پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


شان‌پن‌ از هالیوود تا موزه‌ سینمای‌ تهران‌


شان‌پن‌  از هالیوود تا موزه‌ سینمای‌ تهران‌
شان‌پن‌ همان‌ بازیگر توانا و خبرنگار متعهد و جنجالی‌ است‌.
او استعداد ذاتی‌ بازیگری‌اش‌ را در قریب‌ ۴۰ فیلم‌ به‌ تصویر كشیده‌ است‌. همچنین‌ با زیركی‌ تمام‌ در حالی‌ كه‌ از شهرت‌ و تریبون‌ یك‌ بازیگر طراز اول‌ هالیوود استفاده‌ می‌كند، شغل‌ دوم‌ را با گریزی‌ رندانه‌ به‌ میان‌ می‌آورد و دم‌ از سیاست‌ می‌زند.او در كسوت‌ یك‌ بازیگر، دهان‌ به‌ انتقاد می‌گشاید و دولت‌ حال‌ امریكا را زیر سوال‌ می‌برد. شاید متوجه‌ شده‌ باشید چرا گفتم‌ «بازیگر و خبرنگار متعهد و جنجالی‌» اگر نه‌، توجه‌ كنید.
در زندگی‌
شان‌ جاستین‌ پن‌ در ۱۷ آگوست‌ ۱۹۶۰ در كالیفرنیا در یك‌ خانواده‌ هنرمند به‌ دنیا آمد. مادرش‌ «الین‌ راین‌» هنرپیشه‌ سینما و پدرش‌ «لئو پن‌» كارگردان‌ سینما بود. پدرش‌ بعد از مدتی‌ بخاطر عقاید خاص‌ و مخالف‌ گونه‌اش‌ از هالیوود كنار گذاشته‌ شد. خیلی‌ها هم‌ منتظر چنین‌ حادثه‌یی‌ برای‌ «شان‌» بودندأ اما این‌ اتفاق‌ هرگز رخ‌ نداد.
او از كودكی‌ با فضای‌ كارگردانی‌ و بازیگری‌ آشنا شد و با نشان‌ دادن‌ استعدادش‌ توانست‌ از درهای‌ هالیوود بگذرد و تا آنجا پیشرفت‌ كند كه‌ الان‌، برای‌ هر بار عبور از آنجا، زیر پایش‌ فرش‌ قرمز پهن‌ می‌كنند. او دو بار ازدواج‌ كرد. اولین‌ بار در سال‌ ۸۵ بود كه‌ ۴ سال‌ بیشتر دوام‌ نیاورد و در سال‌ ۸۹ به‌ جدایی‌ انجامید. همسرش‌ خواننده‌ پرآوازه‌ امریكایی‌، «مدونا» بود.خیلی‌ها هنوز هم‌ معتقدند كه‌ معروفیت‌ او به‌ سبب‌ شهرت‌ بسیار زیاد همسرش‌ بوده‌ یا اینكه‌ او را به‌ این‌ متهم‌ می‌كنند كه‌ فقط‌ برای‌ كسب‌ محبوبیت‌ و شهرت‌ بیشتر با مدونا ازدواج‌ كرده‌. اما این‌ منتقدان‌ نمی‌توانند جوایز بی‌شمار او را انكار كنند (۱۳ جایزه‌ از ۲۵ نامزدی‌ برای‌ دریافت‌ جایزه‌ از جشنواره‌های‌ معتبر بین‌المللی‌). بازیگری‌ در خون‌ او جاری‌ است‌.شان‌ با بازی‌ در فیلم‌ «او خیلی‌ دوست‌ داشتنیه‌» با همسر دومش‌ آشنا شد و در سال‌ ۹۶ با هم‌ ازدواج‌ كردند. زندگی‌ مشتركشان‌ هنوز ادامه‌ دارد و دو فرزند دارند. «رابین‌ رایت‌» همسر «شان‌ پن‌» همان‌ بازیگر فارست‌ گامپ‌ است‌ كه‌ در كنار ستاره‌ بی‌چون‌ و چرای‌ سینما، «تام‌ هنكس‌» یك‌ بازی‌ خوب‌ و قابل‌ قبول‌ ارایه‌ داد.
در سینما
شان‌ در حرفه‌ اصلی‌اش‌ كه‌ سینماگری‌ است‌ هم‌ در نقش‌ بازیگر حاضر شده‌ و هم‌ در نقش‌ كارگردان‌. او ۴۰ فیلم‌ بازی‌ كرده‌ كه‌ از آنها می‌توان‌ به‌ «بازی‌، خط‌ باریك‌ قرمز، من‌ سام‌ هستم‌، ۲۱ گرم‌، رنگ‌ها، ما فرشته‌ نیستیم‌، محاكمه‌ در برلین‌، بچه‌های‌ بد، او خیلی‌ دوست‌ داشتنیه‌ و آخرین‌ گام‌های‌ یك‌ محكوم‌ به‌ اعدام‌» اشاره‌ كرد. شان‌ در سه‌ فیلم‌ «گروگان‌ (۲۰۰۱)، عبور از گارد (۹۵) و دونده‌ هندی‌ (۹۱)» كارگردان‌ و تهیه‌ كننده‌ بوده‌ كه‌ نویسنده‌ دو داستان‌ اول‌ نیز خود او است‌.شان‌ ۴ بار نامزد اسكار بهترین‌ بازیگر مرد شده‌ Mystic River ‌۲۰۰۳-۲۰۰۱ Sweet & Lowdown Iam sam ۱۹۹۹ - - Dead man walking ۱۹۹۵ كه‌ در سال‌ ۲۰۰۴ بخاطر بازی‌ در «رودخانه‌ مرموز» این‌ جایزه‌ را دریافت‌ كرد. فیلمی‌ به‌ كارگردانی‌ «كلینت‌ ایستوود». او از جشنواره‌های‌ «برلین‌، كن‌، گلدن‌ گلاب‌، لس‌آنجلس‌، ونیز و...» نیز جوایزی‌ دریافت‌ كرده‌ است‌. اولین‌ فیلم‌ شان‌ پن‌،(۱۹۸۱) Taps بود كه‌ نقش‌ یك‌ دانش‌آموز سرسخت‌ را بازی‌ كرد. او می‌خواست‌ به‌ همراه‌ دوستانش‌ جلوی‌ بسته‌ شدن‌ مدرسه‌شان‌ را بگیرد. آخرین‌ فیلم‌ او هم‌ «Blood Word / Mystic River ۲۰۰۵» است‌.هنوز هم‌ منتقدان‌ او بر این‌ باورند كه‌ او به‌ آنجایی‌ كه‌ باید می‌رسیده‌، نرسیده‌ است‌. ورود او به‌ سینما (اوایل‌ دهه‌ هشتاد) تقریبا همزمان‌ با ورود ستارگانی‌ چون‌ «تام‌ كروز و تام‌ هنكس‌» به‌ هالیوود است‌. منتقدان‌ او هنوز هم‌ افتخاراتش‌ را بخاطر شهرت‌ همسر اولش‌ می‌ دانند! آنها می‌گویند سطح‌ بازی‌ او با هم‌ دوره‌یی‌هایش‌ بسیار فاصله‌ دارد.شان‌ فیلم‌هایی‌ با مضامین‌ «ضدجنگ‌» نیز بازی‌ كرده‌ است‌. بازی‌ او در فیلم‌ «تلفات‌ جنگ‌ (۱۹۸۹)» كه‌ به‌ موضوع‌ جنگ‌ ویتنام‌ می‌پردازد، خشونت‌ سربازان‌ امریكایی‌ را به‌ تصویر می‌كشد و به‌ نوعی‌ وحشی‌گری‌های‌ آنان‌ را نكوهش‌ می‌كند. او در فیلم‌ یازده‌ اپیزودی‌ «یازده‌ سپتامبر (۲۰۰۱)» هم‌ به‌ عنوان‌ كارگردان‌ حضور داشت‌. یازده‌ اپیزود یازده‌ دقیقه‌ و نه‌ ؤانیه‌ و یك‌ فریمی‌ (۱۱۹۰۱).اما او با ساخت‌ یك‌ فیلم‌ احساسی‌ مورد هجوم‌ منتقدان‌ قرار گرفت‌ كه‌ ساختن‌ اینچنین‌ فیلمی‌ از شان‌پن‌ برایشان‌ غیرقابل‌ هضم‌ بود. داستان‌ پیرمردی‌ كه‌ گوش‌هایش‌ سنگین‌ است‌ و در كنار برج‌ها زندگی‌ می‌كند. تنها دلخوشی‌ پیرمرد گلدانی‌ پلاسیده‌ است‌ كه‌ امید به‌ شادابی‌ آن‌ دارد. اما سایه‌ برج‌ها مانع‌ از رسیدن‌ نور به‌ گلدان‌ می‌شود. بالاخره‌ روزی‌ پیرمرد (كه‌ گوش‌هایش‌ سنگین‌ بود) از خواب‌ بیدار می‌شود و می‌بیند كه‌ گلدانش‌ زیرنور آفتاب‌ شادب‌ است‌.
در عراق‌
شان‌پن‌ خبرنگار روزنامه‌ سان‌فرانسیسكو كرانیكل‌ است‌. او در دسامبر ۲۰۰۲ قبل‌ از شروع‌ جنگ‌ برای‌ تهیه‌ گزارش‌ به‌ عراق‌ سفر كرد و در نوامبر ۲۰۰۴ هم‌ برای‌ بار دوم‌ به‌ عراق‌ رفت‌ تا این‌ بار وقایع‌ جنگ‌ را بنگارد. هیچ‌كس‌ نمی‌ دانست‌ كه‌ بعد از عراق‌، نوبت‌ ایران‌ است‌ كه‌ از او استقبال‌ كند. او در گزارشش‌ از عراق‌ «سرقت‌، قتل‌، آدم‌ربایی‌ و تجاوز» را وقایع‌ روزمره‌ وعادی‌ عراق‌ معرفی‌ می‌كند و وضعیت‌ بد عراق‌ را به‌ «جعبه‌ باروت‌» تشبیه‌ می‌كند كه‌ هر آن‌ احتمال‌ انفجار آن‌ وجود دارد. شان‌ یكی‌ از منتقدان‌ سرسخت‌ بوش‌ بوده‌ و هست‌ و بارها بخاطر جنگ‌ عراق‌ انتقادهای‌ تند و گهگاه‌ هجوآمیزی‌ را به‌ جرج‌ بوش‌ نسبت‌ داده‌ است‌.
در ایران‌
شان‌پن‌ در یك‌ اقدام‌ جالب‌ و برای‌ بسیاری‌ عجیب‌، به‌ ایران‌ سفر كرد. او از روز چهارشنبه‌ ۱۸۳۸۴ وارد ایران‌ شد و هتل‌ لاله‌ را برای‌ اقامتش‌ انتخاب‌ كرد. شاید شما هم‌ از علت‌ سفر او به‌ ایران‌ بی‌خبر باشید. جالب‌ است‌ بدانید كه‌ او در هر مصاحبه‌، یك‌ هدف‌ را به‌ اقتضای‌ نوع‌ مصاحبه‌گر! برای‌ سفرش‌ اعلام‌ كرده‌ است‌: یكی‌ اینكه‌ او به‌ عنوان‌ یك‌ خبرنگار )نه‌ بازیگر( به‌ ایران‌ آمده‌ تا از اینجا یك‌ گزارش‌ تهیه‌ كند. دیگری‌ كه‌ به‌ رویترز گفته‌: به‌ ایران‌ آمده‌ چون‌ بحران‌ میان‌ ایران‌ و امریكا افزایش‌ یافته‌ است‌. در جای‌ دیگر گفته‌ است‌: برای‌ انعكاس‌ خبر انتخابات‌ و دیدن‌ جوانان‌ ایرانی‌ در پای‌ صندوق‌های‌ رای‌ آمده‌ام‌. ما كه‌ متوجه‌ نشدیم‌ او دقیقا چرا به‌ ایران‌ آمده‌ است‌. از سوی‌ دیگر یكی‌ از نهادها هم‌ اعلام‌ كرده‌ شان‌پن‌ برای‌ پوشش‌ خبری‌ نماز جمعه‌ به‌ ایران‌ سفر كرده‌ است‌. به‌هر حال‌ او با دو خبرنگار و یك‌ تصویربردار به‌ ایران‌ آمد و سروصدای‌ زیادی‌ به‌پا كرد.شان‌ قصد داشت‌ با آیت‌الله‌ هاشمی‌ دیدار كند كه‌ بالاخره‌ موفق‌ شد در مجمع‌ تشخیص مصلحت‌ نظام‌ با وی‌ صحبت‌ كند. شان‌پن‌ پرسید:«آیا این‌ انتخابات‌ بر اصول‌ صحیح‌ دموكراسی‌ استوار است‌؟» و جوابی‌ دندان‌شكن‌ از آیت‌الله‌ هاشمی‌ دریافت‌ كرد: «اگر شك‌ دارید، به‌ این‌ نگاه‌ كنید كه‌ ما هشت‌ كاندیدا داریم‌ اما شما دو كاندیدا داشتید!» او با اظهار رضایت‌ از این‌ دیدار، به‌ ستاد انتخاباتی‌ دكتر معین‌ هم‌ سرزد و در آنجا با دكتر الهه‌ كولایی‌ صحبتی‌ داشت‌ كه‌ تحت‌تاثیر دانش‌ او قرار گرفت‌. شان‌پن‌ قبل‌ از دیدار با حجه‌&#۰۳۹;الاسلام‌ هاشمی‌ به‌ جماران‌ رفته‌ و از منزل‌ امام‌ خمینی‌ (ره‌)نیز دیدار كرده‌ بود. او با نوه‌ امام‌ هم‌ همكلام‌ شد. سپس‌ به‌ نماز جمعه‌ رفت‌ تا از آنجا گزارش‌ تهیه‌ كند.در آخر شان‌با یك‌ لباس‌ غیررسمی‌ و اسپورت‌ به‌ موزه‌ سینما رفت‌. ولی‌ او نمی‌دانست‌ كه‌ چه‌ استقبالی‌ در انتظارش‌ است‌. «بهمن‌ فرمان‌ آرا، ثریا قاسمی‌، پوران‌ درخشنده‌، فاطمه‌ معتمدآریا، علی‌ معلم‌،هدیه‌ تهرانی‌،نیكی‌كریمی‌(خبرنگار شرق‌)، امین‌ تارخ‌، بهرام‌ رادان‌ و ...» از جمله‌ افرادی‌ بودند كه‌ به‌ استقبال‌ او آمده‌ بودند. او بطور كامل‌ از موزه‌ دیدن‌ كرد و یك‌ ساعت‌ونیم‌ فیلمبرداری‌ حاصل‌ از این‌ بازدید بود. شان‌پن‌در موزه‌ گفت‌: «امیدوارم‌ مردم‌ ایران‌ و امریكا بتوانند در آینده‌ به‌ كشورهای‌ یكدیگر سفر كنند و همدیگر را بشناسند.» كسی‌ منظور اصلی‌ او از این‌ جمله‌ را نفهمید. او افزود:«افتخار می‌كنم‌ كه‌ با شما وقتم‌ را سپری‌ می‌كنم‌ همه‌ ما عاشق‌ سینما هستیم‌.» و در حالی‌ كه‌ از استقبال‌ پرشور بازیگران‌ ایرانی‌ هیجان‌زده‌ شده‌ بود،گفت‌: «من‌ دنبال‌ داستانی‌ برای‌ فیلم‌ جدیدم‌ می‌ گشتم‌ كه‌ شما آن‌ را به‌ من‌ دادید.» باز هم‌ كسی‌ نفهمید كه‌ آن‌ داستان‌ چیست‌! در آخر این‌ بازدید، شان‌ یك‌ تندیس‌ از سیدضیا هاشمی‌ (مدیر عامل‌ موزه‌) و یك‌ هدیه‌ از مهدی‌ سلیمی‌ دریافت‌ كرد كه‌ با دست‌ پر ایران‌ را ترك‌ كند.شان‌جاستین‌پن‌،دوشنبه‌ ۲۴خرداد تهران‌ را به‌ مقصد هامبورگ‌ ترك‌ كرد تا از آنجا به‌ سان‌فرانسیسكو برود. از موزه‌ به‌ هالیوود.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید