پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
پرسه در اطراف خود

« نیمه تو را... » با مقدمه یی از جمال بیگ آغاز می شود که در آن به بحث شعر فراگفتار و ظرفیت های آن در کتاب صفایی نائینی اشاره شده است. در واقع می بایست این مجموعه را در ادامه و راستای جریان شعر فراگفتار قرار داد. در شعرهای خانم صفایی با ذهنیتی زنانه روبه رو می شویم که دارای دو بخش است؛ ذهنیت زنانه احساسی یا رمانتیک که با پیرامون خود با نگاه حسی برخورد دارد و از دریچه ظریف عاطفه از نوع زنانه اش واژه ها را به قلم می کشاند. و دیگری ذهنیت زنانه اندیشه محور که تفکر را چون عینکی به چشم دنبال خود دارد و به مسائل اطرافش با دید دقت و تامل می نگرد. اما در هر دو گونه ذهنیت آن چیزی که مشترک است و به نوعی از همان طرح روی جلد کتاب نیز به رخ کشیده شده، نگاه اسطوره یی یا ازلی
- ابدی به مرد و زن - آدم و حوا - در اکثر شعرهای مجموعه است. نگاهی که به دلیل آنکه در فضای ادبی امروز کلیشه وار محسوب می شود شاید موجب شده تا کلیت شعرهای خانم صفایی را به لحاظ محتوا و مضمون از جریان جدی شعر دور نگه داشته است.
اما ظرافت ها و کشف های شاعرانه یی که صفایی در سطرهای پراکنده آثارش تجربه کرده نشان دهنده آن است که وجود جوهره در او خودنمایی می کند؛ کشف هایی که گاه در خوداندیشی شاعر رخ داده و گاه در نگرشی که او به پیرامون خود داشته است. آنگاه که با کشف های در خوداندیشی شاعر روبه رو می شویم با شاعرانگی بیشتری مواجه هستیم. برای مثال؛
پاییز، در چند قدمی همین آتش / آبستن می شود یا جاده، پاهایم را نمی رفت / این تردید کفش های من بود / که در التماس پیچ های کم حوصله / مرا ناتمام راه می رفت
در این گونه سطرها خواننده شاهد تجربه های درونی شاعری است که پیدایش خود در زبان در حال شاعرانگی است و جریان شعر را از خود عبور می دهد. هرچند وقتی با کلمه یی چون زن مواجه می شویم با کلیتی چندسویه روبه رو هستیم که کمی ما را به گنگی می کشاند. با این وجود شعریت این گونه سطرها یا بهتر بگویم استعداد شعری این سطور مخاطب را به خود متوجه می کند. اما آنگاه که صفایی نائینی می خواهد از داده های بیرونی یا مفاهیم کلی اسطوره یی که غالباً نیز کلیشه وار شده اند در جهت تولد شعر در خود استفاده کند، نمی تواند ظرافت های شعری خود را برجسته کند و ناخواسته در چاله شعار می افتد. برای نمونه می توان به سطور ذیل نگاه کرد؛
این وسوسه نگاه سیب بود / که دست های حوا را / در بازی لذت چند دندان / آدم کرد یا همسایه ام / زوزه ولگرد سگی است / که ظلمت را پرسه می زند
در مجموع باید گفت اگرچه وجود و بروز استعدادهای بکر شعری ربطی به زمان و مکان ندارد اما همین که با تمام نقصان های موجود در شهرستان ها در زمینه ادبیات کسانی مانند خانم صفایی نائینی فعالیت جدی در عرصه شعر دارند و با انتشار آثاری چون « نیمه تو را پرسه می زنم» سعی در دست داشتن در جریان شعر امروز دارند، خود حائز اهمیت و تشویق است.
علیرضا فراهانی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست