دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه
![آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه](/mag/i/2/y8vv0.jpg)
وی سه پسر داشت كه بعدها هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ علینام داشت كه بعدا به موسوم«عمادالدوله» »هلو گردید و پسردوم حسن «ركن الدوله» و سومی احمد«معزالدوله» نامیدهشدند. این سه پسر، پس از تحمل شدائد و تلاش فراوانی كه به كاربردند، به پیشرفت فوقالعادهای نائل شدند. به گفته ابن ابیالحدید، چنان سلطنتی تشكیل دادند كه در شكوه و عظمت، ضربالمثلبود (۳) . سلطنت ال بویه به خصوص در زمان عضدالدوله به اوج قدرترسید و از آن پس، روی به انحطاط نهاد.
آغاز آن از ماه ذیقعدهسال ۳۲۱ه و پایان آن بنا بر احتمال قوی سال ۴۴۸ بود.
سلطنتآنان ۱۲۰ سال ادامه داشت و ۱۷ تن از این خاندان به حكومترسیدند (۴) .
ابن طقطقی (۷۰۱ - ۶۶۰ ه) در كتاب «الفخری فی الادابالسلطانیه و الدول الاسلامیه» درباره دولت آل بویه مینویسد:
«پیدایش دولت آل بویه را هیچكس پیشبینی نمیكرد و حتی تصورجزئی از عظمت آن را نیز نمینمود، لیكن دولت مزبور بر عالمچیره شد و مردم جهان را مقهور خود كرد و بر مقام خلافت استیلایافت. پادشاهان آل بویه خلفا را عزل و نصب كردند، و وزرا رابه كار وا داشتند و از كار بركنار نمودند، و بدینسان كلیهامور بلاد عجم و عراق را زیر فرمان خود درآوردند و رجال دولتمتفقا از ایشان اطاعت كردند» (۵) .
صاحب تاریخ فخری میافزاید: «جالب این است كه آن همه عظمت پساز تنگدستی و بینوائی و خواری و نیازمندی و دست و پنجه نرمكردن با رنج و ستم نصیب آنان شد زیرا جد ایشان ابوشجاع بویه وپدر جد او جملگی مانند سایر رعایای فقیر در بلاد دیلم به سرمیبردند و بویه خود به شغل ماهیگیری میپرداخت. از اینرو بودكه معزالدوله پس از تصرف بلاد همراه به نعمتخداوند معترف بودو میگفت: من در آغاز زندگی هیزم میچیدم و روی سر نهادهمیبردم» (۶) .
● وضع فلاكتبار بویه و پسرانش
بویه و پسرانش در ابتدای امر وضع رقتباری داشتند و در دهی ازناحیه دیلمان سكونت داشتند كه «كیاكلیش» خوانده میشد (۷) مورخان شغل بویه را ماهیگیری نوشتهاند و همه در بینوا بودنخانواده آنان اتفاق نظر دارند. و از میان سه پسر بویه احمد(معزالدوله) در هنگامی كه در اوج قدرت بود، علاقه داشت كه ازگذشته رقتبار خود و پدر و برادرانش در زمانی كه هنوز در دیلمبودند، در حضور جمع سخن گوید و این شاید به خاطر ادای شكرنعمت و موهبتی بود كه خداوند به او و خاندانش ارزانی داشتهبود.
ابوالفضل شیرازی وزیر معزالدوله از قول او نقل كرده است كه «مندر دیلم، برای خانوادهام هیزم حمل میكردم. روزی خواهر بزرگمگفت كه هیزمی كه امروز آوردهای كافی نیست، یك پشته دیگربیاور، گفتم دیگر نمیتوانم و تا میتوانستم آوردم. گفت: اگربیاوری دو گرده نان از نانی كه میپزم زیادتر به تو میدهم. یكپشته دیگر آوردم و از خستگی نزدیك بود تلف شوم. خواهر گفت:
اگر یك پشته دیگر بیاوری، علاوه بر دو گرده نانی كه بر جیرهنانت اضافه میكنم، یك عدد پیاز هم به تو خواهم داد. من باز یكپشته دیگر هیزم بردم و خواهرم به وعده خود عمل كرد بعد از آنبه لطف خداوند، حالم تغییر كرد و در وضعی كه میبینی قرارگرفتم.
وزیر ابوالفضل شیرازی گفت كه معزالدوله، داستان مزبور رابارها در حضور جمع در مقام افتخار، بیان میكرد و هیچ كتماننمیداشت و اگر غیر از این بود، من آن را نقل میكردم» (۸) .
شهریار بن رستم دیلمی درباره آغاز دولت آل بویه و پیدایش آنگوید: «ابو شجاع بویه در آغاز كارش با من وستبود، هنگامیكه مادر فرزندانش عمادالدوله ابوالحسن علی، و ركنالدولهابوعلی حسن، و معزالدوله ابوالحسین احمد كه هر سه به پادشاهیرسیدند درگذشت، روزی به خانه او رفتم دیدم ابوشجاع بویه ازاندوه زنش بیتابی میكند، از اینرو وی را تسلیت داده از اضطرابو پریشانی او كاستم، سپس ابوشجاع و فرزندانش را برداشته بهخانه خود آوردم و طعامی برای آنها حاضر كردم، در این وقتشخصیكه از بیرون خانه میگذشت، فریاد زد: «منجم، تعبیر كننده خوابو نویسنده ادعیه و طلسمات». ابوشجاع وی را خواست و گفت مندیشب خوابی دیدهام برایم تعبیر كن. خواب دیدم كه بول میكردم وآتشی عظیم از من خارج میشد، سپس آن آتش دامنه یافته روی بهبالا نهاد چندانگه میرفت كه به آسمان برسد، آنگاه آتش از همشكافته شد و سه قسمت گردید و از هر قسمتشعلههایی پدید آمد ودنیا را روشن كرد.
منجم گفت: این خواب تو بسیار با اهمیت است و من جز با گرفتنخلعت و اسبی آن راتعبیر نمیكنم، بویه گفت: به خدا سوگند من جزاین لباسی كه پوشیدهام، چیزی ندارم.
اگر آن را به تو بدهم برهنه میمانم. منجم گفت: پس ده دیناربده، بویه گفت: به خدا سوگند دو دینار هم ندارم تا چه رسد بهده دینار! و سپس چیز ناقابلی بدو داد. منجم گفت: بدان كه تودارای سه پسری كه مالك روی زمین خواهند شد و بر مردم جهانفرمانروایی خواهند كرد و چنانكه آن آتش به آسمان بالا رفت.
آوازه ایشان نیز در اطراف و اكناف عالم خواهد پیچید و همانقدر كه شاخههای آن پراكنده شد گروهی پادشاهان از ایشان بهوجود خواهند آمد. بویه گفت: شرم نمیكنی ما را مسخره مینمایی؟!
من مردی فقیر و پریشانم و فرزندانم همگی فقیر و نیازمندند.
اینان كجا و پادشاهی كجا؟! منجم گفت: اكنون تاریخ ولادت هر یكاز فرزندان خود را برایم بگو، بویه نیز تاریخ ولادت هر یك رابدو گفت. منجم لحظهای در اسطرلاب و تقویمهای خود نگریستسپسبرخاسته دست عمادالدوله ابوالحسن علی را بوسید و گفت: به خداسوگند این بر تمام بلاد سلطنت میكند و پس از وی این و دستبرادرش ابوعلی حسن را گرفت. ابوشجاع بویه از گفتار منجم بهخشم آمد و به فرزندانش گفت: برخیزید و پسگردن او بزنید كه سختما را مسخره نموده است. ایشان نیز برخاسته همچنان پسگردن اومیزدند و ما میخندیدیم. سپس منجم گفت: بزنید بیم ندارم، هرگاهبه پادشاهی رسیدید گفتار مرا به یاد خواهید آورد. ابوشجاع نیزده درهم به او داد و او پی كار خود رفت» (۹) .جریان این خواب را ابن جوزی (۱۰) و سید ابن طاوس (۱۱) از«تنوخی» با كمی تفاوت نقل كردهاند به موجب این نقل موقعی كهبویه تعبیر خواب خود را از خوابگزار پرسید، پسر بزرگش علیتازه از كودكی وارد نوجوانی شده بود، دو پسر دیگرش به خصوصاحمد كودك خردسال بودند.
تنوخی از پدرش از ابوالقاسم علی بن حسان انباری كاتب نقلمیكند كه او گفت:
هنگامی كه معزالدوله مرا از بغداد به دیلمان فرستاد تا درشهری در ناحیه، برای او سراهائی بنا كنم، به من گفت كه درآنجا مردی استبه نام ابوالحسین پسر شیركوه، چون او را یافتیوی راگرامی دار و سلام من(معزالدوله) را به او برسان و بگو كهمن در كودكی شنیده بودم كه پدرم خوابی دیده بود و او و توبرای تعبیر آن خواب، به خوابگزاری در دیلم مراجعه كردید،كیفیتخواب مزبور را برای من بیان كن، ابوالقاسم گفت: كه چونبه دیلمان رسیدم ابوالحسین را یافتم و پیغام پادشاه را به اورساندم. گفت: بین من و بویه دوستی محكمی بود و خانه من و او،همانطور كه اكنون میبینی در مقابل هم، قرار داشت. روزی بویهبه من گفت: خوابی دیدهام كه مرا به وحشت انداخته است، كسی راپیدا كن تا خواب مرا تعبیر كند، گفتم در این صحرا چهكسی رامیتوان یافت كه بتواند خواب تعبیر كند؟ باید صبر كرد تا منجمییا عالمی ازاینجا عبور كند و از او درخواست كنیم تعبیر خوابتو را بگوید. چند ماه از این ماجرا گذشت، روزی من و بویه بهساحل دریا رفتیم تاماهی صید كنیم، اتفاقا ماهی بسیاری صیدكردیم و آنها را بر پشت گرفته به خانههای خود بازگشتیم، بویهبه من گفت كه من كسی را در خانه ندارم تا ماهیها را پاكیزهكند و بریان سازد(چون زنش مرده بود) تو همه آنها را به خانهخود ببر تا در آنجا برای خوردن آماده شوند. ماهیها را به خانهما بردیم. من و بویه و زنم نشستیم و به نظیف كردن و پختن آنهاپرداختیم از قضا مردی در كوچه فریاد میزد كه منجم هستم، خوابتعبیر میكنم. بویه به من گفت كه خواب مرا به خاطر داری؟ گفتم:
آری و برخاستم منجم را وارد خانه كردم، بویه خواب خود را برایاو شرح داد...».
ابوالحسین میگوید:
«سالها گذشت و من خواب را فراموش كردم تا بویه به خراسان رفتو علی به امارت برخاست و ما شنیدیم كه ارجان(بهبهان) را مالكشده و پس از آن به فرمانروائی تمام فارس نایل گردیده كه از آنبه بعد جوائز او به خانوادهاش و به بزرگان دیلم میرسید.
روزی قاصدش مرا طلب كرد من نزد علی رفتم از قدرت او دچارشگفتی شدم و خواب (خواب بویه) را به فراموشی سپرده بودم، علیسختبه من نیكی كرد و جوائز عظیمی به من عطا نمود. در یكی از روزها، هنگامی كه جز من و او، كس دیگری نبود، گفت: ایابوالحسین خوابی را كه پدرم دیده بود و خوابگزار تعبیر كرد وبه او پسگردنی زدید، به خاطر داری؟ آنگاه دستور داد هزاردینار آوردند و به من داد و گفت این قیمت آن ماهی میباشد. آنماهی را به خوابگزار داده بود». جوائزلی(عمادالدوله))هلود وعطایای دیگری هم به ابوالحسین داد و او به دیلم باز گشت.
ابوالقاسم تمام داستان را به خاطر سپرد و نزد معزالدولهمراجعت كرد و آنچه شنیده بود، برای وی باز گفت» (۱۲) .
بعضیها خواب ابوشجاع بویه را طور دیگری نقل كردهاند، بنابرایننقل او در خواب دید كه به شكل درختی سه تنه درآمده است كه ازآن آتش زبانه میكشد. معبری خواب او را نشانهای از حكومت آیندهسه پسرش تاویل میكند (۱۳) .این حكایتبه هر صورت نمونهای ازتدبیری مشروع است كه مقصود از آن تقدس بخشیدن به قدرت آل بویه بود.
● نسب آل بویه
این مطلب را بسیاری از مورخان نوشتهاند: آل بویه از اخلافسلاطین ساسانی بودند كه چون زمانی طولانی در سرزمین دیلم اقامتداشتند بدان جهت دیلمی نامیده شدهاند (۱۴) .
تاجالدین حسینی نقیب از علمای نسابه قرن هشتم به نقل از ابواسحاق صابی در كتاب «التاجی فی اخبار بنیبویه» چنین گوید كهپادشاهدوله(مقتدرترین نیرترد آل بویه) از نسب خود جستجو كرد ودر این باره با مهلبی (وزیر معزالدوله) مكاتبه نمود، مهلبی ازسالخوردگان دیلم و موبدان و وجوه مردم ایران، تحقیق كرد، همهنوشتند و تایید كردند و نسب او را كه به ساسانیان میرسد،صحیح دانستند (۱۵) .
ظاهرا همین نوشته صابی را نویسندگان دیگر بعد از او، ملاك قراردادهاند (۱۶) .
اغلب مورخانی كه به ذكر نسب آل بویه پرداختهاند، نسب آنان رابه پادشاهان ساسانی میرسانند اما در این كه به كدامیك ازساسانیان متصل میشوند، بین مورخان اختلاف وجود دارد.
ابوریحان بیرونی(۴۴۰ - ۳۶۰ه) از كتاب «التاج» نوشتهابراهیم صابی(دبیر) اجداد بویه را این چنین نوشته است:
«بویه پسر فناخسرو پسرشان پسر كوهی، پسر شیرزیل (شیردل) كوچك، پسر شیركده پسر شیرزیل بزرگ پسر شیرانی شاه، پسر شیرفنهپسر سسنان شاه پسر سس خره، پسر شوزیل پسر سسناذر پسر بهرامگور. ابوریحان آنگاه چند قول دیگر در خصوص نسب آل بویه ذكركرده است» (۱۷) .
ابن ماكولا (متوفی ۴۷۵ه) بعد از ابوریحان از قدیمیترین كسانیاست كه نسبت عضدالدوله را تا بابك پسر ساسان بزرگ(جدساسانیان) رسانیده است (۱۸) . لیكن میان نوشته این دو، مختصرتفاوتی وجود دارد.
احمد بن علی قلقشندی)متوفی ۸۲۱ه) نسب آل بویه را به یزدگردرسانده است (۱۹).
حمدالله مستوفی(متوفی حدود ۷۵۰ه) به نقل از صابی دبیر آوردهاست كه بویه از تخم بهرام گور است ولی نژاد خود را از مردمنهان میداشت (۲۰) .
شاعران آن عصر هم در اشعار و قصاید خود به نسب ساسانی بودن آلبویه اشاره كردهاند. مقریزی، پس از آن كه نسب آل بویه را بهبهرام گور میرساند، میگوید كه فرزندان بویه از قبیلهای ازقبائل دیلم هستند كه آن قبیله را، شیردل اوند ازه مینامیدند (۲۱) .
از میان مورخان ابن طقطقی(۷۰۹ - ۶۶۰ه) گفته است كه: «نسب آلبویه از بویه بالا رفته به یكایك پادشاهان ایران میرساند تا آنكه به یهود ابن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم خلیل و همچنان بهآدم ابوالبشر متصل میشود» (۲۲) .
ابن طقطقی روشن نكرده است كه سند وی در این سخنكتاب ابراهیمصابی استیا نوشته دیگر؟.
با وجود این، برخی از محققان آن عصر در نسب آل بویه تردیدكرده و حتی آن را ساختگی دانستهاند. قدیمیترین كسی كه در بارهمجعول بودن اینگونه نسبنامهها، استدلال نموده، ابوریحان بیرونیاست وی مینویسد:
«دشمنان همواره میكوشند تا در انساب دیگران، طعنه بزنند وآبروی آنها را لكهدار كنند همانطور كه دوستان و پیروان باعلاقه هرچه تمامتر زشتیها را زیبا جلوه میدهند و سخنانی مبنیبر ستایش ممدوحان خود جعل مینمایند و نژاد برتری برای آنهامیسازند، چنین نسب بیاساسی را برای ابن عبدالرزاق طوسی درشاهنامه ساختند و او را به منوچهر نسبت دادند (۲۳) درباره آلبویه هم چنین كاری را كردند و ابراهیم صابی نسبت ایشان را بهساسانیان دادهاند اما اگر كسی به راه افراط و تفریط نرود وجانب اعتدال را رعایت نماید، درمییابد كه نخستین كسی كه ازقبیله(قبیله بویه) شناخته شد، بویه پسر فناخسرو است و در میاناین قبیل قبایل، حفظ انساب معمول نبود و دلیلی به جاویدانساختن نسب، از طرف آنها در دست نیست و قبل از انتقال سلطنتبهآل بویه چنین نسبی برای ایشان شنیده نشده است و چون زمان برایجماعتی به درازا كشید كم اتفاق میافتد كه به حفظ انساب خودبپردازند».
غرض پسران بویه ماهیگیر چون به سلطنت رسیدند به جعلنسبنامههایی برای خود ناگزیر شدند و نژاد خویش را به بهرامگور رسانیدند (۲۴) .
جعل این نسبنامهها كه مورد اعتراض برخی از محققان آن عصرمانند ابوریحان بیرونی و چند قرن بعد از او ابن خلدون قرارمیگرفته، دلیل قاطعی استبر آن كه ملت ایران در قرن چهارم بهموضوع اصالت نژادی اهمیت میداد و كسانی را سزاوار سروریمیشمرد كه از تخمه بزرگان و آزادگان باشند! (۲۵) .
● صفتبرجسته آل بویه
صفتبارز آل بویه (دستكم در نسلهای اول و دوم) اطاعت محض وفرمانبری كامل و احترام فوقالعاده كوچكترها نسبتبه بزرگترهابود و به این كیفیت كه در آل بویه دیده شده، در هیچ خاندانیمشاهده نشده است. امتیاز این صفات به بنعمادالدوله(علی بویه) برمیگردد كه بویگان قدرت و شوكتخویش رامدیون او هستندیك نمونه از اطاعت و رعایت نظم سلسله مراتبی آل بویه آن كهمعزالدوله برادر كوچكتر -كه حاكم عراق بود- وقتی برادربزرگترش عمادالدوله را در ارجان ملاقات كرد، زمین بوسید و درحضور او سرپا بود و چون دستور میداد، بنشیند نمینشست. و هراندازه عمادالدوله كوشش كرد كه او را در مقابل خود بنشاند،ننشست و تمام مدتی كه در نزد برادر بزرگتر بود، صبح و عصر درمجلس او حضور مییافت دست ادب بر سینه در برابر وی میایستاد (۲۶) .
پس از فوت عمادالدوله ریاستخاندان به ركنالدوله حاكم ری رسیدو معزالدوله از او نیز فرمانبرداری میكرد و هرگاه ركنالدولهاراده میكرد لشگر به كمك او میفرستاد (۲۷).
معزالدوله در دم مرگ به پسرش وصیت كرد كه از ركنالدوله اطاعتكند و در مهمات از او مشورت جوید و همچنین نسبتبه پسر عمویشعضدالدوله چه از او مسنتر و سیاستمدارتر است (۲۸) .
وقتی همین عضدالدوله میخواست عراق را از چنگ پسر معزالدوله-پس از ثبوت بیكفایتیش- بیرون آورد و پدر عضدالدوله از وضعبرادرزادگانش كه بازداشتشده بودند اطلاع یافت، از ناراحتی بهخود پیچید و كف بر دهان آورد و میگفت: «اینك معزالدوله رامیبینم در برابرم ایستاده، انگشت گزان میگوید: برادر! اینچنین از خانواده من سرپرستی كردی؟» و بالاخره عضدالدوله براثر خشم پدر و به دستور او بغداد را به عموزاده واگذاشت وبیرون آمد، درحالی كه حتی منزلی نیز برای خود ترتیب داده بود (۲۹) و چون در اصفهان به حضور پدر رسید، به خاك افتاد و دست پدر را بوسید.
داود الهامی
پینوشتها:
۱ - كلمه «بویه» یك لفظ فارسی استبر وزن «مویه» به معنیامید و آرزو است ولی در عربی معمولا به ضم باء و فتح واو وسكون یاء تلفظ میشود(الاكمال ج۱، ص ۳۷۲). در عربی هم گاهیمانند فارسی تلفظ شده از جمله ذهبی در چند مورد آن را با سكونواو و فتح یاء ضبط كرده است(المشتبه من الرجال ص ۱۰۴(زینی دحلان نیز گفته است كه «بویه» در عربی گاهی با سكون واو و فتح یاء تلفظ الاسلامیه،میشود(الفتوحات ج۱، ص ۳۲۸).
۲ - دكتر مشكور، تاریخ ایران زمین، ص ۱۷۵.
۳ - شرح نهجالبلاغه، ج۷، ص ۴۹.
۴ - تاریخ گزیده ص ۴۰۸.
۵ - الفخری، ص ۱۴۲ ترجمه تاریخ فخری، ص ۳۷۸.
۶ - همان، ص ۳۷۹.
۷ - تاریخ گزیده، ص ۴۰۹.
۸ - تنوخی، نشوار المحاضره، ج۲، ص ۹۷.
۹ - ترجمه تاریخ فخری، ص ۳۸۰ - ۳۷۹.
۱۰ - ابن جوزی المنظم، ج۶، ص ۲۷۰ - ۲۶۸.
۱۱ - فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ص ۱۹۵.
۱۲ - المنتظم، ج۶، ص ۲۷۰ - ۲۶۷ فرج المهموم فی تاریخ علماءالنجوم، ص ۱۹۵.
۱۳ - احیای فرهنگی در عهد آل بویه، تالیف جوئل ل، كرمر، ترجمهحنایی كاشانی، ص ۷۱.
۱۴ - تاریخ فخری، ص ۳۷۸ - اعیان الشیعه، ج۲، ص ۹۲.
۱۵ - غایهالاختصار، ص ۵.
۱۶ - فقیهی، آل بویه، ص ۸۵.
۱۷ - الاثار الباقیه، ص ۳۸.
۱۸ - الاكمال، ج۱، ص ۳۷۱.
۱۹ - صبح الاعشی، ج۴، ص ۴۱۷.
۲۰ - تاریخ گزیده، ص ۴۰۹.
۲۱ - السلوك لمعرفه دول الملوك، ج۱، ص ۲۵.
۲۲ - تاریخ فخری، ص ۳۷۸.
۲۳ - مقصود شاهنامه ابو منصوری است.
۲۴ - الاثار الباقیه، چاپ لاییزیگ، ص ۳۸ - مجمل التواریخ والقصص،ص ۳۹۱ - ۳۹۰.
۲۵ - دكتر ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، ص ۳۲۰.
۲۶ - ابن اثیر، ج۸، ص ۳۵۳ - ابن مسكویه، ج۶، ص ۱۱۳.
۲۷ - ابن اثیر، ج۸، ص ۳۶۶.
۲۸ - ابن مسكویه، ج۶، ص ۲۹۸.
۲۹ - همان، ج۶، ص ۶ - ۴۴۴.
پینوشتها:
۱ - كلمه «بویه» یك لفظ فارسی استبر وزن «مویه» به معنیامید و آرزو است ولی در عربی معمولا به ضم باء و فتح واو وسكون یاء تلفظ میشود(الاكمال ج۱، ص ۳۷۲). در عربی هم گاهیمانند فارسی تلفظ شده از جمله ذهبی در چند مورد آن را با سكونواو و فتح یاء ضبط كرده است(المشتبه من الرجال ص ۱۰۴(زینی دحلان نیز گفته است كه «بویه» در عربی گاهی با سكون واو و فتح یاء تلفظ الاسلامیه،میشود(الفتوحات ج۱، ص ۳۲۸).
۲ - دكتر مشكور، تاریخ ایران زمین، ص ۱۷۵.
۳ - شرح نهجالبلاغه، ج۷، ص ۴۹.
۴ - تاریخ گزیده ص ۴۰۸.
۵ - الفخری، ص ۱۴۲ ترجمه تاریخ فخری، ص ۳۷۸.
۶ - همان، ص ۳۷۹.
۷ - تاریخ گزیده، ص ۴۰۹.
۸ - تنوخی، نشوار المحاضره، ج۲، ص ۹۷.
۹ - ترجمه تاریخ فخری، ص ۳۸۰ - ۳۷۹.
۱۰ - ابن جوزی المنظم، ج۶، ص ۲۷۰ - ۲۶۸.
۱۱ - فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ص ۱۹۵.
۱۲ - المنتظم، ج۶، ص ۲۷۰ - ۲۶۷ فرج المهموم فی تاریخ علماءالنجوم، ص ۱۹۵.
۱۳ - احیای فرهنگی در عهد آل بویه، تالیف جوئل ل، كرمر، ترجمهحنایی كاشانی، ص ۷۱.
۱۴ - تاریخ فخری، ص ۳۷۸ - اعیان الشیعه، ج۲، ص ۹۲.
۱۵ - غایهالاختصار، ص ۵.
۱۶ - فقیهی، آل بویه، ص ۸۵.
۱۷ - الاثار الباقیه، ص ۳۸.
۱۸ - الاكمال، ج۱، ص ۳۷۱.
۱۹ - صبح الاعشی، ج۴، ص ۴۱۷.
۲۰ - تاریخ گزیده، ص ۴۰۹.
۲۱ - السلوك لمعرفه دول الملوك، ج۱، ص ۲۵.
۲۲ - تاریخ فخری، ص ۳۷۸.
۲۳ - مقصود شاهنامه ابو منصوری است.
۲۴ - الاثار الباقیه، چاپ لاییزیگ، ص ۳۸ - مجمل التواریخ والقصص،ص ۳۹۱ - ۳۹۰.
۲۵ - دكتر ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، ص ۳۲۰.
۲۶ - ابن اثیر، ج۸، ص ۳۵۳ - ابن مسكویه، ج۶، ص ۱۱۳.
۲۷ - ابن اثیر، ج۸، ص ۳۶۶.
۲۸ - ابن مسكویه، ج۶، ص ۲۹۸.
۲۹ - همان، ج۶، ص ۶ - ۴۴۴.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست