چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
به پایان آمد این میلاد حکایت همچنان باقیست
سرانجام و پس از نزدیک به ۱۱ سال انتظار، برج میلاد به عنوان نماد توانمندی تلاشگران ایرانی و نشانه با شکوه شهری پویا و مدرن، افتتاح شد تا نتیجه سالها کوشش و هزینه در گوشهای از پایتخت قد علم کند و به رخ کشیده شود.
اما آنچه در هیاهوی افتتاح آزمایشی و تبلیغات ریز و درشت رسانهای مغفول ماند و در پرده عظمت یک کار جمعی و ارزشمند گرفتار شد، همان چند کلمه ابتدایی این متن است؛ «...پس از نزدیک به ۱۱ سال انتظار...» یعنی مفهوم مهمی به نام «زمان» در پروژههای عمرانی.
بیایید این نکته را بپذیریم که صبر ما ـ مردمـ بسیار زیاد است! اگرچه در ابتدای یک کار یا یک پروژه، همانند جوانی خام، کاسه صبرمان سریع لبریز میشود و به کنایه زدن میافتیم، اما به محضی که به وضعیت حاکم عادت کنیم و شرایط موجود را بپذیریم، پاک یادمان میرود که «زمان» یا همان طلای زودگذر است که به سرعت از میرود. نه پیگیری میکنیم و نه حتی سؤالی. نتیجه این میشود که پروژههای نیمهکاره بسیاری در گوشه گوشه شهر یا کشور به چشم میآید و ما؛ بیخیال!
اطراف ذهنتان را جستوجو کنید تا کلی پروژه ناتمام را به خاطر آورید. اصلاً بسیاری از این ناتمام ماندهها به فرهنگ کنایه و لطیفهمان هم راه یافتهاند؛ ببینید در جمعهای خودمانی، آزادراه تهرانـ شمال چه حرف با مزهای محسوب میشود یا ماجرای اتمام کار مصلای بزرگ تهران یا تا مدتی قبل، همین سینمای بزرگ آزادی و فلان خط مترو. گاهی آنقدر دور به نظر میرسند که باید ـ به شوخی ـ به نوادگان وصیت کرد تا اگر روزگاری شاهدش بودند، یادی از آرزومندان هم بکنند!
ولی آنچه نباید به تن داد و مدیریت فعلی تهران هم خوشبختانه پایبندش نمانده، همین ضربالمثل کاهلانه و چند وجهی است که: «دیر و زود دارد اما...» فراهم آوردن امکانات لازم برای هر کار، پیگیریهای دلسوزانه و مدبرانه، همراه تاکید بر افت نکردن کیفیت انجام پروژه، منجر به خریدن طلای گرانقیمتی به نام «زمان» میشود. حکایتی که در اصول مدیریت امروزه، حرف اول را میزند. از دست دادن وقت و گرفتار آمدن در روزمرگیها و مشکلات ریز و درشت، آفت بزرگ پروژههای بزرگ است.
حالا اگر کلاهتان را قاضی کنید، متوجه میشوید که علت نصب زمانسنج کنار هر کار نیمه تمام، یادآوری و تذکر هر روزه همین طلای ناب است به مسئولان پروژه و البته به من و شما که بیتفاوت نباشیم. حتی اگر پروژهای به تأخیر بیفتد و شمارهها معکوس شود و کنایهها در پی داشته باشد، باز هم ارزشش را دارد.
چرا که فکر میکنم اگر زمانسنج کنار پروژه سینما آزادی یا همین برج میلاد نبود، همینک «سخن اولی» میخواندید درباره لزوم داشتن سینمایی شایسته تهران و یادآوری نمادسازی در پایتخت و آرزوی دستنیافتنی پایان این پروژهها!
اگر اشتباه نکنم، دیگر پروژه نیمبندی از گذشتهها در تهران باقی نمانده. پایان کار تونل رسالت، سینما آزادی و برج میلاد میراثدار مدیریت زمان است. هرکدام از این پروژههای مشهور، سالها خاک خوردهاند و به امروز رسیدهاند. کاش دیگر پروژهای در تهران نماند که با چنین مقدمهای آغاز شود که: «سرانجام و پس از سالها...»
تکمله: ما آدمهای عجیبی هستیم؛ در ابتدای یک پروژه، به غایت کمصبر و در غایت کارها، به شدت صبور. اما این افتتاح، باعث نمیشود که هشدار ندهیم به مسئولان شهرداری درباره پیادهرو خیابان انقلاب، آغاز بارندگیها و سختی رهگذران.
محمد,اشعری
منبع : سایت خبری تهرونی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست