پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
دولت برنامه اقتصادی ندارد پروژه اقتصادی دارد
ـ گفتوگو با محمد خوشچهره
كمتر از یك ماه زمان نیاز بود تا تئوریسین و مدافع برنامههای اقتصادی احمدینژاد در زمان انتخابات ریاستجمهوری به منتقد جدی او در مجلس تبدیل شود.
محمد خوشچهره نماینده تهران كه در زمان انتخابات ریاستجمهوری دوره نهم در تلویزیون حاضر شد و از برنامههای اقتصادی احمدینژاد دفاع كرد كمتر از یك ماه بعد در مجلس هفتم همسو با دولت اصولگرا منتقد جدی تصمیمات اقتصادی دولت شد.
این انتقادات نهتنها در موضعگیریهای خوشچهره بلكه در تهیه و تصویب طرحهای قانونی خود را نشان داد.
خوشچهره چندین طرح در مجلس در مخالفت با تصمیمات شخص احمدینژاد تهیه و به تصویب رساند كه از آن جمله میتوان به طرح بازگشت ساعت كار بانكها به حالت قبل و طرح تغییر ساعت رسمی كشور در آغاز هر سال اشاره كرد.
نماینده تهران معتقد است در حال حاضر ایدهها و باورهای شخصی یك نفر در دولت اساس تصمیمگیریها در مورد اقتصاد كلان و عرصه سیاست شده و كشور بدون برنامه منسجم به صورت پروژهای اداره میشود.
دولت الان برنامه اقتصادی ندارد. پروژههای اقتصادی دارد
اداره كشور با چند پروژه را مگر به بخت و اقبال و شانس حواله كنیم
امام (ره) به شدت زمامداران را از سلایق شخصی منع میكردند
الان در ایران بیشتر شاهد هستیم كه پروژهای پیش میرویم
دولت متاثر از محبین نادان در حال ضربه خوردن است
من قبول ندارم یك تصمیم جمعی دائما در دولت اتخاذ میشود
اصولگرایی یك تابلویی بود كه ما انتخاب نكردیم
گروههای رقیب حرفهای جدی ناشی از ضعفهای ما در انتخابات آینده دارند
● چگونه مدافع برنامههای اقتصادی احمدینژاد در زمان انتخابات ریاستجمهوری به یك باره به منتقد جدی وی در مجلس تبدیل شد؟
▪ ببینید صرف اینكه فلان سیاستمدار یا دولتمرد حرف زیبا زده باشد در طول تاریخ حرفهایش قابل استناد نیست بلكه عموما میزان تحقق هدفهاست كه چقدر توانسته موفق باشد. چه بسا كسانی كه حرف كم زدند ولی در عمل كارشان پربار بوده و نقششان در تاریخ برجستهتر از كسانی است كه حرفهای گسترده زدند. در انتخابات هم یك مسالهای كه وجود دارد این است كه عموما حرفها و شعارهای زیبا زده میشد.
● یعنی شعارهای آقای احمدینژاد در زمان انتخابات زیبا بود و شما را جذب كرد اما بعد از آن پیگیری نشد؟
▪ مقطعی كه من وارد انتخابات شدم مرحله دوم انتخابات بود، در مرحله اول بنا به دلایلی وارد نشدم بعد از آنكه جهتگیریها و هدفهای تعیین شده رای آورد و مورد استقبال قرار گرفت. در بحثها و صحبتهای خصوصی و پیگیریهای بعدی در مورد مكانیسم و روشهای اجرای هدفها نكات قابلتاملی برای بنده مطرح شد.
شعارهای آرمانی، انقلابی و ارزشی كه متاثر از باورها و قانون اساسی و مطالبات مردم است خودش را در یك بسته شعاری نشان داد اما این هدفها متعاقبا باید اولویتبندی شود و به صورت اهداف مشخص كمی و مقداری خودش را نشان دهد.
مثلا اگر یك دولتی اولویتش رفع بیكاری، توزیع عادلانه درآمد و عدالت اقتصادی است باید خودش را با شعارهایی مثل تامین نیازهای اساسی و در درجه اول فرصتهای برابر و مناسب نشان دهد. شعارها داده شد اما عمقش دیده نشد بنابراین ما میبینیم كه فقط بحثهای كلی مطرح شد.
● پس معتقدید از ابتدا در انتخابات شعارهایی داده شد كه به آن عمل نمیشود؟
▪ بله. حرفهای زده شده با دیدگاههای عنوان شده و روشهای اتخاذ شده در تعارض است به طوری كه در یك تحلیل نمیتوان گفت بالاخره مبانی نظری اقتصاد آزاد است، مكانیسم قیمتهاست، اقتصاد دولتی و دستوری یا اقتصاد مختلط است. این آشفتگیها برمیگردد به اینكه مدل انتخابات ما كماكان بر مبنای جهتگیریها و تغییر نگرشها مطرح میشود اما از دلش یك برنامه منسجم بهخصوص در زمینه اقتصاد بیرون نمیآید.
● بهطور مصداقی بفرمایید كه چقدر شعارهای آقای احمدینژاد تحققیافته است؟
▪ ببینید اگر ما شعار عدالت اقتصادی را میدهیم شعاری است كه در هر نظامی حتی سوسیالیستی و نئولیبرالیستی بحثهای عدالت و برابری اقتصادی مطرح میشود ولی با شیوهها، نگرشها و مكانیسم خاص خودش. اینكه صرفا گفتیم عدالت قابل قبول نیست در عمل شاخصها و معیارهای مشخص آن چیست؟
اما ما شاهد هستیم این هدفهای آرمانی كلی مطرح میشود و هدف كمی از دل آن بیرون نمیآید. نكته برجسته این است كه بالاخره اگر مجموعه هدفها را بستیم، تیم اجرایی آن كیست؟ مبانی نظری و چارچوب تئوریك آن چیست؟ میخواهیم سیاست درهای باز را دنبال كنیم یا نقطه مقابلش كنترل را اجرا میكنیم. در واقع باید دیدگاه و چارچوب نظری آن مشخص شود كه این هم باز شفافیت نداشته است.
● اشاره كردید به برنامه اقتصادی، آیا برنامههای اقتصادی دولت آقای احمدینژاد كه اكنون اجرا میشود، در عمل با آنچه در زمان انتخابات مطرح شد یكی است؟
▪ در زمان انتخابات چون در مرحله اول محدود بودیم به شعارها از آن شعارها دفاع كردیم هنوز هم دفاع میكنیم. شعارها و جهتگیریها مبارزه با فقر، تبعیض، فساد، رونق اقتصادی، عدالت اقتصادی و شایسته سالاری اهدافی است كه هر صاحبنظر منصفی از آن استقبال میكند. اما یك برنامه به آن مفهوم تدوین نشده بود.
در چنین شرایطی اداره كشور با چند پروژه را مگر به بخت و اقبال و شانس حواله كنیم وگرنه مبنای تئوریك و علمی آن ضعیف است. اگر ما صرفا هدف را برجسته كنیم اما به شیوههای تحقق آن توجه نداشته باشیم این خودش میتواند اختلالزا باشد.
● انتقادات شما به دولت از چه زمانی آغاز شد؟
▪ از همان ابتدای انتخابات در یك فضای دوستانه ما حرفهایمان را میزدیم. مثلا من تاكیدم این بود كه كشور خرابیهای زیادی دارد، اختلالات گستردهای داریم و اگر ما از همه ظرفیتهای موجود استفاده كنیم و عناصر دلسوز و فعال و فهیمی كه در جناحهای مختلفی هستند و وجه مشتركشان منافع ملی و اصول شناخته شده انقلاب است را دعوت به همكاری كنیم بازهم نیرو كم داریم بنابراین من مخالف بستن رینگ و تنگ كردن دایره استفاده از نیروهای فعال بودم.
از همینرو از همان ابتدا موضعگیری كردم. متعاقبا اقدام پروژهای را برای كشور به صلاح نمیدانستم، واكنش نشان دادم. این نوع واكنشها ثقیل بود چون در ادبیات سیاسی معمولا یك نوع كرنش مصلحتطلبی میطلبد. استقلال رای و موضعگیری مستقل شاید برای برخی ثقیل باشد.
آقای باهنر در گفتوگو با هممیهن عنوان كردند كه بعد از دو سال برنامههای اقتصادی احمدینژاد را فهمیدیم.
باز هم میپرسیدید منظور از برنامههای اقتصادی چیست؟ قطعا فكر میكنم ایشان هم اشتباه میكند. دولت الان برنامه اقتصادی ندارد. پروژههای اقتصادی دارد. این موضوع نكتهای است كه باید روی آن كار شود. من قائل نیستم كه الان یك برنامه منسجم داشته باشیم اگرچه برنامه چهارم توسعه و چشمانداز را داریم ولی شاهد هستیم خیلی از اقدامات كه صورت میگیرد در چارچوب چشمانداز نیست در راستای برنامه چهارم و حتی بودجه سالانه هم نیست.
بنابراین من آن واژه را قبول ندارم كه بگویند برنامه دولت را فهمیدیم اما ممكن است بگویند طرحها و ایدههای دولت را فهمیدیم. بله این حرف قابل قبول است، البته آن وقت ایدههای دولت را بعد از دو سال فهمیدن خود نكتهای است كه باید دید این هزینه زمان را چطور میتوان جبران كرد.
در مجلس برخی از نمایندگان معتقدند رئیسجمهور تصمیمات خلق الساعه میگیرند و دوست دارند متفاوت به نظر برسند.
اگر ما از تجربیات تاریخی استفاده نكنیم محكوم به تجربه مجدد هستیم. خیلی جاها دیده شده كه افرادی كه عموما باورها، سلایق و ایدهشان اساس كار تصمیمگیری قرار گرفته به ضرر منافع ملی آن كشورها بوده است البته این به معنای آن نیست كه ایدههای خوب را زمامدار نداشته باشد ولی اشاره كردم ایده باور و سلایق حتما باید در یك فرآیند كارشناسی قرار گیرد یعنی عقبه علمی منطقی خود را پیدا كند، یك پشتیبانی كارشناسی بشود حتی در تقابل با نظرات رقیب و سایر آرا برجستگی خود را نشان دهد.
از اینرو تجربه تاریخی جهانی نشان میدهد شعارهای برجستهای كه در طول تاریخ به اسم ناسیونالیسم یا مكاتب مختلف در اروپای قرن بیستم كه عقبه آنها بیشتر به یك شخص برمیگشته نهتنها در بسیاری موارد نتوانست اهداف استراتژیك و آرمانی را برآورده كند بلكه مسیر حركت را عوض كرد و خیلی از هدفهای ارزشی و آرمانی وقتی لابهلای تمنیات شخصی آن زمامدار مطرح شد تا مدتها مسكوت گذاشته شد و جرات طرح مجدد پیدا نكرد.
بنابراین در فضای كنونی در كشور ما اول باید ببینیم چقدر از پروسه تصمیمگیریها مبتنی بر كار كارشناسی و چقدر مبتنی بر سلایق و باورهای شخصی است. امام (ره) به شدت زمامداران را از سلایق شخصی منع میكردند و از ابتدای تشكیل نظام جمهوری اسلامی به مرحوم بازرگان، دولت مهندس موسوی، شهید رجایی و متعاقبا به دولتمردان مختلف بر جلوگیری از حب نفس توصیه میكردند.
به تعبیر برخی از بزرگان در روی كره زمین دو موجود هستند كه به زوایای وجود ما آگاه هستند؛ یكی امام زمان (عج) و یكی شیطان است كه از ما بر ما مسلطتر هستند. خیلی از حرفها و مطالب را زیبا جلوه میدهند و ممكن است به یك باور و توهم سوق بدهند یعنی بزرگنماییهایی ایجاد كنند كه از همان زاویه باعث انحطاط افراد شود.
فرمایشات رهبری به دولتمردان جدید مبین این است كه ایشان با ظرافت اشاره كردند باید دقت كرد دچار خودشیفتگی نشویم، به هر حال خودشیفتگی یك قلمرو و زاویهای است كه میتواند به انحطاط بینجامد.
● در یك زمانی عنوان كردهاید كه ریاستجمهوری، شهرداری نیست و آقای احمدینژاد نباید این دو نهاد را با یكدیگر اشتباه بگیرد. به نظر شما این اتفاق در دو سال گذشته رخ داده است؟
▪ تصدی مقام ریاستجمهوری آنچنان پیچیدگیهایی دارد كه حتی مدیران موفق در یك سطح شهری نمیتوانند جوابگوی اداره كشور باشند. این یك واقعیت شناخته شده است. بنابراین اگر كسی رویهاش كماكان بر مبنای یك مدل باشد قطعا اولین خروجی و انتظار این است كه بسیاری از اهداف به صورت مطلوب تحقق نیابد و هدفها ناموفق شود.
مثلا اداره یك كشور اگر صرفا بر مبنای پروژه باشد كه چند طرح و پروژه بخواهد اساس كار قرار گیرد قطعا الگوی مناسبی نیست. ما الان در ایران بیشتر شاهد هستیم كه پروژهای پیش میرویم، پروژهای هم وضعیت غالب را آزمون و خطا میكنیم. لذا حتما این روش باید تغییر كند.
یعنی كسی كه دلسوزانه برای نظام، دولت و مجلس فكر میكند باید یك بازبینی در شیوهها و روش را در دستور كار قرار دهد. از همینرو در مجلس جریانی تحت عنوان اصولگرایان مستقل نقد را در دستور كار خود قرار داد.برخی از اصولگرایان در مجلس معتقدند نباید از دولت اصولگرای همسو، با صراحت نقد و انتقاد كرد. اتفاقی كه در جریان اصولگرایان مستقل رخ داد و عامل جدایی آن از اكثریت مجلس شد.
اگر به معیارهای حضرت امام رجوع كنیم برخی از كاركردها و عملكردهای جاری كه تحت عنوان حمایت از دولت صورت میگیرد زیرسوال است. فضایی كه الان وجود دارد فضای حب و بغض است. دولت متاثر از دو جریان در حال ضربه خوردن است؛ یكی از طیف موافقان خود، آن دسته از موافقان افراطی كه میتوان از آنها به محبین نادان یاد كرد.
این محبین نادان آنچنان اغماض میكنند و حاضر نیستند خطا را ببینند كه یك جنبه تقدس به دولت میدهند، این برای خود دولت هم بد است. این طرفداران، دولت را عاری از هر خطایی میدانند یا هر خطایی را موجه میدانند. متعاقبا یك جریان هم در مخالفان است؛ مغرضان آگاه، معمولا مخالف در هر ادبیات سیاسی هدفش این است كه رقیبش را ناكارآمد نشان دهد.دلیل اصلی جدایی جریان اصولگرایان مستقل در مجلس نیز اختلاف نظر بر سر نحوه تعامل با دولت عنوان است؟
▪ ایراد اساسی كه ما در مجلس داریم و داشتیم به نحوه تعامل بود. تعامل یعنی عمل متقابل، تعاملی كه الان بخصوص برخی گردانندگان مجلس دنبال میكنند تعامل نفی است. هر عامل بازدارنده را نفی میكنند اصطلاحا تعامل سلبی است.
تلاش عمده این است كه تنش بین دولت و مجلس نباشد، برجستهترین كار این است كه در یك فضای گلوبلبلی رابطهای بین دولت و مجلس باشد و تمام تلاش این است كه مساله تنشزا نباشد. این تنشزا نبودن در بسیاری از موارد مجلس را دنبالهرو دولت كرده است.
دولت كار خودش را میكند و در خیلی جاها كوتاه هم نمیآید این مجلس است كه با این نگرش مدام مجبور است عقبنشینی كند و كوتاه بیاید و حتی چنین نگرشی در مجلس موجب شده بحث مجلس در راس امور را به سمتی كه مجلس تحت امور است سوق دهد. آنچه كه ما به آن معتقدیم تعامل ایجابی است تعامل پایدارتعامل مثبتی است نه صرفا جلوی منفیها را گرفتن.
در چنین شرایطی چون درك مشترك در خیلی موارد وجود ندارد تلقی دولت برای تحقق اهداف و شنیدههایش به یك نحو است، تلقی یك طیف صاحبنظر و اثرگذار در عرصه اقتصادی و غیراقتصادی مجلس به نحو دیگر است بنابراین تضادهایی را در عمل شاهد هستیم كه اصل تعامل را میتواند به مخاطره بیندازد.
اما ما میبینیم كه طرح تغییر ساعت كار بانكها و ساعت رسمی كشور به دلیل تعامل با دولت كنار گذاشته شد.
در مجالس اگر بازیگران سیاسی بر امور مسلط شوند در یك بده بستان سیاسی خودشان فضای تعامل سازنده و ایجابی را تبدیل به یك زدوبند سیاسی میكنند كه هردو طرف در یك تحلیل میانمدت و بلندمدت ضربه خواهند خورد. طرح ساعت رسمی كشور و ساعت كار بانكها به دلیل نبود این فضای تعامل بود.
یكی از وجوه اختلاف من در این مسیر كه به سوال قبلی شما برمیگردد در این است مثلا رفع مشكل اشتغال جوانان یا تامین مسكن آنها قطعا هدفهای ارزشمندی است، ضرورت اجتنابناپذیر است كه هر دولت با سلیقه و باور سیاسی این مطالب را طرح كند واجد ارزش است اما بلافاصله بحث روشها و شیوهها مطرح میشود، تلاش دولت و رئیس دولت عموما در قالب یك پروژهای بود كه صندوقی به اسم مهررضا ایجاد شود كه با پرداخت پول به جوانان مشكل مسكن و ازدواج آنها را حل كند.
با دادن یك وام در بازار آشفته مسكن یا مثلا دادن وام برای اشتغال و امثالهم. خب این مدل نمیتواند مدل مناسبی باشد چون عقبه صندوق مهررضا این است كه منابع مالی را از مجلس بگیرد یعنی با فشار بر مجلس و برداشت از پول نفت در قالب صندوق مهررضا وام بدهند.این موضوع قطعا توسط هیچ صاحبنظر آگاه و تحلیلگر منطقی كه عالمانه فكر كند، تایید نخواهد شد.
البته نفی هدف نیست اما روش روش صحیحی نیست، شما دیدید صندوق مهررضا وقتی مطرح شد بالغ بر دو میلیون و ۳۰۰ هزار متقاضی در كمتر از یكسال ثبتنام كردند، كل پرداختی به این متقاضیان طبق آمار و اطلاعاتی كه به ما دادند ۳۰ هزار نفر بود.
یعنی برای دو میلیون نفر مطالبات ایجاد میكنند و به تعداد اندكی پاسخ میدهند، جالب و جای تاسف این است كه دولت به جای عمل به وظایفش كه تامین مسكن و سامان دادن به بازار آشفته زمین و مسكن است خود اینگونه به موضوع دامن میزند.
● یعنی شما دلیل گرانیهای بیرویه اخیر در قیمت مسكن را متوجه عملكرد دولت میدانید؟
▪ اخذ سیاستهای مناسب برای زمین و مسكن جزو وظایف اصلی دولت است. وظیفه دولت این است كه بازار سوداگری را در موضوع مسكن كنترل كند و اجازه ندهد یك نیاز اصلی به اسم مسكن كه یك كالای مصرفی و با دوام است به یك كالای سرمایهای تبدیل شود اما ما شاهد هستیم دولت از سیاست زمین و مسكن نهتنها استفاده نكرد بلكه با پرداخت وام ۱۰ میلیون تومانی در بازار آشفته مسكن به آن دامن زد.بنابراین دولت فكر كرد صرفا با دادن یك وام و بدون ملاحظات مربوط به مسائل مسكن میتواند جلوی مساله را بگیرد كه این موضوع خطای دولت را نشان میدهد. قطعا كشور را نمیتوان پروژهای اداره كرد.
● به نظر شما اصلاحات در كابینه كه زمانی آقای احمدینژاد مطرح كرد و دو وزیر خود را تغییر داد باید ادامه مییافت؟
▪ من باید اشاره كنم كه خود كابینه تجلیاش در افكار و باورهای رئیسجمهور است، من قبول ندارم یك تصمیم جمعی در دولت دائما اتخاذ میشود. خیلی جاها باور مشخصی است و یك تایید جمعی پشتسر آن است. این فرق میكند با نوع مدلی كه شما صحبت كردید.
از این رو پاسخ من به عنوان یك معلم به برخی دوستان كه استدلالشان این است كه دولت، دولت پرتلاش و انرژیك است، این میتواند باشد كه اگر به همه اینها نمره مثبت بدهیم آنچه مهم است شیوهها و روشهای اقدامات است، اگر كسی در یك سرازیری قرار گرفته باشد هر چقدر شتاب و تلاش بیشتر باشد در حقیقت ضریب سقوط را تشدید میكند.
اگر برای مثال كسی در باتلاق قرار گرفته باشد هر چقدر دست و پا بزند در حقیقت به فرو رفتن بیشتر كمك میكند.من الان نمیخواهم استنباط كنم شرایط منفی است. میخواهم بگویم صرف تایید تلاش نمیتواند ملاك برای ارزشیابی باشد. باید ببینیم این تلاش در چه فضایی صورت میگیرد، در یك فضای عقلایی و منطقی صورت میگیرد یا در یك فضای غیرمنطقی است.
هر كجا غیرمنطقی است باید برویم به كمك آن فضا و تلاش كنیم به سمت منطقی رفتن حركت كند. اینجاست كه یك نقد عالمانه و دلسوزانه خودش را از تعریف و تمجیدهای جاهلانه جدا میكند.
در واكنش به انتقاداتی كه از دولت نهم مطرح كردید رئیسجمهور در یكی از سخنرانیها عنوان كرد برخی كه به دنبال پست و مقام بودهاند چون به سمت نرسیدهاند مخالفت میكنند. آقای بذرپاش رئیس سابق گروه مشاوران رئیسجمهور نیز به صراحت از شما نام برد كه چون پستی در دولت نگرفتهاید به منتقد دولت احمدینژاد تبدیل شدهاید.
مورد شخصی را كنار بگذارید. اما اگر جریان را بخواهیم قایل بشویم یك دولت هر چه خود را از ظرفیتهای نقد عالمانه كارشناسی دور كند در واقع به خودش ضربه میزند و عموما باید دقت كرد.ظرفیتهای كارشناسی و مخصوصا نخبگان و صاحبنظران در یك كشور سرمایههایی هستند كه اگر حزب و دولتی خود را از آن محروم كند در واقع به كارهای خودش ضربه میزند بنابراین ما معتقدیم كه حتی نقدهای عالمانه دلسوزانه موثر است.
مقام معظم رهبری هم اشاره كردند كه حتی در كنار نقاط قوت نقاط ضعف گفته شود. نباید دولت را از فرصت بازسازی و تصحیح محروم كرد.
● به نظر شما آقای احمدینژاد در دوره بعد ریاستجمهوری رای مجدد كسب میكنند؟
▪ من سعی میكنم مباحث را تحلیل سیاسی نكنم به دلیل آنكه بسیاری از جریانات در ایران بستگی به حوادث و پیامدهای سیاسی دارد ولی همانطور كه اشاره كردم باید دید باورها و مشاركت مردم چقدر است. بهخصوص تجربه نشان داده در ساختار قدرت، مشاركت نخبگان، فرهیختگان و افراد تحصیلكرده نقش بسزایی دارند و باید دید این جریانات چقدر دولت را حمایت میكنند.
● چقدر دولت توانسته در ابتدای انتخابات یك ظرفیتی از باور و اعتقاد صاحبنظران و اهل فن و اصطلاحا نخبگان چه در محافل دانشجویی و چه خارج از آن را حفظ كند یا این حمایت را از دست داده باشد این پاسخ به نتیجه انتخابات است.در مجلس برخی معتقد هستند مجلس هشتم هماهنگتر از مجلس هفتم با دولت خواهد بود. ارزیابی شما چیست؟!
▪ هر كس نظر خودش را میگوید همیشه دیده شده كه جناحهای سیاسی جدای از چپ و راست، بالا و پایین هر كس براساس امیال و آرزوهای خود صحبت میكند اما واقعیتها معمولا چیزهای دیگری است. بهخصوص در انتخابات اخیر چه در ریاستجمهوری و چه در شوراها كافی است اظهارنظر خیلی از این آقایان را بگذارید ببینید چقدر با واقعیتها متفاوت بود به هر حال پیچیدگی نظام سیاسی اجتماعی كشور ما مقولهای است كه نباید از آن غافل بود.
● اظهارات آقای باهنر مبنی بر اینكه دوسوم نمایندگان فعلی در مجلس هشتم رای نخواهند آورد در همین راستا قابل ارزیابی است؟
▪ منویات ایشان چه هست، من نمیدانم اما قطعا عینك قالبی كه ایشان دارد با عینك قالب ما فرق دارد ایشان ممكن است بیشتر تجربیات سیاسی و زد وبندها و مسائل دیگر در تفكراتش نقش داشته باشد ما از یك عینك دیگر نگاه میكنیم و از این رو من اشاره كردم تجربه اظهارنظر دوسه سال اخیر خیلی از این آقایان را اگر شما بگیرید میبینید امیال و آرزوهایشان با واقعیت متفاوت بوده است. بنابراین اظهارنظرها مبتنی بر یك عقبهای است كه این عقبه میتواند تجربه درك صحیح از واقعیت باشد یا آمال و آرزو.
● به نظر شما تركیب مجلس هشتم چطور خواهد بود؟
▪ من فكر میكنم كه یك انتخابات پررقابتی خواهد بود و آن سادگی خودش را نخواهد داشت. گروههای رقیب حرفهای جدی ناشی از ضعفهایی كه كاركرد ما داشته را مطرح میكنند. یك مقدار پیچیدگی دارد ولی مردم در انتخابات نشان دادهاند تجربه سیاسی مردم ایران تجربه بدی نیست اعتماد میكنند، اما اگر ببینند به اعتمادشان پاسخ داده نشد واكنشهای صریح نشان میدهند.
● برگردیم به جریان اصولگرایان مستقل در مجلس. از چه زمانی احساس كردید این جریان باید از اصولگرایان مجلس جدا شود؟
▪ همانطور كه اشاره كردم بحث تعامل مهم بود. یعنی تعامل بین دولت و مجلس كه سلبی آن را قبول نداشتیم دوم اینكه به هر حال یك تابلویی بلند شده بود ما نباید اجازه دهیم تابلوها كه واجد ارزش هستند ضربه بخورند. اصولگرایی یك تابلویی بود كه ما انتخاب نكردیم ما را به آن عنوان معرفی كردند. ولی وقتی در جریانش قرار گرفتیم دیدیم برخی اعمال یا اقداماتی كه صورت میگیرد همسویی ندارد و با اصولگرایی تناقض دارد.
بحثهای مصلحتگرایی و بده بستان سیاسی وجود دارد. بنابراین یك اقدام برجسته كه برای اولینبار صورت میگیرد بحث منشور اصولگرایی است كه این خودش میتواند فضایی باشد كه دوستان ما در مجموعه اصولگرایی مجلس بروند و برای خود یك چارچوب تعیین كنند تا معیار و میزانی برای قضاوت و ارزشیابی به دست آید.
● فكر نمیكنید جدایی این جریان در سال آخر مجلس برای انجام برخی اقدامات دیر باشد؟
▪ بله در اینكه این جریان باید زودتر اتفاق میافتاد و جدا میشد شكی نیست.
● چقدر جریان اصولگرایان مستقل در یك سال باقیمانده فرصت كار در مجلس دارد با توجه به اینكه به نظر میرسد در اقدام اخیر استیضاح وزیر آموزشوپرورش و تغییر تركیب هیات رئیسه موفقیتی نداشتید؟
▪ قطعا اقدامات و كارهایی در دست انجام است. این جریان قبل از آن كه به كمیت و عدد بپردازد به كیفیت پرداخته. اگر به تركیب اعضای جریان توجه شود همه چهرههای برجسته مجلس هستند خیلی از افراد هم دلشان با این جریان است ولی چون به سمت لشكركشی پیش نمیرویم بیشتر سعی میكنیم با ارائه برخی طرحها و ایدهها و تصویب آنها در صحن علنی مجلس در جلب اعتماد دوستان اثرگذاری خود را نشان دهیم.
بنابراین من فكر میكنم این جریان بیشتر عملگراست تا حرفگرا همانطور كه اشاره كردید در ابتدای كار خود با دو بحث استیضاح و انتخابات هیاترئیسه برخورد كرد كه چون در ابتدای كار بود عملكردش قابل دفاع است.
اعظم ویسمه
منبع : روزنامه هممیهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست