چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
هیدالگو
کارگردان: جو جانستون. فیلمنامه: جان فوسکو. بازیگران: ویگو مورتنسن، عمر شریف. مدت: ۱۳۷ دقیقه.
آنهائیکه افسانههای کامیک بوکی (داستانهای مصور) و حکایتهائی را دربارهٔ شمایلهای تاریخی دوست دارند، از هیدالگو خوششان خواهد آمد. گفته شده که فیلم براساس ماجراهائی واقعی ساخته شده ولی همه چیز فیلم غیرقابل تصور است! و با اینحال ـ اگر بچهٔ درونتان را حفظ کرده باشید ـ به دلتان میچسبد، چون انرژی و شوری روی پرده خالی کرده است که تماشاگر را نیز با خود میبرد. شخصیت اصلیاش، بیخون و مایه است. جلوههای ویژهاش، داد میزنند که واقعی نیستند و پیرنگاش بیرودربایستی، مسخره است. ولی موقع تماشایش، لبخند احمقانهٔ معروف را بر لبانتان مینشاند!
هیدالگو، اسبی است سحرآمیز که فرانک هاپیکنز افسانهای (مورتنسن) در غرب وحشی میراند ولی همین هاپکینز تصمیم میگیرد همه چیزش را به خطر بیندازد و به بیابانهای عربستان سفر کند و در مسابقهٔ ”اقیانوس آتش“ شرکت کند و ده هزار دلار جایزهاش را ببرد. عربها محلی این قضیه را که یک اسب کوچک وحشی آمریکائی بخواهد با اسبهای نیرومند آنها به رقابت برخیزد، جدی نمیگیرند؛ ولی هاپکینز و تماشاگرهای توی سالن سینما، خلافاش را فکر میکنند. هاپکینز عاشق هیدالگو است و در فیلم صحنهای هست که هاپکینز را نزد شیخ پر قدرت محل (عمر شریف) که خیال دارد هاپکینز را تنبیه کند، میبرند، ولی شیخ باخبر میشود هاپکینز، بافالو بیل را ـ که از قهرمانان مورد علاقهٔ شیخ است ـ میشناخته و بنابراین زندگی هاپکینز را در برابر تعریف ماجراهای بافالو بیل بزرگ، از مرگ میرهد.
هیدالگو، فیلم سرگرمکنندهٔ بیضرری است و بازی خشک و بیروح مورتنسن، موجودیتاش را بهعنوان یک بازیگر قابل زیر سؤال میبرد. هیدالگو فیلمی است که بیشتر به درد کسانی میخورد که همیشه دوست داشتهاند کابوی شوند.
آنهائیکه افسانههای کامیک بوکی (داستانهای مصور) و حکایتهائی را دربارهٔ شمایلهای تاریخی دوست دارند، از هیدالگو خوششان خواهد آمد. گفته شده که فیلم براساس ماجراهائی واقعی ساخته شده ولی همه چیز فیلم غیرقابل تصور است! و با اینحال ـ اگر بچهٔ درونتان را حفظ کرده باشید ـ به دلتان میچسبد، چون انرژی و شوری روی پرده خالی کرده است که تماشاگر را نیز با خود میبرد. شخصیت اصلیاش، بیخون و مایه است. جلوههای ویژهاش، داد میزنند که واقعی نیستند و پیرنگاش بیرودربایستی، مسخره است. ولی موقع تماشایش، لبخند احمقانهٔ معروف را بر لبانتان مینشاند!
هیدالگو، اسبی است سحرآمیز که فرانک هاپیکنز افسانهای (مورتنسن) در غرب وحشی میراند ولی همین هاپکینز تصمیم میگیرد همه چیزش را به خطر بیندازد و به بیابانهای عربستان سفر کند و در مسابقهٔ ”اقیانوس آتش“ شرکت کند و ده هزار دلار جایزهاش را ببرد. عربها محلی این قضیه را که یک اسب کوچک وحشی آمریکائی بخواهد با اسبهای نیرومند آنها به رقابت برخیزد، جدی نمیگیرند؛ ولی هاپکینز و تماشاگرهای توی سالن سینما، خلافاش را فکر میکنند. هاپکینز عاشق هیدالگو است و در فیلم صحنهای هست که هاپکینز را نزد شیخ پر قدرت محل (عمر شریف) که خیال دارد هاپکینز را تنبیه کند، میبرند، ولی شیخ باخبر میشود هاپکینز، بافالو بیل را ـ که از قهرمانان مورد علاقهٔ شیخ است ـ میشناخته و بنابراین زندگی هاپکینز را در برابر تعریف ماجراهای بافالو بیل بزرگ، از مرگ میرهد.
هیدالگو، فیلم سرگرمکنندهٔ بیضرری است و بازی خشک و بیروح مورتنسن، موجودیتاش را بهعنوان یک بازیگر قابل زیر سؤال میبرد. هیدالگو فیلمی است که بیشتر به درد کسانی میخورد که همیشه دوست داشتهاند کابوی شوند.
منبع : مجله دنیای تصویر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست