمایش بحران اقتصاد. روزگاری عالمان اقتصادی هشدار میدادند اقتصاد نفتی قرار بود با درآمدهای سرشار سهساله به سوی اقتصاد بدون نفت رهسپار شود.
از همین روی نویسندگان برنامه در مقدمه چشمانداز آینده نفت یادآور شده بودند، آرمانگرایی نکردهاند و واقعبینی پیشه ساختهاند: «چشمانداز واقعبینی است و نه آرمانگرایی.» اما شاید قدری رویاسازی باشد، همکاری با شرکتهای بینالمللی در دورانی که یکی از شرق آسیا ساز مخالف میزند و دیگری از غرب نیمکره خاکی تهدید به قطع همکاری میکند. ساکنان قاره سبز هم چندان در اندیشه آرمانگرایی نبودند که اندک شرکتهای نفتیشان را از ایران بیرون کردند. سند چشمانداز نفت قصد داشت با همکاری بینالمللی و انس جهانی همراه نفت باشد و خاطره ماندگار از خود به جایگذارد. سند چشمانداز نفت تاکید داشت، در زمان مورد نظر باید با برنامههای تدوین شده نزدیک شود، سه سرفصل این سند نیز تاکید میکرد، کیفیت و کمیت برنامه به شیوهای تنظیم شده که در موعد مورد نظر برنامههای تدوین شده قابل تحقق باشد. نویسندگان این سند آنقدرها خوشبین بودند که حتی برای مشارکتهای مردمی نیز برنامهریزی کرده بودند. آنان در زمانی که شرکای خارجی دل از همکاری بریده بودند، قصد داشتند مشارکتهای مردمی را جذب کنند هرچند که این دو رویایی سخت دور بودند.
اگرچه برنامهنویسان کلام خود را با واقعبینی آغاز کرده بودند ولی در میانه راه سر به آرمانگرایی سپردند و چنین خواهان اجرای برنامه شدند: «منفینگری را باید رها کرد.» منفینگری شاید تحلیل مناسبی از آینده برنامه نباشد چراکه روزهای پاییزی سال ۸۷ نشان داد، منفینگری همان واقع بینی است و مثبت اندیشی شاید مصداق خیالبافی باشد. سند چشمانداز نفت به همکاری شرکای خارجی تاکید داشت ولی روزهای پاییزی خبرهای دردناکی در خود داشت.
برگریزان آغاز شده بود و ناامیدی موج میزد هنگامی که خبر رسید همزمان با افت بهای نفت اندک بازماندگان شرکتهای خارجی در ایران نیز کولهبار سفر بستهاند. نویسندگان برنامه نفت قصد کرده بودند دولتی نفتی را به دولت مبتنی بر نفت تغییر دهند ولی آنچه رخ داد دولتی وابسته به درآمدهای میلیاردی نفت بود. چه شاید محسن صفاییفراهانی قائم مقام سابق وزارت امور اقتصادی و دارایی نیکوترین تعبیر را به کار بست، هنگامی که تاکید کرد، سه سال سرمایههای نفتی را به تاراج گذاشتهایم. او به درآمدهایی اشاره داشت که صرف واردات کالاهای مصرفی شدند و هیچکدام راهی به تولید نبردند. سرفصل بخش اول سند چشمانداز نفت هنوز به انتها نرسیده بود که خبر رسید، حساب ذخیره ارزی نیز دیگر نه سرمایه در خود دارد و نه اندیشهای برای اندوختن سرمایههای جدید چراکه هرچه از نفت حاصل میشد، به سرعت هم راهکاری برای هزینه کردن آن سر از وزارتخانهای بیرون میآورد. ۹ اولویت اصلی برای آینده نفت شاید به زمانی مناسب برای اجرا نیاز داشت ولی برنامهنویسان دولتی جملگی ایدههای خود را در برنامهای آورده بودند که جایی برای اجرا نداشت.
اما شاید اصلیترین جمله در میانههای سند آمده باشد، جایی که اشاره میکند در افق سال ۱۴۰۴ ایران در میان آسیاییها نامی یگانه است و در جهان کشوری تعیینکننده ولی هنوز ۱۴۰۴ نرسیده و در ۱۳۸۷ اتفاقات دیگری رخ میدهد، شاید هم آینده را اینگونه باید ساخت چه «آینده آن نیست که میآید و آن است که دولتها میسازند.»
منبع : روزنامه کارگزاران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دولت سیستان و بلوچستان چین انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم حسن روحانی جنگ نیکا شاکرمی رهبر انقلاب معلمان مجلس
سیل هواشناسی ایران تهران آتش سوزی باران سازمان هواشناسی اصفهان شهرداری تهران پلیس قوه قضاییه معلم
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار تورم مسکن قیمت طلا بازار خودرو سهام عدالت دلار حقوق بازنشستگان ایران خودرو بانک مرکزی
صدا و سیما مهران غفوریان تلویزیون ساواک سریال موسیقی بی بی سی سینمای ایران عفاف و حجاب دفاع مقدس
هوش مصنوعی
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس اوکراین انگلیس نوار غزه
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه استقلال علی خطیر باشگاه پرسپولیس بازی تراکتور جواد نکونام لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اپل ناسا گوگل صاعقه سوئیس تماس تصویری عکاسی تلفن همراه
کبد چرب فشار خون طول عمر