شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ماتادور - THE MATADOR


ماتادور - THE MATADOR
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : آلمان، آمریکا، ایرلند و استرالیا
محصول : بوسینت کلر، پیرس برازنان، برایان فرست و شان فرست
کارگردان : ریچارد شپارد
فیلمنامه‌نویس : ریچارد شپارد
فیلمبردار : دیوید تاترسال
آهنگساز(موسیقی متن) : رولف کنت
هنرپیشگان : برازنان، گرگ کینیر، هوپ دیویس، دیلن بیکر، آدام اسکات و آرلین میلر
نوع فیلم : رنگی، ۹۶ دقیقه


زمان حال. ̎جولیان نوبل̎ (برازنان)، قاتل مزدور، رفته‌رفته، نگرانی‌ها و فشارهای حرفه‌اش را بر جسم و روحش احساس می‌کند. او پس از انجام مأموریتی در دنور به مکزیکو پرواز می‌کند. تصادفاً ̎دَنی رایت̎ (کینیر)، تاجری میان‌سال در همان هواپیماست. در پی ملاقاتی دیگر در نوشگاه یک هتل و رفتار توهین‌آمیز ̎جولیان̎ با ̎دَنی̎، ̎جولیان̎ سعی می‌کند با دعوت کردنش به یک مسابقهٔ گاوبازی با دوست جدیدش (و در واقع تنها دوستش در آن شهر) آشتی کند. در جایگاه تماشاگران، ̎جولیان̎ برای ̎دَنی̎ فاش می‌سازد که برای امرار معاش چه می‌کند. ̎جولیان̎ برای ̎دَنی̎ که هاج‌وواج مانده، به تفصیل توضیح می‌دهد که چه‌طور مرد ثروتمندی را بین تماشاگران می‌توان کشت و بدین‌ترتیب، او را متقاعد می‌کند. بعداً ̎جولیان̎ از ̎دَنی̎ می‌خواهد تا در انجام مأموریتی که باید بلافاصله به انجام رساند، کمکش کند. ̎دَنی̎ سر باز می‌زند. همان شب دیروقت، ̎جولیان̎ دم در اتاق ̎دَنی̎ در هتلی می‌رود و التماسش می‌کند. شش ماه بعد ̎جولیان̎ شدیداً مشغول به کار می‌شود ولی قابلیت‌های گذشته را ندارد و صاحب کارهایش می‌خواهند او را از میان بردارند. ̎جولیان̎ یک شب دیروقت، به درِ خانهٔ ̎دَنی̎ در دنور می‌رود. ̎دَنی̎ مردد است که ̎جولیان̎ را به داخل راه دهد ولی ̎بین̎، همسر ̎دَنی̎، کنجکاو است و بدش نمی‌آید تا از قاتلی در خانهٔ خودش پذیرائی کند. صبح روز بعد ̎جولیان̎ می‌گوید برای آخرین مأموریتش ـ که صاحب کارهایش گفته‌اند به شرط موفقیت در آن از کشتن‌اش صرف‌نظر می‌کنند ـ به کمک نیاز دارد. ̎جولیان̎ که ̎دَنی̎ را برای رد گم کردن با خود هم‌راه کرده، قربانی خود را در یک میدان مسابقهٔ اسب‌دوانی نشان می‌گیرد. اما ماشه را نمی‌کشد. سرانجام ̎دَنی̎، ̎جولیان̎ را تشویق می‌کند تا کار را تمام کند. ̎دَنی̎ موقع بازگشت به شهرش از ̎جولیان̎ به خاطر آن‌که آن شب در مکزیکو، رقیب تجاری‌اش را نکشته، تشکر می‌کند. آن‌وقت است که ̎جولیان̎ می‌گوید ̎آخرین مأموریتی̎ در کار نبوده و این‌که تازه، رئیس‌اش را کشته‌اند. ̎جولیان̎ همان‌طور که وعده‌اش را داده‌بود، به موقع ̎دَنی̎ را به سر خانه و زندگی‌اش می‌رساند تا به همسرش در بالای سر گور پسرشان ملحق شود ـ پسری که همین چندی پیش درگذشته است.
● داستانی ساده (دربارهٔ آدم‌کشی که دیگر نمی‌تواند آدم بکشد) با چند پیچش و چالش، چند آدم‌ که کشته شده‌اند، یک زوج سرخوش، همان آدم‌کش نومید و چند صحنهٔ خنده‌دار. تنها بخش غیرقابل هضم آن هم، سبیل برازنان است که می‌شد آن را تراشید و مشکل را حل کرد. ماتادور تریلری کمدی است، اما به اندازهٔ کافی خنده‌دار یا تلخ و سیاه نیست، و در پایان هم کاملاً سانتی‌مانتال می‌شود. اما دو ایفای نقش حرفه‌ای دارد: برازنان و کینیر. نام ̎ماتادور̎ هم احتمالاً از آن‌رو به فیلم داده شده که برازنان در صحنه‌ای درخشان و پُرهیجان که با دوست تازه‌اش به تماشای گاوبازی رفته‌اند، او را با حرفه‌ٔ خود آشنا می‌کند. در عین حال، در انتهای فیلم و در عنوان‌بندی پایانی به تماشاگر گفته می‌شود که سازندگان فیلم ضمن احترام به سنت‌های گاوبازی، نمی‌تواند خشونت جاری در آن را نادیده بگیرند، و در صحنه‌های گاوبازی فیلم هیچ گاوی آسیب ندیده است.


همچنین مشاهده کنید