پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

"خشیت" در برابر "کلام الله مجید"


"خشیت" در برابر "کلام الله مجید"
« قرآن عظیم میزان جمله موازین و معیار همه براهین است »
▪ نقل از یادداشت های یکی از حاضرین در جلسات خصوصی منزل استاد . دی ۱۳۶۶
« کلام الله مجید کتابی است که امروز و دیروز و همیشه برای من بهترین بوده است. من حتی گاهی اگر شعری از حافظ نقل میکنم به سبب پیوند خاص او با کلام الله مجید است »
پاسخ استاد فردید به سوال مجله بنیاد در مورد بهترین کتابهائی که خوانده اید، تیر ماه ۱۳۵۷
« قرآن پدیده ای(۱) بسیار بزرگ در مقابل "شرک" یونانی – یعنی زندقه و متافیزیک – است. یک نیروی عظیم و پایدار است . فلسفه یارای آنرا ندارد که تمدن اسلامی را بغلطاند و بر آن مستولی شود. غربزدگی به محض ورود به این تمدن متوقف میشود و از اینجاست که دین اسلام بعنوان عاملی برای مقابله با غربزدگی ، ارزشی محتوم پیدا میکند. اما خوب نباید فراموش کرد که حقانیت بقیه ادیان که در چنبره فلسفه قرار میگیرند ، همچنان برای " پس فردا" محفوظ است. این حقانیت در" پس فردا" چهره خود را نشان خواهد داد »
تعبیر "پدیده" را میبدی به کار برده که در جلسه بعد همانطور که ذیلا ملاحظه میفرمائید مورد اعتراض استاد قرار گرفته است
▪ نقل از مصاحبه استاد فردید با علیرضا میبدی، روزنامه رستاخیز آبان ۱۳۵۵
« میبدی: راجع به گفت و شنود قبلی باز هم سخنی دارید یا میتوانیم به مباحث دیگری بپردازیم ؟
فردید: شما از قول من نوشته بودید قرآن پدیده ای بزرگ در برابر فلسفه یونانی ، زندقه و شرک است و فلسفه یارای آن را ندارد که تمدن اسلامی را بغلطاند . درست است؟
میبدی: بله عینا همینطور بود .
فردید: آقا جان ! برادر عزیز ! من کی گفتم "پدیده" ؟ بنده وقتی به این تعبیر یعنی "پدیده قرآن" رسیدم بند بند وجودم به لرزه افتاد. چون در استعمال کلمات و الفاظ همیشه جانب حزم و احتیاط را داشته ام. برای من استعمال الفاظ با ادبیات بافی و فلسفه بافی ملازمه دارد نه با تعاطی حکمت و فلسفه و هنر حقیقی .
بهر صورت برای این حقیر اشتغال به الفاظ غیر از تعاطی کلمات است .
صریح عرض کنم که از گمگشتگی در الفاظ ابدا خوشم نمی آید. چون واقع بگویم ، از فلسفه بافی گذشته ام. برای بنده فلسفه بافی غیر از تعاطی حکمت وفلسفه است. معتقدم که اگر کسی امروز متعاطی فلسفه بود، نمی تواند از فلسفه نگذرد.
امروز غالبا "فلسفه" زیاد از "فلسفه " حرف میزند. غالب اشخاص مشتغل به فلسفه هستند و فلسفه بافی میکنند.
پدیده یعنی فنومن ...فنومن نیز لفظی است که معنی تازه ای دارد و متعلق به فلسفه جدید است.
میبدی: وفلسفه جدید ریشه در غرب دارد . غربی که شما با آن ستیز میکنید ، بهمین علت است که نسبت به فنومن نظری شکاکانه و بد بینانه دارید ؟
فردید: بله ...چرا باید بگوئیم فنومن و نگوئیم "نمود". نمود اصطلاح سابق حقیر است که در مجله سخن از آن استفاده میکردم. امروز هم موقتا از پدیدار استفاده میکنم .
میبدی: بدین ترتیب باید از الفاظ و اصطلاحاتی که مربوط به فلسفه خودبنیادانه غربی است پرهیز کرد ؟
فردید: بله و به همین علت استعمال پدیده در مورد قرآن، یعنی قرآن را حوالت تاریخی غرب قرار دادن است و این نکته ای بسیار اساسی است . توجه داشته باشید که آنچه من درباره "کلام الله " حقیقت قرآن میگویم حسابش با تمدن اسلامی جداست »
▪ نقل از مصاحبه استاد فردید با علیرضا میبدی، روزنامه رستاخیز آبان ۱۳۵۵
« در اینجا لازم میدانم از نحوه شرکت خود در برنامه اینسو و آنسوی زمان اشاره ای کرده باشم . در دو جلسه این برنامه که مربوط به شعر نو و کهنه {بود} آشنائی مختصر بنده فقط با آقای منشی زاده بود و نه دو شخص دیگر. در این برنامه آقای منشی زاده که به لحاظی از ایشان خوشم هم می آید پرداخت(۱) به نقل دو تعریف از هنر و شعر یکی از آن دو تعریف فروید اطریشی به عنوان تعقید شهوات نفس بود سپس وارد شد(۲) به بیان اجمالی مفاهیم وزن و آهنگ و ضمنا قرائت آیه ای از قرآن کریم . در اینجا بنده دویدم به میان سخنان ایشان و گفتم خواهش میکنم در این گفت و شنود قرآن را ببوسیم و بگذاریم کنار بنده در برابر کلام الله مجید خشیت (۳)دارم »
▪ نقل از بحث آزاد رستاخیز درباره آزادی، مرداد ۱۳۵۷
۱ و۲ و۳) در متن چاپ شده روزنامه این کلمات به ترتیب"پرداختم" ، "شدم" و "حساسیت"آمده است که اشتباه در موارد اول و دوم واضح و مورد سوم را استاد خود در سخنرانیهای بعد از انقلاب یادآوری نموده است. ضمنا آیه شریفه ای که منشی زاده در این جلسه به وزن آن اشاره کرده آیه "اذا زلزلت الارض زلزالها" بوده است .
« این فرهنگ اشتقاقی، از یک طرف عربیست از یک طرف فارسی، این بی ‌سابقه است، یک کار علمیست، دارم تکمیل می‌کنم، این فرهنگ من می‌خواهم، با چند نفر … نمی شود! باید خلاصه‌ای بدست خودم بنویسم، نمیرم یک خدمت بزرگی بکنم.
مسأله جهانی است، مسأله مرید و مراد و مرشد و این حرفها نیست، این همه تئوریها هست، از نو خواندم، کار من از نو خواندن مسائلی بعد از غربزدگیست ، زبان عربی را از نو خواندم و این زبان عربی را چنان از نو خواندم که مطلب در آخر‌الزمان تاریخ روش می‌شود- برای خودم روشن شده است- و در عین حال اصلا مددی و کمکی است به زبان عربی و ایمان بیشتری به کلام الله مجید پیدا کردن »
▪ نقل ازمصاحبه استاد فردید با کیهان فرهنگی در سال ۱۳۶۵، سایت بنیاد فردید
« بنده کتب آسمانی را مقدم می‌گیرم از کتب افلاطون و ارسطو حتی زمانا. کلام‌الله مجید تقدم دارد نسبت به افلاطون و ارسطو حتی زمانا . این نکته باریک است. اگر شما به زمان فانی بروید تقدم با آنهاست اما در زمان باقی اول کلام الله است. بعدش کتب یونانی. حالا من اگر بخواهم این را توضیح کنم باید بروم به دقایق حکمی و اعیان ثابت و سوابق مطلب.
کلام الله پریروزی و پس فردایی است و با کلام الله مجید نبوت ختام می‌پذیرد. پیغمبر اسلام خاتم‌الانبیاء، است. خاتم کدام انبیاء؟ انبیاء پریروز و در خود قرآن و اخبار هم بارها و بارها گفته شده که هر چه فرهنگ و تمدن اسلامی جلوتر می‌رود و باصطلاح تکامل (!) پیدا می ‌کند. از الله دور می‌شود تا جایی که امام زمان ظهور می‌کند »
▪ نقل از مصاحبه استاد فردید با جلال مکانیکی در سال ۱۳۵۹با عنوان "نسبت دیانت حقیقی اسلام با علم و فلسفه"
منبع : سایت استاد دکتر سید احمد فروید