دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گاف‌های ناتمام برادر حسین


گاف‌های ناتمام برادر حسین
حسین شریعتمداری در «یادداشت روز» شماره ۱۸۸۴۵ روزنامه کیهان تحت عنوان دفاع از جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس با یادداشتی به نام «آواز کوچه باغی » می نویسد:
«در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، همراهی بحرین با سایر کشورهای عضو حساب جداگانه ای دارد، زیرا بحرین بخشی از خاک ایران بوده است که در جریان یک زد و بند غیرقانونی میان شاه معدوم و دولت های آمریکا و انگلیس از ایران جدا شده است و امروزه اصلی ترین خواسته مردم بحرین بازگشت این استان جدا شده از ایران به سرزمین اصلی و مادری آن، یعنی ایران اسلامی است و بدیهی است که این حق مسلم ایران و مردم استان جدا شده آن نباید و نمی تواند نادیده گرفته شود.»
در چند روز گذشته سرمقاله مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره بحرین موجبات اهانت و گستاخی اهل تسنن بحرین به پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورده و صدها بحرینی با تجمع در مقابل سفارت ایران در منامه، با گرفتن پلاکاردهایی در دست و با قرار دادن آرم صهیونیسم و نازیسم به جای لفظ جلاله «الله» توهینی آشکار به نماد مقدس ایران نموده و خواستار برخورد جمهوری اسلامی با نویسنده مطالب فوق شدند.
متاسفانه این اعتراض ها چنان بالا گرفت که منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشورمان مجبور شد تا با پرواز به منامه ضمن تاکید بر روابط دوستانه ازعدم وجود مناقشه ارضی بین دو کشور خبر دهد و به طور ضمنی از نوشته و یادداشت تفرقه افکنانه کیهانیان عذرخواهی نماید. اشتباه نادرستی که در یک سال گذشته برای دومین بار توسط حسین شریعتمداری تکرار شده و نوشتن سرمقاله ای باعث تیرگی روابط دو کشور دوست و مسلمان می گردد اقدامی که سال گذشته باعث عذرخواهی کتبی ایران از بحرین گردید.
اظهارات خام ، سطحی ، فحش آلود ، نسنجیده ، کودکانه و گاه سخیف حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان که رادیو اسرائیل از وی با عنوان «برادر حسین » یاد می کند هر از چندی موجبات شعله ور شدن اختلافات داخلی و خارجی را فراهم می آورد ، از آن روست که خبرنگاران بخش سیاست خارجی «فایننشال‌تایمز» وی را به عنوان تأثیرگذارترین سرمقاله‌نویس ایران معرفی کرده و به او لقب careful (دقیق)داده‌اند و می توان از این واقعیت که همیشه ابتدا حمله های قلمی سرمقاله های کیهان آغاز می شود و بعد برخوردهای قضایی و اجرایی صورت می پذیرد این نتیجه را گرفت که پس برخوردهای قضایی به خاطر تاثیر مقالات روزنامه هایی چون کیهان است.
حسین شریعتمداری نویسنده ای است که در ایام حضور در سپاه پاسداران عضودفتر سیاسی آن بود ، دفتری که با انتشار نشریه «رویدادها و تحلیل» در زمانی که انتقاد در ادبیات سیاسی رایج جایی نداشت، انتقاد می کرد هر کجا که چیزی برخلاف منافع انقلاب و مردم می دید، به صراحت بیان می کرد ، نشریه ای محرمانه که هدفش روشنگری بود و تنها برای اطلاع نیروهای سپاه اما به خاطر ذاتش در میان تمام نیروهای بسیجی وهوادار انقلاب حضور داشت. پس از تعطیلی ناخواسته این دفتر که صفار هرندی نیز در آن حضور داشت شریعتمداری به معاونت بخش اجتماعی وزارت اطلاعات رفت و سپس با نظر و درخواست مرحوم اسدالله لاجوردی به زندان اوین رفت، تا بازجویی از زندانیان سیاسی را بیازماید حسین شریعتمداری در مقاله‌ای در مورخه پنجم دی ماه ۱۳۷۸ روزنامه کیهان با تایید این ادعا می نویسد: «دعوت از اینجانب برای بحث و گفت و گو با زندانیان گروهکی از جانب حجت الاسلام مجید انصاری صورت گرفته بود...آن هنگام را اینجانب جزو پربرکت ترین ایام عمر خود می‌دانم که بر اثر آن تعداد قابل توجهی از عناصر گروهکی بریده از انقلاب و مردم به آغوش انقلاب و ملت بازگشتند...»، شریعتمداری شناخته ترین عضو دفتر سیاسی سپاه در اوین دیگر آن حاج حسین سابق نبود، اوین انسان را چه در لباس محکوم و چه در لباس حاکم عوض می کند برنامه هویت که با همکاری حسین شریعتمداری جهت خود تخریبی کامل نیروهای دگراندیش ساخته شده و از سیمای جمهوری اسلامی پخش گردید یکی از برنامه های ابتکاری وی در اوین می باشد. وی پس از خروج از اوین با حکم مقام معظم رهبری به کیهان رفت ، کار درروزنامه حساس و بزرگی چون کیهان کارآسانی نبود، پس با اشاره وی صفار هرندی هم دفتر سیاسی را رها کرد تا در کنارمدیر مسئول کیهان به امر سردبیری مشغول گردد. ولی متاسفانه در اثر تندروی مدیران روزنامه در عرض چندین سال روزنامه معتبری چون کیهان را که در روزگارانی نزدیک یک میلیون تیراژ داشته و یکی از روزنامه های معتبر خاور میانه محسوب می شده را به شمارگان ۱۰۰ هزار تقلیل دادند.
تندروی از آن روی که از زمان حضور مدیریت جدید در آن ، کیهان با دروغ زنی ، فحاشی و هتک حرمت به تیغ برنده ای جهت مقابله با افرادی بدل گشت که همچون کیهانیان نمی اندیشیدند و ستون ویژه روزنامه به محملی جهت ایراد تهمت هایی نظیر «مزدور دشمن» ، «قلم بدست سلطنت طلب » «مزدور جیره خوار»، «رشوه گیر» ، «همجنس باز»، « خائن به مقدسات » و یا دست کم «دوست ساده لوح» به مخالفین فکری ایشان بدل شد و کمتر نویسنده ای از عناوین خوش رنگ و لعاب ایشان در امان ماند.ستونی که با اطلاعات غلط وپیش پا افتاده در قالب اطلاعات مهم و از آن مهمتر مخفی پی ریزی شده و تاکنون ادامه داشته و باید اذعان نمود که مدیریت روزنامه بدون جستجو در سقم و صحت شایعات به انعکاس آن مبادرت می کند .و تا زمان نوشتن این سطور به مدد عنایات خاصه دوستان مؤتلفه شان هر روز فربه تر شده، و با انتقادات مخالفین شان نه تنها تضعیف نمی شوند که روحیه نیز می گیرند. از نظر آنها «واکنش» بسیار مهمتر از «کنش» است و عصبانیت مقبولتر از گفتگو و تعامل می باشد. با این که به نظر می رسد ذکر نکاتی چند درباره این مقاله و نویسنده اش تاثیری در مدیریت این روزنامه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که بزرگترین حامی آنست نکند ولی می تواند در تغییر نظرحامیان تعقل مدار کیهانیان مفید به فایده باشد:
۱) بزرگترین خیانت به جامعه مطبوعاتی و سیاسی کشورمان در طول ایام جنبش مشروطیت به بعد همین بوده است که قلم در دست عده ای قرار گرفته است که با جهل و ناپختگی ناخواسته، صفوف منسجم جامعه ای پویا را شکسته و اسباب تخریب حیثیت فردی و گروهی آنان را فراهم آورده اند و با این کارشان راه را برای سقوط تعداد زیادی از افراد در منجلاب فساد و تباهی هموار ساخته اند و به زعم باطل خویش نه تنها به حل مشکلی در کشورکمک نمی کنند ، بلکه مشکلی بر مشکلات کشور و مسئولین و متولیان امور اضافه می نمایند نمونه اینکار نوشته های وحدت شکن مدیر مسئول کیهان می باشد که از آن جمله می توان به برخورد با سایت های بازتاب و انتخاب و روزنامه اعتماد ملی و نحوه برخورد با مصافحه ساختگی آقای خاتمی در یک سال گذشته اشاره نمود و به باور این قلم در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به نام سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامگذاری شده نوشته های تفرقه افکنانه کیهان نمی تواند در راستای تحقق منویات رهبری نظام اسلامی تلقی شود .براستی مطرح ساختن چنین مطالبی در روزنامه ای که به دفتر رهبری منتسب می باشد آیا در شان این مجموعه می باشد؟
۲) اگرچه باور همگانی مردم دو کشور اینست که روزی بحرین جزو ایران بوده و اینک در اثر خیانت سران رژیم پهلوی از کشورمان جدا شده است و چنانچه قسمت های وسیعی از شوروی سابق همچون آذربایجان ، ارمنستان ، ترکمنستان ، تاجیکستان و ... در زمان بی کفایتی حاکمان نالایق قاجار از ایران جدا شده اند اگر چه پیوستن مجدد آنها آرزوی هر ایرانی می باشد ولی تا زمانی مردم این سرزمین ها خود نخواهند و اراده نکنند پیوستن آنها نه تنها کار عملی نیست بلکه تلاش بیهوده و عبثی بیش نمی باشد و ۳۶ سال قبل بر اساس رفراندم سال ۱۹۷۱ بیش از ۹۸.۸ درصد از مردم بحرین به استقلال این کشور رای مثبت داده اند و هم اکنون با وجود این که بیش از ۶۰ درصد مردم بحرین را شیعیان این کشور کوچک تشکیل می دهند شکل صحیح کمک به آنان شاید ترغیب وهدایت شیعیان این کشور به حضور در مسند قدرت وصحنه های سیاسی باشد و لا غیر و ارتباط دادن بحرین به جزایر سه گانه نیز نمی تواند کار صحیحی باشد چراکه در اینصورت چنین القا می کند که این جزایر قبلا متعلق به ایران نبوده و با بحرین بین ایران و اعراب ردو بدل گردیده اند.
۳) دنیای پیچیده سیاست و روابط بین الملل ، تنش زدایی ، تعامل ، گسترش تفاهم و مراوده با همسایگان را تجویز می کند لذا طرح چنین مطالبی هرگز نمی تواند رابطه کشورمان را با کشورهای حوزه خلیج فارس گسترش دهد.
۴) از وزرای اطلاعات ، ارشاد و کشور می پرسم براستی اگر چنین گاف بزرگی را یکی دیگر از روزنامه ها به غیر از کیهان مرتکب می شد آیا شبانه در روزنامه پلمپ نمی شد؟ گافهایی که هر از چندی با نگارش سرمقاله ای توسط آقای شریعتمدار منافع ملی و اسلامی را بخطر می اندازند. آیا برای کیهانیان مصونیت قضایی نانوشته ای وجود دارد؟
۵) روزنامه کیهان به اتفاق روزنامه اطلاعات ازنشریات قدیمی و با سابقه کشورمان می باشند، بنابراین وظیفه حفظ و حراست کیان روزنامه‏نگاری را در ایران بر عهده دارند . لذا شایسته است مدیرانی لایق بر آن گمارده شود ومثل معروف « آب که یک جا باشد می گندد» شامل مدیران کیهان نیز می گردد و چه بهتر است تا کیهان گندیده تر نشده چاره ای بیندیشیم.
وحید کاظم زاده قاضی جهانی