پنجشنبه, ۱۵ آذر, ۱۴۰۳ / 5 December, 2024
مجله ویستا
نگرش تقدیرگرایانه یا بی تدبیری انسانها !!
مهمترین نکته در فیلم «دعوت» نگاهی متفاوت به زنان ایرانی و مشکلات آنهاست. به طور یقین مشکلات و شدائدی که بابت حمل جنین گریبانگیر یک زن میشود را هیچ مردی نمیتواند درک کند و متوسل شدن «حاتمیکیا» به فیلمنامه و نمایشنامهنویسی زن یعنی خانم «چیستا یثربی» در فیلم « دعوت» بیشک به همین علت است؛ فیلمنامهنویسی که در مرحلهی انتخاب بازیگران و بازیگردانی آنها هم در کنار فیلم بوده است. شاید از منظری دیگر - البته نچندان خوشبینانه! - کارگردانی حاتمیکیا را ضمیمهی حرفهای ناگفتهی فیلمنامهنویسی باید دانست که محملی بهتر از او نمیتوانست برای بیان حرفهایش پیدا کند. شاید اگر «ابراهیم حاتمیکیا» حال به انتخاب خود یا تشویق دیگران پا به عرصهی ساخت این فیلم نمیگذاشت، کسی حتی جرات طرح این مسائل کاملا زنانه و تا حدی خصوصی را به پیکرهی پیچاپیچ اداری و سازمانی ارشاد نمیداشت. به هر حال هر چه هست به نظر نگارنده، فیلم « دعوت » امتیازی به نفع زنان است و حرفهای ناگفتهی بسیاری را از طریق فیلمی این چنین جسورانه بیان داشته است.حرفهایی که شاید بعد از دیدن فیلم، موضوع بحث و گفتگوی خانوادهای شود که گریبانگیر همین معضلات بوده یا هستند. البته مسائلی از نوع اپیزود اول که بازیگری مثل «مهناز افشار» آن را بازی میکند، یعنی مشکلات یک فوقستاره در هنگامی که فیلمی را در حال بازی است و باید تحولات اولیه و ثانویهی بعد از حامله شدن را همراه با تحمل شوهری به ظاهر کودن – که نمیتواند مصائب یک فوق ستاره را درک کند! - را توامان بکشد، از آن نوع مسائلی است که بسیار اختصاصی و یونیک است و اصلا جزو معضلات جامعهی فعلی ما به حساب نمیآید و شاید بیشتر زنان بازیگر هالیوودی را به کار آید تا زنان بازیگر اینجا را! گرچه احتمالا پاسخ این پرسش نزد کارگردان یا فیلمنامهنویس چنین است که بالاخره او هم زن است و مسائل او با دیگران به خاطر شغلش نبایستی فرق کند و مورد اشکال قرار گیرد؛ اما حرف اصلی این است که چه بسیار داستانهایی که میتوانست منطبقتر باشد با جامعه فعلیامان و موثرتر باشد نزد تماشاگران، البته اگر مولفان فیلم اهمیتی بیشتر به طرح مسائل همگانی میدهند تا حضور بازیگران فوق ستاره و شیرینی مثل خانم افشار و آقایان شریفینیا و انصاری.
طرح قصهی اپیزود دوم یعنی زن و شوهر لری که قصد سقط جنین دارند و مامایی قدیمی با ظرافتی مانع کار آنها شده و باعث میشود که با فرار از خانهاش، دلبندشان را به ظاهر نفروشند و ماما را کمی از عذاب وجدان سقط جنینهای زیادی که در گذشته انجام داده برهانند، گرچه کامل و دلنشین است، ولی اجرای بد بازیگران - به خصوص تکرار کراکتر مشنگ فروتن با آن لهجه مندرآوردیش - این قسمت از فیلم را بیشتر به یک کمدی کوتاه تلویزیونی تبدیل کرده تا قسمتی از یک فیلم جدی. البته به نظر فیلنمامهنویس در مصاحبهای با روزنامه همشهری : « دعوت طنز ندارد، بلکه تلخ و گزنده است.»
حاتمیکیا بنا به ریشه و گذشتهی خودش و همچنین تجاربی که در نمایش شکل سنتی از زنان و خانوادههای سنتی داشته که مثالش در فیلمهای قبلی ایشان فراوان است، توانسته اپیزود سوم را با بازی درخشان «گوهر خیراندیش» با کراکتری سنتی و معتقد بهتر از دیگران بپروراند. البته در اینجا هم تسلط عنصر طنز بیشتر از عناصر جدی است، به خصوص اینکه مرد خانواده هم با فضایی که در ورزش صبحگاهی از او ساخته، چندان به شخصیت مرد سنتی نمیماند. چند دیالوگ یا نکته نیز در این اپیزود به زعم نگارنده کمی آزارنده است: شکل قرآنخوانی رضا بابک بر سر مزار همسایه که بیشتر جنبهی شوخی داشت تا تلاوت قرآن و دیگری کلامی که از زبان دکتر زنان در مورد عمل شوهر سیدخانم میشنویم و حامله شدن ایشان را نوعی تجاوز جنسی به حساب میآورد. در مورد اول احتمالا حاتمیکیا خواسته کمی خوشمزگی کند – البته خوشمزگی از طرف ایشان با کتاب آسمانی ظاهرا پذیرفته است ولی مثلا از محسن نامجو با آن نحو خواندن همین کلام گناهی نابخشودنی - و در دومی فیلنمامهنویس هم خواسته غلظت سخنان فمنیستها را هم به این آش درهم جوش بیافزاید.
اما اپیزودی که اگر در آخر فیلم قرار میگرفت تاثیرگذاریش بیشتر از شکل کنونی بود به لحاظ ضربهزنی نهایی به تماشاگر، یعنی اپیزود مربوط به دکتر زنان که سونوگرافی دیگر زنان حامله فیلم را به عهده دارد با بازی خوب «کتایون ریاحی» ٰ، علاوه بر داشتن داستانی آشفته، بازی بد بازیگران دیگر این قسمت یعنی خورشید و شوهر خانم دکتر را هم شامل میشود. دروغ مصلحتآمیز خانم دکتر سقطجنینی! که دیگر تا اینجای فیلم معلوم شده که مرتبههای دیگر هم سرش بیکلاه میماند، بهتر از راست فتنهانگیز همسر بیوفای اوست که زندگی با زن جوانتری را به خانم دکتر همیشه گرفتار سونوگرافی ترجیح داده است.
واپسین اپیزود که به نوعی شکل کپسولی فیلم «شوکران» بهروز افخمی است و کمی ملات «میم مثل مادر» مرحوم ملاقلیپور و «من ترانه ....» را هم به لحاظ سرسختی زنی برای از دست ندادن جنینش داراست، به جز بازی خوب «مریلا زارعی» در نقش بهار ، چیز دندانگیری ندارد. از آنجا که تماشاگر تا اینجای فیلم میداند که اگر بدترین اتفاق هم برای کراکتر حامله فیلم بیافتد، مثل مدفون شدن سوپراستار در زیر برف و افتادنش از ارتفاع اسب و در اینجا تصادف شدید، برای جنین هیچ اتفاقی نمیافتد، بنابراین عنصر اساسی انتظارآفرینی در فیلمنامه منتفی است و تماشاگر در اواخر فیلم لحظهشماری میکند تا کی این یکی قصه هم به خوبی و خوشی پایان بپذیرد.
اما نکاتی دیگر که برایم بعضا به صورت پرسشی باقی ماندند : یکی اینکه چرا زنان حامله به محض اینکه از مثبت بودن جواب آزمایششان مطلع میشوند در مود یک زن حامله ظاهر میشوند. مثلا تازه متوجه میشوند که هی بالا بیاورند (سوپر استار و دیگران) ویارشان میگیرد (زن لر ، سیدخانم) و دیگری در پی احقاق حقوق خویش – یا به قول سنتیها کوبیدن محکمتر میخشان در زمین مردها – عزمی جزمتر میکند (دکتر و زن مطلقهی صیغهای منشی مترجم ). دیگر نکته اینکه ؛ به نظر میرسد تنها یک زن در میان زنان آبستن فیلم است که کوچکترین معظلی ندارد و ایشان منشی خانم دکتر کورتاژکار است. او خوشحال و راضی از وضعیت خود به نوعی به دیگران کمک میکند تا از مادر بودنشان خلاص شوند. البته این نکته به نظرم از ظرایف کار فیلمنامهنویس است و بی نوعی تداعیگر مثل از ماست که بر ماست. نکتهی بعدی اگر سیستم درست و درمانی برای درجه بندی فیلمها در ایران با اعتقاداتی که در جامعه به هر حال وجود دارد، موجود بود ، درجهبندی این فیلم چیزی محدودتر از نمایش آن برای همهی سنین میشد.معظلی که خودم با اطلاع نداشتن از اینکه موضوع فیلم چیست، با دخترانم گریبانگیرم شد. بد نیست کارگردانان محترمی که قصد چرخش صد و هشتاد درجه نسبت به ساختههای قبلی خود دارند، یه چراغ راهنمایی چیزی بزنند! تا بعضی از تماشاگران با آگاهی بیشتری نسبت به تماشای فیلمشان تصمیم بگیرند.اما نکتهی آخر اسم فیلم «دعوت» است و مولفان فیلم خواستهاند حضوراین بچهها یا جنینها را در اشکال داستانی مختلفی که تعریف میکنند ؛ دعوت شدگان الهی بدانند و تصمیم دیگران را خارج از ارادهی الهی نشان دهند و به زبان خودمانی کاریست که شده ، تلقی کنند. البته با این فکر مخالفم، همانطور که میتوان نگرش تقدیرگرایانه را به نقد نشست، میتوان بیتدبیری انسانها در به وجود آمدن موجودی دیگر را هم مورد بحث قرار داد. پیشرفت علم در زمانهی کنونی این اختیار را به انسان داده تا در باره کارت دعوت فرستادن یا نفرستادن برای حضور کسی دیگر، البته قبل از ایجاد جنین، تصمیمی معقولانه بگیرد. پس اگر داستانها هر اپیزود را با این دید نگاه کنیم، مقصود مولفان فیلم را میتوان معکوس آنچه پنداشتهاند یافت. البته این فیلم به نظرم یکی از بهترین فیلمهایی میآید که کاتولیکهای سرسخت – و در راس آنها پاپ - که حتی جلوگیری از بچهدار شدن را هم معصیت الهی میدانند و سقط جنین را گناهی مضاعف، را راضی از سینما خارج کند و میتوانند با خریداری و اکران آن در سراسر جهان به تبلیغ نگرششان کمک کنند.
وحید فرازان
منبع: سی نت
منبع: سی نت
منبع : مجله سینمایی سینت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست