چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

تعصب - INTOLERANCE


تعصب - INTOLERANCE
سال تولید : ۱۹۱۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دیوید وارک گریفیث
کارگردان : گریفیث
فیلمنامه‌نویس : گریفیث
فیلمبردار : بیلی بیتسر و کارل براون
آهنگساز(موسیقی متن) : گریفیث و جوزف کارل بریل
هنرپیشگان : می مارش، رابرت هارون، تاد برانینگ، آلفرد پیچ، یوجین پالت، کنستانس تالماج، هوارد گی، لیلیان لنگدون، المو لینکلن، اولگا گری و لیلیان گیش
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۰۹۳۰ فوت (در اصل، ۱۲۵۹۸ فوت). صامت


ـ زمان معاصر: زن و شوهر جوانی (مارش و هارون) قربانیان فقر هستند. شوهر به خاطر جرمی که مرتکب نشده است به زندان می‌افتد. در غیاب او، "مصلحان" اجتماع، زن را شایسته مادری نمی‌شناسند و فرزندش را به پرورشگاه می‌برند. شوهر آزاد می‌شود، اما باز به جرم قتل به زندان می‌رود. این‌بار می‌خواهند اعدامش کنند که زن به تکاپو می‌افتد و در آخرین لحظه نجاتش می‌دهد. قرن شانزدهم: پروتستان جوانی (پالت) همراه نامزد و والدینش وارد پاریس می‌شود. بی‌خبر از اینکه "کاترین دومدیسی" و "شارل نهم" توطئه‌ای را برای قتل پروتستان‌ها طرح کرده‌اند. روز "سن بارتلمی"، زمان موعود، فرا می‌رسد و پروتستان جوان و نامزدش نیز قربانی می‌شوند. بابل دوران باستان: شاهزاده "بلتشصر" (پیچ) حکومت بی‌دغدغه‌ای ندارد. موبدان علیه او به توطئه‌چینی مشغول هستند و وقتی‌که نیروهای "کوروش" پشت دروازه‌ها می‌رسند، خیانتشان را علنی می‌کنند. در این میان، فداکاری‌های یک دختر کوه‌نشین (تالماج) و یک سردار دلیر نیز ثمری نمی‌بخشد. بیت‌المقدس نوزده قرن پیش: سربازان رمی، "عیسی مسیح" را بالای صلیب می‌فرستند. جامعه منتفذ یهودیان با خبردار شدن از جریان فیلمبرداری، با گریفیث اتمام حجت می‌کنند که شواهدی برای داستانش ارائه کند وگرنه... استاد نیز که تعصبی به تاریخ نداشته، بلافاصله جای یهودیان را با سربازان رمی عوض می‌کند).
ـ تعصب با داستان‌هائی که تو در تو یکدیگر را قطع و در عین حال تکمیل می‌کنند، یک حکایت را بازمی‌گوید ـ حکایت فعالیت نیروهای شر برای جلوگیری از رسیدن انسان‌ها به خوشبختی. خود گریفیث چهار داستان فیلم را به چهار جویباری تشبیه کرده است که از بالای کوه سرازیر می‌شوند و بعد در پائین در یکجا به‌هم می‌رسند. ساختن پرتنش دقیقاً در این جهت کارکرد می‌یابد. از جمله، تدوین موازی، تصاویری از تاریخ جهالت‌ بشر را چون آبشار بر پرده سرازیر می‌کند. تعصب برخلاف تولد یک ملت با استقبال تماشاگران روبه‌رو نشد. شاید زیادی در آن "معنا" یافت می‌شد و تماشاگر را گیج می‌کرد. شاید مفاهیم جامعه‌شناسانه آن از زمان خود جلوتر بودند و شاید.. به هر حال فیلم سختی بود. فقط در یک کشور با گرمی پذیرفته شد که اصلاً انتظارش نمی‌رفت؛ یعنی در اتحاد جماهیر شوروی آن روزگار که با دستور مستقیم لنین به مدت ده سال، پرده‌های سینماهای کشور را به انحصار درآورد.