سه شنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 29 April, 2025
مجله ویستا
آیا کامپیوترها میتوانند فکر کنند؟

وقتی به نتایج و عملكرد كامپیوترها نگاه میكنیم و این مسئله را هم در نظر میگیریم كه رایانههای آینده بسیار پیچیدهتر و پیشرفتهتر از رایانههای امروزی خواهند بود، به نظر میرسد نتوان هیچ تفاوتی بین مغز انسان با كامپیوترها قائل شد. رباتهای آدمنمای امروزی راه میروند و درب اتاق را میگشایند و حتی حركات نمایشی انجام میدهند. هرچند كه حركات اینگونه ماشینها هنوز با حركات انسانی فاصله بسیاری دارد؛ اما چهبسا در سالها و دهههای آینده رباتهایی ساخته شوند كه راه رفتن و حركاتشان دیگر هیچ فرقی با انسانها نداشته باشد.
به هرحال باید این را نیز درنظر داشت كه تكنولوژی رایانهها، یك علم بسیار جوان است و رشد آن بسیار فوق العاده میباشد، پس چه دلیلی وجود دارد تا این تصور به ذهنمان نیاید كه شاید در آیندهای نه چندان دور و چه بسا تا چند سال آینده، پیشرفت تكنولوژی رایانهای و رباتها به جایی برسد كه رباتها كاملاً مثل یك انسان عمل كنند؛ حرف بزنند و در كارخانهها كار كنند و در جنگها به جای سربازان شركت كنند و یا به عنوان پیشخدمت كارهای خانه را انجام دهند. اگر چنین اتفاقی كه البته در فیلمهای تخیلی بارها به تصویر كشیده شده رخ دهد و چنین ماشینهایی ساخته شوند، آیا این مطلب ثابت نمیشوند كه مغز و ذهن انسان چیزی جز یك ماشین محاسبه پیچیده نیست؟!(۱)
البته نباید از جهت دیگر مطلب غافل بود. تحقیقات جدید خصوصاً پس از تصمیم دانشمندان برای نوشتن برنامههایی رایانهای كه حركت و سخن گفتن انسان را تقلید كند، نشان داد كه كاركرد ذهن انسان و نیز حیوانات بسیار پیچیدهتر از آن است كه تصور میشد. حجم اطلاعات اندوخته شده در حافظهی حتی یك كودك به قدری زیاد است كه حتی قویترین و بزرگترین رایانههای امروزی نیز حجم كافی برای ذخیره آنرا ندارند. اطلاعاتی كه برای راه رفتن لازم است در مقابل اطلاعاتی كه انسان برای سخن گفتن به كار میبرد بسیار ناچیز است و دانشمندان راهی طولانی برای نوشتن برنامهای رایانهای در پیش دارند كه كار صحبت كردن را انجام دهد. در واقع ابداع رایانهها و رباتها و تصمیم بر تقلید از حركات معمول انسان، ابعاد پیچیدگی و عظمت و شگفتانگیزی خلقت انسان و سایر موجودات زنده را بسیار ملموستر و آشكارتر ساخت.
اما سختی كار یا طولانی شدن آن ارتباطی به فلسفه ندارد. فیلسوفان میتوانند فرض كنند كه چنین امری تحقق یافته و ماشینهای انساننمایی ساخته شده است كه كاملاً حركات انسانها را انجام میدهد بدون اینكه هیچ تفاوتی با راه رفتن و صحبت كردن و خندیدن یك انسان معمولی داشته باشد.(۲) ماشینها نوعی تأمل و تدبیر از خود نشان میدهند كه اگر در انسان یا حیوان ظاهر شود علامت هوش شمرده میشود. كامپیوترهای شطرنجباز مدام از قهرمانان شطرنج جهان میبرند. سؤال این است كه آیا میتوان گفت كه چنین ماشینی دارای ذهنی انسانی است؟ بین ذهن انسان با مغز الكترونیكی رایانهها چه فرقی است؟ آیا رایانهها هم میتوانند بیاندیشند و فكر كنند؟ چگونه میتوان بین انسانها و رباتها فرق گذاشت؟ و به بیان دیگر، از دید یك ناظر خارجی، چه تفاوتی بین حركات و اعمال انسانها و رباتهای انساننما وجود دارد؟ یك ربات نیز راه میرود، حرف میزند و به هر چیزی_ بنابر فرض_ همان عكسالعملی را نشان میدهد كه انسانها دارند و مگر ما بر اساس همین مشاهداتمان از انسانها نیست كه آنها را موجوداتی عاقل میدانیم. پس چرا باید اصرار كنیم كه انسان و ربات دو چیز متفاوتاند؟
این مبحث در فلسفه سابقهای طولانی دارد و همین سوالات، به شكلهای مختلف ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته و خصوصاً در فلسفه غرب موجب پیدایش نظرات مختلفی شده است و در حالیكه گروهی از فلاسفه و اندیشمندان از اصالت حیات (vitalism) طرفداری میكنند و معتقدند كه حیات و ماده حوزههای جداگانهای هستند كه اصول مختلف و كاملاً متضادی بر آنها حاكم است كه به هیچ وجه نمیتوان آنها را به یكدیگر تشبیه نمود، برخی دیگر طرفدار ماشینوارانگاری (مكانیسم) در زیستشناسی میباشند. این نظریه دوم را نخستین بار دكارت فرانسوی علناٌ مطرح نمود. از منظر وی، موجودات زنده از جمله حیوانات عالیتر، همانا ماشینهای پیچیدهایاند كه به نحو خودكار و ناخودآگاه فعالیت مینمایند. (البته دكارت در انسان، یك جوهر اضافی یعنی ذهنی مجرد قائل بود كه غیر از بدن است اما پس از وی، این ذهن نیز حذف گردید).
دكارت بدن و موجودات زنده را بر اساس یافتههای فیزیكی تفسیر میكرد، اما با پیشرفت علم شیمی افرادی نظیر وهلر (wohler)، شوآن (schwann) و دیگران بر اهمیت كنشهای شیمایی در متابولیسم سلولی تأكید كردند و در نتیجه این اعتقاد شكل گرفت كه همه جنبههای حیات و ذهن (آگاهی) قابل تبیین بر قوانین فیزیك و شیمی هستند.
این خلاصهای بود از دیدگاه اندیشمندان غربی پیرامون این سوالات. اما حكما و فلاسفهی اسلامی چه پاسخی برای اینگونه پرسشها دارند؟ آیا اساساً میتوان در چارچوب فلسفه اسلامی پاسخی مناسب و در خور به این پرسشهای جدید یافت؟
●علم بیواسطه به خود
اگر تنها به سایر انسانها نظر میكردیم و اعمال و رفتار و صحبت كردن ایشان را میدیدیم و سپس با یك ربات انساننما مواجه میشدیم كه آن نیز همان اعمال و رفتارها را تكرار میكرد، نمیتوانستیم و حق نداشتیم فرقی بین انسان و رباتها بگذاریم؛ زیرا فرض این است كه آنها نیز عیناً همان نوع رفتاری را انجام میدهند كه انسانها انجام میدهند.
اما این پایان ماجرا نیست. زیرا ما یك امتیاز ویژه داریم و آن آشنایی با یك نمونه منحصر به فرد است كه میتوان اطلاعات بسیار مفید و دقیقی را از آن گرفت و در تحلیل فلسفی خود به عنوان معیار و ملاك به كار برد. این نمونه استثنائی كسی جز شخص خودمان نیست. ما خودمان را میشناسیم و با آنچه در اندرونمان میگذرد آشنائیم و به آن آگاهی و علمی مستقیم و بدون واسطه داریم و اگر راهی برای جواب گفتن به سوالاتمان باشد، آن تحلیل همین نمونه منحصر به فرد و استثنائی است، شاید به تفاوت واقعی انسان و رباتهای مصنوعی پی بریم. پس لازم نیست برای یافتن پاسخ راه طولانی را طی كنیم؛ فقط كافی است به سراغ درون خود رویم تا با تحلیل آنچه در وجدان خود مییابیم به حقیقت امر پی بریم.
●معنای علم و آگاهی
اولین چیزی كه با مراجعه به درونم مییابم، علم و آگاهی است. معنای علم و آگاهی را هركس میفهمد و در واقع فهمیدن چیزی جز علم داشتن به آن چیز نیست و اگر كسی ادعا كند یا فكر كند معنای علم را نمیداند، به این معناست كه علم دارد كه معنای علم را نمیداند! و با سخن و فكر خود جواب خود را مییابد.(۳)
●علم به خود
در میان دانشهای مختلفی نیز، پیش از همه علم و آگاهی خودم به خودم است كه خودنمایی میكند. من میدانم كه هستم و در هیچ حالتی نیز این علم و آگاهی را نمیتوانم از كف بدهم. این علم به قدری قطعی است كه حتی نمیتوان در آن شك كرد؛ زیرا حتی در حال شك، باز در اینكه هستیم و شك داریم، هیچ تردیدی نمیتوانیم داشته باشیم.
ما افتخار آشنایی با خودمان را مدیون آگاهی از اعمال و رفتارمان نیستیم، بلكه حتی اگر بالفرض در وضعیتی باشیم كه هیچ عمل و عكسالعملی نیز از ما سر نزند، باز از خود و اینكه خود را میشناسیم غافل نخواهیم بود. میتوان برای بهتر ترسیم شدن مطلب، شخصی را تصور كرد كه از ابتدای عمر در هوا معلق بوده است، به طوریكه بدنش با هیچ چیزی تماس ندارد تا احساسی در او ایجاد شود. سایر حواس او نیز هیچ دریافتی را به مغزش مخابره نمیكند و دما نیز در معتدلترین حالت است و تغییری در دمای بدن این شخص ابداً رخ نمیدهد تا احساسی را برانگیزد. آیا چنین شخصی كه هیچ احساسی در او رخ نمیدهد، چنانچه قوه تفكرش فعال باشد، از خود و وجودش مطلع و آگاه است؟ حكمای اسلامی معتقدند كه آری، حتی در چنین فرضی نیز انسان از خود، یعنی همان كه از آن به «من» تعبیر میكنیم، آگاه است و وجود داشتن خویش را درك میكند.(۴)
در واقع استثنایی بودن این نمونه هم دقیقاً به همین دلیل است كه ما از خود و وجودمان بدون هیچ واسطهای، حتی اراده و فكر خویش آگاهیم و هیچ چیزی پرده و حجاب میان خود و خودمان نیست. یعنی در حالیكه به شعور و آگاهی دیگران، به واسطهی مشاهدهی رفتار و اعمالشان پی میبریم، به علم و آگاهی خودمان، و كیفیت و شكل آن مستقیماً آگاه هستیم.(۵)
البته علمهای بیواسطه ما، منحصر به علم ما به خودمان نیست. ما به حالات درونی و باطنی خود نیز مستقیماً علم داریم؛ وقتی خوشحالیم، خوشحالی خود را بیواسطه درك میكنیم و اینگونه نیست كه تصویری از خوشحالی در ذهن ما نقش ببندد و سپس بگوئیم خوشحالیم. تفاوت خوشحالی واقعی و تصویر خوشحالی را در جایی كه خوشحالی دیگری را میبینیم بهتر درمییابیم. اگر از امتحانی، دوست بغلدستیمان نمرهی خوبی آورده باشد و برعكس نمرهی خودمان رضایتبخش نباشد، گرچه از دیدن خوشحالی دوستمان، مفهوم خوشحالی در ذهنمان نقش میبندد؛ ولی این مسئله اصلاً ما را خوشحال نمیكند. برعكس به دلیل نمرهی پائین خود ناراحتیم و این بار ناراحتی است كه مستقیماً دركش میكنیم و اگر ناگهان متوجه شویم كه اشتباهی در جمعبندی نمراتمان صورت گرفته و نمرهی ما بسیار بیشتر از آن است كه اعلام شده، آن وقت است كه مزهی خوشحالی را میچشیم. در مورد سایر امور و حالات درونی، نظیر غم، ترس، حسادت و شرم نیز همین مطلب صادق است.(۶)
علاوه بر این موارد، علم ما به تصاویر ذهنیمان نیز علمی بیواسطه است. وقتی كه به درختان باغ مینگریم، صورتی از آن به وسیلهی قوهی بینایی به ذهن مخابره میشود و ما از آن آگاه میشویم و لذا علم ما به درختان به واسطه این صورت ذهنی است؛ اما علم به خود این صورت ذهن چطور؟
آیا این علم نیز به واسطه صورت ذهنی دیگری است؟ خیر، زیرا اگر صورت ذهنی خود را به واسطه چیز دیگری درمییافتیم، خود آن واسطه نیز لاجرم به واسطهی دیگری نیاز داشت و همین طور سوال تكرار میشد، بدون اینكه به نقطه مشخصی برسیم.●علم ما به شعورمند بودن دیگران
تا اینجا با معلومات بیواسطهای كه آنها را در درون خویش وجدان میكنیم آشنا شدیم و دانستیم كه به علم و آگاهی خودمان بدون هیچ واسطه و حجابی آشنایی داریم. اما علم و آگاهی به اینكه دیگران نیز مثل ما صاحب شعور و آگاهیاند، چگونه حاصل میشود؟
وقتی به انسانهای دیگر نظر میكنیم و همان اعمال و رفتاری را كه از خودمان سر میزند، در آنها نیز مشاهده میكنیم، همان اعمال و همان صحبتها و عكسالعملها، با همان نظم و تربیتی كه خود با كمك شعور و ادراكمان موفق به انجامشان میشویم درمییابیم كه در آنها نیز همین منبع شعور و آگاهی وجود دارد كه در ماست؛ زیرا كه ما راهی مستقیم به ادراك و شعور دیگران نداریم و حواس ما نیز تنها اعمال و رفتار دیگران را ضبط و منتقل میسازد.
پس احراز علم و آگاهی دیگران براساس اعمال و رفتار آنها و مقایسهای است كه بین آنها با خود انجام میدهیم. ما خودمان را بیواسطه میشناسیم و وقتی دیگران را نیز مشابه خود میبینیم، از ظاهرشان علم به باطن پیدا میكنیم و آنها را نیز نظیر خودمان، صاحب آگاهی و علم شناسیم.
حال به سوال نخست برگردیم. دانستیم كه علم به آگاهی داشتن دیگران بر اساس اعمال آنهاست و لذا اگر از بیرون عالم به انسانها و رباتهای پیشرفته فرضی _ كه كاملاً شبیه انسانها عمل میكنند_ نگاه میكردیم و اعمال مشابهی را از هر دو میدیدیم، به خود تردید راه نمیدادیم كه بین آنها تفاوتی نیست و رباتها نیز دارای شعور و علمی نظیر انسانها هستند. اما علیرغم همه مشابهتهای ظاهری، آشنایی با همان مورد منحصر به فرد یعنی خودمان و علم بیواسطهای كه به شعور و كیفیت ادراك خودمان داریم، ما را به این نتیجه میرساند كه رایانهها قابل مقایسه با ما نیستند. مشخصهی اصلی آگاهی و علم همانطور كه دیدیم، خودآگاهی است و تنها به موجودی میتوان نام آگاه و صاحب علم و ادراك اطلاق نمود كه حداقل از وجود خود و اینكه موجودی است صاحب علم و ادراك، آگاه باشد. به بیان دیگر، ما تا صاحب ادراكات بیواسطه نباشیم، نمیتوانیم ادراك با واسطهای داشته باشیم و از چیزها و موضوعات دیگر مطلع شویم و در میان ادراكات بیواسطه نیز، همانطور كه گذشت، علم به خود (خودآگاهی) پایه و اساس را تشكیل میدهد كه به هیچ نوع ادراك دیگری نیازمند نیست.(۷)
اما آیا رایانهها از وجود خود آگاهند؟ آیا رباتها میدانند كه به عنوان یك ربات، محاسبات خاصی انجام میدهند یا حركات خاصی را تكرار مینمایند؟!
یك ماشین لباسشویی كارهای مختلفی انجام میدهد كه كاملاً منظم وحساب شده است.دریچه آب را باز میكند تا مخزن لباسها پر شود. مواد شوینده را به درون مخزن میفرستد و سپس موتور لباسشویی به كار میافتد. پس از زمان مشخصی، آب را تخلیه میكند و این كار را با دقت و نظم تكرار میكند تا لباسها شسته شوند و آنگاه آنها را خشك میكند؛ اما آیا ما هیچگاه از عبارت «ماشین لباسشویی میداند كه اكنون وقت تخلیه آب است» استفاده میكنیم؟ بر هر كس مسلم است كه انجام چنین كارهایی نمیتواند به دلیل هوش حقیقی و آگاهی دستگاه بر اعمال خود باشد. در مورد سایر دستگاههای اتوماتیك و خودكار دیگر نیز چنین است؛ زیرا همه میدانیم كه انجام امور به نحو منظم و دقیق نمیتواند دلیل كافی بر هوش و آگاهی باشد.(۸) بلكه شرط دیگری نیز در كار است و آن خودآگاهی، یعنی علم به وجود خود میباشد.
یك ربات و رایانه در نوع عملكردش تفاوت اساسی با یك ماشین لباسشویی ندارد و صرفاً ماشین پیچیدهتر و پیشرفتهتری است. خودآگاهی داشتن، ربطی به میزان دقت و مقدار كاری كه یك ماشین به صورت خودكار انجام میدهد ندارد ولذا ماشین لباسشویی حتی اگر صد برابر كارهای فعلی را نیز انجام دهد، باز ما احتمال هوشمند بودنش را نمیدهیم. یك دستگاه اعلام خطر، به گونهای ساخته شده كه به محض پخش شدن دود در فضا به كار میافتد و زنگ خطر به صدا در میآید. این دستگاه ممكن بود به شكلی ساخته شود كه به جای یك عامل (دود) به صد عامل مختلف واكنش نشان دهند. مثلاً به محض ورود كسی به اتاق در طول روز، صدای سلام و خوش آمدگویی پخش كند و در شب دربها را به طور اتوماتیك قفل كند و در ساعت معینی چراغها را خاموش كند. میتوان فرض كرد این دستگاه به هزار عامل یا یك میلیون و یا بیشتر واكنش نشان دهد. با این حال هیچ تغییری در این واقعیت رخ نمیدهد كه این دستگاه از آنچه میكند بی خبر است و صرفاً بر طبق برنامهای كه برای آن تنظیم شده عمل میكند. ادراك و علم از مقولهای متفاوت و جدا از صرف كنش و واكنشهای این چنینی است.
نتیجه این كه بر اساس نظرگاه حكمای اسلامی، تفاوتی اساسی بین انسان و ماشین وجود دارد و فاصلهای بین آنهاست كه هیچ گاه پیمودنی نیست و لذا آنچه در فیلمها و داستانها و رمانهای تخیلی در باب صاحب شعور شدن رباتها و برنامهها گفته و تصویر میشود از حد تخیل فراتر نمیرود. عجیب تر از اینگونه تصویر پردازیها تخیلی، فرض ورود ذهنهای انسانی در برنامهای رایانهای و بالعكس آن است كه در فیلم ماتریكس و نظایر آن به تصویر كشیده شده است كه از لحاظ اصول فلسفی هیچ مبنایی نمیتواند داشته باشد.
این تحلیل دارای یك نتیجه عملی است. دانشمندان میتوانند به تحقیق و پژوهش در باب تكنولوژی رایانه و ربات ادامه دهند و رباتهایی با قابلیتهای بیشتر بسازند بدون اینكه نگران این موضوع باشند كه ممكن است روزی رباتها علیه انسانها دست به شورش بزنند و انسانها را به اسارت خود درآورند. و نیز میتوان لشكری از رباتهای جنگجو و آدمكش ساخت بدون اینكه در آنها هیچ گونه احساس رحم و عطوفتی پدید آید، آنگونه كه در داستانهای علمی - تخیلی پیش بینی میشود. هرگونه احساسی نظیر غم و شادی و دوست داشتن یا دشمنی و نیز آزادیخواهی و غیره، همگی فرع بر ادراك وعلم است و موجودی كه به مرحله خودآگاهی و ادراك نرسیده باشد ممكن نیست چنین احساساتی در او پدید آید.
البته اگر كسانی كه در آینده این نوشته را مطالعه میكنند اعتراض نمایند كه پس چطور شدكه رباتها شورش كردند و ما را به اسارت و بیگاری گرفتهاند باید مطمئن باشند كه قطعاً انسانی پشت پرده این شورش است و با یك برنامهریزی، رباتها را بدون اینكه گناهی داشته باشند، برای شورش علیه انسانها تنظیم نموده است و الا خود رباتها اهل این حرفها نیستند.
پینوشتها:
۱. ایان باربور، علم و دین، ترجمه بها الدین خرمشاهی، مركز نشر دانشگاهی، ص۳۸۳.
۲. همان چیزی كه در فیلمهای علمی - تخیلی بارها تصویر شده است.
۳. علامه طباطبائی، نهایه الحكمه، مرحله۱۱، فصل اول، ص۲۳۶.
۴. این تشبیه از شیخ الرئیس ابن سینا است كه در میان حكما به «انسان معلق درفضا» معروف است. رك: ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ج ۲، ص۲۹۲( نمط سوم، فصل چهارم).
۵. به این نوع علم در اصطلاح فلسفی علم حضوری اطلاق میشود. رك: ملاصدرا، اسفار، ج۶، ص۱۵۶.
۶. ملاصدرا، اسفار، ج۶، ص۱۵۹.
۷. ابن سینا، اشارات و تنبیهات، ج۲، ص۲۹۲.
۸. البته دلیل بر هوش و آگاهی سازنده آن هست.
نویسنده: مهدی حاجیان
منبع : باشگاه اندیشه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست