پنجشنبه, ۳۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 20 March, 2025
مجله ویستا
سیمای رضاخان در کلام امام

□□□
امام خمینی چهار سال پیش از مشروطه چشم به جهان گشودند (اول مهر ۱۲۸۱/ ۲۰ جمادیالثانی ۱۳۲۰) در هنگام كودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ هجده سال از عمر مباركشان گذشته بود و در عنفوان جوانی به سر میبردند. امام، این دوران آشفتگی، ناامنی را از نزدیك شاهد و ناظر و در همین ایام با اسلحه و تفنگ و سنگر آشنا شد، چنانكه خود میفرمایند: در برابر خانهایی كه منطقه را ناامن كرده بودند ایستادگی كرده است. ۱
سال ۱۳۳۹ قمری سال مهاجرت امام به اراك (سلطان آباد) جهت ادامه تحصیل همزمان، با فشارهای رضاخان بر حوزه بوده است كه باعث شد حضرت امام در آن سالها تجربیات مهمی كسب كند. در نیمه دوم حكومت رضاخان كه همزمان با كشف حجاب و برداشتن لباس روحانیت بود امام در دوران جوانی به سر میبرد و تجربه بسیار تلخی را گذراند. با توجه به سخنرانیهای حضرت امام میتوان این دوران را دوران تكوین اندیشههای سیاسی ایشان عنوان كرد. در فضای سیاسی حاكم بر جامعه، تجربیات بسیاری اندوختند كه در شكلگیری مؤلفههای اساسی تفكر تاریخی سیاسی و سپس مواضع ایشان در مقابل رژیم پهلوی تأثیر عمیق گذاشته است.
نخستین واكنش امام به دولت رضاخان، سه سال پس از سقوط این دولت یعنی در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ بوده است كه در این زمینه اطلاعیهای انقلابی صادر نمودند و مردم و روحانیون را دعوت به قیام برای خدا و مبارزه با بدعتها و ظلمهای رضاخانی كردند. از جمله مبارزه با فحشا و فساد و اعتراض به از بین بردن مدارس دینی و موقوفات، ترویج كتابهای ضدشیعی كسروی و... ۲
نگاه امام نسبت به شخص رضاخان اینگونه بوده است كه ایشان از ابتدا رضاخان را مزدور انگلیسیها میدانست و معتقد بود كه با ریاكاری مردم را فریفته است و پس از استحكام قدرت به مبارزه با دین و مذهب و حتی مظاهر آن خواهد پرداخت.
«ابتدا با ظاهری مقدس و علاقه به اسلام، علاقه به روضهخوانی حضرت سیدالشهدا، اینطور علاقه را به او نشان دادند و او هم خوب عمل كرد... ابتدا با این سلاح وارد شد در كشور ما، یعنی آوردندش در كشور با قلدری، آنها را كه مراكز قدرت بودند كنار گذاشت و عشایر را و كسانی كه قدرتی در ایران داشتند. آنها را با قلدری و نقشه شكست داد... نقشه دوم این بود كه اسلام را هرچه میتواند از آن قیچی كند... روحانیون را منزوی كردند و از هر جا هم كه یك صدایی از آنها بلند میشد و یك قیامی میكردند آن را خفه میكردند.» ۳
كلاً موضعگیری حضرت امام در مورد حكومت رضاخان ذیل سه محور قابل بررسی است:
۱ـ وابستگی رضاخان به بیگانگان
از جمله در این خصوص میفرمایند:
«از آن روزی كه رضاشاه به امر انگلستان حمله كرد به ایران و كودتا كرد، اولش اشخاص به اطلاع میفهمیدند و بعد هم شروع كرد به اراذلی و اوباشی...» ۴
و یا در جای دیگری میفرمایند:
«در این عصر كه من درك كردم و گمان دارم هیچ یك از آقایان درك نكردهاید، ابتلای رضاخان است كه انگلیسیها آن وقت رضا خان را آوردند و كودتا درست كردند و مسلّط كردند رضاخان پس از كودتا، خود را بسیار مذهبی نشان میداد و در جلسات روضهخوانی شركت میكرد اما پس از رسیدن به قدرت به مبارزه با مذهب پرداخت رضاخان را بر ملّت. مأمور اجرای مقاصد اجانب بود... و خدا میداند چه مصیبتها در زمان آن پدر كشیدیم...» ۵
۲ـ عدم مشروعیت پهلوی به دلیل برقراری نظام كودتایی و سرنیزه
امام كودتای رضاخان را كه به دلیل برخورد با مردم بر اساس قلدری و تكیه بر سرنیزه بنا شده بود نمیپذیرفت و به همین دلیل با حكومت پهلوی به مبارزه پرداخت.
در این باره میفرمایند:
یك مجلسی را درست كرد یك مجلس غیرقانونی، غیرملی، برخلاف قانون اساسی بود. آن مجلس برخلاف قانون اساسی آمد و رضاشاه را نصب كرد به سلطنت و [قاجاریه را] خلع كرد. یعنی مجلس مؤسسان درست كردند آن هم با سرنیزه، سلسله پهلوی را به سلطنت نصب كرد و خلع كرد سلطنت سابق را، این طرز آمدن سلسله پهلوی روی كار و اصل اساس سلطنت پهلوی.» ۶
و در جای دیگر میفرمایند:
«ما شاهد قضیه بودیم كه این موادی كه [قانون اساسی] درست شد و اینها را به این سلطنت منحوسه رساند با سرنیزه بود، با سر نیزه رضاخان بود. نه اینكه مردم مجلسی درست كردند... مردم اختیاری نداشتند، [با] سرنیزه این كارها را درست كردند.» ۷
۳ـ انتقاد سخت از دینستیزی رضاخان
رضاخان برای استحكام حكومت خود پس از كودتا برای فریب مردم خود را بسیار مذهبی و متدین نشان میداد. با شركت در جلسات روضهخوانی آن هم به صورت پابرهنه، تلاش میكرد تا حمایت تودههای مردم را به دست آورد اما پس از رسیدن به قدرت به مبارزه با فرهنگ و مذهب پرداخت كه حضرت امام این حركات ریاكارانه رضاخان را نوعی نفاق سیاسی عنوان كردند و در این باره میفرمایند:
«در محرم روضه داشت، در یك جا بود كه روضهخوانی داشت، و خودش هم حاضر میشد. دستجات از ارتشیها راه میانداخت كه من او را خودم دیدم و دستجات مختلفی از ارتشیها راه میانداخت و آن وقت معروف بود كه خود او در ماه محرم تكیههایی كه در تهران بود، میگفتند كه می رود . بعضیها میگفتند كه پیاده میرود. همه تكیهها را در این شبهای محرم... تا آن وقتی كه قدرتش محكم شد، مأموریتش را شروع كرد و مهم مأموریتش یكی این بود كه روحانیون را بكوبد.» ۸
حضرت امام با مقایسه دوران قاجاریه با رضاخان معتقد بودند كه دوره پهلوی به مراتب از دوره قاجاریه بدتر بوده است. در این دوره فحشا و منكر آزاد بود اما مردم آزادی واقعی نداشتند.
میفرمایند:«... دوره سابق هم دوره قجر بود و آنها هم فاسد بودند اما نه به فساد اینها، اینقدر اینها، این پدر و پسر، ركورد فساد را شكستند.» ۹
ایشان ضمن مقایسه رضاخان با شاهان قجری معتقد بودند كه شاهان قجر در این مملكت جنایت كردهاند ولیكن رضاخان به این مملكت خیانتهای زیادی كرد. ایشان میفرمایند:«... ایران در این مدتی كه خودمان یادمان هست... این است كه از آن اولی كه رضاخان آمد در ایران كودتا كرد تا حالایی كه بحمدالله غلبه حاصل شده در طول این پنجاه سال كه شاید سختترین ایام بود بر ملت ایران، اینها اگر جنایتكارتر از همهٔ سلاطین سابق نبودند، خیانتكارتر بودند. ممكن است كسی بگوید آغامحمد قاجار هم مثل آنها جنایتكار بوده، اما آغامحمد قجر مثل اینها خیانتكار نبود، در تاریخ نیست كه محمدخان قجر برای مملكت منابع مملكت خودش را داده باشد. جنایتكار بود اما خیانتكار نبود...» ۱۰
●اقدامات رضاخان در مبارزه با روحانیت و دین اسلام
از جمله اقدامات رضاخان در مبارزه با روحانیت، اعزام آنان به خدمت سربازی بود و برداشتن عمامهها. كلاً علت مقابله رضاخان با روحانیت به قرار ذیل میباشد:
۱. مقاومت روحانیت در برابر مطامع رضاخان و افكار تجددخواهانه رضاخان.
۲. توصیه و فشار خارجیها و قدرتهای بزرگ آن زمان در برخورد با روحانیت.
حضرت امام در این خصوص میفرمایند:
«... اجانب، قدرتهای بزرگ كه مطالعات زیادی در این كشور دارند ملاحظه كردند كه یكی از گروههایی كه میتواند مردم را بسیج كند در مقابل قدرتهای خارجی، روحانیت است. ابتدا شروع كردند با اینها دست و پنجه نرم كردن، یعنی اینها را كوبیدن. اگر شما مطبوعات آن وقت را و رسانههای گروهی آن وقت را و نویسندگان و گویندگان آن وقت را در نظر بگیرید یا آن مقداری كه از آنها باقی مانده است مطالعه كنید میبینید كه تمام رسانههای گروهی و تمام مطبوعات كشور و رادیو و سینما و تئاتر و تمام اینهایی كه در یك كشوری میتواند كار صحیحی بكند، همه آنها در خدمت اجانب در خدمت این رژیم فاسد، به ضدیت با روحانیت برخاستند...» ۱۱
رضاخان با ترفندهای مختلف به قلع و قمع روحانیت پرداخت و در نتیجه روحانیت در موضع بسیار ضعیفی قرار گرفت. در جنگ جهانی و حضور نیروهای خارجی در كشور روحانیت به قدری ضعیف شده بود كه حتی یك فتوا هم بر ضد حضور نیروهای خارجی در كشور صادر نشد.
۳. امام یكی دیگر از دلایل برخورد رضاخان با روحانیت را مقابله روحانیت با استقرار تجدد میدانست. پایگاه اندیشههای روحانیت ریشه معنوی و سنتی داشته كه جهت حفظ و نگهداری آن مانع غلبه متحدان غربگرا میشد. روحانیت در مقابل افراط و تفریطهایی كه در آن زمان صورت میگرفت به مقابله برمیخاستند از جمله مقابل كشف حجاب.
حضرت امام در اینخصوص میفرمایند:«... اول هدفی كه رضاخان در نظر گرفت كوبیدن روحانیت بود به اسم اینكه میخواهم اصلاح بكنم تمام كارهایشان از اول تا آخر به اسم اصلاح و به اسم ترقی دادن كشور بود...» ۱۲
چنانكه میدانیم اندیش «تجدد» رضاخان با فشار خارجیها بود، حركتی كه سالها قبل در عثمانی آغاز شده بود. لذا امام اعتقاد داشتند از رضاخان كه سواد آنچنانی نداشت بعید بود چنین تفكری داشته باشد. امام معتقد بودند كه این ایده از سوی اجانب به رضاخان تحمیل شد.
«... نمیتوانیم باور كنیم كه این اساس از مغز خشك خود رضاخان بود زیرا كه این یك شالوده متفكرانه بود كه بی دستور مدبرانه دیگران انجام نمیگرفت و اكنون هم پیروی از آن نقشه كمك به خرابی مملكت است...» ۱۳
حضرت امام خود از رهبران اندیشه اصلاحات بودند و با جدا كردن روحانیت از بدنهٔ تجدد به شدت مخالفت میكردند. ایشان معتقد بودند كه جدایی روحانیت از تجدد، ضربه اساسی به جامعه وارد میكند. رضاخان اندیشه «تجددخواهی» را از برخی میراثخواران مشروطه به عاریت گرفت كه پس از تحولات بوجود آمده در تركیه سعی كرد تا الگویی از فعالیتهای كمال آتاتورك را انتخاب و در ایران پیاده كند چنانكه حضرت امام در این خصوص میفرمایند:«... این مرد بیصلاحیت وقتی كه به تركیه رفت، آنجا دید كه آتاتورك یك همچو كارها و همچو غلطهایی كرده است، از همانجا از قراری كه آن وقت میگفتند تلگراف كرده است به عُمال خودش كه مردم را متحدالشكل كنید... بهانه دوم او به تقلید از آتاتورك قضیه «كشف حجاب» بود با آن فضاحت. خدا میداند كه به این ملت چه گذشت.» ۱۴
امام قبلاً نیز در كتاب كشفالاسرار كه در ایام جوانی نگاشتهاند نسبت به سیاستهای رضاخان و استعمارگران مطالبی نوشتند. ایشان میفرمایند:
«مردم را با تبلیغات و كاریكاتورهای روزنامهها و از طرفی با فشار سخت به روحانیین و خفه كردن آنها در تمام كشور و از طرفی با شایع كردن اسباب عشرت و ساز و نواز و سرگرم كردن مردم به كشف حجاب و كلاه لگنی و مجالس سینما و تأتر و بال و آن چیزها كه میدانید و گول زدن آنها را به اینكه این گونه بازیها تمدن و تعالی كشور است و دینداران مانع از آن هستند. پس آنها [مانع] ترقیات كشور و اساس زندگی هستند. با این حیلهها و صدها مانند مانند آن، آن توده را از روحانی دلسرد... كردند و علاقه به دین دنبال آن از بین رفت. كارمندان دولت هم كه عضو مؤثر كشورند، یك دستهٔ كمی از آنها كه تا اندازهای ملتفت قضایا بودند و به واسطهٔ گرفتن پُستهای حساس، دست پیمان به اجانب داده، بر علیه مصالح كشور قیام و اقدام كردند و یك دستهٔ زیاد گول آنها را خورده و با سادهلوحی ترقیات كشور را به این بازیچهها پنداشتند و هرچه اسم تجدد روی آن آمد، بدون سنجش پذیرفتند و از كلمهٔ ارتجاع به طوری آنان را ترسانیدند كه هر قدر مفاسد یك موضوعی را دیدند، برای آنكه به آنها نگویند كهنهپرست یا فناتیك، چشم از مصالح كشور پوشیدند و ننگ خیالی و این كلمهٔ موهوم را به خود نخریدند.» ۱۵
امام بارها در سخنرانیها و خاطرات خود برخوردهای توهینآمیز عاملین رضاخان با روحانیت را با شیوههای مختلف به تفصیل بیان نمودند. ۱۶ به اعتقاد ایشان تبلیغات رضاخان طوری بود كه بر ملت نیز تأثیرگذار بود (البته نه همه مردم) و در تحلیلهای افراد فریبخورده ریشه عقبماندگی ایران از آمدن و نفوذ اسلام به ایران دانسته میشد و روحانیت به عنوان ابزار نشر اسلام مورد تحقیر عدهای متجددنما از هر نوع قشری قرار میگرفت. شعرای عصر پهلوی سرودههای بسیاری را در قالب شعر، طنز، داستان و لطیفه... در این خصوص سروده یا نگاشتهاند كه اگر جمعآوری گردد كتاب پرحجمی خواهد شد.
حضرت امام میفرمایند:
«[رضاخان] روحانیون را آنطور كوبید. تبلیغات راه انداختند، شعرا بر ضد روحانیون، دستگاه تجهیز شدند بر ضد روحانیون، به طوری كه قشرهای ناآگاه هم برگشتند از روحانی.» ۱۷یكی از اساسیترین اقدامات رضاخان در ممنوعیت برگزاری مجالس روضهخوانی بوده است كه حضرت امام بارها آن را نكوهش كرده است. ایشان در این خصوص میفرماید:
«یك رشته هم جلوگیری از منابر و جلوگیری از روضهخوانی و خطابه، به هر عنوان در تمام ایران [بوده] شاید گاهی اتفاق میافتاد كه عاشورا یك مجلس نداشت. بعضی از اشخاصی كه یك قدری مثلاً جرأت داشتند نصف شب، آخر شب، سحر، مجلس داشتند كه اول اذان مثلاً تمام بشود.» ۱۸
در كنار تعطیلی مجالس روضهخوانی، تعطیلی مدارس دینی و تبدیل شدن آن به كاروانسرا و انبار از دیگر اقدامات رضاخان بوده است.
«تبلیغات روحانی در آن بیست سال كه ممكن بود انجام بگیرد، مجالس تبلیغ آنها، حكم تریاك قاچاق یا بدتر از آن پیدا كرده بود. مدارس علمی را كه سرچشمه این منظور بود در تمام كشور از آنها گرفته یا بستند و یا مركز فحشای مشتی جوان تازهرس قرار دادند، مدرسهٔ مروی را كه از آن هزاران عالم روحانی بیرون آمده بود، جایگاه مشتی ارامنه كردند، مدرسهٔ سپهسالار را به مشتی جوانها كه با نام مدرسه، موقوفات آن برای پشت میز نشستن تربیت میشد واگذار كردند و امروز یعنی پس از رضاخان هم به همان حال باقی است. گویندگانی به نام وعظ و خطابه، از پیش خود انتخاب نمودند كه بعضی از آنها به جای دعوت به دین، دعوت به مقاصد رضاخان كه مقاصد اجانب بود میكردند.» ۱۹
از دیگر اقدامات اقدامات رضاخان در تخریب چهره دینی و روحانیون، آزادی عمل دادن به كمونیستها بود. دین در مرام كمونیستها افیون تودهها محسوب میشود و روحانیون از هر جهت عامل تخدیر و عنوان «گروه ارتجاع» معرفی میشوند و روحانیون را مانع انقلاب تودهها معرفی میكردند. امام در مقابل این گروه و سیاستهای تبلیغی آنها میفرمایند:
یكی از اقدامات پهلوی اول (رضاشاه) كشف حجاب و متحدالشكل كردن لباسهای عموم مردم بود.
«[كمونیست معتقد بودند] روحانیت با وعدهٔ بهشت و با وعدهٔ این طور چیزها مردم را آرام میكنند لالایی میگویند برای مردم، مردم را بیهوش میكنند و قدرتمندها مردم را میچابند، در صورتی كه اگر هر منصفی به تاریخ مراجعه كند، میبیند كه انبیاء بودند كه تودهها را بیدار میكردند بر ضد دولتها.» ۲۰
از دیگر اقدامات رضاخان، بدنام كردن روحانیت بود با برچسب «انگلیسی» بودن كه در میان مردم ننگی محسوب میشد. رضاخان سعی كرد روحانیت را ساخته و پرداخته انگلیسیها معرفی كند لذا ذهنیت مردم (عامی) نسبت به روحانیت كاملاً عوض شد. در این خصوص امام میفرمایند:
«... اینها میگفتند: «اینها عمّال انگلیسیها هستند» این را من خودم با گوشم، در یك اتومبیلی كه در تهران یك وقت نشسته بودم، دیدم كه یكی به آن یكی میگوید. ما سه نفر بودیم كه معمّم بودیم. گفت من مدتهاست این، این هیكلها را ندیدهام. اینها را انگلیسیها درست كردند در نجف و قم برای اینكه ملت ما را چه بكنند.» ۲۱
●كشف حجاب و عكسالعمل امام
یكی از اقدامات پهلوی اول (رضاشاه) كشف حجاب و متحدالشكل كردن لباسهای عموم مردم بود. نخستین موردی كه حضرت امام روی آن حساسیت نشان دادند تقلید رضاخان از آتاتورك بود كه كوشید لباسهای سنتی و محلی را برچیند و با فرض بر اینكه لباسهای سنتی مانع تجدد است و باید از بین برود، طرح متحدالشكل كردن لباسها را داد و به زور سعی در انجام این طرح داشت. كشف حجاب در ذهنیت تاریخی امام بسیار منفی است و آن را به عنوان یك اقدام ضددینی مورد سرزنش قرار داده و ظلمی نابخشودنی به جامعه دانستهاند:
«در طول این مدت هم گرفتاریهای همهٔ جانب ملت ما را چه مردها و چه زنها همه میدانید. شاید بسیاریش را یادتان نباشد كه من یادم است كه اینها در زمان رضاخان به اسم اتحاد شكل، به اسم كشف حجاب، چه كارها كردهاند، چه پردهها دریدند از این مملكت، چه زورگوییها كردند و چه بچهها سقط شد در اثر حملههایی كه اینها میكردند به زنها كه چادر را از سرشان بكشند.» ۲۲
ترویج «اصلاحگری دینی» از دیگر سیاستهای رضاخان و پسرش محمدرضا بود كه از سوی تعدادی از غربزدگان و آخوندهای روشنفكرمأب تبلیغ و ترویج میشد. حضرت امام در كشفالاسرار میفرمایند:
«در این میان چند تن آخوند... كه از علم و تقوا دست كم تقوا عاری بودند به نام روحانیت ترویج كردند و با نام اصلاحات، برخلاف دین، آنها را به نوشتن و گفتن وادار كردند و كتابهای آنها را با اجازه اداره مطبوعات با خرج خود یا كسانی كه گول خوردهاند به طبع میرساندند و اگر كتابی بر ضد آن نوشته میشد طبع آن را اجازه نمیدادند چنانكه كتاب «اسلام و رجعت» كه نوشته شد، یكی از روحانیون قم كتاب «ایمان و رجعت» را نوشت و دروغپردازی و خیانتكاری شریعت سنگلجی،۲۳ را آفتابی كرد و نگذاشتند چاپ بشود.» ۲۴
حضرت امام بارها در كتاب كشفالاسرار در مقابل سیاستهای به اصطلاح «اصلاح دینی» حساسیتهای تندی نشان دادند. از دیگر سیاستهای دوران رضاخان گسترش «ملیگرایی و باستانگرایی» بوده است كه یكی از اهداف این سیاست ضربه زدن به دین مبین اسلام بود. حضرت امام در مقابل این سیاست میفرمایند:
«یك مجلسی درست كردند در همان زمان آن شخص، شاید حالا اواخر زمان كه در آن مجلس، نمایش غلبهٔ اسلام بر ایران بود، كه لشكر عرب آمد و غلبه كرد و... ایران را گرفت؛ آن وقت عربستان هم جزو اینجا بود، آنجا دستمالها را درآوردند و به گریه، گریه [برای] اینكه اسلام آمد و ایران را اسلامیش كرد، گریه كردند در یك مجلس عمومی... برای این بود كه مردم را از اسلام همچو بترسانند كه اسلام آمد و اوضاع كلی را به هم زد.» ۲۵
و در جای دیگر میفرمایند:
«اساس این بود كه اسلام را از بین ببرد. تاریخ اسلام را به اسم اینكه ما خودمان یك كذایی هستیم، تاریخ اسلام را میخواست از بین ببرد. موفق نشد. همه چیز را اینها میخواستند از بین ببرند. اسلام را ضعیفش كنند و مردم را از آنهایی كه كار برای اسلام میكردند، یا كارشناس اسلام بودند جدا كنند، به اسم اینكه اینها مرتجع هستند.» ۲۶
رضاخان، پشتوانهٔ مردمی را كلاً از دست داد و در دوران بحران نه تنها كسی از او حمایتی نكرد بلكه مردم از رفتن او شادیها كردند.
به دلیل سیاستهای ضددینی و ضدروحانیت رضاخان بود كه علما را به مخالفت با خود واداشت. و در قیامهای مختلف از جمله قیام تبریز، قیام اصفهان، قیام خراسان رهبری را بر عهده داشتند كه حضرت امام نیز همواره در اینخصوص اشاراتی داشتند. امام همچنانكه در قیام مشروطه بر تأثیر شیخ فضلالله نوری تأكید میكرد، در دورهٔ رضاخان نیز از اهمیت و تأثیر سیدحسن مدرس سخن میگفت چنانكه بارها در فرمایشات ایشان جملات فراوانی در تكریم مدرس نقل شده است. در جایی میفرمایند:
«رضا شاه از مدرس میترسید، آن قدری كه از مدرس میترسید از دزدهای سرگردنه نمیترسید، از تفنگدارها نمیترسید، از مدرس میترسید كه مدرس مانع بود از اینكه یك كارهای زشتی را انجام دهد.» ۲۷
علاقه امام به مدرس چنان بود كه در چاپ اولین اسكناس جمهوری اسلامی، طی حكمی در ۷ آذرماه ۱۳۶۴ دستور فرمودند:
«سزاوار است كه اولین اسكناس كه در ایران به طبع میرسد عكس اولین مرد مجاهد در رژیم منحوس پهلوی [روی آن] چاپ شود.» ۲۸
با این سیاستهای غلط كه رضاخان در مبارزه با مظاهر دینی و پیش گرفتن روشهای استبدادی و از بین بردن قدرت ملت داشت، پشتوانهٔ مردمی را كلاً از دست داد و در دوران بحران نه تنها كسی از او حمایتی نكرد بلكه مردم از رفتن او شادیها كردند.
جهانگیر قاسمی
پینوشتها:
۱. صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، ج ۱۰، ص ۴۳۰ و ج ۱۱، ص ۱۲.
۲. جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۳ ـ ۲۱ و همان، ص ۲۹۸ ـ ۲۹۳.
۳. همان، ج ۵، ص ۲۰۸.
۴. همان، ج ۳، ص ۳۸۴.
۵. همان، ج ۳، ص ۴۰۹، جهت اطلاع بیشتر در اینخصوص رجوع كنید به صحیفه امام، ج ۴، ص ۴۸۲، ج ۳، ص ۲۹۸، ج ۳، ص ۳۳۲، ج ۱۵، ص ۲۰۸.
۶. صحیفه امام، ج ۵، ص ۶۳.
۷. همان، ج ۳، ص ۴۱۸ ـ ۴۱۷، برای آگاهی بیشتر رجوع شود همان، ج ۴، ص ۱۳۹، ج ۵، ص ۷.
۸. همان، ج ۱۱، ص ۳۹۵.
۹. همان، ج ۱۰، ص ۱۸۷.
۱۰. همان، ج ۷، ص ۳۹۰.
۱۱. همان، ج ۱۶، ص ۱۷۷.
۱۲. همان، جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به همان منبع، ج ۱۲، ص ۳۲۶ ـ ۳۲۹.
۱۳. كشفالاسرار، ص ۱۸۹.
۱۴. صحیفه امام، ج ۳، ص ۲۹۹.
۱۵. كشفالاسرار، ص ۳۳۰ ـ ۳۳۱.
۱۶. جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۱۲۰و ج ۹، ص ۵۰۹ و ج ۴، ص ۲۲ و ج ۵، ص ۳۸ و ج ۷، ص ۳۳ و ج ۹، ص ۳۹۵.
۱۷. صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۳۹۵.
۱۸. صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۰۰.
۱۹. كشفالاسرار، ص ۳۳۲.
۲۰. صحیفه امام، ج ۷، ص ۴۴.
۲۱. همان، ج ۱۲، ص ۴۶۷، برای اطلاع بیشتر رجوع شود به ج۷، ص ۴۴.
۲۲. صحیفه امام، ج۱۰، ص ۴۹۰ ـ ۴۸۹، جهت اطلاع بیشتر رجوع شود همان منبع، ج ۳، ص ۲۹۹.
۲۳. از آخوندهای روشنفكرمأب و البته و مبلغ اصلاحات دینی (۱۲۶۹ ـ ۱۳۲۲).
۲۴. كشفالاسرار، ص ۳۳۳.
۲۵. صحیفه امام، ج ۹، ص ۳۹۵.
۲۶. همان، ج ۱۲، ص ۲۴.
۲۷. همان.
۲۸. همان، ج ۱۹، ص ۴۳۱.
پینوشتها:
۱. صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، ج ۱۰، ص ۴۳۰ و ج ۱۱، ص ۱۲.
۲. جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۳ ـ ۲۱ و همان، ص ۲۹۸ ـ ۲۹۳.
۳. همان، ج ۵، ص ۲۰۸.
۴. همان، ج ۳، ص ۳۸۴.
۵. همان، ج ۳، ص ۴۰۹، جهت اطلاع بیشتر در اینخصوص رجوع كنید به صحیفه امام، ج ۴، ص ۴۸۲، ج ۳، ص ۲۹۸، ج ۳، ص ۳۳۲، ج ۱۵، ص ۲۰۸.
۶. صحیفه امام، ج ۵، ص ۶۳.
۷. همان، ج ۳، ص ۴۱۸ ـ ۴۱۷، برای آگاهی بیشتر رجوع شود همان، ج ۴، ص ۱۳۹، ج ۵، ص ۷.
۸. همان، ج ۱۱، ص ۳۹۵.
۹. همان، ج ۱۰، ص ۱۸۷.
۱۰. همان، ج ۷، ص ۳۹۰.
۱۱. همان، ج ۱۶، ص ۱۷۷.
۱۲. همان، جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به همان منبع، ج ۱۲، ص ۳۲۶ ـ ۳۲۹.
۱۳. كشفالاسرار، ص ۱۸۹.
۱۴. صحیفه امام، ج ۳، ص ۲۹۹.
۱۵. كشفالاسرار، ص ۳۳۰ ـ ۳۳۱.
۱۶. جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۱۲۰و ج ۹، ص ۵۰۹ و ج ۴، ص ۲۲ و ج ۵، ص ۳۸ و ج ۷، ص ۳۳ و ج ۹، ص ۳۹۵.
۱۷. صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۳۹۵.
۱۸. صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۰۰.
۱۹. كشفالاسرار، ص ۳۳۲.
۲۰. صحیفه امام، ج ۷، ص ۴۴.
۲۱. همان، ج ۱۲، ص ۴۶۷، برای اطلاع بیشتر رجوع شود به ج۷، ص ۴۴.
۲۲. صحیفه امام، ج۱۰، ص ۴۹۰ ـ ۴۸۹، جهت اطلاع بیشتر رجوع شود همان منبع، ج ۳، ص ۲۹۹.
۲۳. از آخوندهای روشنفكرمأب و البته و مبلغ اصلاحات دینی (۱۲۶۹ ـ ۱۳۲۲).
۲۴. كشفالاسرار، ص ۳۳۳.
۲۵. صحیفه امام، ج ۹، ص ۳۹۵.
۲۶. همان، ج ۱۲، ص ۲۴.
۲۷. همان.
۲۸. همان، ج ۱۹، ص ۴۳۱.
منبع : مجله حضور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست