چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
تکنورئالیسم
با ظهور فناوریها نظریات متفاوت و گاه متضادی در باب آنها مطرح شده است، چنان که برخی تنها اثرات آن را منفی و برخی دیگر مثبت میدانند.
در این میان البته نظریه واسطی تحت عنوان «تکنورئالیسم» ارایه شده که به ابعاد مثبت و منفی فناوری به طور همزمان میپردازد.
اگرچه تکنورئالیسم در ابتدا در ایالات متحده و در پاسخ به دغدغه عمومی درباره فناوری اطلاعات مطرح شد ولی در حال حاضر به یک جنبش جهانی با ابعادی گوناگون تبدیل شده است. این در حالی است که دو نظریه مطرح دیگر در حوزه فناوری وجود دارد که در دو سر طیف و کاملا مقابل یکدیگر قرار دارند و در واقع نگرشهای افراطی در خصوص ضدیت یا حمایت بی دریغ از فناوری است.
اول، تکنواتوپیانیسم است که ایدهآل گرا است و از دنیای فناورانه، مدینه فاضله میسازد؛ و دوم نئولادیسم که مخالفت و برائت خود را از توسعه و رشد کلی فناوریها ابراز میدارد.
در این بخش ما به موضوع تکنورئالیسم میپردازیم و در روزهای بعد بحث تکنواتوپیانها و نئولادیتها را پی خواهیم گرفت.
درچرخه سریع تغییرات عرصه فناوری، همه ما به دنبال هماهنگ کردن رفتارهایمان با این تغییرات هستیم. تغییراتی که هر روز در حوزه ارتباطات و علم رایانش رخ میدهد ما را سخت حیران و هیجان زده میکند اما واکنش منطقی و قابل درک در مقابل این تغییرات شاید این باشد که از خود سوالاتی بپرسیم: آیا این اتفاقات خوب هستند یا بد؟ باید از آنها ترسید و یا استقبال کرد؟ به این یکی البته میتوان چنین پاسخ داد: هر دو!
فناوری، زندگی را آسانتر و لذتبخشتر میسازد. بسیاری از ما به کمک آن سالمتر، ثروتمندتر و پختهتر میشویم، اما از طرفی، این وسایل برکار، خانواده و اقتصاد به اشکال و روشهایی غیر قابل تصور تاثیر میگذارند، عامل انواع جدیدی از فشار عصبی، اختلال حواس و ناراحتیهایی که برای بدن به وجود میآید معرفی میشوند و بحثهای متعدد و متنوعی حول محور آنها ایجاد میشود.
بسیاری از پرسشها و نتایج چندان جدید هم نیستند و بارها به طرق مختلف درباب آنها سخن به میان آمده است.
با این همه، برخلاف اظهارنظرهای پیچیده و اغلب متناقض در مورد فناوری، تصور رایج در این حوزه به طرز اسفباری ساده انگارانه است.
صاحبنظران، سیاستمداران و افراد ژرف اندیش هم هنگامی که از شور سایبری یا پایان غمانگیز فناوریهای پیشرفته میگویند، عرق سرد نگرانی بر تن ما مینشانند.
چنین تفکر چند سویه و متضادی، چشمانداز پراکنده و اضطراب بیهودهای را به ما تحمیل میکند، بدون آنکه نتیجهای در بر داشته باشد؛ از طرفی، ما را از درک و فهم فرهنگ خود نیز باز میدارد.
طی چند سال گذشته با توجه به مناظراتی که در باب فناوری صورت گرفته، حالت متعادلی از وفاق جمعی به منصه ظهور رسیده است. در اینجا ما در نظر داریم عقاید و نظریات جاری در این توافق جمعی را که تحت عنوان تکنورئالیسم (Technorealism) از آن نام برده میشود، معرفی کنیم.
تکنورئالیسم به ما میآموزد که درباره نقش ابزار و واسطهها در تکامل و تحول بشر و زندگی هر روزهاش به شکلی انتقادی بنگریم.
طرح چنین چشماندازی به ما کمک میکند تا روند فعلی فناورانه و دگرگونی قابل توجه و پر قدرت را درک کنیم که خود حاصل امواج مداوم تغییرات در طول تاریخ بوده است.
به عنوان مثال، با نگاهی به تاریخچه اتومبیل، تلویزیون و یا تلفن – و البته نهادهایی که به واسطه وجود این فناوریها شکل گرفتهاند – همپای هزینههای چشمگیرشان به ژرفای مزایای بی حد و حصر آنها نیز پی میبریم.
از همین رو، ما همیشه انتظار داریم از موهبتهای چندگانه و مختلف فناوریهای نوظهور بهرهمند شویم و از طرفی مایلیم به مدد طرح ریزیهای متفکرانه و کاربرد در خور و مناسب از بروز پیامدهای ناخواسته آنها نیز جلوگیری کنیم.
به عبارتی، هدف تکنورئالیستها بسط و گسترش حوزه واسط میان تکنواتوپیانیسم (فناوری آرمانی) و تئولادیتیسم (ضدیب با فناوری) است.
نقد کنندگان فناوری با همان دلایل و سبک و سیاق منتقدان صنایع غذایی، هنر و یا منتقدان ادبیات، به نقد فناوری میپردازند. از همین رو این افراد نسبت به بعضی فناوریها با خوش بینی مینگرند و نسبت به برخی دیگر مشکوک و بدبین هستند.
البته هدف طرفداران این نظریه ستایش و یا انکار فناوری نیست بلکه تنها درک و کاربرد آن به شکلی است که با ارزشهای بنیادی انسانی سازگاری داشته باشد.
به همین منظور در اینجا برخی از قواعد اساسی و اولیه را به قصد تسهیل درک تکنورئالیسم شرح میدهیم.
● اصول تکنورئالیسم
۱) فناوریها خنثی نیستند.
سوء تفاهم بزرگ عصر ما درباره فناوری این است که گمان میکنیم فارغ از جانبداری و پیشداوری است. شاید ذهنیتی که راجع به فناوریها وجود دارد و اغلب آنها را مصنوعات بی روح ساخته دست بشر در نظر میآوریم باعث ایجاد چنین طرز تفکری شده است. این در حالی است که فناوریها مملو از گرایش، جهتگیریهای خواسته و ناخواسته اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هستند. هر ابزاری که به کار گرفته میشود به کاربراناش دید خاصی برای مشاهده دنیا میدهد و راههای ویژهای برای تعامل آنها با دیگران پیش پایشان میگذارد.
پس مهم است که به جهتگیری فناوریهای مختلف، بهویژه آنهایی که بر ارزشها و آمال ما تاثیر میگذارند توجه کنیم.
۲) اینترنت انقلابی است اما ایدهآل نیست.
اینترنت ابزار ارتباطی خارق العادهای است که طیف گستردهای از فرصتها را در اختیار افراد، گروهها، کسب و کارها و دولتها میگذارد.
هر چه بر میزان کاربران فضای سایبر افزوده میشود، انگار دنیا و اجتماع بزرگ بشری با همان پیچیدگیها در شکل مجازیاش شبیه سازی میشود.
البته بی شک، به تبع جنبههای خوشایند و قدرتمند دنیای شبکهای، ابعاد ناخوشایند، گمراه کننده و یا معمولی و خنثی نیز وجود خواهد داشت.
۳) دولت نقش تعیین کنندهای در میان پیشگامان الکترونیکی دارد.
برخلاف تصورات برخی، فضای سایبر قلمرو قدرتی جدا از کره زمین نیست. دولتها باید به قواعد و اصولی که در فضای سایبر رشد یافتهاند، احترام بگذارند و در ضمن، با قوانین ناکارآمد یا سانسور به دنبال محدود و بی اثر کردن این دنیای جدید نباشند.
همچنین احمقانه است اگر بگوییم مردم در مقابل آنچه یک شهروند خطاکار یا موسسه کلاهبردار در فضای آنلاین انجام میدهد، هیچ قدرتی ندارند.
نگهبانان ارزشهای دموکراتیک و نمایندگان مردم به دولتها حق و مسوولیت دادهاند تا در جهت یکپارچه کردن فضای سایبر و جامعه سنتی بکوشند.
برای مثال، مهم و لازم است که استانداردهای فناوری و موضوع حریم خصوصی به بازار محول شود.
شرکتهای نرمافزاری رقیب به ندرت مایل هستند استانداردهای باز را به کار ببندند، در صورتی که چنین استانداردهایی برای شبکه تعاملی که از کارآیی بالایی برخوردارند، الزامی است.
از طرفی، بازارها نوآوری را تشویق میکنند اما تضمینی به شرکتها در خصوص ایجاد علاقه مردم به این نوآوریها نمیدهند.
۴) اطلاعات دانش نیست.
در اطراف ما، جریان اطلاعات هر روز بیش از روز گذشته شتاب میگیرد و دسترسی به آن کم هزینهتر میشود. مزایای آن نیز برای همه واضح و مبرهن است.
البته گفته میشود، انتشار اطلاعات مساله چالش برانگیزی است که به شاخصهای جدیدی از نظام بشری نیاز دارد و ما نباید هیجان ناشی از حصول یا توزیع سریع اطلاعات را با وظیفه دشوار تبدیل آن به دانش و خرد اشتباه بگیریم.
همچنین نباید با این تصور که کامپیوترها به شدت پیشرفته شدهاند، آنها را جایگزین مهارتهای شناختی اساسی خود چون هشیاری، درک، تعقل و قضاوت کنیم.
این بدین معناست که فناوریهای نوین هرگز نباید جایگزین مهارتهای ما در تعقل و درک مسایل شوند.
۵) مجهز کردن مدارس به فناوری کمک چندانی به آنها نمیکند.
مشکل اساسی مدارس عمومی در آمریکا علاوه بر مسایلی چون سرمایهگذاریهای پراکنده، ضرورت ارتقا اجتماعی، حجم فشرده کلاسها و فرسایش زیر ساختها، فقدان این استاندارد است که در آنها آگاهی از نحوه درست کاربرد فناوری کافی نیست.
برآیند چنین وضعیتی، شکست پیشگوییهای مقامات ارشد آمریکایی است زیرا در جریان مبارزات انتخاباتی و رخدادهایی از این دست، این افراد ادعا میکنند که کاربرد فناوری انقلابی در سیستم آموزش و پرورش ایجاد میکند، اما در واقع کامپیوترها یا اینترنت هیچوقت نخواهند توانست جایگزینی برای هنر آموزش و تدریس باشند. حتی آموزش از راه دور نیز نمیتواند روشی بی نقص برای علماندوزی باشد.
البته این ابزار و روشها میتوانند تجربیات آموزشی افراد را غنی کند اما تکیه بر چنین ابزاری به عنوان اکسیر یا نوشدار و اشتباه جبرانناپذیری خواهد بود.
۶) از اطلاعات باید محافظت کرد.
بدیهی است که فضای سایبر و سایر فناوریهای نوین، قوانین کپی رایت و چارچوبهای حفاظت از مالکیت معنوی را به چالش کشیدهاند. با این وجود نمیتوان گفت که قوانین و قواعد کنونی باید به دور افکنده شوند بلکه باید قوانین قدیمی را به روز کرده و یا شرح و تفسیری به آنها افزود.
بدین ترتیب اطلاعات از همان امنیتی برخوردار میشود که رسانههای سنتی از آن برخوردار بودهاند.
اما بر آیند چنین وضعیتی یکسان است: نویسندگان کنترل کافی و صحیح بر آثارشان خواهند داشت و با خیال راحت به خلق آثار میپردازند. از طرفی حقوق مردم نیز برای برخورداری و استفاده از اطلاعات پایمال نمیشود.
دقیقا میتوان چنین گفت: در شرایطی که اطلاعات نیاز دارد «آزاد باشد»، همزمان به حمایت و حفاظت نیز نیازمند است.
۷) مردم صاحبان فناوری هستند و باید از آنها منتفع شوند.
طیف جدید فناوریهای دیجیتال به ناشران آثار و صاحبان رسانهها امکان میدهد تا استفاده نادرست یا سوء استفاده از منابع عمومی در حوزه فناوری را پیگیری کرده و از آن ممانعت به عمل آورند.
همان طور که شهروندان باید از منافع و مزایای این منابع برخوردار شوند، در عین حال باید آموزشهایی نیز در باب فرهنگ و نحوه کاربرد منابع عمومی به آنها داده شود.
البته حس استفاده شخصی از مالکیتهای عمومی نیز باید در افراد ایجاد و تقویت شود.
۸) ادراک فناوری باید جزو لاینفک شهروندی جهانی شود.
در دنیایی که به شدت تحت تاثیر فناوریها قرار دارد، رابطها و کدهای کاربری که اطلاعات را به شکل قابل نمایش در میآورند به نیروهای اجتماعی فوقالعاده پر قدرتی تبدیل شدهاند.
درک توانایی، محدودیتهای آنها و حتی نحوه مشارکت این رابطها برای خلق ابزاری بهتر و کارآتر، جزو مهمی از اصول شهروندی است.
چنین ابزاری به مثابه برخی قوانین بر زندگی ما تاثیر میگذارند، از همین رو باید آنها را با یک بررسی دقیق دموکراتیک مورد توجه قرار دهیم.
گزارش: شیما حکیمی
منبع : روزنامه فناوران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست