چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

استراتژی «نظامی، امنیتی» پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)


استراتژی «نظامی، امنیتی» پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)
● مقدمه
بیش از ۱۴۰۰ سال از نزول دین و آئینی آسمانی بر قلب پبامبر گرامی خدا می‌گذرد. این آئین شامل تمام برنامه‌های زندگی و راه نیل به سلامت دنیوی و اخروی انسانها است که طراح این برنامه و آئین، خالق هستی‌بخش است که توسط مدیر و مدبری چون رسول خدا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) این آئین به سراسر جهان گسترش پیدا کرد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) برای ایجاد زمینه پذیرش و دعوت مردم و احیای فطرت آنها راه نیل به کمال را با تهیه ابزار و مقدماتی چون دعوت مخفیانه، هجرت، استقامت، عقد پیمانها و صلح‌نامه‌ها و جنگ با کفار هموار نمود. تا بتواند در سایه امنیت پایدار و آرامش فراگیر، فطرت خودآگاه مردم را بیدار نموده و آنان را به کمال حقیقی خویش رهنمون سازد. در این مسیر چه مشقتها و ناملایماتی را به جان خود و اصحابش خرید تا در نهایت با عنایات الهی توانست حکومت اسلامی تشکیل داده و با ایجاد امنیت پایدار به گسترش اسلام بپردازد.
در واقع حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در طول دوره ۲۳ ساله بعثت، همواره با برنامه‌ای مدون به دنبال ایجاد امنیتی پایدار بودند تا در سایه آن، به اهداف دراز مدت خویش که همان گسترش اسلام عزیز در بین ملل مختلف جهان بود، برسند. که با فتح مکه و ایجاد آرامش در بین اقوام مختلف بدوی، اسلام و برنامه‌های حیات‌بخش آن گسترش یافت. ما در این مختصر بر آنیم که استراتژی «نظامی، امنیتی» پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) را در حد بضاعت اندک علمی خویش، تبیین نمائیم. امید است این تحقیق مختصر مبنا و منشاء خیر و برکات باشد.
● گفتار اول
۱) تاریخچه و تعاریف مختلف از استراتژی
برای تبیین معانی و مفاهیم مختلف استراتژی و تاریخ پیدایش آن، می‌توان اذعان کرد که استراتژی اگرچه به شکل مدون کنونی در جهان و در حکومت‌های قدیم وجود نداشته، لیکن شکل عملی هر حکومتی ناگزیر دارای طرحها و برنامه‌های نظامی، امنیتی و سیاسی بوده است که مجموعه‌ای از آنها را می توان استراتژی حکومت‌ها نامید. به اعتقاد ما در صدر اسلام این موضوع به شکلی عمیق‌تر وجود داشته است. در این گفتار به تعاریفی خواهیم پرداخت که اصطلاح استراتژی به اشکال مختلف به کار رفته است.
۲) بررسی مفهوم استراتژی۱
استراتژی، آگاهیهای منظمی است که نحوه به خدمت گرفتن قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای رسیدن به هدفهای مورد نظر نشان می‌دهد. بنابراین، استراتژی علم است؛ اما همه کسانی که از علم به معنای مجموعه‌ای از آگاهیها و اطلاعات منظم درباره یک یا چند موضوع استراتژی، آگاهی دارند، قادر نیستند آن را به کار گیرند، فقط کسانی که مهارت کافی در این زمینه دارند، می‌توانند از استراتژی استفاده کنند. پس به یک معنا، استراتژی نوعی هنر به معنای مهارت به کاری علم در صحنه عمل است. خلاصه آن که، استراتژی هم علم است و هم هنر. ۲
۳) تعریف استراتژی۳
▪ تعریف لغوی استراتژی
واژه استراتژی از کلمه یونانی strategos گرفته شده است. استراتگوس یا «استراتژ» به معنای لشکر است.۴ استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار آمده است. به طور مثال، ارتش یونان باستان که از گروه‌های کوچک سربازان متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام استراتگوس فرماندهی می‌شد. علاوه بر این معانی استراتژی به معنای فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ هم است.۵
▪ تعریف اصطلاحی استراتژی
استراتژی در اصطلاحی به معنای: «فن و علم توسعه و به کارگیری قدرت سیاسی، اقتصادی،‌ فرهنگی و نظامی ملت، هنگام جنگ و صلح به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاست‌های ملی و افزایش احتمال دستیابی به نتایج مطلوب برای کسب حداکثر پیروزی و حداقل شکست آمده است.»۶
قدرت آمده است. در این تعریف به معنای توانایی یک ملت برای رسیدن به هدفهای مورد نظر است و با عوامل مختلفی چون وحدت ملی، اعتقادات مردم، نوع حکومت، رهبری و نظایر آن ارتباط مستقیم دارد. به عنوان مثال: اگر رهبری در شرایط جنگی قادر باشد نیروی لازم را تهیه کند، هماهنگی مطلوب را بین آنها به وجود آورد و از اهل فن به خوبی استفاده کند، قدرت کشور را افزایش داده است. ۷
هرگاه قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی در جهت دستیابی به اهداف نظامی یک ملت به کار رود، استراتژی نظامی نامیده می‌شود که در اصطلاح عبارت است از : روش و شیوه‌ای که یک کشور با بهره‌گیری از امکانات و توانایی‌های خود برای رسیدن به هدفهای نظامی و حمایت از اهداف عمومی جامعه خویش بر می‌گزیند.۸ بنابراین، برای هر یک از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز می‌توان یک تعریف از استراتژی ارائه داد.
استراتژی در معنای قدیمی خود به مفهوم به کارگیری همه امکانات کشور برای دست یافتن به هدف‌های نظامی بود، اما به تدریج استراتژی از بعد نظامی محض، فاصله گرفت. در حال حاضر اهداف نظامی، بخشی از اهداف ملی یک کشور را تشکیل می‌دهد و لذا امروزه دولتها قادر نیستند تنها با استفاده از قدرت نظامی بر دشمن پیروز شوند، بلکه به مجموعه‌ای از ابزارها نیاز مندند که قدرت نظامی یکی از آنها است.۹
▪ تعاریف‌ مختلف استراتژی
تعریف‌های متعددی از استراتژی ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
۱) «کان فون کلدوزویستن» اهل پروسن (۱۸۳۱- ۱۷۸۰م/۱۲۱۰- ۱۱۵۹ هـ.ش) می‌گوید:
«دو فعالیت قابل متمایز از یک دیگر در جنگ وجود دارد. یکی استراتژی که فن هدایت نبرد است و دیگری هدایت عملیات در رزمها... .»۱۰
۲) «لیدن هارت» اهل انگلیس (۱۹۷۰- ۱۸۹۵ م/ ۱۳۴۹- ۱۳۷۴ هـ.ش) در این باره می‌گوید: «استراتژی هنری است که با آن می‌توان با به خدمت گرفتن نیروهای نظامی، هدفی را که توسط سیاست‌های کلی دولت یا ملتی تعیین شده است، بدست آورد.»
۳) «آندره بوفر» اهل فرانسه (۱۹۷۵- ۱۹۰۲م/۱۳۵۴- ۱۲۸۱ هـ.ش.) استراتژی را چنین تعریف می‌کند: «استراتژی، هنر به کار بردن زور و جبر است؛ به طوری که این زور و جبر بتواند تا حد امکان، بیشترین نتیجه را در رسیدن به اهداف سیاسی به بار آورد.»۱۱
▪ استراتژی در فرهنگ لغات
استراتژی در فرهنگ لغات نیز دارای معانی مختلفی است. از جمله در فرهنگ فارسی، انگلیسی معاصر چنین آمده است: «حیله جنگی، ترفند، کلک، حقه، سوق‌الجیشی، استراتژیک، مربوط به رزم‌آرایی، مهم از لحاظ نظامی، رزم‌آرا، کارشناسی نظامی، رزم‌آرایی، راهبرد، تدبیر، سیاست، نقشه و ترفند.»۱۲
همچنین در فرهنگ فارسی عمید نیز استراتژی را«لشکرکشی، تعبیه سپاه، علم اداره کردن عملیات و حرکات ارتش در جنگ» استراتژیک را «سوق‌الجیشی، منصوب و مربوط به لشکرکشی» معنی کرده است.۱۳
▪ تعریف مطلوب از استراتژی
آن چه که از تعاریف گذشته می‌توان استفاده کرد و مورد توجه این تحقیق قرار داد بیشتر معانی سیاست‌گذاری و برنامه‌هایی است که به وسیله آن بتوان به هدف عالی می‌توان رسید. یعنی استراتژی در معانی مختلف نمی‌تواند در این تحقیق مورد تأیید باشد بلکه با توجه به فلسفه بعثت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) که در آن نیرنگ و حقه راه نداشته و صلح و آرامش و امنیت، بر جنگ رجحان دارد مورد نظر ما می‌باشد. حتی اگر در این تعریف به جنگ و جهاد نیز اشاره شده، در واقع آن جنگ برای ایجاد صلح و امنیت پایدار است تا در سایه آن آرامش، تعالی و تکامل معنوی و مادی مردم تأمین گردد.
بنابراین در این جا تعریف از استراتژی، بیشتر برداشتی است که از معانی استراتژی در زمینه سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و هنر بکارگیری علم، دانش، فن‌آوری، امکانات معنوی و مادی و بطور کلی هنر و فن بکارگیری از امکانات و قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت و یک امت در هنگام صلح و جنگ است، تا بدین وسیله حداکثر پیروزی معنوی و مادی با حداقل شکست و خسارت به وجود آید.
● گفتار دوم
▪ استراتژی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)
در این گفتار برآنیم تا با ذکر تاریخ اسلام و با تأکید قول بر سنت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) و هم چنین توجه به عنایت قرآن کریم- که قانون الهی برای ایجاد صلح و امنیت در جوامع بشری است- و دستورالعمل‌هایی که توسط خداوند متعال بر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) خویش ابلاغ فرموده، اهمیت ایجاد صلح، صفا، ائتلاف، اتحاد و ایجاد امنیت پایدار را تبیین نمائیم. در تمام موارد و مصایق بیان شده در آیات و روایات، نقل تاریخی نباید از هدف اصلی تحقیق که همانا تبیین امنیت پایدار برای تکامل و رشد انسانها است غافل شد. بنابراین اگر بخواهیم مصادیق مربوط به عهد، پیمان، صلح، ائتلاف بر مبنای تاریخ وقوع آنها بررسی کنیم در ابتداء بایستی از پیمان حلف‌الفضول یا عهده نامه جوانمردی که بین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و جوان مردان مکه در دفاع از حق بسته شده آغاز کنیم.
۱) پیمان حلف‌الفضول یا عهده نامه جوانمردی۱۴
پیمان مزبور پس از جنگ‌های ؟؟وار بیست سالگی عمر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و در خانه عبدالله بن جدعان بسته شد. ماجرا- چنانچه گفته‌اند- از این جا شروع شد که مردی از قبیله «زبید» و یا قبائلی دیگر حجاز برای تجارت به مکه آمد و مالی را به عاص‌بن وائل سهمی فروخت. هنگامی که به سراغ پول آن رفت عاص بن وائل از پرداخت آن خودداری کرد و مرد زبیدی را از نزد خود راند. پیامبر اعظم وقتی استمداء او را شنید و ... با جوان مردان قریش عهد و پیمان بستند تا حق مظلوم را باز ستانند. ... بدنبال این پیمان به نزد عاص بن وائل رفته و حق مرد زبیدی را از او گرفته و به آن دادند. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده است که پس از بعثت می‌فرمود: «براستی که در خانه عبدالله بن جدعان شاهد پیمانی بودم که خوش ندارم آن را با هیچ چیز دیگر مبادله کنم، و اگر در اسلام نیز مرا بدان دعوت کنند اجابت خواهم کرد و می‌پذیرم.
این پیمان، از جمله پیمانهایی است که برای ایجاد امنیت در جامعه قابل توجه است به گونه‌ای که بارها مورد توجه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قبل و پس از بعثت بوده و از آن به عنوان یکی از بهترین پیمانهای ظلم ستیزی و ایجاد امنیت یاد نموده‌اند. این پیمان در اسلام کاربردهای فراوانی در پی نیز داشته است. که از ذکر آن در این مختصر صرف‌نظر می‌نمائیم.۱۵
۲) حسن خلق پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)
یکی از موثرترین شیوه‌های جذب و هدایت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) حسن خلق، امانت‌داری و صداقت او بود که لقب « محمد امین» را بری او به ارمغان آورد. امانت و صداقت و رفتار بزرگوارانه وکریمانه آن حضرت در قبل و بعد از بعثت، او را در میان مردم، از دوست و دشمن، محبوب کرد و باعث نفوذ کلام و شخصیتش شد. همین امانت و صداقت او بود که توجه اول بانوی زنان آن زمان یعنی خدیجه را نسبت به آن حضرت جلب کرده و درخواست ازدواج و همسری با آن حضرت را عنوان کرده به گونه‌ای که از جمله پشتیبانان معنوی و مادی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در زمان تنهایی و غریبی وی شد. همین امانت و پاکدامنی و صداقت در گفتار و کردار- بخصوص در این برهه از دوران زندگی- بود که بعدها در پیش برد رسالت آن بزرگوار و پذیرش آن از سوی نزدیکان و دیگران بسیاری مؤثر بود. دشمنانش صداقتی که حتی هرگونه تهمت و آزار و اذیت را به آن حضرت روا می‌داشتند و مانع تبلیغات آن بزرگوار می‌شدند، اما هیچ گاه نتوانستند تهمت خیانت به او زده و کوچکترین نقطه ضعفی در زندگی آن حضرت پیدا کنند۱۷... . این صفات نیکو و حسن خلق ایشان خود از جمله راههای تثبیت و ریشه‌دار کردن رسالت و برقراری امنیت در بین مسلمانان و حتی غیرمسلمان بود که توسط ایشان در تاریخ به ثبت رسیده است. معاشرت نیک و پسندیده آن حضرت۱۸ از جمله مهمترین رفتار راهبردی آن حضرت برای ایجاد مودّت و انس بین مسلمانان و مردم بود.در این جا به یک مورد از روایاتی که به آداب معاشرت آن حضرت دارد می‌پردازیم:
در «مکارم» از علی (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «هرگز نشد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با کسی مصافحه کند و آن حضرت زودتر، دست خود را از دست وی بکشد، تا این که طرف دست آن حضرت را رها سازد و هرگز نشد که با کسی در حاجتی همکاری کند و آن حضرت پیش از طرف، از آن کار منصرف گردد و نشد کسی با‌ آن جناب سر محبت باز کند و او قبل از طرف سکوت نماید. دیده نشد پیش روی کسی پای خود را دراز کند. هرگز بین دو امر مخیر نشد مگر این که دشوارترین آن دو را اختیار می‌فرمود. در ظلمی که به او می‌شد به مقام انتقام در نمی‌آمد، مگر این که محارم خدا هتک شود. که در این صورت خشم می‌کرد و خشمش هم برای خدای تعالی بود. تا زنده بود در حال تکیه دادن غذا میل نفرمود و چیزی از آن حضرت درخواست نشد که در جواب بگوید: «نه» و هرگز حاجت سائلی را رد نکرد. چنان چه ممکنش بود حاجت او را بر می‌آورد، و گرنه به زبان نرم و شیرین او را راضی می‌ساخت.۱۹ ...»
این رواست که خداوند فرموده است:
«لَقَدْ کان لَکُمْ فی رسولِ اللهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَألیَوْمُ الآ خِرَ و ذَکَرَ اللهَ کثیراً»۲۰
«همانا برای شما در روش و زندگی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سرمشقی نیکو است برای آن کس که به ثواب خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.»
اگر تنها به گوشه‌ای از وضعیت مردم در دوران جاهلیت عرب بخواهیم اشاره کنیم بایستی به سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) در نهج‌البلاغه توجه کنیم. ایشان برای بیان چگونگی ناامنی و هرج و مرج و سقوط در جاهلیت بشری می‌فرمایند:
«خداوند پیامبر را زمانی فرستاده که مردم در فتنه‌ها گرفتار شده، رشته‌های دین پاره شده و ستون‌های ایمان و یقین ناپایدار بود. در اصول دین اختلاف و رشته امور مردم پراکنده بود؛ راه رهایی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدایت بی‌نور و کوردلی همگان را فراگرفته بود. خدای رحمان معصیت می‌شد و شیطان یاری می‌گردید؛ ایمان بدون یاور مانده و ستون‌های آن ویران گردیده و نشانه‌های آن انکار شده. راه‌های آن ویران و جاده‌های آن کهنه و فراموش گردیده بود. مردم جاهلی شیطان را اطاعت می‌کردند و به راه‌های او می‌رفتند و در آبشخور شیطان سیراب می‌شدند. با دست مردم جاهلیت، نشانه‌های شیطان، آشکار و پرچم او برافراشته گردید. فتنه‌ها، مردم را لگدمال کرده و باشم هان محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ایستاده بود.
اما مردم حیران و سرگردان، بی‌خبر و فریب خورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بت‌پرستان) زندگی می‌کردند. خواب آنها بیداری، و سرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمینی که دانشمندان آن لب فروبسته و جاهل گرامی بود.»۲۱
آری در چنین محیطی و با چنین انسانهایی که جهل و جمود همه ارکان فکری و فطرتشان را تسخیر کرده است پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) با رفتار، کردار و گفتار خویش اقدام به جذب، تربیت و پرورش افراد می‌نمود و خلق نیکویی او از عوامل این جذب و پرورش محسوب گردید. لذا این مقدمه‌ای شد برای حکومتی که در آینده‌ای نه چندان دور سراسر جهان را در تحت لوای خویش قرار خواهد داد.
۳) دعوت مخفیانه
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پس از گذشت چهل سال از عمر مبارکشان، از طرف خداوند و به رسالت مبعوث گردید۲۲ و تا سن ۶۳ سالگی، مدت ۲۳ سال رسالت خویش را تدبیر و مدیریت نمود. سیزده سال از این مدیریت و انجام امر رسالت در مکه و ده سال آن در مدینه صورت گرفته و از سال دعوت به اسلام سه سال به صورت مخفیانه بود.۲۳ زیرا بر اساس روایات تاریخی سه سال ابتدای بعثت با توجه به این که حرکت و تاکتیک پیامبر کاملاً نوین بوده و توده مردم علاوه بر این که با آن آشنائی نداشتند، بر اساس تعصبات موجود، ضدیتی نیز با آن پیدا می‌کردند لذا دعوت ایشان در این دوران به صورت مخفی در خفاء انجام گرفته است و در این مدت پبامبر (صلی الله علیه و آله) دعوت رسمی و علنی ندارد و صرفاً با کردارهای خود و با اعمالی که انجام می‌دهد زمینه جذب انسانهای نیازمند را آماده ‌می‌سازد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) با این تاکتیک خود باعث جذب انسانهایی شد که دل‌زده از وضع فکری و دینی موجود منتظر یک دادرس بودند، بیدار شدن فطرت آنها باعث شد که امیدشان نسبت به بتها و بتکده‌ها قطع شده و با توجه به روحیه توحیدگرائی که از حضرت ابراهیم (علیه السلام) در میان آنان به یادگار مانده بود باعث وجود گرایشات توحیدی مختصری در میان آنها شده بود. لذا به محض شنیدن سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) خود را به او می‌رسانند تا کلمات او را بشنود و دستورات او را اجراء کنند. از جمله مصادیق و تاکتیک‌­های پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) برای ایجاد امنیت پایدار و ایجاد مقدمات آن در ابتدای بعثت، اقدام مخفیانه و غیرعلنی اوست که موجب شکوفایی ایمان در وجود انسانهایی شد که همانا زمینه پایداری و مبارزه در برابر شرک و زمینه‌های تشکیل حکومت اسلامی در مدینه را پایه­ریزی کرد. از جمله آنان «حضرت علی (علیه السلام) حضرت خدیجه همسر پیامبر، زیدبن حارثه، زیدبن عوام، عبدالرحمان بن عوف، سعدبن ابی وقاص، طلحه بن عبیدالله، ابوعبیده حراج، ابومسلمه، ارقم بن ابی الارقم، قدامه بن مظعون، عبدالله بن مظعون، عبیده بن الحارث، سعیدبن زید، فیاب بن ارث، ابوبکر بن ابی حمامه، عثمان بن عفان، و دیگر افرادی که در همین مقطع به آئین اسلام گردیده و نبوت او را پذیرفتند.»۲۴
۴) دعوت از عشیره و اقوام۲۵
بعد از آن که چهل نفر به مکتب توحید گرایش پیدا کرد و بنیه مسلمین قدری تقویت شد کم کم دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) چهره علنی به خود گرفت و لذا خداوند به ایشان فرمود: «فَاصرَع بِما تُؤمَر۲۶؛ آن چه را مأمور شده­ای آشکار کن.» در برنامه و خداوند به پیامبر که در آن مقدمات ایجاد امنیت پایدار نمودار است، استفاده از نزدیکان و جلب حمایت آنان در این راه ضروری است. لذا در اولین دعوت که باید به صورت علنی انجام گیرد این دعوت نسبت به اقارب و عشیره نزدیک صورت می‌گیرد: «و اَنذِر عَشیَر تَکَ الاَقُر۲۷ بین ، نزدیکان خاندان خود را انذار کن.» زیرا آنها به علت شناختی که از رسول الله (صلی الله علیه و آله) داشتند، طبیعی بود که زمینه ایمان آوردن آنان به اسلام نسبت به دیگری بیشتر باشد. چون در این باره چند نکته حایز اهمیت است: اول این که پیامبر سالها در میان آنان به صداقت و درستکاری مشهور و به او ایمان داشتند لذا ایشان در انذار عشیره خود از همین عنصر بهره و برای اثبات رسالت خود شاهد گرفته است. دیگر این که: اگر عشیره پیامبر به او ایمان می‌آوردند، علاوه بر اینکه اشتراک در عقیده موجب حمایت آنها از پیامبر می­گردید زمینه قرابت عشیره­ای نیز می‌توانست عامل خوبی برای پیوند و یگانگی آنها و حمایتشان از رسول الله (صلی الله علیه و آله) باشد. این انذار که آغاز دعوت علنی پیامیر می­باشد آغاز مرحله دیگری از حرکت پیامبر برای رسیدن به هدف اصلی خود یعنی تشکیل یک مجتمع اسلامی و الهی است که در سایه آن ضمن تأمین امنیت سایر اقوام دیگر به اسلام گرایش پیدا کرده و حقیقت اسلام را درمی‌یابند.
۵) معرفی وصی و جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله)۲۸
از جمله برنامه­های پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که به دفعات با گفتار و رفتار خویش آن را و برای عوام و خواص تبیین نمودند، موضوع جانشینی است که این موضوع با شیوه‌­های مختلفی صورت گرفت؛ گاهی شکل یک جریان تاریخی مانند دعوتی که از عشیره خود انجام داد و اعلام فرمود: «اولین کسی که در این جمع از او حمایت کند ولی، وصی و خلیفه من در میان امتم خواهد بود»۲۹ که این جریان تاریخی پس از پیامبر سر منشاء بسیاری از تئوریها بسیاری از و تفسیرهای حکومتی از اسلام ناب گردید و الگوی حکومتی را تشکیل داد به گونه‌ای که که پس از ۱۴۰۰ سال از آن واقعه جمهوری اسلامی ایران میوه آن گردید و مقدمات حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) پی­ریزی شد. حکومتی که از جمله اوصاف آن امنیت و پایداری در سراسر جهان خواهد بود بطوری که صلح و صفا و امنیت پایدار، شرق و غرب عالم را فرا می­گیرد۳۰ و لذا جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله) با اوصافی که ذکر آن گذشت در آخرین حج پیامبر(صلی الله علیه و آله) در منطقه غدیر خم۳۱ بدین گونه در حدیث و ابلاغی الهی اعلام گرددکه: « من کنتُ مولا فهذا علیٌ مولا ...» اگرچه بعداًً به خاطر نیرنگ‌هایی- که در هر عصری ما شاهد بروز آنها از سوی سلاطین و قدرتمندان عالم هستیم- باعث تفرقه و تشتت در بین مسلمانان شد لکن باز هم با درایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و سیاست­های الهی وی، وحدت جهان اسلام حفظ گردید و اسلام به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ جهان آن روز مطرح گردید. ما اگر بخواهیم به فلسفه و نتایج این جانشینی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به دستور خداوند متعال یقین فرموده بود.
پی ببریم باید طراحی حکومت اسلامی حضرت علی (علیه السلام) در عهد نامه مالک اشتر به خوبی بیان شده بپردازیم۳۲ این عهدنامه که سازمان یک حکومت تمام عیار اسلامی را در بخش­های مختلف تبیین کرده است شامل همه آن بخش­هایی است راه ایجاد عدالت، امنیت و گسترش عدل و ایمان به پرودرگار عالم را نشان می‌دهد لکن در این جا به بخشی از این عهدنامه با موضوع تحقیقی ما هماهنگی بیشتری دارد می‌پردازیم: «... و هرگز صلحی را که دشمن تو به آن دعوت نماید و رضایت خدا در آن باشد دفع مکن، زیرا به وسیله صلح است که لشکریانت آسوده می­گردند و خود از تشویش و اندوه خاطر راحت می­شوی و موجب ایمنی بر شهرهایت میباشد، ولی پس از استقرار صلح از دشمن خود کاملاً برحذر باش، زیرا دشمن چه بسا نزدیکی و نمایش صلح می­دهد تا طرف را غافلگیر کند پس جانب احتیاط را بگیر و خوش گمانی را درباره حیله­گریهای دشمن متهم بساز و اگر میان خود و دشمن معاهده­ای منعقد نمودی یا از طرف خود پناهندگی به او دادی، به معاهده خود به طور کامل وفا کن و با کمال امانت تعهد پذیرش پناهندگی او را مراعات نما، و نفس خود را در برابر عهدی که بسته­ای سپرکن، زیرا عموم مردم در هیچ یک از واجبات الهی با آن همه پراکندگی که در خواسته­ها و نظریات خود دارند مانند بزرگداشت وفای به معاهده­ها اتفاق نظر ندارند، این یک قانون محکم است که حتی مشرکین هم ما بین خود با قطع نظر از اسلام و مسلمین به آن عمل می­کردند، زیرا آنان نیز عواقب بد حیله­گری برای عهد شکنی را آزمایش کرده بودند. پس هرگز برای مختل ساختن پناهندگی دشمن به تو، نیرنگ راه مینداز و تعهد خود را نقض مکن و برای دشمنت حیله­گری روا مدار، زیرا هیچ کس جز نادان شقی به خدا جرأت نمی­کند، خداوند متعال قانون تعهد و پناهندگی و پناه دهندگی را با رحمت الهی خود میان بندگانش عامل أمن و پناهگاهی قرار داده است که در منطقه ممنوعه در آن بیارامند، و در همسایگی آن با احساس امن برای زندگی خود ادامه بدهند، پس هیچ گونه دغل بازی و بیکاری و نیرنگ را در تعهدها نباید راه داد و هیچ معامله را به گونه­ای منعقد مکن که ابهام انگیز بوده و امکان اختلالات در آن وجود داشته باشد، و هرگز پس از تأکید و استحکام متن معاهده، تکیه بر مغلطه کار مکن، و اگر تعهد الهی تو را در موردی تنگنا قرار داد، این امر هرگز موجب نشود که در صدد فتح بنا حق آن تعهد برآئی، زیرا شکیبائی تو بر تنگنائی که امید گشوده شدن و نیکی عاقبت آن را داری بهتر از آن عذرخواهی است که از نتیجه به آن بیمناک و از باز خواست خداوندی که در دنیا و آخرت ترا فرا خواهد گرفت هراسناک باشی.»۳۳آری این اکسیری که ریشه الهی دارد میوه شجره­ای است که «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فیِ الّماء»۳۴ است اکسیری که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در همان بدو بعثت و دعوت و انذار عشره خویش نهال آن را کاشت که ثمره نهایی آن حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) خواهد بود و حکومت جمهوری اسلامی نیز از شاخه­های آن شجره طیبه است.
۶) تبلیغ اسلام بدون درگیری۳۵
دوران پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) در مکه، دوران تکوین عقائد اسلامی است. برای تحقق این هدف، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) با بی اثر نشان دادن بتها سعی می­کرد تا توحید را در میان افراد جایگزین کند؛ دوران مکه در واقع یک دوران فردسازی و تأمین نیرو برای تشکیل یک حکومت در آینده است. دعوت مردم به اسلام و پرستش یگانی خداوند متعال در موسوم حج از سوی پیامبر (صلی الله علیه وآله) زمینه­ای بود برای پذیرش اسلام از ناحیه مردمی که به مکه می‌آمدند. یکی از ویژگی‌های مهم این دوره، حاکمیت امنیت همه مردم بود. به گونه‌ای که در این مرحله، پیامبر (صلی الله علیه و آله) وظیفه داشت تا هیچ عمل نظامی از سوی نیروهای اسلام بر علیه حتی مشرکین هم انجام نشود. هم‌چنین در این مرحله اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) حتی حق دفاع از خود در برابر آزار و شکنجه­های آنها را نداشتند تا چه رسد به این که خود مستقیماً به جهاد و مبارزه برخیزند. این مسئله روشن است زیرا که آن عده محدود در آن محیط کوچک وقتی حمایت مردمی و عمومی را در کنار خویش نداشتند اگر دست به عمل می­زدند دشمن با شدت عمل بیشتری به اذیت و آزار آنها می‌پرداخت و امنیت آنان را به مخاطره انداخته و آنها را نیز از بین می­برد؛ لکن تحمل این فشارها و شکنجه­ها و حصرهای اجتماعی و اقتصادی خود یک نوع مظلومیتی را آنها نمودار می‌کرد. چیزی که در نهایت منجر به ترّحم دشمن نسبت به آنها می‌شد. به گونه‌ای که در جریان حصر بنی هاشم در شعب ابوطالب دقیقاً چنین مسئله­ای اتفاق افتاد و در نهایت خود مشرکین تصمیم به از بین بردن قرارداد حصر بنی­هاشم گرفتند، اگرچه موریانه قبل از آنها، آن را از بین برده بود. در این مرحله پیامبر (صلی الله علیه و آله) نه قدرت نظامی برای تشکیل جامعه­ای الهی داشت، و نه قدرت مردمی و عمومی آن منسجم بود که با ایجاد موج آن بتواند سران ستمگر را به وحشت انداخته و آنها را تسلیم کند. لذا باید سکوت می‌کرد و تنها به تبلیغ بدون درگیری اکتفا می­نمود تا خداوند برای آنان گشایشهایی بوجود آورد. خداوند در این رابطه خطاب به پیامبر می‌فرماید:
«فَاصبِرْ اِنَّ وَعدَ اللهِ وَ لا یَستَخِفنَّکَ الّذَینَ لا یُومِنُونَ»۳۶
«پس تحمل کن بدرستی که وعده الهی حق است (مواظب باش) تا کسانی که باور ندارند تو را سبک نکنند.»
طبرسی میگوید: این آیه به پیامبر دستور میدهد که مبادا کفر مشرکین تو را به عجله واداشته و تو خلاف آن چه از مدارا کردن و صبر در مقابل آنها به تو امر شده عمل کنی.۳۷
اما با توجه به تلاشهای فراوان دشمن در منزوی کردن پیامبر و دور نگهداشتن قبائل از پیامبر به خصوص در ایام حج، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در رساندن پیام خداوند و ابلاغ دین اسلام، بدون درگیری بالاترین کوششها را انجام می‌دهد. گسترش مکتب جدید و رسیدن صدای آن نه تنها به قبائل اطراف مکه، بلکه به شهرهائی چون طائف و مدینه و سرزمین‌هایی چون یمن، حبشه، شام و ... از جمله مسائل بسیار مهم در این دوران است.
این حادثه علاوه بر این که انسانهای پاک فطرت را از اطراف به سوی خود جذب می­نمود و طرفداران بی‌شماری به آن می‌گروید با این حال حتی پس از بیعت مردم از پیامبر (صلی الله علیه و آله) اجازه می‌خواستند که به ایشان اجازه نبرد با مشرکان و دشمنان را بدهد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این باره می‌‌فرمود: «من به این کار امر نشده­ام»۳۸ این برنامه و استراتژی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) برای گسترش ایمان، بدنبال امنیت پایدار بوده است که تا آخرین لحظه تبلیغ رسالت خود بر آن پافشاری می­نمود.
۷) هجرت۳۹
در طول رسالت پیامبر در مکه چند هجرت صورت گرفته است یکی هجرت اصحاب و یاران و دیگری هجرت خود پیامبر (صلی الله علیه و آله) از مکه به مدینه است.(که مبدأ تاریخ شمسی و قمری مسلمانان گردید) با این لحاظ که هر دو هجرت برای ابلاغ رسالت و دعوت مردم به اسلام و حفظ جان و مال ایمان آوردندگان و تشکیل حکومت اسلامی است، که در این خصوص هجرت اول شامل هجرت اصحاب و یاران پیامبر می‌شود. یعنی در سال پنجم بعثت گروهی از مسلمین به دستور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و به سرپرستی «جعفربن ابی طالب علیه السلام» راهی حبشه گردیدند، هجرت این گروه به حبشه به گفته مورخین در دو مرحله و با فاصله اندک صورت گرفته است. هدف از این هجرت از یک سو حفظ جان مسلمانان می­گردید و از سوی دیگر: حضور مسلمانان در حبشه زمینه تبلیغ و گسترش اسلام را فراهم نمود و هم چنین بود ذخیره‌ای برای تأمین نیروهای برای آینده اسلام ­گردید.
اما هجرت دوم که مخصوص هجرت (پیامبر صلی الله علیه و آله) از مکه به مدینه است. بود. بعد از سیزده سال تلاش و مبارزه برای اشاعه مکتب توحید، در مکه می‌باشد. در مکه تمامی انسانهای مؤمن و خداجویی پاک طینت، اینک به اسلام گرایش پیدا نموده بودند و در این سیزده سال نیز با تلاش پیامبر (صلی الله علیه و آله) انسانهای و آزادی‌خواه با تفکر و اندیشه در اسلام و قرآن، به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گرایش پیدا کرده بودند. اما بسیاری از مسلمین به علت وجود فشارهای مشرکین یا به حبشه هجرت کرده و یا به مناطق اطراف و خارج از محدوده مکه رفته بودند. مسلماً برای بقیه مسلمانان که در مکه مانده بودند خطرهای زیادی آنها را تهدید می‌کرد که مهم‌تر از همه خطر برای خود پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود که تصمیم مشرکین قتل پیامبر (صلی الله علیه و آله) مهم‌ترین ضربه‌ای بود که به اسلام وارد می­ساخت. لذا ماندن ایشان در مکه-که محور اصلی اسلام بودند- به هیچ روی بر وفق مصالح اسلام نبود. لذا پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خاطر بروز ناامنی وجود آمده از سوی مشرکین مکه، تصمیم به هجرت گرفتند که این هجرت بزرگترین حرکت و تاکتیکی بود که باعث ایجاد امنیت پایدار برای اسلام، مسلمانان و خود پیامبر( صلی الله علیه و آله) گردید و موجبات تشکیل حکومت اسلامی را در مدینه فراهم ساخت.
۸) پیمان­ها و قراردادها پس از هجرت
یکی از برنامه­ها و تاکتیک­های پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) برای ایجاد امنیت پایدار و نشر اسلام و ابلاغ رسالت ایجاد پیمانهای مختلفی بود که در سایه آن، تعهدات دو یا چند جانبه­ای را به وجود ‌آورد. که این پیمانها از لحاظ کمی و کیفی مختلف و دارای اهداف متعددی بوده است.
لکن محتوای اصلی آنها، همان طور که اشاره شد ایجاد تعهد در جهت اصلاح امور و جلوگیری از ناامنی و اتحاد مسلمانان و سایر اقوام را بوده است. در این خصوص به چند نمونه از این پیمانها اشاره مختصری می­شود.
۱-۸) پیمان و بیعت عقبه اول و دوم۴۰
مردم مدینه در قبل از هجرت با اسلام آشنائی شده بودند زیرا اولین بار ذکوان بن عبدقیس و اسعدبن زراه با پیامبر (صلی الله علیه و آله) دیدار کرده و اسلام را پذیرفته بودند سپس چند سال بعد در سال بعد از آن شش نفر از مردم آن سامان با پیامبر تماس گرفته و مسلمان شدند. در و سال دوازدهم بعثت در ایام حج ۱۲ نفر با پیامبر بیعت نمودند و سال ۱۳ بعثت ۷۰ نفر با پیامبر بیعت کردند. پیمان عقبه اول که در سال ۱۲ رخ داد بنام «بیعه النساء» شهرت یافته است که احتمالاً بدین جهت بوده که در آن هنگام پیمانی بر سر جنگ و مطرح نشده است بلکه بیعت تنها بر سر پذیرش توحید و دستوراتی دینی و اخلاقی بوده است۴۱ اما آن چه در بیعت عقبه دوم مطرح میشود مسأله بیعت بر سر دفاع از پیامبر و مکتب او است. مواردی که در این بیعت انصار با پیامبر مطرح می‌شود زمینه هجرت ایشان به مدینه را فراهم نمود.
۲-۸) ۱- عقد قرارداد بین گروههای موجود در مدینه۴۲
این قرارداد که بین مسلمین و یهودیان مدینه منعقد گردید بود شامل تعهدات زیر می‌باشد:
۱) مسلمین «امت واحده» هستند و ارتباطی بین مسلمان و کافر نبوده و دوری بین مسلم و مسلم نباید باشد.
۲) در بین مسلمین باید (در صورت کشته شدن غیر عمد) فدیه داده شود، همان گونه که قبل از آن در جاهلیت نیز فدیه وجود داشته است.
۳) مسلمین در مقابل ظلم و تجاوز و توطئه و فساد همه با هم متحد خواهند بود.
۴) مؤمنی به جهت کافری کشته نشود، و کافری بر علیه مؤمنی یاری نگردد.
۵) «ذمه الله» نسبت به همه افراد یکی است و اگر کم مرتبه­ترین از مسلمین ذمه یک نفر را پذیرفت باید مقبول واقع شود.
۶) مؤمنی بدون اشاره سایر مؤمنین در «جهاد فی سبیل الله» صلح نمی‌کند و صلح جز برای همگان اجراء نخواهد شد.
۷) همه گروهها که به جنگ مشغولند به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن بر یک گروه دو مرتبه پشت سر هم تحمیل نخواهد شد.
۸) هر کس مؤمنی را بدون عذری بکشد، قصاص خواهد شد مگر آن که ولی مقتول از او بگذرد.
۹) در بین مسلمین اگر اختلافی بروز کند مرجع حل آن خدا و رسول خدا خواهند بود.
۱۰) مسلمین مقروض و مدیونی را که دَین او سنگین است رها نخواهند ساخت بلکه او را کمک خواند نمود.
۱۱) مؤمنان بعضی مولای بعضی دیگر بوده و برای هیچ کافری سرپرستی بر مؤمنی نیست.
۱۲) هیچ مؤمنی کافری را امان ندهد مگر به مصلحت سایر سپاه باشد. اما مواردی که بین مسلمین و یهودیان به عنوان تعهد در قبال یک دیگر امضا گردید عبارت بودند از:۴۳
۱) با یهودیانی که عهد بسته شده به معاونت و کمک برخورد شود و بر یهود است که وقتی مسلمین آنها را مصالحه می‌خوانند آنها قبول کنند و برعکس آن.
۲) هرگاه مسلمین و یهود در یک جبهه علیه دشمن خارجی جنگیدند مخارج هر کدام به عهده خود او خواهد بود.
۳) مسلمین و یهودیان که هم عهد شده­اند یک «امه واحده» خواهند بود و هر کدام دین خود را خواهند داشت.
۴) مسلمین و یهود هر دو باید بر علیه کسانی که با این قرار داد به مخاصمه برمی‌خیزند مبارزه کنند.
۵) هیچ کس به جرم این که همپیمان او خطائی کرده دستگیر نشود.
۶) کمک همیشه باید به مظلوم صورت گیرد.
۷) هیچ کافری اجیر نشود از ناحیه دو طرف، مگر این که به مصلحت هر دو گروه باشد.
۸) همسایه مثل خود انسان است نباید به او ضرری برسد.
۹) هر دو باید با کسی که به مدینه حمله می‌کنند با کمک هم با او بجنگند.
۱۰) بین مسلمین و یهود باید نصیحت (صلح و صفا) حکم‌فرما باشد.
اما مواردی که با مشرکین مدینه به امضاء رسید۴۴ و سایر گروهها باید رعایت کنند عبارتند از :
۱) سرزمین «مدینه» مثل سرزمین «مکه» حرمت دارد و همه امضاء کنندگان باید آن را رعایت کنند.
۲) هیچ مشرکی از مردم مدینه حق امان دادن مالی از قریش یا جانی از آنها را ندارد.
۳) تجارت با قریش و کمک به آنها نباید صورت گیرد.
● اهداف پیامبر (صلی الله علیه و آله) از این قراردادها و پیمانها:
همان طور که در پیش از این عنوان شد هدف از این پیمانها ایجاد صلح، امنیت و اتحاد بود تا در آن اسلام به نحو ممکن پیشرفت نماید و حکومت نو پای اسلامی ریشه­دار گردد و مسلمین از نظر مادی و معنوی رشد نمایند، با توجه به اهمیت زیاد این قراردادها ما می­توانیم سه هدف عمده پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را به شرح بیان بیان کنیم:۴۵
۱) این قراردادها با توجه به قدرت اسلام و پیامبر که در لابه‌لای قرارداد به خوبی به چشم می‌خورد فرصت خوبی بود تا در دو سال اول، هجرت مسلمین با خیال آرام از ناحیه دشمن داخلی به جمع­آوری نیرو، آماده ساختن آنها از جهت فکری و عقیدتی و ایجاد نظم، انضباط و امنیت بین آنها بپردازند.
۲) این قراردادها خطر بسیار بزرگ یهودیانی را که بین مسلمین زندگی می‌کردند و امکان تفرقه انداختن آنها بین مسلمین، حمله نظامی، اتحاد با دشمنان خارجی مسلمین، وجود داشت، از بین برد.
۳) این قراردادها زمینه بسیار مناسبی برای ایجاد وحدت و یک‌پارچگی در میان مسلمین بود. وحدتی که اساس یک نظام واحد را شکل می‌دهد و پیامبر برای تشکیل یک کشور اسلامی ابتدا محتاج بدان بود.
در هر حال بستن این قراردادها با این اصول مشخص، یک حرکت بسیار منطقی و استراتژیکی از ناحیه پیامبر صلی الله علیه و آله برای تشکیل حکومت و دولت متحد و امن بود.
۳-۸) عقد مواخاه (عقد اخوت و برادری)۴۶
کمتر از یک سال از ورود پیامبر به مدینه نگذشته بود که پیامبر عقد اخوت بین مسلمین و در میان کسانی که از نظر فکری و عاطفی بهم نزدیک بودند ایجاد نمود، این مؤاخات و برادری براساس حق و همکاری و هم‌یاری پایه‌گذاری شده بود نه براساس انگیزه­های شخصی و قبیله­ای۴۷ بگونه‌ای که امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «آنها به سبب عقده مؤاخاه از یکدیگر ارث می‌بردند۴۸.»
مهمترین نتایج عقد اخوت بین مسلمانان عبارتند از:۴۹
الف) ابتدا مهاجرین که هر کدام از سوئی به مکه آمده و احساس «غربت و تنهائی» می‌کردند به سبب «عقد اخوت» می‌توانستند کسانی را که از نظر روحی با آنها هماهنگی دارد به عنوان هم‌‌صحبت و هم‌راز انتخاب و از این جهت احساس امنیت و آرامش داشته باشند.
ب) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) با این عمل سعی داشتند تا انگیزه‌های قبیله‌‌ای و عشیره‌ای را به عنوان تنها معیار روابط افراد جامعه حذف کرده و به آنها بفهماند که در این میان رابطه ایمان و اعتقاد به خدا می‌تواند دو نفر به هم نزدیک، را همراه و هم‌راز کند. اضافه بر این که این رابطه می‌توانست بعضی از اختلافات قومی و قبیلگی را از بین ببرد و سبب صلح و آرامش شود.
ج) ایجاد «الفت همگانی» و «وحدت در جامعه» یکی از اهداف دیگر این امر بوده است. زیرا در این جا اگر چه دو نفر با هم برادر می‌شوند ولی در هر حال، یک نظام برادری بر اساس اعتقاد و ایمان به خدا شکل می‌گرفت.
۹) ایجاد سیستم اداری و حکومتی و اجرای احکام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی۵۰
تلاشهای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) برای مشخص نمودن وظائف افراد و منظم کردن امور، قابل توجه است. در این راستا پیامبر (صلی الله علیه و آله) افرادی را به عنوان نویسنده بر می‌گزیند و به هر یک از آنها مسئولیت جداگانه می‌دهد. نوشتن امور جاری در مورد مالیاتها، پیمان‌نامه‌ها، عهدنامه‌ها، صلحنامه‌ها و نامه‌های مختلف به سران قبائل از جمله کارهای این نویسندگان بود.
این نوع تقسیم‌بندی‌ها نشان می‌دهد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) سعی می‌کردند وظائف نوشتن را برای هر فردی مشخص کرده و کار اداری خود را منظم و مرتب کند. از ناحیه دیگر پیامبر هرگاه قطعه‌ای از زمین را همراه با نهرها و چشمه‌ها به فرد و یا گروهی واگذار می‌کردند نوشته‌ای را در مورد ملکیت آن زمین بدانها می‌سپرند. که این کار در دوران جاهلیت نه تنها رسوم نبوده بلکه اعراب جاهلی از هر فرصتی برای تصاحب املاک دیگران استفاده می‌کردند و پیوسته در جنگ و ستیز بودند. که این از جمله مسائلی است که ناامنی اجتماعی و قومی را بوجود آورده بود. از سوی دیگر قرآن کریم نیز بر نوشتن دیون و حتی زمان و موعد قرارداد تأکید کرده۵۱ و پیامبر نیز خود برای مداینات و حتی معاملات نویسندگان مخصوص داشته است.۵۲
زیرا جامعه‌ای که پیامبر در صدد تشکیل آن به صورت یک نظام واحد بود احتیاج به قوانینی اقتصادی، سیاسی و نظامی داشت به شکلی که بتوانند به صورت یک کشور مستقل عمل کند. نزول این احکام و اجرای آن توسط پیامبر نشان دهنده تأکید پیامبر برای تشکیل نظام منظم بوده است.
هم‌چنین در زمینه استقرار یک نظام سیاسی مقتدر نیز شاهدیم که پیامبر با وضع احکام و قوانین در روابط با کفار وغیر مسلمین که نشانگر جداسازی نوع وضع و نظام اسلامی از سایر مناطق و گروهها بوده است به گونه‌ای که با برپایی جنگ‌های مداوم و ایجاد سپاه منظم و مسلح سعی می‌کند تا منطقه‌ای برای مسلمین به صورت امن آماده شود و حتی دستور جهاد با کفار و تعیین مسئول دفاع از جان، مال و دین مردم معنائی جز این ندارد که باید یک سرزمین امن متعلق به اسلام و مسلمین وجود داشته باشد.
۱۰) تبیین جایگاه رهبری در حکومت اسلامی ۵۳
در قضیه انعقاد بیعت‌های متعدد توسط امت پیامبر و تأکید بر آنها توسط ایشان، نشانگر پیوند دادن افراد جامعه و امت اسلامی با رهبری و امام است. بیعتی که تابعیت افراد جامعه را تثبیت کرده و دست رهبری را باز می‌گذارد تا در محدوده قوانین کلی و جزئی اسلام، سیاستهای خاصی را در حل مشکلات جامعه و ایجاد محیطی امن برای اهداف اسلام به اجراء درآورد و مردم نیز او را متابعت کنند.
اصل ماجرای صلح نامه‌ها و معاهداتی که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) با قبائل و حتی با گروه‌هایی از یهود و یا نصاری می‌بندد نشانگر یک نوع رفتار سیاسی و اجرای قوانین اسلام در برخورد با کفار و اهل کتاب آن هم در شرایط مختلف می‌باشد.۵۴
تعیین حاکم و فرماندار برای هر سرزمین پس از فتح آن بدست مسلمین، هم‌چون مکه، یمن و ... نشانگر یک نوع حاکمیت سیاسی است که به دنبال ایجاد نظامی مقتدر و امن بوده و این بیانگر وجود مسائل حکومتی و اجتماعی و مسئولیت رهبری یا نماینده او می‌باشد.
جایگاه رهبری در جهت قوام و اقتدار و ایجاد امنیت پایدار در جامعه اسلامی به قدری حائز اهمیت است که پیامبر وقتی برای جنگی راهی دیاری می‌شوند افرادی را به جای خود در مدینه می‌گذارد تا در غیاب او جامعه دچار هرج و مرج رخ نشده و مانع اخلال فرصت طلبان در امنیت حاکم بر شهر و اجتماع شوند.
آیه زیر بر که جنبه‌های اجتماعی و سیاسی اسلام تاکید دارد:
«لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبیِّنات وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمَ الْکِتابَ وَ اْلمیزانَ لِیقُومَ النّاسُ بِاْلقِسطِ:۵۵ ؛ همانا پیامبران خود را به دلائل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان را نازل کردیم تا برای مردم عدالت الهی را برپا دارند.»
در موضوع مطالب گذشته بیان شد که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) رهبری و تبیین آن را جهت تشکیل حکومت اسلامی پی‌ریزی فرمود. به گونه‌ای که از زمان اعلام جانشین خود در طول ۲۳ سال پس از بعثت مکرراً و در غدیر خم به شکل علنی اعلام و از عموم حاضرین (مسلمانان که نمایندگان اقشار مختلف مردم در آن جا حضور داشتند،) بیعت گرفت. این برنامه از بزرگترین و مهمترین و در واقع آخرین ابلاغ رسالت بود و قدری اهمیت پیدا کرد که خداوند به پیامبر عظیم‌الشان خویش علی‌رغم تمام زحماتی که تاکنون برای ابلاغ رسالت الهی کشیده بود ‌فرمود: ۵۶
«یا اَیُها الرَسوُلُ بَلََِّغْ ما اُنّزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ و الله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ اِنَّ اللهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ؛۵۷ ای رسول ما آن چه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکرده‌ای و خدا تو را از شر مردمان محفوظ خواهد داشت و دل قوی دار که خدا کافران را راهنمایی نخواهد کرد.»
در ادامه همین آیه پس از این که حضرت علی (علیه السلام) توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روز هجدهم ذی‌الحجه در غدیر خم به خلافت امت اسلامی منصوب گردید و از مردم بر این امر الهی نیز بیعت گرفت، خداوند به رسول گرامیش وحی فرستاد و فرمود:
«... الیوم اکملت لکم دینکم و اتمت علیکم نعمتی و رضیت لکم الا سلام دیناً فمن اضطرّ فی مخمصه غیر متجائف لَاثم فان الله غفور رحیم۵۸؛ ... امروز دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمت را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم. ...»
آری تأکید و عنایت پروردگار عالم بر موضوع رهبری و ابلاغ این رسالت در قول، فعل و تقریر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نشان از عمق استراتژی اسلام و پیامبر خدا دارد، استراتژی که یک بخش اعظم آن مربوط به امنیت پایدار است و امنیت پایدار میسر و میسور نیست مگر با رهبری مقتدر و صالح. اما از جهتی نیز غدیر خم و فعل، قول و تقریر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر امر رهبری مقطعی نبوده بلکه حتی وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و ایجاد حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه ریشه در غدیر دارد؛ و «ولایت» اگر چه در مرتبه نخست، متعلق به خداوند است و سپس به رسول خدا و امامان معصوم (علیه السلام) داده شده است، اما در مراتب بعدی، به وارثان واجد شرایط رهبری انتقال یافته و از این طریق، استمرار می‌یابد.۵۹
● خلاصه و نتیجه:
امنیت پایدار از جمله شاخصه‌های یک کشور و یا ملت پویا و پیشرفته است. در سایه امنیت پایدار است که علاوه بر رشد و توسعه مادی در ابعاد مختلف، باعث رشد، تکامل و ارتقاء ایمان و تقوی و پرهیزکاری در جامعه می‌شود.
امنیت پایدار است که باعث رشد علم و دانش و معرفت بشری شده و گفتگوی منطقی تمدنها شکل صحیح خود را پیدا می‌کند و بالاخره در امنیت پایدار می‌توان تمام حقوق شهروندی جوامع را به نحو احسن، اجرا و مورد حمایت عمومی قرار داد.
در این میان همان طور که در گفتارهای پیشین به آن اشاره شد و مصادیقی از برنامه‌های پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) برای رسیدن به امنیت پایدار ذکر شد، دریافتیم که پیامبر عزیز الهی (صلی الله علیه و آله) برای هدف والایی که از سوی خداوند مأمور رساندن آن است، با الهام از قوانین الهی به دنبال ایجاد امنیت پایدار و آرامش در جامعه بوده است. تا به وسیله آن بتواند رسالت خویش را آن طور که شایسته است به مردم رسانیده و در این راه از طریق برپایی جلسات مخفیانه، ایجاد الفت و برادری بین مسلمانان (مهاجرین و انصار)، ایجاد ائتلاف و اتحاد بین مسلمانان و اقوامشان که با مسلمانان دشمنی نداشته‌اند، ایجاد صلح با اقوام و ملل مختلف حتی با دشمنان دیرین خود چون قریش مکه، اغماض و گذشت و عفو اسران جنگی، خویشتن‌داری، سعه صدر در ناملایمات در مقابل برخوردهای خشن و رفتارهای غیرمنطقی مردمی که مورد دعوت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) قرار می‌گرفتند. اینها نمونه‌هایی از اقدامات و برنامه‌های کوتاه مدت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بود که مقدمه و پایه‌ریزی برنامه و استراتژی بلندمدت او در تأمین امنیت پایدار و سپس هدایت جامعه بوده است.
حال اگر بخواهیم استراتژی «نظامی- امنیتی» پیامبر اسلام، (صلی الله علیه و آله) را در چند قسمت برشماریم باید به موارد ذیل اشاره کنیم:
۱) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و پیمان حلف الفضول یا پیمان جوان‌مردی؛
۲) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و دعوت مخفیانه؛
۳) حسن خلق پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)؛
۴) دعوت مخفیانه؛
۵) دعوت از عشیره و اقوام؛
۶) معرفی وصی و جانشین خود؛
۷) تبلیغ اسلام بدون درگیری؛
۸) هجرت؛
۹) پیمان‌ها و قراردادها پس از هجرت؛
۱۰) ایجاد یک سیستم اداری و حکومتی و اجرای احکام عمده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؛
۱۱) تبیین جایگاه رهبری در حکومت اسلامی
ناگفته پیداست که عمق و عظمت و وسعت رسالت حضرت محمدبن عبدالله (صلی اله علیه و آله) بقدری گسترده است که هم‌چون اقیانوس پرتلاطم و مواج است و همانند چشمه جوشانی است که تشنگان معرفت در هر زمینه و با هر ویژگی را سیراب می‌نماید. حکومت اسلامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در ابعاد اعتقادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی، امنیتی، اجتماعی و مدیریتی و ... بقدری غنی است که هر جوینده‌ای و محققی می‌تواند به اندازه تلاش خویش بهره‌ها برده و جامعه‌ای را بهره‌مند کند. لکن این چشمه زلال و جوشان الهی در بین محققین اسلامی جهان اسلام مظلوم واقع شده است چه رسد به محققین سایر کشورهای غیراسلامی، زیرا رفتار و منش حکومت‌های چند ساله جهان اسلام، مسلمانان را از این برکات بی‌بهر کرده و خود نیز به انحراف رفته‌اند. لذا می‌بینیم که سیاستمداران جهان اسلام چگونه تن به ذلت داده و نه تنها امنیت پایدار را برای مسلمانان به وجود نیاورده‌اند بلکه این امنیت را از شهروندان مسلمان خویش نیز سلب کرده‌اند. نمونه باز این ناامنی در جهان اسلام می‌توان به منطقه خاورمیانه و ملت مظلوم فلسطین و عراق اشاره کرد که چگونه بخاطر عدم سیاستگذاری و مدیریت ضعیف، تحت سلطه استکبار جهانی قرار گرفته و امنیت و آزادی و دین و ایمانشان به تاراج می‌رود. البته بیداری مسلمانان جهان که به واسطه انقلاب اسلامی ایران بوجود آمده است، امید مسلمانان را در احیای مجد و عظمت اسلام زنده کرده و با کنار رفتن پرده نفاق از چهره استکبار جهانی و روشن شدن حقایق برای جهانیان، امید به ظهور آخرین حجت حق نیز بیشتر شده است.
حسن شرافتی
▪ منابع و مواخذ:
۱- قرآن کریم.
۲- نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، نشر شرقین، قم، آذر ماه ۱۳۷۹.
۳- حییم، سلیمان، فرهنگ معاصر دوسویه (انگلیسی، فارسی، فارسی، انگلیسی)، ویرایش شده در واحد پژوهش فرهنگ معاصر، تهران ۱۳۷۷.
۴- عمید، حسن، فرهنگ عمید، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۸۳.
۵- رسول، محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیل اسلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، زمستان ۱۳۶۸.
۶- جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، بهار ۱۳۸۱.
۷- طباطبایی، سیدمحمد حسین، سنن النبی (صلی الله علیه و آله)، ترجمه و تحقیق: محمد هادی فقهی، تهران، اسلامیه ۱۳۵۴.
۸،- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم بهمن ۱۳۶۸
۹- کلینی، ابواسحاق، اصول کافی، ترجمه و شرح: سید جواد مصطفوی، انتشارات مسجد.
۱۰- حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰.
۱۱- جعفری، محمدتقی، حکمت اصول سیاسی اسلام، بنیاد نهج‌البلاغه، بهار ۱۳۶۹.
۱۲- جوادی آملی، ولایت فقیه، قم، مرکز نشر اسراء، پاییز ۱۳۷۹.
۱۳- شیرودی، مرتضی، مسائل نظامی و استراتژیکی معاصر، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج، تابستان ۱۳۸۰.
▪ پی‌نوشت‌ها
۱- شیرودی، مرتضی، مسائل نظامی و استراتژیک معاصر مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه- معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج - تابستان ۱۳۸۰ ص۱۵.
۲- پیشین.ص ۱۵ (ر.ک: «تعریف استراتژی نظامی» آرتور اف لیک، ترجمه جلیل روشندل. مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۳۱، فروردین ۱۳۷۳)
۳-/. پیشین ص ۱۵.
۴-/. پیشین ص ۱۶. (علی بابایی، غلامرضا، ر.ک: فرهنگ علوم سیاسی ، ۴ ج، ج۱، نشر بخش ویس۱۳۷۰)
۵-/. پیشین ص ۱۶.
(باقری کبورق، علی، ر.ک: کلیات و مبانی جنگ و استراتژی،ص ۱۹۸، نشر بین‌الملل، ۱۳۷۰) ۶-/. پیشین ص ۱۶.
۷- /. پیشین (متدر، هوشنگ، ر.ک: سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی، ص ۹۸، مفهرس،۱۳۷۰)
(باقری کبورق، ر.ک: کلیات و مبانی جنگ و استراتژی، ص ۱۹۸. ۸- /. پیشین ص ۱۶.
۹- /.پیشین ص ۱۷ (فرهنگ اصطلاحات روابط بین‌الملل، غلامرضا علی‌بابایی، ص ۴۴، سفیر، ۱۳۶۹.
۱۰- /.پیشین ص ۱۷ (کلیات و مبانی جنگ و استراتژی، باقری کبورق، ص ۱۹۸.)
۱۱- /.پیشین ص ۱۷ (مقدمه‌ای بر استراتژی، آندره بوفر، ترجمه کشاورز، مسعود، ص ۳۰، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ۱۳۶۶).
۱۲- حییم، سلیمان ، فرهنگ معاصر دوسویه (انگلیسی، فارسی- فارسی انگلیسی) ویرایش شده در واحد پژوهش و فرهنگ معاصر، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۷ ص۴۵۴.
۱۳- strata، stratagem، strategic، strategist و strategy۱۳-
۱۴- عمید، حسن، فرهنگ عمید، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۱ ص ۱۶۳.
۵- رسول محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام، جلد اول، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- زمستان ۱۳۶۸، ص ۳۱۵. رسول جعفریان تاریخ سیاسی اسلام ج اول، وزارت فرهنگ و ارشد اسلامی، تهران، بهار ۱۳۷۱ ص ۷۱ الی ۷۵.
۱۶- ر.ج. به پیشین ص ۳۱۶ الی ۳۱۸ (ذکر نمونه‌های پس از پیامبر در طول تاریخ اسلام)
۱۷- ر.ج. پیشین ص ۳۱۹.
۱۸- ر.ج. پیشین ص ۳۲۰.
۱۹- طباطبایی، سید محمد حسین، سنن النبی( صلی الله علیه و آله)، ترجمه و تحقیق: محمد هادی فقیهی، اسلامیه، هران ۱۳۵۴.ص۴۱ الی ۹۰.
۲۰- ر.ج. پیشین ص ۴۵.
۲۱- قرآن کریم، سوره احزاب/ آیه ۲۱.
۲۲- محمد دشتی نهج‌البلاغه، حضرت علی (علیه السلام)، نشر مشرفین، قم، آذرماه ۷۹ خطبه دوم ص۴۳.
۲۳- جعفر سبحانی، فروغ ابدیت،دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم بهمن ۱۳۶۸ ص ۲۱۸ .الی ۲۲۰.
۲۴- رسول جعفریان تاریخ سیاسی اسلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، پاییز ۱۳۶۹، ص ۱۲۳ الی ۰۱۳۶
۲۵- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج اول، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، بهمن ۱۳۶۸ ص ۲۵۲ (برگرفته از سیره ابن هشام» ج ۱/۲۵۴- ۲۶۲) .
۲۶- رسول، جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام ج – دوم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، پاییر ۱۳۶۹- ص ۱۲۸- ۱۳۶ .
۲۷ـ ر.ج. پیشین ص ۱۲۸ .
۲۸- ر.ج پیشین ص ۱۲۸ ،حوزه شعراء آیه ۲۱۴ .
۲۹- الف- جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام ج (۲) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، پاییز ۱۳۶۹ ص ۱۲۹ .
ب- محلاتی، رسول، تاریخ تحلیلی اسلام- ج سوم- وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی- زمستان .۱۳۶۸ ص ۷۱.
ج- فروغ ابدیت ج اول و دوم- جعفر سبحانی- دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم- قم بهمن ۱۳۶۸ ج اول ص ۲۵۸ و ص ۴۵۸ .
۳۰- حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ج ۲،دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران ۱۳۸۰ ص ۳۲۷ ص ۳۳۴ .
۳۱- در این جلسه کسی جز علی (علیه السلام) حمایت خود را اعلام نکرده و پیامبر نیز او را وزیر و خلیفه و وصی خود قرار دادند.
۳۲- اصول کافی، ج دوم، ابی جعفربن یعقوب بن اسحاق الکلیتی الرازی، ترجمه شرح: سیدجواد، مصطفوی، انتشارات مسجد تهران- کتاب الحجه ص ۴۳ و ۴۶.
۳۳- جعفری، محمدتقی، حکمت اصول سیاسی اسلام، ، بنیاد نهج‌البلاغه، بهار ۱۳۶۹، صص۴۳/۴۴
۳۴- ر.ج. پیشین.
۳۵- قرآن کریم سوره ابراهیم آیه ۲۴ «اَلَم تَرَکیفَ ضَرَبَ اللهُ کَلِمهٍ طیبهِ أَ صلُها ثابتً وَ فَرعُها فیِالسّاءِ» (ای رسول ما ندانستی که چگونه خدا کلمه پاکیزه را به درخت زیبایی مثل زده که اصل ساقه آن برقرار باشد و شاخه آن به آسمان بر شود.)
۳۶- تاریخ سیاسی اسلام ج (۲) رسول جعفریان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، پاییز ۱۳۶۹ ص ۱۳۰/۱۳۶.
۳۷- /.ج. پیشین ص ۱۳۳ (سوریه روم آیه ۶۰).
۳۸-/.ج. پیشین ص ۱۳۴ (مجمع‌البیان ج ۷، ص ۳۱۱).
۳۹- /.ج. پیشین ص ۱۳۴ (وفاءالوفاء ج۱، ص۲۳۳).
۴۰-/.ج.پیشین ص ۱۳۷.
۴۱-/.ج.پیشین ص۱۴۳.
۴۲- /.ج.پیشین ص۱۴۳ (الصحیح من سیره النبی الاعظم ج۲، ص۲۰۰، ر.ک طبقات الکبری ج ۱ ص ۲۲۰).
۴۳- /.ج.پیشین صص۱۵۴،۱۵۵ و ۱۵۶.
۴۴-/.ج.پیشین ص ۱۵۶.
۴۵- /.ج.پیشین۰
۴۶-/.ج.پیشین ص۱۵۷/۱۵۸.
۴۷-/.ج.پیشین ص ۱۵۸/۱۵۷.
۴۸- /.ج.پیشین ص ۱۵۸ (مجمع‌البیان ج۴، ص ۵۶۱ و راجع تفسیر طبرسی ج ۲۱ ص ۷۷)
۵۰- /.ج.پیشین ص ۱۵۸.
۵۱- /.ج.پیشین صص ۱۶۰،۱۶۱،و .۱۶۲.
۵۲- /.ج.پیشین ص ۱۶۱ (سوره بقره آیه ۲۸۲).
۵۳-/.ج.پیشین ۱۶۱ (ر.ک ج ۲ کتاب التراتیب الادرایه از کتانی و کتاب عبقر، محمد صلی الله علیه و آله از عقاد ۶۴، بعد).
۵۴- /.ج.پیشین ص ۱۶۴.
۵۵- در خصوص صلح و پیمانهای ترک مخاصمه در بخش‌های آتی تحقیق بشکل مبسوط خواهد آمد.
۵۶- رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پاییز ۱۳۶۹ ص ۱۶۶ (سوره حدید آیه ۲۵).
۵۷- سوره مائده آیه ۶۷.
۵۸- سوره مائده آیه ۳.
۵۹- آیت الله جوادی آملی، ولایت فقیه، مرکز نشر اسراء قم پاییز ۱۳۷۹، ص ۲۴۲.
منبع : سایت بصیرت


همچنین مشاهده کنید