جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بیاموزید که در صورت نیاز کمک بطلبید


در دشت‌های کانزاس بزرگ شدم. از همان کودکی لبریز از اعتقادی نیرومند به فردیت‌گرائی بودم، با این روحیه که در هر کاری پیشگام باشم.
پس از ناکامی در نخستین ازدواجم، حتی این فکر به ذهنم خطور نکرد که از کسی کمک بطلبم. فکر می‌کردم با دست‌های خودم به این ورطه هولناک افتاده‌‌ام. پس باید با دست‌های خودم از این وضعیت آشفته برهم. عاقبت نیز چنین کردم. اما اگر آن زمان درباره طلب کمک آگاهی داشتم، شاید بسیار زودتر از آن موقعیت ناخوشایند می‌رهیدم، و بسیار آسان‌تر. اصلاً اگر درباره طلب کمک می‌دانستم، شاید از همان نخست به این دام نمی‌افتادم!
یکی از دوستانم با حس نیرومند شایستگی یا واجد شرایط بودن بزرگ شده است. شیوه تربیتی دوران کودکیش کاملاً متضاد شیوه بار آمدن خودم بوده، به این معنا که هیچ‌گاه در طلب کمک تردیدی به خود راه نمی‌دهد. و شگفتا که همین که کمک بخواهد، در اختیارش قرار می‌گیرد.
در طول سال‌هائی که شاهد رفتارش بوده‌ام، درس‌هائی ارزنده از او آموخته‌ام. نخست این‌که نیاز به کمک، کوچکترین ایرادی ندارد و نباید از این بابت احساس شرمساری کرد. دوم این‌که مردم مشتاقند به کسی کمک کنند که کمک بطلبد.
وانگهی، آموخته‌ام محتاط باشم که از چه کسی کمک می‌طلبم. مثلاً کسی که ناراحتی قلب دارد نباید نزد تعمیرکار اتومبیل برود. این را نیز آموخته‌ام که میان مسائل یا مشکلات روزمره‌ئی که می‌توان آنها را با یک دوست یا اعضاء گروه پشتیبانی در میان گذاشت. با نکته‌ئی که نیاز به مشاوره تخصصی دارد تمایز قائل شوم.
همچنین از شخصی که مصرانه می‌خواهد کمک کند ـ خواه کمک طلبیده باشم و خواه نه ـ می‌پرهیزم. خودم پیش از ساده‌سازی زندگیم به آن سنخ تعلق داشتم. در نتیجه با آن نوع انرژی کاملاً آشنا هستم!
اگر شما نیز یکی از اشخاص هستید که طلب کمک برایتان آسان نبوده است، شاید زمانش فرا رسیده که در نگرش خود تجدیدنظر به‌عمل آورید. پرورش این توانائی که به‌هنگام نیاز کمک بطلبید، اغلب برای زندگیتان وضوح و روشنی می‌آورد. و کمکتان می‌کند تا درس‌های زندگی را به‌سرعت بیاموزید و از آنها فرا روید.
منبع : مطالب ارسال شده