دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
مرگ و فراموشی
۲ شهریور ماه ۱۳۸۶ روز خوبی نبود. آنان که دکتر یحیی امامیرا میشناختند و خانواده او هیچگاه این روز را از یاد نخواهند برد، حتی اگر سالیان درازی از این روز بگذرد، روزی که میتوانست یک روز معمولی باشد، مثل همه روزها، اما یک حادثه، یک لغزش به آن رنگ سیاهی زد.
۲شهریور ماه ۱۳۸۶یحیی امامی بر اثر سانحه رانندگی در جاده کاشان درگذشت و اکنون زندگی او را مرور میکنیم، از زبان دوستانش، اساتید دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و همکارانش در مرکز تحقیقات سیاست علمیکشور.
تالار ابنخلدون دانشکده علوم اجتماعی دو ماه پس از درگذشت یحیی امامی مملو از یاد و خاطره او بود؛ یک بزرگداشت ساده برای پزشکی که طبابت را رها کرد و جامعهشناسی خواند. روز دوشنبه، ۳۰ مهر ماه تالار ابنخلدون پذیرای خانواده و دوستان یحیی امامیبود، در حالی که کنار ورودی تالار میتوانستید مجموعه آثار ترجمه دکتر یحیی امامیرا ببینید، کتابهایی همچون <مهندسی ژنتیک و آینده سرشت انسان> نوشته یورگنهابرماس، <پیدایش کلینیک> نوشته میشل فوکو و <علمِ علم و تاملپذیری> نوشته پیربوردیو.
● آنجا که علم راهی ندارد
سخنران نخست این بزرگداشت دکترغلامرضا جمشیدیها بود. رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سخنرانی کوتاه خود گفت: <آمدن به این مراسم برای من بسیار سخت بود. عادت کرده بودم که برای خوشامدگویی به حاضران به این جلسات بیایم، اما امروز برای گفتن تسلیت به دوستان و خانواده دکتر یحیی امامی به اینجا آمدهام. تابستان که این خبر را شنیدم، بسیار شوکه شدم.
میباید به نیروهایی توکل کنیم که خارج از محدوده جامعهشناسی و علوم هستند، چرا که دیگر نمیتوان با تئوریهای جامعهشناسی برای او کاری کرد. منش دکتر یحیی امامی برای ما بهترین خاطره است. او پزشک بود، اما ترجیح داد که به عنوان دانشجو به این دانشکده بیاید. همین نیز گویای روح آرام و متعادل اوست. میگفت، زمانی فکر میکردم که میتوانم به عنوان یک پزشک به جامعه خدمت بکنم، اما متوجه شدم که به عنوان یک جامعهشناس کارایی بیشتری خواهم داشت. من از بانیان این بزرگداشت، تشکر میکنم.>
● دوزخی به نام فراموشی
اما بیشتر وقت این بزرگداشت، به سخنرانی دکتر ناصر فکوهی گذشت. او موضوع سخنرانی خود را <مرگ و فراموشی> انتخاب کرده بود که بحثی است در حیطه <انسانشناسی و مرگ.> دکتر فکوهی در ابتدای سخنرانی خود توضیح داد که به اصرار دوستان دکتر یحیی امامی، یک موضوع علمیرا دستمایه سخنرانی خویش قرار داده است و گرنه، اعتقاد دارد که این مراسم جای چنین بحثهایی نیست. او همچنین درباره دوستی خود با یحیی امامیگفت: <دوستی من با دکتر امامیبسیار کوتاه بود، اما در همین زمان کوتاه هم تحتتاثیر شخصیت او قرار گرفتم، تحتتاثیر مهربانی، خوشبینی و صمیمیتش. بنابراین از همان دیدار نخست، این دوستی آغاز شد.>
فکوهی در ادامه سخنان خود به موضوع <مرگ و فراموشی> رسید و این چنین بحث خود را آغاز کرد: <صحبت از مرگ همیشه احساس ناخوشایندی را ایجاد میکند، هم برای گوینده و هم برای شنونده. مساله مرگ، بسیار دردناک است، مگر آنکه در چارچوب مناسکی قرار بگیرد و تنها در این صورت است که درد مرگ را کمتر حس میکنیم، مانند هنگامیکه به مسجد میرویم و پای صحبتهای یک روحانی مینشینیم. این چارچوب مناسکی است. به جز این لحظات، هر گاه که از مرگ سخن میگوییم، احساس میکنیم که مرتکب اشتباهی بزرگ شدهایم، چرا که مرگ برای ما به یک تابو تبدیل شدهاست.>
او با مقایسه جوامع باستانی و مدرن در نحوه مواجهه با مرگ گفت:
<در جوامع باستانی مرگ تابو نبود. افراد خیلی راحتتر مرگ را میپذیرفتند، اما مدرنیته کاری کرد که مرگ از زندگی ما بیرون برود و به یک امر حاشیهای تبدیل شود. در جوامع مدرن گورستانها از شهرها بیرون میروند که فوکو این را سمبل اخراج مردگان از شهر میداند.
دنیای مدرن در تعاریف خود نمیتواند جایی برای مرگ پیدا کند و در نتیجه مرگ را از جوامع اخراج میکند. در این جوامع نهتنها مردگان، بلکه بیماران، کهنسالان و دیوانگان هم از شهرها اخراج میشوند. آنها را به مکانهای بسته میفرستند، جایی که با افراد عادی ارتباط برقرار نکنند. تمدن جدید تا همین اواخر روی این مساله اصرار داشت. کسی نمیتوانست افراد غیرمتعارف را در جامعه ببیند و ترجیح داده میشد همه فکر کنند که مرگ هیچوقت از راه نمیرسد.>
فکوهی در ادامه سخنان خود به تعریف مفاهیم <مرگ> و <زندگی> پرداخت و گفت: <انسان تنها موجودی است که میداند میمیرد و میداند، مرگ پایانی است که هیچ کس از آن گریزی ندارد. اما این باعث نمیشود که حرکت نکند و امید نداشته باشد. انسان برای همین در پی معنا برای زندگی است. زندگی بدون معنا مرگ زودرس است. کسی که زندگی برایش معنا ندارد و نمیتواند به زندگی خود جهت بدهد، کسی که نمیتواند امید و زایش داشته باشد، پیش از مرگ فیزیکی به شکل واقعی خواهد مرد. در اینجا رابطهای میان مرگ و فراموشی به وجود میآید. مرگ واقعی در فراموشی است.>
او رابطه میان <مرگ> و <فراموشی> را با توجه به اساطیر یونانی و ادبیات کهن ایران تبیین کرد و اظهار داشت: <در اسطورهشناسی یونانی، کرونوس خدای زمان و نتیجه پیوند آسمان و زمین است. کرونوس سه فرزند دارد: زئوس (خدای آسمانها)، پوزئیدون (خدای دریاها) وهادس (خدای زیرزمین و دوزخ.) هادس به معنای نامرئی شدن و فراموش شدن است.
پس رفتن به زیرزمین به معنای نامرئی شدن و فراموشی است. کسی که به زیر زمین میرود فراموش میشود. یونانیها اصطلاحی دارند به نام <آدم بدون نام> فراموشی یعنی، بینام شدن. در ادبیات فارسی هم چنین مفهومیرا داریم و میگویند کسی زنده است که از آن با نام نیک یاد کنند. با توجه به این سخن، کسی فراموش میشود و میمیرد که هیچکس از او نامی نمیبرد. او تبدیل به یک گمشده میشود.>
فکوهی در ادامه این بحث به رابطه کالبد و روح پرداخت. به گفته او، در فرهنگهای مختلف میان کالبد و روح یک رابطه معکوس وجود دارد؛ کالبد باید فراموش شود، اما روح یا خاطرهنباید فراموش شود. او اظهار داشت: <مجموعهای از سوالات و نظریات در اینجا مطرح میشود مبنی بر اینکه چرا کالبد ناپاک است؟ چرا جسم هنگامی که روح خود را از دست میدهد، ناپاک میشود؟ پاسخ این است که کالبد، عنصر واقعی و حیاتی خود را از دست دادهاست.
در فرهنگهای مختلف سعیمیکنند که کالبد را نابود کنند. ما مسلمانان کالبد را دفن میکنیم، اما دفن کالبد به معنای پرستش آن نیست. وقتی سر خاک کسی میرویم برای ادای احترام به کالبد او نیست، بلکه برای احترام به آن خاطره است. خاک برای ما نشانهای از همان روح است. در برخی از فرهنگها جسد را میسوزانند. سوزاندن جسد و تبدیل آن به خاکستر، سمبولی است از نابودی کالبد بهخاطر بازسازی حافظه.>
فکوهی همچنین با تشبیه مفاهیم <زندگی> و <مرگ> گفت: <جمله معروف رومیان این بود که <از مرگ زندگیزاده میشود> یا <مرگ، ریشه زندگی است.> به گمان من هم موقعیت مرگ کاملا تشبیه به زایش و تولد است. همان طور که کودک را پس از به دنیا آمدن میشورند و لباس نو تنش میکنند، کالبد بیجان را هم میشورند و لباس خوشبو تنش میکنند تا آماده سفر دیگری شود.
در یکی از این سفرها قرار است که یاد و خاطره تولید شود و در سفر دیگر، یادها بازتولید خواهد شد. مرگ زمینه بازتولید یاد و خاطره را فراهم میکند. این مساله هم در حوزه بیولوژیک و هم در حوزه فرهنگ برای ما روشن است. کسی که از خود یادگاری بیولوژیک برجا میگذارد، در واقع مجموعهای از روابط حسی و جهان زیستهشدهای را باقی میگذارد. هر کس که یک بار کسی را ببیند، یک حافظه زیستی برای او ایجاد میشود که آن حافظه مرتب بازتولید خاطره میکند.
این نوعی بازتولید بیولوژیک است، اما بهترین و بالاترین نوع بازتولید بیولوژیک، فرزند است که در زندگی و افکار خویش به طور مرتب والدینش را بازتولید میکند. به نوعی زندگی والدین در فرزندان ادامه پیدا میکند و باعث میشود که فراموشی و مرگ واقعی اتفاق نیفتد. اما انسان علاوه بر این بازتولید بیولوژیک میتواند، بازتولید معنوی و فرهنگی هم داشته باشد. کما اینکه یک نویسنده یا هنرمند چنین میکند. هر بار که کسی کتاب نویسندهای را میخواند این بازتولید اتفاق میافتد.>
دکتر ناصر فکوهی در خاتمه سخنان خود اظهار داشت: <در بسیاری از فرهنگها مرگ را با مفاهیمیهمچون خواب، تاریکی، سیاهی، جنون یا کابوس تعریف میکنند، اما منظور از این مرگ، مرگ کالبد است. در فرهنگهای مختلف تلاش میشود که کالبد را نابود کنند. باید از خود بپرسیم که چرا مانویها معتقد بودند که کالبد زندان روح است و چرا جسم خود را شکنجه میدادند. برای اینکه آنها به شکلی مبالغهآمیز میپنداشتند که روح انسان اسیر یک جسم ناپاک است.
شاید در فرهنگهای دیگر به این شکل با تقابل روح و کالبد مواجه نباشیم، اما تمام جوامع فراموشی را در کنار کالبد و یاد را در کنار زندگی قرار میدهند. زندگی به معنای یاد و نام است. اگر ما دیگرانی را دوست داریم، باید کاری کنیم تا نام آنها باقی بماند و فراموشی بر آنها سایه نیندازد؛ فراموشی، دوزخ واقعی است.>
● واقعیت اندیشه
سخنران دیگر نشست دکتر علی پایا بود، همکار زنده یاد یحیی امامی در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور. پایا در ابتدای سخنان خود به بحثهای همیشگیاش با دکتر امامی اشاره کرد، بحثهایی که پیرامون مسائل جامعهشناسی و فلسفی درگرفت و گاه ساعتها ادامه پیدا میکرد. پایا گفت: <دکتر امامی یک محقق مساله محور بود و پروژه تحقیقاتی داشت، در حالی که بسیاری از حاملان علومانسانی و اجتماعی در ایران فاقد چنین دیدگاهی هستند؛ رویکردهایشان مساله محور نیست و به طور کلی نمیدانند که مساله و برنامه تحقیقاتی چیست.>
او اضافه کرد: <دکتر امامی یک جامعهشناس بود و حساسیتهای جامعهشناسانه داشت؛ اگرچه در کار خود با موانع و محدودیتهای متعددی مواجه بود، مثل محدودیتهای اداری، اجرایی و مالی، اما با این وجود همچنان ایستاده بود و تلاش میکرد. سخن من به معنای آن نیست که تمام کارهای دکتر امامی خالی از اشکال بود؛ مهم این است که او در مسیر درستی حرکت میکرد.>
دکتر پایا با اشاره به سخنرانی دکتر فکوهی گفت: <اگر بخواهیم یاد و خاطره دکتر امامی زنده بماند، باید کاری کنیم که علوم اجتماعی و انسانی ما پوست بیندازد. دکتر امامی همیشه دغدغه این علوم را داشت، در حالی که جایگاه این علوم در کشور ما هنوز روشن نیست. بسیاری از حاملان علوم اجتماعی و انسانی همچنان بر این باور کهنه هستند که این علوم تافتهای جدا بافته از سایر علوم است.>
وی در ادامه سخنان خود گفت: <دکتر امامی از یک رشته علمی دیگر به عرصه جامعهشناسی آمد و با خود این باور را به همراه آورد که میان این رشتههای علمی ارتباط وسیعی وجود دارد. به اعتقاد من علوم اجتماعی ایران برای تحول نیازمند حاملانی است که به علوم دیگر نیز اشراف داشته باشند، کسانی که بتوانند در زمینههای مختلف و متنوع اظهارنظر کنند و مهمتر اینکه ابزار گفتوگو را به کار برند. تنها در صورتی علوم اجتماعی در ایران دچار تحول اساسی میشود که حاملانش عمیقتر از قبل شوند.>
دکتر پایا در انتهای سخنان خود گفت: <آقای دکتر فکوهی به درستی گفتند که کالبدها از میان میرود، اما فیلسوفان و متفکران به خوبی میدانند آنچه اهمیت دارد، کالبد نیست، بلکه چیزی است به نام جهان سه یا جهان اندیشهها؛ یک جهان واقعی و واجد توان علمی. حال اگر اندیشههای دکتر امامی در این جهان جایگاه شایستهای بیابد و با سایر اندیشهها تعامل پیدا کند، میتوانیم مطمئن شویم که تا سالیان سال تاثیرگذار خواهد بود.>
● انضباط و مخاطره
شروین وکیلی، دانشجوی دکترای جامعهشناسی، آخرین کسی بود که در این مراسم از یحیی امامی سخن گفت. سخنرانی وکیلی به نوعی بازخوانی حادثه رانندگیای بود که به درگذشت یحیی امامی منجر شد، حادثهای که ساعت ۱۱ روز ۲۷ مرداد ماه در جاده کاشان رخ داد. عنوان سخنرانی وکیلی <انضباط و مخاطره> بود که بر اساس آرای نوربرت الیاس تنظیم شده بود.
او با اشاره به آمار بالای تصادفات در جادههای ایران گفت: <هر حرکت و فن جدید، انضباط جدیدی را نیز میطلبد. با ورود هر عنصر جدید به یک جامعه و ابداع چرخدندهای، شکل جدیدی از زیستن را باید تجربه کرد. جهان ما نسبت به جهان پدربزرگانمان در صد سال گذشته بسیار پیچیدهتر است، بهگونهای که امروز میتوانیم در طول نیم روز با وسیله سواری از این سوی کشور به سوی دیگر آن برویم، اتفاقی که در گذشته چندین هفته وقت میبرد. این امکانات جدید برای ما هزینههای گزافی نیز داشته است.
آمار تلفات در جادههای ایران بسیار برجسته است و این امر در وهله نخست به خاطر عدم انضباط است. انضباط هم با تنبیه و شماتت یک یا چند نفر حاصل نمیشود، بلکه باید خودمان را با دنیای امروز هماهنگ کنیم.>
● زندگی یحیی امامی
یحیی امامی متولد ۱۳۴۸ در شهرستان بهشهر بود. وی در سال ۱۳۷۴ موفق به اخذ درجه دکترا در رشته روانپزشکی شد، اما به دلیل علاقهای که به جامعهشناسی داشت، در مقطع کارشناسی ارشد این رشته تحصیلات خود را ادامه داد. دکتر یحیی امامی اواخر مردادماه جاری زمانی که برای انجام مطالعات جامعهشناسی در خصوص طرح رصدخانه ملی ایران، همراه با گروه مکانیابی رصدخانه عازم کاشان بود، در یک سانحه رانندگی به شدت مجروح شد و پس از مدتی بستری شدن در بیمارستانهای کاشان و تهران،بعدازظهر جمعه دوم شهریورماه در بیمارستان مهراد تهران درگذشت.
کتابهایی که از او به یادگار مانده، عبارت است از <سی سال تولید جهانی علم ایران>(به همراهی دکتر شاپور اعتماد و مسعود مهرابی)، ترجمه <پیدایش کلینیک، دیرینهشناسی و ادراک پزشکی>(نوشته میشل فوکو)، <علمِ علم و تاملپذیری>(نوشته پیربوردیو) و <نکات اساسی در روان درمانی>(نوشته مایکل لوی. )
امامی همچنین مقالات ارزشمندی را نیز تالیف کرد از جمله <نقطه عطف در نظامآموزش عالی ایران> (به همراه دکتر شاپور اعتماد)، <تکوین حوزه عمومی و گفتوگوی عقلانی: بررسی موردی چند گروه دانشجویی>(با دکتر تقی آزاد ارمکی)، <ساختار معرفت علمی در ایران>(با دکتر شاپور اعتماد) و <جهانی شدن، مهاجرت و فقر در ایران>(با دکتر پویا علاءالدینی.)
[احسان عابدی]
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست