چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
شقاوت عاشقانه
کارگردانی نمایشنامه "گاردن پارتی در برف" چستا یثربی توسط پرستو گلستانی و آن هم در جشنواره تئاتر بانوان از آن یک تئاتر کاملاً زنانه ساخته است.
"گاردن پارتی در برف" یکی از نمایشنامههای خوب یثربی است و مثل همه آثار او یک زن را در مرکز توجه داستانش قرار داده است.
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم یثربی استاد پردازش و ساخت شخصیتهای پیچیده و روانپریش زنانه است. زنهای آثار یثربی، به ویژه در نمایشنامههایی که همه قدرت داستان را در اختیار دارند، به واسطه پیچیدگیهای درونی، لایههای غیرقابل پیشبینی روانی و ویژگیهای غریزی زنانهشان به شدت جذاب، دوست داشتنی و در عین حال قابل ترحم هستند. نمونههای خوبی از این دست شخصیتها را میتوان در "یک شب دیگر هم بمان سیلویا"، "آخرین پری کوچک دریایی" و همین "گاردن پارتی در برف" مشاهده کرد و مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد.
ساحل، در "گاردن پارتی... " یک زن پریشان روان است که پرده ظریف تمایز میان واقعیت و ذهنیت درون او تحت تأثیر بحرانهای روانی و احساسات شدت یافته زنانهاش (با محوریت عشق و حس مادرانه) از میان برداشته شده است. داستان نمایشنامه یثربی این زن و ماجرای پیچیده آشفتگی روان او را بستر روایت قرار داده اما نکته مهمتر در مورد این نمایشنامه آن است که علاوه بر اهمیت و محوریت شخصیت قوی زن، ساختار دراماتیک قوی و تأثیرگذاری را نیز به بهانه حضور او بر ساختمان متن استوار کرده است.
"گاردن پارتی در برف" نمایشنامهای "ساده" و "پیچیده" است. پیچیده؛ تا آنجا که خودش را از کنار زاویه دید و جهان درون قهرمان زنش روایت میکند و ساده؛ از آن جهت که داستانی را با وجود یک قهرمان زن –در آن- تعریف میکند.
در واقع نمایشنامه با لایههای چندگانهای که حاصل پیچیدگیها یا تنوع احساسات شدت یافته "ساحل" است آغاز میشود و از طرف دیگر پایبندیاش به قواعد درام را همراه با آوردن داستان عشق و رفتار این زن به اثبات میرساند. در واقع آنچه در مقابل مخاطب این نمایشنامه قرار میگیرد یک شخصیت چندلایه است که همزمان با پیشرفت داستان تحلیل میشود و انگیزههای رفتارش لایه به لایه –با پارو کردن و کنار رفتن برفها- به مخاطب شناسانده میشود. بنابراین نمایشنامه را میتوان میهمانیای دراماتیک دانست که رفته رفته و با ورود هر میهمان محدوده و مشخصهای از جهان درون قهرمانش را بر مخاطب میشناساند و به واسطه لذت کشفی که از این شناخت ایجاد میکند، قدرت درگیر کردن تماشاگر با ماجراهایش را دارد.
بنابراین میتوان ادعا کرد که "گاردن پارتی در برف" به واسطه شخصیت قوی قهرمان و بازنمایی جهان درون او اهمیت و ارزش دراماتیک پیدا میکند و از این بابت باز هم به آثار شخصیت محور و درگیرکننده "چیستا یثربی" نزدیک میشود. اما ویژگی مهم دیگر کارهای یثربی و به ویژه قهرمانهای زن آثار او در جذابیت آزاردهنده آنهاست. شخصیتهای خوب آثار یثربی را به شدت دوست داریم، اما نمیدانیم چرا حضور آنها در مقابل چشمانمان آزاردهنده و خشن است؟ باز هم به یاد سیلویای دوست داشتنی "یک شب دیگر... " میافتم که به همان اندازه که شاعرانه و لطیف و دوستداشتنی است، خشن و ضمخت هم هست!
اما این ویژگی در قهرمان "گاردن پارتی در برف" حتی شدت و غلظت بیشتری هم دارد. "ساحل" به طرز کاملاً غریزیای، عاشق و دوست داشتنی است. شاید عنوان "شقاوت عاشقانه" درباره داستان این قهرمان جذاب و قابل ترحم عبارت مناسبی باشد.
پرستو گلستانی که یک تجربه خوب کارگردانی را با این نمایشنامه پشت سر گذاشته نیز، ظاهراً قصد دارد این فضا و سبک را در مورد تم و داستان "گاردن پارتی... " مورد تأکید و پرداخت قرار دهد.
از آنتون آرتو در جلد چهارم آثار او نقل شده که میگوید: بدون عاملی که حضورش در هر نمایش نشانی از شقاوت داشته باشد، نمایشنامه امکانپذیر نیست.
آرتو این شقاوت اساطیری را از دیونیزوس ریشهیابی میکند و بعد از آن در سرگذشت خشن "اورفه"، "الپه نور" و "الکتر" در دوران پیش از خودش پی میگیرد. و در مورد الکتر به این نتیجه میرسد که: "این شقاوت یک اقدام عاشقانه است. "
و عشق –تم مورد علاقه یثربی- مهمترین بستر رویدادهای شقاوتآمیز و خشن نمایش "پرستو گلستانی" قرار میگیرد. آنجا که "ساحل" پس از پی بردن به احساس واقعی معشوق، ضربات محکم چاقو را با فریاد به بدن گوزن داخل کیسه فرو میکند و خشونت غیرقابل مهار غریزیاش را از درون به بیرون میریزد، و بعد از آن تصویر خون بیرون ریخته از داخل کیسه بر روی صحنه واقعاً چیزی جز این نمیتواند باشد. نکته مهم در مورد نمایش گلستانی این که او با وفاداری به رویدادهای متن به خوبی توانسته مراحل بروز هیجان، تحریک و تشدید آن را در قالب حس نمایشی و در گسترهای فراتر از عناصر دیداری اجرا به دست آورد. در واقع میتوان این طور گفت که تماشاگر "گاردن پارتی در برف" نه به واسطه دیدن اتفاقات وهیجانات مکانیک و دیداری اجرا، بلکه توسط حس و جریان روانی حاصل از آن جادو میشود و تحت تأثیر خشونت جوهر غریزی رفتار قرار میگیرد.
هیجان صحنه در "گاردن پارتی... " ابتدا به آرامی خودش را با هیجان و احساس تماشاگر درمیآمیزد و هنگامی که توانست با آن یکی شود، به راحتی حس مخاطب را تحت کنترل خود میگیرد و همراه با وحشت درون قهرمان به اوج میبرد. صحنه نمایش ترکیب خوبی از تضاد و در عین حال هماهنگی با فضا و حس داستان را به تماشا میگذارد. بستن پس زمینه حضور قهرمان با دیوارهای از درها و پنجرههای بسته که اسکلت یخی و سفید شاخههای درختان از بیرون آن به داخل آمده؛ از طرفی زندان بسته درون قهرمان را تجسم بخشیده است؛ از یکسو در تضاد با حرارت و هیجان بیمارگونه روانی حاکم بر فضا قرار گرفته و از سوی دیگر به خوبی توانسته با جهان بیرون از دنیای قهرمان –جهان تاریک و سرد- هماهنگ شود. این دکور با آرایش مناسب در داخل و بیرون محیط رویداد –برف و پشت در پس زمینه ذهن ساحل است- همزمان چالش ناخودآگاه درون و بیرون شخصیت را به ذهینت تماشاگر از وقایع رویدادهای نمایش نزدیک میکند.
نورپردازی، اما، کمتر به کمک این رویدادها آمده و به جز واسطه رنگ، در سایر موارد بیشتر به عنوان ابزاری برای قدرت بخشیدن به مکانیک اجرا به کار رفته است. هر چند تأثیر نور، به واسطه برجستگی بازخورد روانی رنگ همچنان در نمایش گلستانی چشمگیر و دارای قدرت تحریک هیجان است.
فرصت اندک تفسیر نقد اجازه پرداختن به همه جنبهها و عناصر متن و اجرا را امکانپذیر نمیسازد پس سنجش اجزای دراماتیک و تئاتریکال و تحلیل و توجیه معیارها در این فرصت مقدور نیست؛ بنابراین به فراخور آن تنها برخی عناصر و اجزا را به اختصار مورد توجه و تأکید قرار میدهم؛
موسیقی عنصر مهم دیگری است که درکنار هیجان و حس قدرتمند رویداد و فضای نمایش کمتر حضور محسوسی دارد و به سختی میتوان آنرا به عنوان عنصری مستقل در اجرا به یاد آورد. همین ویژگی یکی از محاسن موسیقی نمایش است که ضمن تأثیرگذاری و قدرت بخشیدن حس رویداد، هیچگاه خودنمایی نمیکند و استقلال نمییابد.
بازیگری در "گاردن پارتی... " مثل همه عناصر و اجزا دیگر به شدت تابع شرایط و قدرت متن است. هر گاه شخصیت در رویداد داستان قدرت و حضور تأثیرگذارتری دارد، بازیگری نیز بیشتر خودنمایی میکند و بلعکس، کاهش قدرت شخصیت بر اساس ضرورت رویداد به وضوح کار بازیگری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل حضور "نرگس امینی" در صحنه به خاطر قدرت نقش همواره قابل توجه و قدرتمند ارزیابی میشود. این در حالی است که امینی علیرغم تسلط خوب و کافی بر هیجانات درونی شخصیت و تضادهای درونی او و حتی با توجه به مهارت نسبتاً کافی در هماهنگ کردن جنبه درونی و بیرونی رفتار، در صحنههایی از نمایش واقعاً از شخصیت و نقش عقب میماند و قادر به نمایشی کردن همه پیچیدگیهای رفتار "ساحل" نیست. امینی در این صحنهها قدرتی در انجام دقیق حرکات و تغییرات ذهن در بیان ندارد و به همین دلیل گاهاً پر سر و صدا و شلوغ و شلخته نشان میدهد.
"هومن برقنورد" هم تا آنجا که شخصیت "فرهاد" چیزی برای پنهان کردن دارد و دارای شخصیتی چندلایه و پیچیده است، به مراتب بهتر از صحنههای پایانی به ایفای نقش میپردازد. در واقع بازی برقنورد در فصول پایانی قربانی ضعف ناگزیر و همیشگی مردهای یثربی در مقابل زنهای داستان او میشود.
شقاوت و خشونت بیرحمانه و وحشتناک حاصل از این رفتار را با رویکردی اساطیری میتوان مقدمه تقدیس دانست.
عمل قربانی کردن نشانهای تصویری است که بیانگر تقدس است. این فرآیند اسطورهای که مهمترین نمونه آن را در دیونیزوس یونانی و آیین قربانی کردن در همه مذاهب بشر میتوان مشاهده کرد، حاصل تقبل عذابی درونی است که به تقدس منتهی میشود. این آیین به زیبایی در نمایش چیستا یثربی و در مورد قهرمان آن نیز اجرا میشود. در واقع "ساحل" در "گاردن پارتی در برف" با خشونت و بیرحمی درون (خودش-مادر) و بیرون (فرهاد؛ عشق) تقدسزدایی می شود. پلان پایانی نمایش که او را نشسته در قایقی در حالی که آرام فرزندش را در آغوش گرفته و انگار بر روی اقیانوسی از آرامش مقدس شناور است، نشان میدهد؛ آیا میتواند چیزی جز این باشد؟
مهدی نصیری
منبع : ایران تئاتر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست