چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا
سه محور عمده سیاست خارجی اوباما
![سه محور عمده سیاست خارجی اوباما](/mag/i/2/yvwnw.jpg)
۱) آنچه امروز به عنوان خطای فاحش و استراتژیک دولت بوش در محور تروریسم می توان از زبان غربیان نوشت نحوه برخورد این دولت با تروریسم است و بیان رسای آن را جدا از زبان پاره یی از سیاستمداران امریکایی، می توان در سخنان دیوید میلیبند وزیر خارجه انگلستان دید که گفت نحوه رویارویی دولت بوش - و البته تونی بلر که میلیبند اشاره یی به آن نکرد - با تروریسم باعث شد اقدامات تروریستی مجتمع شده و از تفرق خارج شوند.
این طرز تفکر بر این ایده پافشاری می کند که غرب به هر نحو ممکن باید از متحد شدن گروه های تروریستی جلوگیری کند و امکان فعالیت مشترک را از آنان بگیرد. گفتنی است بعد از یازدهم سپتامبر دولت بوش با این تحلیل به جنگ تروریسم رفت که خط مقدم جنگ را از داخل خاک امریکا و حتی اروپا خارج کرده و به کشورهایی مثل افغانستان که به ظن امریکا تروریست ها در آن مجتمع بوده اند، منتقل کند. به هر روی در بررسی این نکته که موفقیت دولت بوش در دور کردن تروریسم از داخل کشورهای غربی موفق بوده است یا نه، مسلم است که بعد از یازدهم سپتامبر هیچ اقدام مهم تروریستی در امریکا و غرب انجام نشد. ولی حضور مجدد طالبان در صحنه افغانستان و حوادث خونین پاکستان و هند در این اواخر نشان می دهد که آنان به انسجام بیشتری دست یافته اند و درگیری نظامی نتوانسته به جایی برسد و جای اقدام های دیپلماتیک برای رویارویی با این پدیده خالی است.
۲) درباره خاورمیانه نیز از گفته ها پیدا است که دولت جدید امریکا با رویکرد دیگری وارد میدان خواهد شد. بخش فلسطینی آن که ادامه سیاست های شکست خورده امریکا برای ایجاد صلحی تحمیلی است، اکنون در آستانه تحلیف باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور امریکا به عنوان یک زخم به گونه یی سر باز کرده است که امید غریبان به ادامه سیاست هایی که یک سوی آن محمود عباس و سوی دیگر آن اسرائیل باشد، از بین رفته است تا جایی که در همین زمینه سران عرب نیز دچار دو یا حتی چنددستگی شدید شده اند.امریکا در سیاست های خود حماس را که نماینده بخش بزرگی از فلسطینیان است نادیده گرفته بود و تلاش می کرد در جلسات متعدد عباس و اولمرت را در دو سوی میز مذاکره بنشاند و با رایزنی این دو به یک قرارداد صلح بین فلسطین و اسرائیل برسد که از آغاز بسیاری از تحلیلگران سیاست خاورمیانه شکست آن را پیش بینی می کردند. گرچه اینک نیز تمام فشارها بر کنار گذاشتن حماس حتی از آتش بس در جنگی که یک سوی آن خود حماس است، متمرکز شده است، ولی قطعاً با ورود اوباما به صحنه این معادلات تغییر خواهد کرد و از بار تحمیل غرب به فلسطینیان کاسته خواهد شد.
گرچه آقای اوباما مانند اسلاف خود پشتیبانی از اسرائیل را یکی از خطوط قرمز خود می داند، ولی از آنجا که حضور سوریه و ایران را در فرآیند صلح اسرائیل و فلسطین خواستار شده است، به نظر می رسد تغییرات مهمی در فرآیند گفت وگوها پدید آید و از آنجا که در هیچ جلسه یی با حضور اسرائیل، ایران شرکت نخواهد داشت، ولی حضور قوی سوریه که خود یکی از کشورهای درگیر با اسرائیل است و نماینده طرز تفکر کشورهای مخالف با سازش به حساب می آید، تغییرات زیادی در معادله خواهد داد و در نهایت صلحی را که آقای بوش با حضور اولمرت و محمود عباس دست یافتنی می دید به فراموشی خواهد سپرد، مگر اینکه اسرائیل مجبور به دادن امتیازات زیادی شود. البته با تغییر تعریف قدرت نظامی در منطقه و ورود موشک به جای سلاح های متعارف و سنتی، اسرائیل در آینده با مشکلات زیادی روبه ر و خواهد بود که حداقل در زمینه امتیازدهی باید تغییرات اساسی در کار خود بدهد.
۳) اما بخشی که مستقیم درباره ایران است، موضوع پرونده هسته یی است و تغییر رویکرد امریکا در این زمینه. آنچه تاکنون روشن و آشکار شده، علاقه دولت اوباما به گفت وگو با ایران است؛ علاقه یی که البته در ماه های آخر دولت بوش نیز در سیاست خارجی واشنگتن نمودار بود، ولی ایران به علت رفتارهای پیشین این دولت حاضر به پذیرفتن آن نشد.گرچه از زمان تبلیغات انتخاباتی، سخنان زیادی از آقای اوباما نقل شده است، ولی رویکرد دولت او زمانی عیان خواهد شد که صورت رسمی به خود بگیرد. در حال حاضر فقط این مساله روشن است که امریکا به گفت وگوی مستقیم با ایران علاقه مند است. گرچه نقل قول های زیادی در محافل خبری شنیده می شود که نشان دهنده تمایل این کشور به فشار بر ایران برای توقف غنی سازی اورانیوم است، ولی تا زمانی که آقای اوباما یا خانم هیلاری کلینتون در موضعی رسمی درباره مناسبات ایران و امریکا سخن نگویند هیچ چیز روشن نیست.
به ویژه که دولت امریکا می داند در آغاز کار آنچه را که به علت تغییر دولت امریکا به عنوان امتیاز به دست آورده است نباید از دست بدهد و با درهای بسته گفت وگو با ایران روبه رو شود. از آنجا که تکیه دولت اوباما بر دیپلماسی است، پس سیاست تهدید و تهاجم تبلیغاتی بر ایران بی اثر خواهد بود و لوازم دیپلماسی و گفت وگو ایجاب می کند از محیط خصمانه دوری بجوید و گفت وگوهایی از مواضع برابر میان سیاستمداران دو کشور صورت بگیرد. بیشترین پیش بینی ها بر این اصل استوار است که دولت اوباما آموخته است، ادامه سیاست های جرج بوش در تعامل با ایران محکوم به شکست است و این کشور باید از در دیگری وارد شود که البته نظرات طرف مقابل یعنی ایران نیز در آن اهمیت بسزایی دارد.
باید منتظر بود و دید که نخستین رفتار رسمی دولت اوباما چگونه شکل می گیرد. البته ناگفته پیداست که طرف ایرانی منتظر تغییر کامل دولت در امریکا است تا دور جدیدی از مناسبات را آغاز کند. رفتار دیپلماتیک دولت جدید نشان خواهد داد که این دولت تا چه حد متکی بر رفتارهای پراگماتیستی است و بر اساس آنچه اوباما در دوران تبلیغات انتخاباتی می گفت بر اساس «تغییر» عمل می کند. در این صورت ایران می تواند دور جدید فعالیت خود را براساس تغییر شیوه امریکا آغاز کند و در این شطرنج سیاسی به مهره چینی بپردازد.
بهروز بهزادی
اعتماد
اعتماد
منبع : بازیاب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست