پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

خسارت های فرهنگی عراق، رنجی به وسعت تاریخ


خسارت های فرهنگی عراق، رنجی به وسعت تاریخ
«المتنبی» یک مرکز بزرگ نشر و چاپ در بغداد که عراقی ها آن را به عنوان مرکز فرهنگی و پاتوق نویسندگان و ادبا می شناسند، خیابانی است که به راحتی نمی توانید در آن قدم بزنید. از سال ۲۰۰۳ هنگام اشغال عراق توسط آمریکا و متحدانش، این کانون فکر و اندیشه سه بار با اقدامات تروریستی فرو ریخت و آخرین بار در خرداد ماه امسال چنان انفجاری در آن رخ داد که اهالی چاپ و نشر از آن به عنوان «مصیبت المصائب» و یا «فاجعه الفواجع» یاد می کنند. در آن انفجار کتابهای بی شماری به همراه ماشین آلات و دستگاههای چاپ منهدم شد و یا آسیب جدی دید. ساختمان ها و بناها هم به شدت آسیب دیدند و بسیاری از آنها فرو ریختند، همان ساختمانهایی که در زمان صدام ، مخفیانه کتب ممنوعه علیه این دیکتاتور را چاپ می کردند. حاج «محمد الخشالی» ازقدیمی ترین دست اندرکاران چاپ و نشر این خیابان و از جمله کسانی است که تقلا و تلاش سختی در راه بازسازی آن می کند. او چهار پسر و یک نوه پسری اش را در انفجار اخیر از دست داده است.
الخشالی ۷۶ ساله که دستار عربی اش را همیشه بر سر دارد، هر روز یک سر به مسئولان بازسازی و متولیان امر می زند و پیگیر روند کارهاست و اگر چه همواره لبخند و تبسمی بر چهره اش نمایان است، اما هیچگاه لبخندها و تبسم های خشک او حاکی از رضایت نیست و غم درونش را نمی تواند پنهان کند. از انگیزه اش برای این همه دوندگی می پرسم. او علت را جلوگیری از توقف جریان دانش و تولید فکر، اندیشه و آگاهی می داند و می گوید: اهالی این محله خسارات زیادی دیده اند، خسارات جانی و مالی، ولی متأسفانه کسی به اینجا توجهی ندارد. شاید باورتان نشود که انهدام یک قهوه خانه در این خیابان بیشترین حسرت را بر دل بیشتر فعالان نشر و چاپ در این خیابان، بویژه حاج محمد گذاشت: «قهوه خانه شاهبندر». به گزارش ایرنا،این قهوه خانه تا قبل از سال ۱۹۶۳ میلادی، محل تجمع برای صرف چای و سرگرمی هایی مانند بازی دومینو بود، از این سال که حاج محمد آن را از مالکان قبلی تحویل گرفت، به پاتوق ادبا و نویسندگان و حتی سیاستمداران و اهالی سینما و تئاتر تبدیل شد. الخشالی با حسرت از آن زمان یاد می کند که شاعران معروفی مانند الرصافی، صدقی زهاوی و جواهری در این قهوه خانه جمع می شدند و به تبادل نظر می پرداختند.
این قهوه خانه در خاطره اش حوادث مهم سیاسی عراق را از دهه های ۱۹۵۰ به این سو از جمله به قدرت رسیدن گروههای قوم گرا، کمونیست ها و سپس بعثی ها را حفظ کرده، اگر چه حالا غیر از تلی از خاک، چیزی از آن تابلوهای نفیس و اشیا فرهنگی و تاریخی ارزشمندی که در آن بود، باقی نمانده است. المتنبی تا پیش از انفجارها، محل استقرار ۴۰۰ مؤسسه نشر و چاپ بود که معروفترین آنها الاصلیه، النهضه، الرباء القانونیه و ابن العربی است. الخشالی از روند کارها پس از گذشت هفت ماه از انفجار اخیر، اصلاً راضی نیست و می گوید : «امیدوار بودیم که برای این حادثه وحشتناک که ۵۰ کشته برجا گذاشت و حداقل ۱۸ مفقود الجسد داشته، یک کمیته تحقیق تشکیل دهند و عاملان جنایت را شناسایی و مجازات کنند». کار بازسازی هم شروع شده است.
کارگران درحال ترمیم نمای تخریب شده ساختمانها در این خیابان هستند و ماشین آلات شهرداری هم در وسط این خیابان پر گل و لای سرگرم کنده کاری هستند و عده ای نیز درحال پایین آوردن تابلوهای آسیب دیده و تعویض آن هستند . با اینحال زندگی در این خیابان همچنان ادامه دارد و در گوشه پیاده روها می توانید هر کتابی را به زبان عربی و سایر زبانها بیابید. حالا دیگر دیکتاتور نیست و ممیزی وجود ندارد و همین باعث شده تا نشاط در این بازار مصیبت زده مشهود باشد به طوری که حاج محمد هم معتقد است: بازار کتاب عراق هنوز رونق دارد و مردم کتاب می خوانند و به این خیابان رفت و آمد می کنند. اکنون المتنبی، خیابانی که عراقی ها آن را با شانزلیزه پاریس مقایسه می کردند، بیشتر شبیه خرابه های برلین پس از هیتلر است.
انفجارها در این خیابان درحالی عرضه نشر و تولید فکر و اندیشه را در عراق عزادار کرد که اهالی فرهنگ، ادب و انتشاراتی ها هنوز کمر از زیر تیغ دیکتاتور راست نکرده بودند. این انفجارها به حدی بی رحمانه و وحشیانه توصیف می شود که در عراق آن را با حمله هلاکو خان مغول نیز مقایسه نمی کنند. المتنبی برای اهالی فرهنگ و ادب و هنر عراق، تنها نام یک خیابان یا شاعر شهیری به همین نام نیست، بلکه نمادی از اثرات ویرانگر جنگ، اشغال و حضور تروریسم در این کشور است. مقام های فرهنگی عراق نیز اعتقاد دارند که حوزه و عرصه فرهنگ در عراق با جنگ ، اشغال و حضور تروریسم نابود شده است. این تعبیری است که خیلی از فرهیختگان عراقی به آن اعتقاد دارند و مقام های دولتی نیز با عبارت «با پول نمی توان خسارات بخش فرهنگ عراق را جبران کرد» آن را تأیید می کنند.
«حاکم الشمری» مدیر ارتباط رسانه ای وزارت فرهنگ عراق در پاسخ به این سؤالم که «برآورد خسارات وارده و تخمین اعتبار مورد نیاز برای جبران آن در حوزه فرهنگ، چه میزان است ؟ »، می گوید: نه می توان برآورد کرد و نه می توان تخمین زد. او با کمی مکث و تأمل می پرسد: شما فکر می کنید آرشیو فیلم و یا آثار فرهنگی و هنری مانند نسخ خطی، اشیا و یا تابلوهای نقاشی نابود شده را با چه اعتباری می توان جبران کرد ؟ آیا اصلاً می توان دوباره آنها را برگرداند ؟ بر اساس آخرین ارزیابی ها، کلیه موسسات و نهادهای فرهنگی، ساختمان وزارت فرهنگ، موزه ها، سالن های سینماها، تئاتر، مرکز نسخ خطی و خانه های فرهنگ در بغداد و سراسر عراق یا بطور کلی نابود شده و یا آسیب های زیادی دیده اند و اینها علاوه بر هزاران اندیشمند و فرهیخته ای است که یا کشته شده و یا ترک وطن کرده اند. المتنبی با همه ویرانی و خرابی اش هنوز منطقه جذابی است، به طوری که دلت می خواهد وقت بیشتری را در این منطقه سپری کنی درست مانند خیابان انقلاب روبروی دانشگاه تهران. اینک مقام های فرهنگی در عراق سرگرم تدارک جشنواره شعری هستند با عنوان «المتنبی»، شاعر پرآوازه عرب متعلق به سال ۳۰۳هجری قمری که در بغداد می گویند مولانا علاقه خاصی به وی داشته و از او تأثیر زیادی گرفته بود. خیابان المتنبی را که نام همین شاعر شهیر بر آن گذاشته شده، از حالا باید یک نماد دید، شما از فجایع رفته بر این خیابان چه تعبیری می توانید داشته باشید ؟ خیابانی که مشت آهنین و تیغ سانسور دیکتاتور، زخم اشغال و دشمنی جهنمی تروریسم با تفکر و اندیشه را تجربه کرده است.
منبع : روزنامه ابرار