شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آمریکا تضمین امنیتی بدهد


آمریکا تضمین امنیتی بدهد
در مقاله ای که آن را به نقل از شورای روابط خارجی آمریکا می خوانید، او دربارهٔ ایران و برنامه هسته ای این کشور سخن گفته و راهکارهایی را به دولت بوش توصیه کرده است. آلبرایت به آن گروه از تندروهای آمریکایی تعلق دارد که برنامه هسته ای ایران را با تأکیدی بی دلیل و مدرک، فقط یک برنامه تسلیحاتی می دانند. او اعتراف می کند که تاکنون نظامی بودن این برنامه برای آژانس با دلیل و مدرک به اثبات نرسیده اما شواهدی وجود دارد حاکی از این که ایران در دستیابی به سلاح هسته ای مصمم است .
آلبرایت با این سخن بی پایه ادامه می دهد که البته این برنامه هنوز به نقطه برگشت ناپذیری نرسیده است . توصیه او به دولت بوش در انتهای مقاله اش، دادن تضمین امنیتی به ایران همانند کره شمالی است.
چندی پیش شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای تصمیم گرفت پرونده ایران را در ماه مارس به شورای امنیت سازمان ملل بفرستد. دلیل این تصمیم پرسش ها و تردیدهای جدی بود که درباره سیاست های هسته ای ایران وجود دارد. حالا همه می پرسند چه اتفاقی قرار است روی دهدی در مرحله بعدی این ماجرا باید در انتظار چه بود
اولین نکته قابل توجه در این میان این است که ایران قرار است چه کاری انجام دهدی تا نشست شورای امنیت برای بررسی پرونده ایران یک ماه فرصت وجود دارد تا شاید ایران شرایط گفته شده در قطعنامه شورای حکام آژانس را بپذیرد. این شرایط شامل توقف غنی سازی و فعالیت های مرتبط با آن و عدم ساختن رآکتور آب سنگین است. آژانس بعد از آن یا بازرسی ها را بر اساس پروتکل الحاقی از سر می گیرد و یا فراتر از پروتکل الحاقی رفته و برای پاسخ به این پرسش ها اقدامات دیگری انجام می دهد. اکنون زمان مشاهده آن است که ایران واقعاً چه کاری می خواهد انجام دهد. در رویکردی که در قبال ایران اتخاد می شود باید به این کشور فرصت داد تا به تصمیم برسد و فعالیت هایش را متوقف کند. و اگر ایران این کار را نکند و مثلاً بگوید که دیگر پروتکل الحاقی را اجرا نمی کند، آن وقت شورای امنیت به سرعت بیانیه ای صادر می کند که در آن همه موارد گفته شده در قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای مورد تأکید دوباره قرار می گیرد. این نشانه ای از گسترده شدن تلاش ها برای متقاعد کردن ایران به تغییر تصمیم و مسیرش است. اما این پروتکل الحاقی که مبنای کار قرار گرفته و بسیار از آن سخن گفته می شود چیستی پروتکل الحاقی به این دلیل تدوین شد که بازرسان بین المللی نتوانستند برنامه تسلیحات هسته ای مخفی عراق را در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ شناسایی کنند. دلیل این ناکامی، دسترسی محدود بازرسان به سایت های هسته ای و دیگر سایت های مرتبط بود. پروتکل الحاقی تدوین شد تا این مشکل را برطرف کند، چرا که آژانس به خوبی نمی توانست فعالیت های اعلام نشده هسته ای یا تأسیسات هسته ای را مورد بازرسی و جست وجو قرار دهد.
این شیوه در مقابل ایران هم به کار گرفته شد. ایران برخی تأسیسات خود را به اطلاع نرسانده بود و با امضای پروتکل الحاقی در سال ۲۰۰۳، آژانس بین المللی انرژی هسته ای قدرت یافت تا بازرسی های عمیق تر و بدون اطلاع را در تأسیسات اعلام نشده هسته ای انجام دهد تا فعالیت های مخفی هسته ای را دریابد. بعد از این بازرسی های ایران اکثر بخش های برنامه هسته ای خود را به اطلاع آژانس رساند. اما درباره بخش هایی از این برنامه، پروتکل الحاقی هم کفایت نمی کند. به همین دلیل در قطعنامه شورای حکام از آژانس خواسته شده اختیارات خود را فراتر از پروتکل الحاقی گسترش دهد. آژانس نگرانی هایی درباره نظامی بودن یا شدن این برنامه هسته ای دارد. حتی بر اساس پروتکل الحاقی هم آژانس کار زیادی نمی تواند انجام دهد و باید قدرت و اختیار بیشتری برای پرسش از بعضی افراد خارج از برنامه هسته ای در ایران و مصاحبه با آن ها داشته باشد. همچنین آژانس خواستار آن است که ایران موارد بیشتری را به اطلاع آن برساند.
بعد از اعلام تصمیم شورای حکام برای بردن پرونده ایران به شورای امنیت، تهران اعلام کرد که فعالیت غنی سازی اورانیوم را از سر می گیرد. ایران بعد از پایان تعلیق هم تحقیقات هسته ای خود را از سر گرفته است. آن ها در واقع درباره چگونگی استفاده از سانتریفیوژها برای غنی سازی اورانیوم تحقیق می کنند که یک برنامه توسعه ای است. ایران باید به چگونگی استفاده از Cascade (مجموعه ای از سانتریفیوژها) دست یابد. طرح آزمایشی هم در این زمینه در نطنز دارد اما هنوز با اورانیوم عملیاتی نشده است. آن ها همه مقدمات از سرگیری فعالیت هایی را که در پاییز ۲۰۰۳ متوقف شد را فراهم کرده اند. سانتریفیوژها انواع بسیاری دارند و آن گروهی که در اختیار ایران است، نوع P-۱ خوانده می شود. سانتریفیوژ نوع P-۱ در اصل نوعی سانتریفیوژ با طراحی هلندی است که شاید دو متر طول و صد میلی متر قطر داشته باشد. قسمت گردنده ماشین از آلومینیوم است و سرعت چرخش آن چندان پرشتاب نیست. این نوع سانتریفیوژ مشکلاتی دارد و فرا گرفتن چگونگی فعالیت آن دشوار است. هر سانتریفیوژ به تنهایی کار چندانی نمی کند و اورانیوم زیادی را غنی نمی سازد. بنابر این آن ها را به هم متصل می کنند تا هم مقدار غنی سازی افزایش یابد و هم مقدار اورانیومی که به عنوان اورانیوم غنی شده به عنوان محصول فرآیند به دست می آید، بیشتر شود.
اما هر سانتریفیوژی برای خود ارزشمند و کارآمد نیست و نمی توان تعداد زیادی از آن ها را به هم متصل کرد تا کار دیگری انجام دهند. برای تولید یک بمب باید ۱۵۰۰ سانتریفیوژ را در یک cascade به هم متصل کرد. این تعداد سانتریفیوژ اورانیوم غنی شده لازم برای یک بمب در سال را به دست می دهد. اما از سوی دیگر برای تأمین سوخت راکتور بوشهر به ۵۰ هزار سانتریفیوژ فعال نیاز است. شاید ایران هنوز برای تولید بمب به تصمیم نهایی نرسیده باشد. در سال ۱۹۹۵ من درباره برنامه هسته ای ایران تحقیق و آن را ارزیابی می کردم اما دریافتن اینکه آن ها چه می کنند دشوار بود. ایران در زیرساخت های هسته ای اش سرمایه گذاری زیادی انجام داده و اکنون این برنامه به افتخار ملی این کشور تبدیل شده است. شاید یکی از دلایل وجود این برنامه خاصیت بازدارندگی آن باشد. رهبران ایران درباره دستیابی به توانایی غنی سازی به تصمیم نهایی رسیده اند و جامعه جهانی به راحتی نمی تواند این کشور را به بازبینی در تصمیم خود متقاعد کند.
پیشنهادی که به تازگی برای متقاعد کردن ایران به تغییر تصمیم مطرح شد پیشنهاد انجام غنی سازی در خاک روسیه بود. احتمال اینکه ایران این پیشنهاد را بپذیرد وجود دارد. باید این پیشنهادات ادامه یابد و روی آن کاری جدی صورت گیرد. ایران هم باید با روسیه مذاکره کند تا اگر تصمیم جدیدی از سوی تهران اتخاذ شد در این پیشنهاد گنجانده شود. حامیان تصمیم ایران برای ساختن یک نیروگاه هسته ای کم نیستند. حتی دولت آمریکا هم در دو سال گذشته لحن کلام خود را در این باره بسیار تغییر داده و اکنون دریافته است که باید توان هسته ای ایران را بپذیرد و تا وقتی این توان هسته ای به سلاح هسته ای تبدیل نشده با آن مخالفتی نکند. اگر قرار باشد قدرت هسته ای و برق هسته ای به دست آید باید بیش از یک نیروگاه تأسیس شود و منبعی برای تأمین سوخت داشته باشد. بنابر این روسیه می تواند تأمین کننده این سوخت به شیوه ای تضمین شده باشد و کشورهای غربی هم متعهد شوند تا این تأمین سوخت را تضمین کنند. آمریکا تاکنون فعالیت جدی برای حل این موضوع انجام نداده زیرا هدف را فقط فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت می دانست. اما بسیاری مخالف این کار بودند. مخالفان فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت می گفتند، بعد از این مرحله چه کار می توان کردی تحریمی که در کار نخواهد بود؛ پس بگذارید فرآیند دیگری را امتحان کنیم. به نظر من اروپایی ها رویکرد درستی را در پیش گرفته بودند. آمریکا هم به این رویکرد پیوست و روسیه و چین وارد این روند شدند. اما راهی که در پیش است دشواری زیادی دارد. متقاعد کردن ایران به تغییر مسیرش بسیار دشوار است. به همین دلیل باید هر راهی در مقابله با ایران را با اجماع انجام داد. اگر مذاکره جواب نداد آن وقت باید ایران را به تحریم تهدید کرد.
موضوع ایران برای آمریکا شبیه کره شمالی است اگرچه تفاوت هایی هم در این میان وجود دارد. اما موضع آمریکا در قبال این دو کشور باید نزدیک باشد. آمریکا در مقابل کره شمالی سرانجام گفت که، اگر برنامه هسته ای اش را متوقف کند حمله ای در کار نخواهد بود و تضمین های امنیتی ارایه می شود. اگرچه آمریکا تلاش برای ایجاد تغییر در رژیم حاکم در کره شمالی را متوقف نمی کند اما آشکارا در پی برنامه سرنگونی این رژیم نیست. درباره ایران هم باید همین رویکرد اتخاذ شود. ایران نباید در برابر حمله احتمالی آمریکا احساس آسیب پذیری کند. آمریکا هیچگاه تضمین امنیتی به ایران پیشنهاد نکرده و به همین دلیل اکنون کنترل اوضاع دشوار شده است. آمریکا بر این تصور است که می تواند اوضاع داخلی ایران را تحت تأثیر و نفوذ خود قرار دهد. اما مردم ایران مردم با افتخار و مغروری هستند. من به ایجاد تغییراتی که آمریکا مدنظر دارد خوش بین نیستم. برای توقف برنامه هسته ای ایران، بهترین راه برای آمریکا ارایه تضمین های امنیتی به ایران است.
ترجمه: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید