دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
مجله ویستا
جاودانگی آرمسترانگ زیر برج ایفل

در پایان مرحله نوزدهم، در بالای جدول ردهبندی عمومی تغییری حاصل نشد و به غیر از حضور آرمسترانگ و باسو در جای اول و دوم، رقابت میان راسموسن و اولریش برای قرار گرفتن روی سکو بهعنوان نفر سوم، ادامه یافت.
اولین پیروزی مرحلهای از آرمسترانگ
آرمسترانگ پس از سپری شدن نوزده مرحله از تور ۲۰۰۵ با وجود اینکه مطمئن و با اعتماد بهنفس بالا به سوی کسب هفتمین قهرمانی پیش میرفت، اما هنوز در هیچ یک از مراحل به پیروزی دست نیافته بود.
در این رهگذر، قهرمانی در مرحله بیستم که از سنتآتیین آغاز و به پایتخت دوچرخهسواری اروپا، یعنی باز هم سنتآتیین، ختم میشد با توجه به اینکه ترفندها و برنامههای گروهی و کنترلی حریفان را بهخاطر انفرادی بودن در برنداشت، برای آرمسترانگ معنا و رنگ و بوی ویژهای داشت. در واقع در این مرحله رکابزنان با توجه به مقامی در که در ردهبندی عمومی بهدست آورده بودند، از انتهای جدول و با فاصله دو دقیقه نسبت به یکدیگر به حرکت درآمدند. جدا از آرمسترانگ که برای شیرینتر شدن طعم قهرمانیاش در تور ۲۰۰۵، دستکم به یک پیروزی مرحلهای نیاز داشت که در عین حال توانائیهای فردی خود را به رخ حریفان بکشد، مرحله بیستم، از منظر رقابتهای فردی برای صعود در جدول ردهبندی نیز بسیار مهم بود. بهطور مثال، اولریش که به زیر کشیدن آرمسترانگ برایش ناممکن مینمود و رسیدن به ایوان باسو در رده دوم جدول نیز کاری چندان شدنی جلوه نمیکرد، در رقابت با راسموسن، برای کسب مقام سوم و در نهایت رفتن بر روی سکو در روز پایانی، به کسب نتیجهای قابل توجه در این مرحله چشم دوخته بود.
در این رهگذر و با توجه به اینکه کامیابی و سرخوشی یکی، ناکامی و آزردگی دیگری را در پی خواهد داشت اولریش که مسیر ۵۵ کیلومتری مرحله بیستم را با قدرت و بدون مشکل رکاب زده بود، هنگامی شادمانیاش به اوج رسید که راسموسن دانمارکی، رکابزنی که بالاتر از مرد آلمانی، صاحب مقام سود ردهبندی عمومی بود، در یکی از بدترین روزهای زندگی خود که از همان ابتدا با انوع سردردها، از چندین و چند بار زمین خوردن یکی، دوبار شکستن طوقه و خراب شدن دوچرخه، روبهرو رشده بود، سرانجام با اختلاف زیاد نسبت به اولریش در رده هفتاد و ششم قرار گرفت و برعکس، لیدر، تی ـ موبیل، که پس از آرمسترانگ، به بهترین زمان دست یافته بود، جای رکابزنی بدشانس دانمارکی را در جایگاه سوم جدول ردهبندی عمومی گرفت.
جدا از این جابهجائی، ایوان باسو با وجود کسب مقام چهارمی در این مرحله، همچنان پس از آمسترانگ جایگاه دوم خود را در ردهبندی عمومی حفظ کرد و وینوکروف قزاقنیز با دستیابی به مقام سوم، شانس خود را برای ارتقای جایگاهش در ردهبندی عمومی، افزایش داد.
پایان دوران آرمسترانگ
قهرمانی در مرحله بیست و یکم به مسافت ۱۴۴ کیلومتر، که ۵۰ کیلومتر آخر آن، طی هشت بار چرخیدن در خیابان شانزهلیزه از میدان کنکورد تا میدان راتوال انجام میشد، جدا از اینکه میتوانست با پیروزی مرحلهای و همچنین ارتقای جایگاه در ردهبندی عمومی، برای رکابزنان واجد ارزش باشد، بلکه با توجه به مسیر پایانی و رکاب زدن در یکی از زیباترین و معروفترین خیابانهای جهان، یعنی شانزهلیزه از اهمیت ویژه و بهگونهای پرستیژی نیز برخوردار بود.در این مرحله و در کیلومترهای نخستین تا دروازه شهر پاریس بهخاطر ریزش باران و لغزش جاده که چندین و چند برخورد و سقوط را در برداشت، رکابزنان بهطور گروهی و با احتیاط کامل حرکت میکردند، اما پس از پیدا شدن دورنمای برج ایفل و بازتاب کمرنگ نور خورشید همراه با قطع شدن باران، به مانند بسیاری از مراحل پیشین، گروهی از رکابزنان، که از کسب عناوین بالای جدول محروم مانده بودند و همچنین برخی که با اختلاف اندکی، نسبت به هم برای صعود در جدول، رقابت داشتند، فرار را آغاز کردند و با وجود اینکه گروه پیراهن طلائی که رکابزنان تیمهای مدعی در جلوی آنها حرکت میکردند، تلاش زیادی را در چرخیدن به گرد شانزهلیزه از خود نشان دادند، سرانجام و از جمع گروه فرار کننده، در رقابتی نزدیک، وینوکروف قزاق، در مرحله بیست و یکم و بسیار باارزش از منظر اعتباری، زودتر از مک گی و ”کلانچلار“ را از خط پایان گذر کرد و توانست پس از مانسبو، مقام پنجم جدول ردهبندی عمومی را همراه با دو قهرمانی مرحلهای، بهدست آورد.در پایان مرحله بیست و یکم که رکابزنان، شانزهلیزه را با گذر از کنار مکانهای تاریخی و توریستی پاریس، از موزه لوور و میدان کنکورد گرفته تا خیابان ریولی و کاخ الیزه و میدان راتوال، زیر پا نهادند، چراغ تور ۲۰۰۵ نیز به خاموشی گرائید.از مشخصههای تور ۲۰۰۵، جدا از بر جای نهادن رکوردی بینظیر توسط آرمسترانگ و همچنین، تیرهروزیهای کمنظیر راسموسن در مرحله بیستم میتوان به حضور برخی رکابزنان بااستعداد و آیندهداری چون والورده، پدرو، کازان، پوپویچ و ایوانز اشاره کرد که در سال آینده از آنها بیشتر خواهیم شنید؛ ضمن اینکه با کنار کشیدن آرمسترانگ؛ اولریش آلمانی که در هفت دوره گذشته تور، همواره روی سکو رفته، اما بهخاطر درخشش مرد آمریکائی، هرگز به مقام قهرمانی دست نیافته است، چه بسا، سال آینده فرصتی باشد که جبران مافات کند، البته در این میان، نمیتوان از ایوان باسو و وینوکروف دو رکابزنی که با کسب مقام دوم و پنجم تور ۲۰۰۵ نام خود را از هماینک در ردیف مدعیان کسب قهرمان تور ۲۰۰۶ ثبت کردهاند، به آسانی گذر کرد.از طرف دیگر در رقابت تیمی سرانجام تی ـ موبیل که اولریش و وینوکروف را همراه داشت به مقام قهرمانی رسید و ”سی.اس.سی“ و ”دیسکاوری چنل“ را به سکوهای دوم و سوم فرستاد.دست آخر اینکه لانس آرمسترانگ در دوم مرداد هشتاد و چهار برابر با بیست و چهارم ژوئیه ۲۰۰۵، در شانزهلیزه و زیر نگاه بلند ایفل و چشمهای خیره مجسمه ژاندارک، تاج جاودانگی بر سر گذاشت و نام خود را بهعنوان یک اسطوره دوچرخهسواری، در کنار بزرگانی چون مرکلس، پولیدور، ایندوراین اینو و ژالابر به ثبت رساند.
خداحافظی با افتخار
لانس آرمسترانگ، اسطوره دوچرخهسواری جهان آخرش دیدارش در دوران پرفروغ حرفهای خود را تورنمنت دوچرخهسواری یعنی توردوفرانس به پایان رساند.خداحافظی متواضعانه ستاره دوچرخهسواری آمریکا بر این واقعیت که کارنامه درخشان وی یکی از برترین کارنامههای تاریخ دوچرخهسواری جهانی است، صحه گذاشت.آرمسترانگ با کسب ۷ عنوان قهرمانی توردوفرانس بر کارنامه پرافتخارترین افسانه دوچرخهسواری جهان یعنی ادی مرکلس بلژیکی نیز سایه افکند.
او ۳ سال پیش از نخستین قهرمانیاش در توردوفرانس ـ ۱۹۹۹ـ به بیماری سرطان پروستات و پس از آن مغز و ریه مبتلا شد و به تشخیص پزشکان متخصص تنها، از ۵ درصد شانس بهبودی و رهائی از مرگ برخودار بود. در حقیقت داستان زندگی آرمسترانگ از همان ابتدا شگفتی همگان را به خود جلب کرد. آنقدر غیرقابل باور که از آن به یکی از فیلمهای هالیوودی یاد میشود. دوچرخسوار ۳۳ ساله پس از اینکه پدرش، لیندا مادرش را در سن ۱۶ سالگی در حالی که باردار بود ترک کرد، به دنیا آمد و به گفته این مادر هفده ساله، آنها لبریز از عشق و علاقه در کنار یکدیگر زندگی کردند و هر دو بزرگ شدند.
آرمسترانگ پس از آن از نامخانوادگی همسر مادرش استفاده کرد و ملقب به آرمسترانگ شد. لیندا که ۴ بار ازدواج کرد و با شکست مواجه شد، دوران بسیار دشواری را سپری کرد تا هزینه زندگی تنها پسرش را بپردازد. احتمالاً به همین دلیل محکم است که آرمسترانگ همواره تلاش بیوقفه و مثالزدنی مادرش برای اینکه راه موفقیت وی در توردوفرانس هموار شود را مورد ستایش قرار میدهد.لیندا همواره آرمستراگ را ترغیب میکرد در مسابقات ۳گانه ـ دو، شنا و دوچرخهسواری ـ جائی که او بهعنوان یکی از دوچرخهسواران المپیک انتخاب شد، شرکت کند.تا سال ۱۹۹۱ او قهرمان دوچرخهسواری آماتور تیم ملی آمریکا بهشمار میرفت ۲ سال بعد بهعنوان قهرمان جهان و در سال ۱۹۵۵ قهرمان توردوفرانس شناخته شد.تا سال ۱۹۹۶ و پیش از سرایت بیماری سرطان پروستات به مغز و ریهاش آرمسترانگ توانست نام خود را بهعنوان رکابزن شماره یک جهان به ثبت برساند. او پس از سپری کرد دوران درمان و بهبودی نسبی در سال ۱۹۹۸ بار دیگر به حرفه دوچرخهسواری روی آورد. با این حال پس از کنارهگیری از رقابتهای دوچرخهسواری پاریس ـ نیس، همان سال تصمیم گرفت برای همیشه از عرصه حرفهای خداحافظی کند، اما نظر خود را تغییر داد تا در کنار دوست و مربیاش ”کریس کار میشل“ جلسات تمرینی خود را از سر بگیرد. در همین دوران بود که تلاش و تمرین حیرتانگیز خود برای کسب مقام قهرمانی توردوفرانس ۱۹۹۹ توری که او به رغم فتح مرحله پرولوگ آن به هیچ وجه فکر نمیکرد، موفق به کسب مقام نخستش شود را آغاز کرد، تا امروز که هفتمین صدرنشینیاش در این رقابتها رقم بخورد. با وجودی که آرمسترانگ یکی از دوچرخهسوارانی بهشمار میرود که بیشتر آزمایشات دوپینگ را انجام داده و همواره در معرض اتهام دوپینگ بوده است هرگز نتیجه آزمایش وی مثبت اعلام نشد.او در این باره تأکید کرد: ”همانطور که پیش از این نیز گفتهام فقط و فقط به رقابت پاک و سالم اعتقاد دارم و هرگز از این داروها استفاده نکرده و نمیکنم“.هینکاپی یکی از همتیمیها و نزدیکترین دوست آرمسترانگ درباره وی میگوید: ”پس از بازنشستگی آرمسترانگ همه مردم بهدنبال یافتن آرمسترانگ دیگری هستند، اما متأسفانه دیگر نمیتوان آرمسترانگ دیگری برای قرن دیگر کشف کرد. او تنها ستاره متعلق به قرن حاضر است“.
ماجراهائی از لانس
کمتر از یک دهه قبل اگر کسی اسمی از ”لانس آرمسترانگ“ میآورد حتی آمریکائیها میپرسیدند ”لانس کیست“ اما امروزه حتی کسانی که علاقهای به دوچرخهسواری ندارند میدانند که او از سرطان نجات یافته، هفت سکوی جادوئی توردوفرانس را فتح کرده و دستبندهای زردرنگ Live Strong بهنام او تمام مرزهای بینالمللی را درنوردیده است.
او که معمولاً با نام کوچکش ”لانس“ شناخته میشود امسال در میان یکصد مرد برگزیده جهان در رتبه پانزدهم قرار گرفت و همانقدر با اعتماد بهنفس در کنار همسرش ”شرلی کرو“ روی فرش قرمز قدم میزد که همیشه روی زین دوچرخهاش مینشست.او که بهخاطر دوچرخهسواری، فعالیتهای تبلیغاتی متعدد و کمک به بیماران سرطانی شهرت دارد؛ سال گذشته با کسب ششمین قهرمانی در توردوفرانس تاریخساز شد، اما در خاتمه رقابتهای امسال با ثبت هفتمین قهرمانی، از دوچرخهسواری خداحافظی کرد.فروش دستبندهای زرد رنگ وی در سالهای گذشته بیش از ۵۱ میلیون دلار درآمد داشت که برای کمک به بیماران سرطانی هزینه شد.با اینکه آمریکائیها مثل اروپائیها دیوانه دوچرخهسواری نیستند موفقیتهای آرمسترانگ میزان محبوبیت این ورزش در کشورش را افزایش داده و حداقل در مدت سه هفته که مسابقات توردوفرانس هر سال برگزار شده، این توجه اوج گرفته است.”اندی لی“ سخنگوی فدراسیون دوچرخهسواری آمریکا میگوید: لانس دوچرخهسواری را به مردم شناسانده است. از هنگامی که قهرمانیهای او شروع شد، توجه به این رشته بیشتر شده است.بسیاری از علاقهمندان حتی با اینکه فنون و جزئیات مسابقات جادهای را نمیدانند، تور فرانسه را بهخاطر اسطوره محبوب چشم آبی تماشا میکنند و حتی کتابی در زمینه معرفی این رشته منتشر شده است.شبکه(Outdoor Life Network (OLN تنها شبکه تلویزیونی است که مسابقات توردوفرانس را هر روز بهصورت مستقیم در آمریکا پخش میکرد و با افزایش قابل توجه بینندگان مواجه شده است.در آخرین روز تور امسال که یکشنبه بود، صفحههای بزرگ تلویزیون این مسابقات را مستقیم پخش کردند و کسانی که در این روز پیراهن طلائی رنگ بر تن داشتند از تخفیف ویژه در رستورانها برخوردار شدند.شمار علاقهمندان به دوچرخهسواری جاده در آمریکا افزایش یافته و به ۳۱ هزار و ۳۰۰ تن رسیده است.
ماجرای دستبندهای زرد رنگ:
آمسترانگ در سال ۱۹۹۷ بنیادی را برای کمک به بیماران سرطانی تأسیس کرد تا به آنان کمک کند بر ترس و نگرانی این بیمارای غلبه کرده و آن را مصادف با مرگ ندانند. موفقترین بخش تلاشهای آرمسترانگ فروش دستبندهای زرد رنگ با شعار خاص وی Live Strong است. شرکت نایک در سال ۲۰۰۴ برای کمک به کسب شمشمین قهرمانی آرمسترانگ، تولید پنج میلیون عدد از این دستبندها به قیمت یک دلار را برعهده گرفت و یک میلیون عدد نیز به مؤسسه خ
منبع : روزنامه ابرار ورزشی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست