جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
مظلومتر از مهتاب هستم
![مظلومتر از مهتاب هستم](/mag/i/2/xrumf.jpg)
لیندا کیانی که در کلاسهای بازیگری شریفینیا آموزش دیده بود خیلی زود استعداد خودش را در بازیگری نشان داد. آنقدر که شریفینیا که مسوولیت انتخاب بازیگران مجموعه تلویزیونی «ساعت شنی» را برعهده داشت برای نقش «مهتاب» او را بسیار مناسب تشخیص داد.
حتی چهره مهربان و نگاه مظلوم او هم نتوانست شریفینیا را متقاعد کند که انتخاب او برای نقش دختری گستاخ و پر شر و شور نمیتواند مناسب باشد. کیانی امروز اولین تجربهاش در کار بازیگری را حضوری موفق میبیند و خوشحال است برای اولین بار در مجموعهای پرمخاطب دیده شده است. اگرچه به گفته خودش از سر کمتجربگی بسیار باعث زحمت کارگردان و حتی بازیگران حرفهای این مجموعه تلویزیونی شده است.لیندا کیانی از اولین تجربهاش در بازیگری و بازی در نقش «مهتاب» حرفهای بسیاری برایمان دارد. با هم میخوانیم.
▪ از چه زمانی وارد عرصه بازیگری شدید؟
ـ مجموعه تلویزیونی «ساعت شنی» اولین تجربه تصویری من بود تا قبل از این مجموعه در هیچ یک از عرصههای بازیگری اعم از سینما، تئاتر و تلویزیون فعال نبودم.
▪ زمان ورود به این حرفه چه شناختی از دنیای بازیگری داشتید؟
ـ قطعا شناخت کاملی نداشتم، شاید تنها علت ورودم به این حرفه، عشق و علاقهای بود که به هنر بازیگری داشتم.
▪ از چه زمانی در جریان ساخت و بازی در این مجموعه قرار گرفتید؟
ـ من بهطور تجربی دورههای بازیگری را در کلاسهای آقای شریفینیا گذراندهام. در همین دورهها بود که ایشان من را برای این مجموعه و بازی در نقش «مهتاب» انتخاب کردند. اتفاقا زمانی که به گروه ملحق شدم یک ماه از شروع کار میگذشت.
▪ برای شناختن «مهتاب» در قدم اول نقش را خواندید یا کل فیلمنامه را؟
ـ راستش چون دیر به جمع بازیگران مجموعه پیوستم ابتدا تصمیم گرفتم تنها نقش «مهتاب» را بخوانم بعد از اینکه از کم و کیف نقشم مطلع شدم با فرصت بیشتر مشغول مطالعه فیلمنامه شدم. کامل آن را خواندم تا در جریان ماجرای تمامی شخصیتهای داستان قرار بگیرم.
▪ با مطالعه زیر و بم نقش «مهتاب» در وهله اول چه تصوری از این کاراکتر در ذهنتان نقش بست؟
ـ نوعی لجبازی و حماقت. کارهایی که در طول داستان سریال از مهتاب سر میزد از روی بدذاتی او نبود، تنها علت آن حماقت و بچهبازیهایی بود که در شخصیت و روحیات او وجود داشت و شاید ناخواسته و عجولانه او را به عکسالعملهایی غیرمنطقی وامیداشت.
▪ تا قبل از اینکه این نقش را بازی کنید تا چه حد با روحیات و ویژگیهای شخصیتی جوانهایی مثل «مهتاب» آشنا بودید؟
ـ باید بگویم هیچ.
▪ پس برای رسیدن به نقش مهتاب از معیار و الگوهایی ملموس نتوانستهاید استفاده کنید؟
ـ به هر حال در جامعه ما از اینگونه افراد کم نیستند و در همه جا میتوانیم این جوانها را ببینیم. در واقع معضلی که مهتاب با آن دست به گریبان بود در جامعه ما یک موضوع پنهانی محسوب نمیشود. میخواهم بگویم برای بازی در نقشی مثل مهتاب احتیاجی نیست که حتما با این افراد از نزدیک برخوردی داشته باشیم و با آنها هم صحبت شده باشیم.
▪ زمانی که فیلمنامه را میخواندید طبیعتا تصویری از شخصیت مهتاب در ذهنتان شکل گرفته است که بعد از آن سعی کردهاید منطبق با آن پیش بروید، بعد از پخش سریال و تماشای نوع بازی که ارائه داده بودید چقدر آن را به تصویر ذهنی خودتان نزدیک دیدید؟
ـ نمیتوانم بگویم کاملا همان تصوراتم را بازی کردم. چون شخصیت مهتاب در فیلمنامه بسیار خشنتر از آن چیزی بود که من آن را بازی کردم. در طول کار و صحبتهایی که با آقای بهرامیان داشتیم به این نتیجه رسیدیم که باید کمی از غلظت خشونت مهتاب کم شود.
▪ اگر چه این خشونت تعدیل شد ولی همچنان تضادی بین چهره مظلوم و رفتار خشن مهتاب وجود داشت. این تضاد چقدر برای شما و کارگردان مهم بود؟
ـ دقیقا درست میگویید. یادم هست روز اولی که من را به آقای بهرامیان معرفی کردند و ایشان من را دیدند اولین چیزی که گفتند این بود که چهره شما بسیار مظلوم است در حالی که کاراکتر مهتاب شرور و ستیزهجو است. آقای بهرامیان میگفتند خودت باید در طول کار بتوانی آن خشونت را دربیاوری.
▪ از ایدههای خودتان هم در کار استفاده کردید یا در تمام مراحل صرفا متکی به راهنماییهای آقای بهرامیان (کارگردان) بودید؟
ـ ببینید گروهی که من با آنها کار میکردم اعم از عوامل تولید و گروه بازیگران بسیار حرفهای بودند آنقدر که من در بین آنها کاملا آماتور به حساب میآمدم. روال کار به این شکل بود که در کنار آن چیزهایی که خودم به نقش اضافه میکردم آقای بهرامیان نیز بسیار به من کمک میکردند و به جرات میتوانم بگویم در طول کار ایشان را بسیار اذیت کردم.
▪ صحنهای بود که خودتان از دست مهتاب حرص بخورید و عصبانی شوید؟
ـ بله، صحنههایی که مهتاب با روشنک در بحث و جنگ و جدل بود. با خودم میگفتم این دختر چقدر باید پررو و قدرنشناس باشد (میخندد).
▪ اشاره کردید به روشنک. از ابتدای مجموعه میدیدم که مهتاب دائما با روشنک سر جنگ دارد، اما در انتهای مجموعه خیلی به او نزدیک می شود و به نوعی با هم کنار میآیند، دلیل این تغییر رویه مهتاب چه بود؟
ـ مهتاب زمانی که برای بار دوم به بهزیستی میرود این روشنک است که دنبالش میرود و او را به خانه برمیگرداند و دلیل تغییر رفتار مهتاب همین بود. به اصطلاح میشود گفت که بعد از آن ماجرا،مهتاب سرش به سنگ خورد و از حرکات و رفتارش پشیمان میشود.
▪ اما با تمام این شرارتها در مقابل مینا رازی کم میآورد،چرا؟
ـ در ابتدا هم گفتم مهتاب ذاتا دختر بدی نیست،تمام کارهایش ناشی از حماقت و بچهبازیهایی است که حتی برای سن او مناسب نیست. کارهایی که شاید از دختربچههای ۱۳، ۱۴ ساله سر میزند. در حالی که این یک دختر ۱۹ ساله است.
به همین دلیل تاقبل از آشناییاش با مینا رازی پیش خودش فکر میکند تنها خودش به قول معروف قلدر است و میتواند به همه زور بگوید اما بعد از آشناییاش با مینا میبیند که نه اینطوری هم نیست بالاخره یکی از خودش قلدرتر و زورگوتر هم پیدا میشود به همین دلیل است که به نوعی کم میآورد و مجبور میشود قدری کوتاه بیاید.
▪ کدام بعد از شخصیت مهتاب را از ویژگیهای شخصیتی خودتان وام گرفتید؟
ـ به هر حال جاهایی از شخصیت مهتاب به شخصیت خودم برمیگردد. چون به هر حال این من بودم که مهتاب را بازی کردم و در واقع تصویری از او ساختم. تمام تکیهکلامها، حرکات و... مال من بود. به همین علت بجز آن شرارتها، باید گفت بعدهای شخصیتی دیگر مهتاب به خودم نزدیک است. البته من بسیار مظلومتر از مهتاب هستم.
▪ این مجموعه در زمان پخش در کانون توجهات قرار گرفت و هر روز نقدهای بسیار زیادی از آن در مطبوعات به چاپ میرسید. از اینکه در چنین مجموعه پر سر و صدایی حضور داشتید چه احساسی دارید؟
ـ (قدری تامل میکند) مطمئن باشید که هیچوقت پشیمان نخواهم بود. واقعا خوشحال هستم از اینکه اولین تجربهام در کار بازیگری برای خودم و مردم اثری ماندگار شد.
▪ نقدها را چطور دیدی؟
ـ به نظر من «ساعت شنی» یکی از بهترین مجموعههایی بود که تاکنون از تلویزیون پخش شده است. هم از نظر موضوع و هم از نظر بازیگرانی که دور هم جمع شده بودند و این مجموعه را به سرانجام رساندند، اثری شاخص محسوب میشود.
▪ طی مدتی که سریال روی آنتن بود از بازی خودتان هم نقدی خواندید؟
ـ متاسفانه نه. چون در طول این مدت اغلب به شدت درگیر امتحاناتم بودم. به همین خاطر اصلا فرصت نکردم که چیزی بخوانم.
▪ وقتی سریال را دیدی احساس کردی پلان یا نمایی از بازیات حذف شده باشد؟
ـ بله.
▪ مشخصا برایمان توضیح میدهید؟
ـ در پلانی که میدیدیم مهتاب و برادرش در نمایشگاه مینا رازی دعوا میکنند مهتاب کتک سختی از برادرش میخورد. در ادامه مینا برای دفاع از مهتاب برادر او را میزند و بعد مهتاب فرار میکند و... این موارد از حذفیات سریال بود. البته یک پلانی که در قسمت آخر سریال جایش خالی بود و حذف شده بود صحنه از دنیا رفتن ملوک بود که...
▪ به کدام یک از این صحنههای حذفشده دلبستگی بیشتری داشتید؟
ـ صحنه مرگ ملوک.
▪ اگر به عقب برگردیم و امروز قرار باشد در این مجموعه بازی کنید باز هم حاضرید نقش مهتاب را بازی کنید یا اینکه نقش دیگری را در این مجموعه انتخاب میکنید؟
ـ مطمئنا باز هم نقش مهتاب را انتخاب خواهم کرد چون واقعا دوستش داشتم.
▪ بازی در کنار بازیگران حرفهای برایتان چگونه بود؟
ـ بسیار خوب و لذتبخش بود. خیلی شنیده بودم که بازی در کنار بازیگران معروف و پیشکسوت سخت است،اما وقتی خودم در این موقعیت قرار گرفتم اصلا سختی حس نکردم. بیشتر برایم درس بود. مثلا خیلی وقتها در بعضی صحنهها که دچار استرس میشدم یا دیالوگی یادم میرفت خانم تیموریان با آرامش خاصی با من تمرین میکردند و سعی میکردند که من به کارم مسلط شوم همینطور خانم مقانلو که بسیار به من کمک کردند و من از این افراد توانستم یاد بگیرم که بزرگی تنها به معروفیت نیست. من تکتک این افراد را در طول کار اذیت کردم و آنها با صبوری من را تحمل کردند.
▪ ظاهرا برای ادامه این مسیر خیلی راغب هستید؟
ـ بله، بسیار زیاد.
▪ در ادامه از لحظاتی برایمان بگویید که احساس کردهاید که اوج بازیتان است؟
ـ به نظر من اوجی وجود نداشت. تنها در مواقعی که آقای بهرامیان را کمتر اذیت میکردم و صحنهای را بدون کمترین مشکل ضبط میکردیم برایم لحظه اوج بود. چون این موضوع برایم بسیار اهمیت داشت.
▪ بازخورد مردم در این مدت چگونه بود؟
ـ خیلی خوب. برایم باورکردنی نبود.
▪ اولین تجربه تصویریتان رابا سریالی پرمخاطب و قابل توجه شروع کردید، چقدر در پی این هستید که این موقعیت را در انتخابهای بعدیتان هم حفظ کنید؟
ـ صددرصد. قبل از اینکه به این کار دعوت شوم فقط برایم مهم بود بازی کنم و برایم فرقی نمیکرد که کار خوبی است یا بد و اینکه به چه نتیجهای میرسد اما بعد از این مجموعه طی این مدت پیشنهادهای زیادی داشتم. ناخودآگاه تمام نقشهای پیشنهادی را با مجموعه «ساعت شنی» و شخصیت مهتاب مقایسه میکنم و همیشه به خودم میگویم نکند نقشی را که قبول میکنم به موفقیت قبلیام لطمه بزند؟
▪ میخواهید بگویید دچار وسواس شدهاید و ترجیح میدهید گزیده کار کنید؟
ـ بله، سعی میکنم این اتفاق بیفتد.
▪ دغدغه بعدی لیندا کیانی بعد از بازیگری چیست؟
ـ درسم. تنها دغدغه زندگیام درسم است. در حال حاضر هم باید خودم را برای کنکور دکترا آماده کنم. دغدغه بازیگری برایم در مرحله بعدی زندگی قرار دارد.
ساناز ساسانینیا
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست