چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
ارتباط مداوم و تعامل رسانهها با صنعت برق
ارتباط مداوم و تعامل رسانهها با صنعت برق از یکسو و برقراری ارتباطات همهجانبه وسایل ارتباط جمعی با مردم از سوی دیگر، در توسعه و گسترش فرهنگ بهینهسازی مصرف انرژی الکتریکی در کشور نقش بسزایی دارد.
با پخش یک برنامه تلویزیونی به نام «مسابقه ساعت» از شبکه اول سیما و کاهش مصرف برق در ساعات اوج بار در استانهای مختلف، این مسأله بار دیگر آشکار شد که تأثیر رسانهها در مدیریت مصرف برق و بهینهسازی میزان مصرف انرژی الکتریکی از اهمیت خاصی برخوردار است. بدیهی است که رسانههای همگانی به عنوان پل ارتباطی با صنعت برق از یکسو و با جامعه، مردم و مشترکان از سوی دیگر قادر هستند که نقش مؤثری را در تبیین سیاستها و چالشهای فراروی صنعت برق ایفاء کنند که مهمترین آنها، فرهنگسازی در زمینه مصرف بهینه برق است.
در تحقیقی که چند سال پیش در ارتباط با اهمیت و نقش رسانهها در جامعه از طریق نظرخواهی از مردم و به روش پژوهش میدانی در یکی از محلات تهران انجام شد این نتیجه به دست آمد که ۵/۹۴ درصد از جمعیت مورد مطالعه نقش رسانههای جمعی را در بالا بردن میزان شناخت خود از صنعت برق بسیار مؤثر دانستند. این پژوهش بیانگر آن است که مخاطبان رسانههای همگانی بسیاری از اطلاعات را در مورد فرآیندهای صنعت برق میتوانند از رسانهها فرابگیرند و در حقیقت رسانهها، مهمترین ابزار شناخت فرایندهای صنعت برق به ویژه در بخش بسیار مهم بهینهسازی مصرف انرژی هستند.
در دیدگاه کلی و بر مبنای پژوهشهای جامعهشناسان ارتباطات، رسانههای همگانی در چهار بخش بسیارمهم خبررسانی و آگاهیدهی، آموزشی و هدایت، سرگرمی و تفریحی، فرهنگسازی مهمترین تأثیر را بر جامعه دارند. به جز نقشهای اطلاعرسانی، هدایت و آموزشی و سرگرمی و تفریحی بعد فرهنگسازی رسانهها بسیار مهم است. به گونهای که دانیل لرنر، جامعهشناس آمریکایی در کتابی تحت عنوان «گذر از جامعه سنتی، نوسازی خاورمیانه» نقش رسانهها را در فرهنگسازی و اساساٌ تغییر و دگرگونی در جوامع بسیار مهم عنوان میکند. او اعتقاد داردکه رسانههای همگانی، سپر بیانتهای تصورات ذهنی را به روی آینده وسیع انسانی گشودهاند. لرنر براین باور است که رسانههای همگانی با آسانسازی ادراک انسانی – آنچه دیده میشود – و با پیچیدهسازی پاسخ انسانی – آنچه که انجام میشود – به آموزگاران بزرگ روانی و فکری انسان تبدیل شدهاند.
در این ارتباط نقش فرهنگسازی رسانهها بسیار مهم و اساسی جلوهگر میشود و پذیرش پیامهای ارتباطی از سوی رسانهها برای مردم، مشترکان و مخاطبان بسیار آسان است. یکی دیگر از محققان ارتباطات به نام «ویلبرشرام» ، پیامهای ارتباطی را به مثابه گلولههای ارتباطی میداند که انبوه مخاطبان رسانه تصویری تلویزیون در مورد این گلولههای ارتباطی کاملا خلع سلاح میشوند. از آغاز دهه ۶۰ میلادی نیز با انتشار کتاب بسیار مشهور «آیینههای جیبی» مکلوهان – نظریهپرداز ارتباطات – و همچنین منتشر شدن کتاب «شناخت رسانهها» از این اندیشمند، نقش رسانهها به ویژه رسانه تصویری – تلویزیون – بسیار آشکارتر شد و در مفهومی که مارشال مکلوهان از نقش بسیار تأثیرگذار رسانهها عنوان کرد خاطر نشان ساخت که جهان به دهکده جهانی تبدیل شده است.
با توجه به نکاتی که از نقش فراگیر و همهجانبه رسانهها در عصر ارتباطات مطرح شد بنابراین یکی از ویژگیهای مهم و اساسی در تنویر افکار عمومی و هدایت، توجیه و اقناع مشترکان صنعت برق – همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد – موضوع بهرهگیری مناسب از ابزارهای رسانهای برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. جامعهشناسان ارتباطات معتقدند برای اینکه پیام اثر بنیادی و اساسی بر مخاطبان رسانهها و وسایل ارتباط جمعی داشته باشد باید چند مسأله را در ارتباط با فرهنگسازی و تأثیر پیام بر مخاطبان در نظر داشت. جامعهشناسان ارتباطات در این مورد میگویند عوامل مهم موفقیت در تأثیرگذاری پیام بر چهار نکته متکی است این چهار نکته که میتواند مورد توجه روابط عمومیهای صنعت برق و طراحان برنامههای مشخص رادیو – تلویزیونی و همینطور نویسندگان ، فیلمنامهنویسان و کارگردانان و... در رسانههای جمعی قرار بگیرد; در درجه اول انتخاب صحیح مخاطبان است.
در درجه بعد پخش پیام معتبر و قابل فهم از رسانه است و در درجه سوم پخش پیامی است که باورهای مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد و مورد چهارم ایجاد فضای اجتماعی خاصی که منجر به نتایج دلخواه شود. با تکیه بر آنچه که گفته شد و با در نظر گرفتن این مسأله که مهمرین اهداف بهینهسازی مصرف برق، تدوین راهکارهای اجرایی برای کاهش تلفات در یکی از شاخههای صنعتی و عمومی بوده و همچنین شناخت کامل سیستمهای موردنظر از دیدگاه مصرفکنندگان - که امکان صرفهجویی در آنها وجود داشته باشد نیز مدنظر است- بنابراین پیامهای رسانهای برای ترغیب مشترکان به صرفهجویی در مصرف برق در این موارد میتواند کانالیزه شود. پیامها میتواند در برگیرنده دستورالعملها و راهحلهای کاربردی برای بهینهسازی مصرف برق باشد و در این پیامها، با شیوهها و روشهای ساده به بررسی و تعیین امکانات بهینهسازی مصرف انرژی الکتریکی پرداخته شود.
در این ارتباط با توجه به اینکه متخصصان صنعت برق و کارشناسان روابطعمومی و همه صاحبنظران نقش رسانهها را در توجیه و اقناع افکارعمومی برای بهینهسازی مصرف انرژی برق بسیار بارز میدانند به مراحلی نیز در بهینهسازی مصرف انرژی الکترکیی نیز اشاره میکنند که شامل شناسایی مصرفکنندههای انرژی و مشاوره دادن به کسانی است که قصد بهینهسازی دارند. حرکت به سوی فنآوریهای بهتر و تعیین قوانین و مقررات بهینهسازی مصرف انرژی هم از دیگر مواردی است که کارشناسان و متخصصان به عنوان بهینهسازی مصرف انرژی به آن اشاره میکنند. در این ارتباط همچنین باید یادآور شد که مهمترین ویژگیهای مدیریت مصرف در بهینهسازی کاستن از هزینههای تولید و کاهش سرمایهگذاری برای ایجاد نیروگاهها است. از طرف دیگر در این ارتباط موضوع سازماندهی در صنعت برق کشور نیز مطرح میشود که این کار با ارایه برق مطمئن و دستیابی به عدالت واقعی در توزیع برق و ارتباط دوطرفه با مشترکان مدنظر خواهد بود. برنامهریزی صحیح و حساب شده برای کاستن از مصرف برق در ساعتهای پیک در مواقع اضطراری هم مدنظر خواهد بود.
نظارت، اجرا و کنترل دیماند مشترکان و امکان تدوین استاندارد مصرف برق از دیگر مواردی است که یکی از ویژگیهای مدیریت مصرف در بهینهسازی را نشان میدهد. بهر صورت با تکیه بر آنچه که گفته شد، رسانهها به ویژه رسانه تصویری تلویزیون، مسؤولیتها و وظایف مهمی در زمینه بهینهسازی مصرف برق دارند که از جمله این موارد آشناکردن مردم با واقعیتها و اطلاع رسانی صحیح است. این اطلاعرسانی و آگاهی عمومی باید نسبت به جنبههای مختلف تولید، انتقال و توزیع و... انرژی الکتریکی باشد و قطعاً رسانهها و همینطور روابطعمومیهای صنعت برق کشور باید به کسب نظریات و عقاید مردم از طریق افکارسنجی بپردازند. کوشش و تلاش لازم رسانهها از طریق اشاعه پیامهای صحیح مبتنی بر واقعیت سبب خواهد شد که از ظرفیتها و فرصتهای موجود برای توسعه و پیشرفت کشور بهرهگیری شود. در این ارتباط پاسخگو شدن بخشهای مختلف صنعت برق و ارایه اطلاعات مفید به رسانهها در گسترش بیشتر توسعه و آیندهنگری مفید خواهد بود.
روابطعمومیهای صنعت برق، رابط سازندهای بین صنعت برق و مردم خواهند بود تا فعالیتهای این صنعت را بازتاب دهند. تشریح نقش روابطعمومیهای صنعت برق در اقناع افکارعمومی نسبت به بهینهسازی مصرف انرژی، بیانگر آن است برنامههای که این نهادها بیشترین تأثیر را ترویج فرهنگ بهینه مصرف برق دارند. روابطعمومیهای صنعت برق میتوانند با روشهای نوین برای مصرف منطقی برق در بالاترین سطح ممکن به معرفی فرهنگ و ترویج مفاهیم بهینهسازی و مصرف بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، به طرح مشکلات و ریشهیابی آنها برای حل مسایل صنعت برق بپردازند و همچنین نقش خود را در توسعه، بهبود و کاربرد مناسب مدیریت مصرف برق به خوبی ایفا کرده و راهکار ارایه دهند.
در پایان باید گفت انرژی الکتریکی - به عنوان انرژی پایهای و حیاتی – شرط لازم زندگی بوده و برای بقا بسیار ضروری است. بهمین دلیل مهمترین بحث در دهه آغازین قرن بیست و یکم و با تحولات و پیشرفتهایی که در سالهای آغازین این قرن در جهان به وقوع پیوست است انرژی الکتریکی شاید یکی از مهمترین مباحث انقلاب فراصنعتی امروز باشد. با تکیه بر نکته فوق بهینه مصرف برق امروزه به صورت شرط اساسی و بنیادی برای رفاه و پیشرفت جوامع فوق به شمار میآید. بنابراین بسیاری از کشورهای جهان به ویژه ممالک صنعتی از اوایل دهه ۶۰ میلادی و یا قبل از آن، برنامهریزیهای متعددی در این ارتباط انجام دادهاند. اعمال این برنامهریزی به وسیله بهرهگیری از روشهای نوین مدیریت انرژی و رعایت اصولی آن بوده است. اجرای مسایل مهندسی و فنآوریهای بهینهسازی مصرف انرژی در کنار فرهنگسازی و آموزش و اطلاعرسانی در این ارتباط سبب شده که مصرف انرژی الکتریکی از سوی مشترکان در بسیاری از کشورهای جهان به ویژه ممالک فراصنعتی شکل نوین و همهجانبهای به خود بگیرد ما نیز باید به عنوان یک کشور مستقل و دارای اقتصاد نوین بدون اینکه به رشد و توسعه متناسب اجتماعی – اقتصادی خود لطمهای وارد کنیم میتوانیم شعار درست مصرف کردن را با بهرهگیری از توان خلاقانه رسانهها و آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم به شعور و تفکر درست مصرف کردن تبدیل کنیم.
منبع : ماهنامه صنعت برق