سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
جهانیسازی و حمله به تجارت جهانی
نگذاریم كه طرفداران تجارت آزاد، ما را به عنوان انزواگرایان ضدتجارت معرفی كنند. ما طرفدار تجارت هستیم، هرگز از یاد نبرید كه نیروی كار خالق تمام ثروتهاست. زمانی كه میگوییم تجارت عادلانه میخواهیم، بدین معناست كه جهانی را طلب میكنیم كه در آن تجارت، كرامت و رفتار عادلانهای را بهطور مساوی برای كارگران به ارمغان آورد.
دنیایی كه در آن پیوستگی درونی تجارت ، صلح را ترویج كند و از سلامت حمایت میكند و محیطی سالم و توسعه پایدار را به همراه دارد، جهانی كه عدالت اجتماعی و اقتصادی و محیطی معقول را ترویج میكند. طرفداران تجارت آزاد ، بیعدالتی اجتماعی و اقتصادی و محیطی جنونآمیز را دامن میزنند.
جهانی شدن و فرآیند سرمایهداری جهانی واقع در حمله به تجارت جهانی زیر لوای شركتهای فراملیتی است. در واقع امروزه جهان تحت سلطه نظام اقتصاد جهانی به رهبری شركتهای چندملیتی تحت سیطره سرمایه مالی بینالمللی میباشد.
تا پیش از دهه ۱۹۷۰، نود درصد معاملات در حوزه تجاری صورت میگرفت و فقط پنج درصد معاملات به جریان سرمایه مربوط میشد. امروزه به رغم افزایش وسیع تجارت جهانی، این نسبت معكوس شده است، یعنی ۹۰ درصد معاملات بینالمللی را جریان مالی انجام میدهد كه مستقیماً به تجارت كالا و خدمات مربوط نمیشود. بیشتر این جریانها به شكل معاملات پر نوسان بورس و اوراق بهادار، سرمایهگذاری و وامهای كوتاهمدت انجام میشود.
در سال ۱۹۹۲ داراییهای مالی در كشورهای پیشرفته OECD بالغ بر ۳۵ تریلیون دلار یعنی دو برابر ستانده اقتصادی این كشورها بوده , در حالی كه داراییهای مالی در سال ۲۰۰۳ بالغ بر۴۷ تریلیون دلار میباشد. یعنی سه برابر ستانده كشورهای عضو اتحادیه اروپا است. تجارت جهانی راهبردهای خود را در برنامههای تبدیل ساختاری بیان میدارد كه عبارتند از:
الف) دفاع از ارزش دارایی طلبكاران و سرمایهگذاران بینالمللی
ب) اجازه دادن به سرمایهگذاران، طلبكاران و سفتهبازان خارجی كه داراییهای مالی را به كشورهای مدیون انتقال داده یا بیرون بیاورند.
اهرم قدرتمند دیون نقش اصلی را در اقتصاد جهانی برنامهریزی شده كه تحت سیطره سرمایه مالی قرار دارد، ایفا میكند. دیون به عنوان ساز و كار كلیدی انتقال ثروت از كشورهای ضعیف به كشورهای قوی، از كشورهای بدهكار به طلبكاران بینالمللی، از مالیاتدهندگان و حقوقبگیران به صاحبان دعاوی مكتوب، از فعالیت تولیدی به فعالیت مالی انتقال مییابد. بدون اهرم دیون، سیاستگذاران صندوق بینالمللی پول قادر نخواهند بود كه در اقتصاد كشورهای فقیر دخالت كنند و برنامههای ضد تورمی و مقرراتزدایی بازار سرمایه را اساساً به منظور تضمین چنین انتقالی تحمیل نمایند.
شركتهای فراملی (جریان راست جهانی) برای انجام كاهش هزینهها، ادغام، تعدیل شغل و رشد نیرومندتر به بازارهای جدید و منابع ارزان نیاز دارند تا سودآوری را برای سهامداران خود حفظ كنند. قوانین فعلی تجاری و مذاكرات به آنها كمك میكند كه دقیقاً این كار را انجام دهند. مذاكرات تجاری در ژنو، مثلاً در مقطع آزادسازی بیشتر تجارت خدمات را تحت موافقتنامه عمومی در مورد تعرفه و تجارت (گات) قرارداد و به نظر میرسد كه در پیامد آن به خوبی میتواند كشف و استخراج نفت و بازارهای نوین را در سراسر جهان برای شركتهایی كه دستگاه زبالهسوز میسازند و میفروشند, افزایش دهد.
شركتهای فراملیتی قادر هستند, بر دولتها دقیقاً به این دلیل نفوذ كنند كه این دولتها به اصول تجارت به اصطلاح آزاد اعتقاد دارند. از این افسانه كه «ثروت تولید شده به وسیله شركتها به باقی مردم» خواهد رسید و این كه هر چیزی به نفع شركتها است, برای مردم هم خوب است. پرچم تجارت جهانی را برافراشته كردهاند. در حالیكه تجربه جهانی و افتضاحات مالی بزرگ كه در جهانی سرمایه روی داده (نظیر ورلدكام، انرون و پارمالات)نشان داد كه آنچه برای شركتها خوب است,لزوماً برای مردم خوب نیست!! مثلاً آیا سهم بازی شركتهایی كه سفتهبازی میكنند برای مردم خوب است؟
شركتهای فراملی با پیوستن به یكدیگر متحد شدهاند, تا گروههای فشار موثر شركتها را برای نظارت بر دولت شكل دهند. سازمانهایی نظیر اتاق بینالمللی بازرگانی (ICC)، گفتگوی تجاری ماورای اقیانوس (TAGO) و میزگرد اروپایی (ERT) قادرند به طور متناوب با مقامات تجاری دیدار نمایند و برای منافع خود اعمال فشار كنند. محیط غالباً در راس فهرست اهدافشان قرار دارد. به عنوان مثال درخواست اخیر ERT برای از میان برداشتن موانع تعرفهای سلامت محیط و غذا یكی از نمونههایی است كه در دور جدید مذاكرات متمركز در قطر مورد مذاكره واقع شد. جالب آنكه كسانی كه خواهان حذف یارانهها و به اصطلاح رانت دولتی هستند, خود عملاً رانتگیر و رانتهای دولتی را نصیب خود میسازند ؛ اما خواهان حذف یارانهها (رانت مردم) میشوند.
به گزارش ایلنا, سخنگویان اقتصادی این بخش در ایران نیز عمدتاً در روزنامهها به قلمفرسایی پیرامون خصوصیسازی میپردازند كه این برخی از آنها روزنامههای رانتخوار دولتیها و وامدار بخشهای خاصی از رانتخواران به شمار میرود. نقش رسانهای این گروه در ایران بسیار موثر و همچون تاثیرات شگرف رسانهای در دوران فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و كشورهای اروپای شرقی بوده كه امروزه به یمن خصوصیسازی و آزادسازی جهانی بهجای صادرات محصولات صنعتی، تجارت انسان آنها زبانزد عام و خاص است, در واقع تجارت انسان كه محصول مستقیم آزادسازی و رهاسازی بوده به عنوان تاوان آزادی به آنها اعطاء شده است.
درآمد كل ۱۰ شركت بزرگ فراملی امروزه بیشتر از درآمد ۱۰۰ كشور فقیر است و فروش بسیاری از این شركتها بیشتر از تولید ناخالص داخلی برخی از كشورهای پیشرفته است. به عنوان مثال توان اقتصادی جنرال موتورز قدرتمندتر از تایلند یا نروژ است. امروزه، رقابت میان گروه انحصارات غولآسای كشورهای مختلف و دولتهای مطبوعشان یك ویژگی عمده پیدا كرده است: قدرت سهمگین و خردكننده دولت آمریكا كه به طور خطرناكی مصمم است, نقش «دولت كل نظام سرمایه» را به عهده گیرد و همه كشورهای رقیب را با هر وسیله ممكن كه در اختیار دارد, به زیر سیطره خود كشد.
این واقعیت كه چنین هدفی نمیتواند با موفقیت و بنیانی دوامپذیر به سرانجام رسد، هیچ مانعی بر سر راه نیروهایی كه بیرحمانه تلاش دارند, این امر را متحقق سازند, ایجاد نمیكند. مشكل هم فقط مربوط به یك برداشت نادرست و ذهنی نیست ؛ بلكه مثل هر تضاد عمده دیگر نظام حاكم، شرایط عینی، اكنون این ضرورت حتمی را به وجود آورده است كه در تلاش برای غلبه بر شكاف ساختاری بین سرمایههای فراملیتی و دولتهای ملی، استراتژی سلطه بلامنازع یك ابرقدرت اقتصادی - نظامی بر دیگران به هر قیمت پیگیری شود.
در سال ۱۹۹۷ جریان سرمایهگذاری فرامرزی در سطح جهان بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار بود. در حالی كه امروزه در كوتاهمدت سرمایه سفتهبازی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار در سال و حجم نقل و انتقالات پولی بیش از یك هزار و پانصد میلیارد دلار در یك روز میباشد! ثروت افسانهای برخی سردمداران جهانی این تفكر و مریدان وطنی آنها كه گویا ناشی از كارآفرینی آنان در فضای تجارت جهانی است, دروغپردازی محض بوده كه كوشش میكنند, كسی به تاریكخانه اقتصادی آنها پی نبرد.
به گزارش ایلنا, دولتها دائماً میگویند كه دلیل دیگری برای جهانیسازی وجود ندارد ؛ اما این نظریه خلاف واقع است.
میتوان با اطمینان گفت كه جهانی شدن خواست همه مردم جهان بوده است ؛ اما نه با فلسفهپردازان راهكارهای مكتب سرمایهداری به همین علت بیهوده است كه گفته شود, سیاستهای مشخص نئولیبرالی، كه خود دولتها برای اجرا انتخاب كردهاند، تنها انتخابی است كه پیشروی ماست. در حقیقت این افسانه مناسب (سهامبازان، سفتهبازان) كه از این نوع جهانیسازی بهره میبرند و جاودانهاش كردهاند. در واقع همه میدانند كه مبتكر و متفكر «جهانی شدن» كه بوده ؛ اما عامدانه كوشش میكنند, اولاً جهانی شدن را از مسیر واقعی آن بازدارند. ثانیاً؛ این تئوری جاودانه را به نام خود ثبت كنند.
آنچه كه دولتها نمیتوانند درك كنند، این است كه در حالی كه آنها خود هیچگونه دلیلی برای مبارزه با سرمایهداری جهانی داشته باشند, قادر به مقابله با آن نخواهند بود ؛ اما مخالفت با موج جهانیسازی سرمایهداری، هر روزه بیش از بیش افزایش مییابد. چون كه تعداد «فزایندهای» از مردم جنبه منفی نئولیبرالیسم را احساس میكنند ؛ اما مبارزه واقعی برای بشریت، زندگی آبرومندانهای برای جمعیت پیشبینی شده سال ۲۰۵۰ بالغ بر ۱۰ میلیارد نفر را فراهم خواهد كرد.
سیاستهای جهانیسازی فعلی كه به نفع افراد خاص و صاحبان شركتهای ثروتمندی است كه از منابع طبیعی به طول كامل با نرخی ثابت استفاده میكنند، واقعاً قادر به رفع مشكلات مردم نخواهد بود ؛ بلكه سود و ثروت سرشاری را نصیب شركتهای فراملیتی و ثروتمندان مینماید. به طوری كه مجموع ثروت هفت نفر اول جهان از كل درآمد یكصد و بیست كشور جهان بیشتر شده است, در حالیكه تعداد افراد زیرخط فقر كشورها سال به سال بیشتر میشود.
در قلمرو جهانی شركتهای چندملیتی دارویی با انحصار در حوزه مالكیت معنوی و اكتشافات در مبارزه علیه تولید داروهای ژنریك نتیجهای مگر افزایش قیمت مواد دارویی كه برای بهبود وضع بهداشت و سلامت عمومی حیاتی است, به ارمغان نیاورده و عملاً عارضههای بهداشتی را نصیب مردم جهان كردهاند.
بهطور مشخص شركتهای فراملیتی دارویی از طریق عوامل و عناصر داخلی خود كوشش دارند, طرح ژنریك را كه در مجموع به نفع مصرفكنندگان داخلی لغو و امتیازات و انحصارات دارویی را در قالب قیمت آزاد دارو به مصرفكنندگان داخلی تحمیل كنند.
به گزارش ایلنا, نگاهی به آمار بودجه تأمین شده داروهای كشور نشاندهنده آن است كه بودجه بیش از ۹۰ الی ۹۵ درصد داروی مورد نیاز حدود ۳۰۰ الی ۳۵۰ میلیون دلار و بودجه پنج درصد داروی وارداتی گرانقیمت (شامل داروهای نایاب) نیز حدود همین رقم است كه این امر نگرانیهای جدی برای صنعت داخلی داروسازی را فراهم ساخته است. متأسفانه شركتهای خارجی با تخصیص بخش قابل توجهی از همین ۳۰۰ میلیون دارو به تبلیغات خاص پزشكان را در میدانگاهی قرار دادهاند كه بدون توجه به منافع ملی صرفاً با تبلیغ داروهای خارجی (بدون توجه به تولید داروهای مشابه با كیفیت نسبتاً مطلوب) میپردازند و عملاً علیه صنعت داخلی داروسازی گام برمیدارند. در واقع در یك تعبیر كلی خصوصیسازی كه در برنامههای اقتصادی بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول نوید داده میشود.
زمانی آدام اسمیت, نظریهپرداز بزرگ بازار آزاد, به دولتها هشدار داده بود كه مراقب حفاظت منافع عمومی در برابر غرایز تاجران خصوصی باشند. او نوشت «افرادی كه فعالیت تجاری یكسانی دارند, به ندرت با یكدیگر مراوده و برخورد دارند ؛ اما در ایجاد توطئه علیه جامعه و تبانی قیمتهای مشترك عمل میكنند».
رعایت قواعد سازمان تجارت جهانی در مورد كشورهای عضو رسماً باعث تمكین دولتها از سیاستهای شركتهای فراملیتی و گسترش بازار تحت رهبری آمریكا و پذیرش سیاستهای نئولیبرالی نظامی مكتب شیكاگو خواهد شد. این سیاستها كه در بعد نظامی حتی به دخالت در امور داخلی كشورها تحت عنوان «مداخله انساندوستانه» تعبیر یافته حاكمیتها را به تمسخر میگیرد.
ثمره اولیه و اصلی جهانیسازی در چارچوب خصوصیسازی صورت میگیرد. در خصوصیسازی كه طبق نسخه بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول قرار میگیرد, مقرراتزدایی، تقلیل نقش بخش دولتی و عمومی و دخالت موثر بخش خصوصی در حوزه بهداشت، آموزش، حمل و نقل و سایر بخشهای عمومی برای همه مردم به ویژه حقوقبگیران ثابت بسیار گران تمام شده ؛ زیرا شركتهای خصوصی بدون انتظار سودآوری قابل ملاحظه وارد این حوزه نمیشوند و این سودآوری جز در پرتو كمفروشی (تقلیل حقوق اتحادیهها و سندیكای كارگری، كاهش دستمزدها، كاهش استانداردهای ایمنی، تقلیل دورههای كارآموزی، افزایش بهای خدمات درمانی و بهداشتی، افزایش بلیط ناوگان حمل و نقل زمینی، هوایی و دریایی، كاهش اتوبوسها...) صورت نخواهد گرفت.به گزارش ایلنا, بررسی دایره خصوصیسازی، رفاه اجتماعی در قالب افزایش مداوم بهای آب، برق و گاز، حمل و نقل و مخابرات، دانشگاهها و بیمارستانها كه بهطور جدی از برنامه دوم توسعه اقتصادی در ایران شروع شد, موجب گسترش همه جانبه مدارس انتفاعی در قالب غیرانتفاعی، قطع مداوم یارانه كالاهای اساسی، كاهش مداوم سبد دارویی بیمهشدگان، افزایش قابل ملاحظه خدمات درمانی و صدور مجوز مراكز آموزشی تحت عناوین دانشگاه جامع كاربردی و ... شد كه نتیجه آن عدم دسترسی همگان به این امكانات و خارج شدن بخشهای وسیعی از مردم از خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی و سقوط شاخصههای اقتصادی در این رابطه شد ؛ اما در همین دوران شاهد ظهور نوكیسهها و آقازادههایی شدیم كه یك شبه ره صدساله رفتند. دولتمردان باید توجه داشته باشند كه راه مبارزه با كاهش بهرهوری كار و افزایش تولید «صرفاً در چارچوب برنامههای خصوصیسازی» عملی نمیشود ؛ زیرا با خصوصیسازی انجام گرفته سه برنامه توسعه، كاهش مخارج دولتی برای تهیدستان، به نفع سودجویی فراوان بخش ثروتمند انجام گرفته و خصوصیسازی پیامی مگر تهاجم سازمانیافته به استانداردهای اشتغال، مزد و رفاه اجتماعی نبوده است.
این ادعا كه خصوصیسازی، كارآیی را به دلیل حضور نیروهای بازار افزایش داده است, هم در جهان و هم در ایران تاكنون به اثبات نرسیده و تجربه نشان میدهد كه انگیزش برتر از رقابت در كارآیی موثر است و انگیزش جز با امید به زندگی، مشاركت مردم در سرنوشت سیاسی , اقتصادی و غیره صورت نخواهد گرفت.
رقابت مورد نظر صاحبنظران نئولیبرال مكتب شیكاگو به ایجاد انحصارهای جهانی و تولید انبوه بیانگیزگی و بدبینی منجر شده كه بحران فعلی جهان سرمایهداری در ذات آن نهان است.
مردم كشورهای پیشرفته جهان كه در چند سال اخیر مورد تهاجم باندهای بازارهای مالی و پولی قرار گرفتهاند, بیش از هر زمان دیگر به آینده خود بیمناك هستند ؛ زیرا به صورت ادواری دسترنج صندوق پسانداز و بیمه آنان در بورسهای جهانی مورد دستبرد سارقان سرمایهداری همچون انرون، پارمالات، ورلدكام و ... قرار میگیرد. بررسی آثار زیانبار كلاهبرداریهای سپتامبر سیاه ۱۹۹۷ و سپتامبر سیاه ۲۰۰۱ نشان میدهد كه خسارت اصلی نه متوجه مدیران و سرمایهداران كه علیه بیمهشدگان و سهامداران جزء بوده است كه این ثمره جهانیسازی بیبدیل در بازار سرمایه بوده كه در آینده هم این موضوع به صورت مكرر ادامه خواهد داشت.
متأسفانه عدهای در شرایط كنونی كشور ما كه هنوز بسیاری جرأت ابراز عقیده نمییابند و یا نمیتوانند عقاید خود را (به دلایل خاص) صراحتاً بیان دارند، جرأت كرده و با تعابیر من درآوردی به تطهیر جریان « راست جهانی » یا همانهایی كه علیه جهانی شدن,اقدام میكنند برآمدهاند. به طوریكه یكی از سخنگویان اصلی این جناح در مصاحبه با یكی از روزنامههایی كه كارگزار « راست جهانی » در ایران است, در تعریف « چپ و راست » بدون توجه به پیشینه تاریخی این دو اصطلاح ( كه به آرایش جایگاه نمایندگان در پارلمان فرانسه، ژاكوبنها و ژیرودونها ) اعلام داشته كه یكی از معنای راست « حق » است. این دوستان گویا دعوای جهانی راست و چپ را در فرهنگ لغت جستجو میكنند! در حالی كه جناح چپ ژاكوبنها همیشه مدافع منافع فرودست و ژیرودونها مدافع منافع فرادستها بودهاند. بنابراین, واضح و مشخص است كه معنای چپ در فرهنگ سیاسی یعنی كسانی كه مدافع منافع عموم مردم هستند و لاغیر.
تعبیر راست به معنای « حق » كه در تاریخ جنبشهای اجتماعی یكصد ساله اخیر جهان برای نخستین بار در ایران مورد استفاده قرار گرفته, به نوعی برآیند تفكر كسانی است كه گویا هرگونه مخالفت با « راست » یعنی دولتی بودن، نقد عملكرد این گروه در سطح جهان توسط مجله معروف لوموند دیپلماتیك فرانسه و مانتلی ریویو در آمریكا صورت گرفته كه متاسفانه در ایران به علت دسترسی بسیار محدود مخالفان گرایش راست جهانی هنوز نقد تمام عیار عملكرد آنان صورت نگرفته ؛ اگرچه تعداد معدودی از كسانی كه هنوز هم به آراء اندیشههای مترقی وفادارند, در مقالات و مصاحبهها، بخشهایی از عملكرد این گروه را برتافتهاند. اینان با تبلیغ « خیرخواهی كاذب » و مبارزه علیه دولتی شدن، مسیر جنبشهای اجتماعی را به « چاه راه » سرمایهداری جهانی میكشانند كه نتیجه آن امروز در كشورهای پیشرفته مورد اعتراض شهروندان آنها قرار دارد.
بسیاری از منادیان اقتصادی خصوصیسازی و آنانی كه خود را طرفدار دمكراسی اقتصادی میدانند, بنا به مدارك و شواهد مستند كه در مجله لوموند دیپلماتیك درج شده، از كارگزاران دستگاهها و نهادهایی هستند كه ظاهراً با آن مخالفت میكنند! شاید بد نباشد این آقایان مقاله « همدستی نخبگان فراملی شده » لوموند دیپلماتیك شماره (۱۱) ژوئن ۲۰۰۵ مندرج در لوموند دیپلماتیك را هفت بار با خودكار بازنویسی كرده و هر نسخه را به یكی از همفكران خود بدهند تا او هم هفت بار از روی آن بنویسد شاید رستگار شوند.
جالب آنكه بررسی پرونده زندگی سمبلهای رقابت و خصوصیسازی آقایان نظیر پینوشه، مدیرعامل شركت دوو (نویسنده كتاب سنگفرش خیابانها پر از طلاست)، مدیران ارشد شركتهای خصوصی كرهای (سامسونگ، دوو) و روسی (شركت نفتی یوكوس) و این آخری مارگرت تاچر و... حكایت از غلطیدن تاگردن این سمبلهای خصوصیسازی در فساد مالی و ...میباشد.
مضافاً بر آنكه بحرانهای ساختاری كه در بازار سرمایه چه در ایران و چه در آسیا از سالهای ۱۹۹۸ به بعد شروع شده عمدتاً ناشی از مشكلات سرمایهداری مبتنی بر بازار آزاد و دخالت تامالاختیار بخش خصوصی بوده است. تأسف بار آنكه در دوران بحران دولتها به ناچار به ملی كردن مجدد بانكها و بنگاههای مقروض بخش خصوصی شده و دیون بخش خصوصی را مجدداً برعهده میگیرند كه در واقع ناچار از تأدیه آن از « محل مالیات و عوارضی » میشوند كه به گردن مردم میبندند. در واقع كاهش قیمت تمام شده محصولات كه بحث اصلی خصوصیسازی است، فرآیندی عملی است كه در قالب شعار نمیگنجد ؛ زیرا قیمت تمام شده هر واحد محصول تولیدی، برای اساس فرمولهای مورد قبول جهانی، تركیبی از قیمت مواد اولیه، دستمزد پرداختی سایر هزینهها (سربار ساخت) است. بدیهی است كه برای تولید در هر حجمی، باید تركیبی متناسب از عوامل تولید را به كار برد و هرگونه كاهش یا افزایش در استفاده از عوامل تولید، منجر به صعود بیضابطه قیمت و یا از بین رفتن كیفیت كالا خواهد شد.
در دنیای كنونی از زمانی كه داوید ریكاردو، اقتصاددان بزرگ جهانی، بانگ برآورد كه « كار و نیروی كار خلاقیت تولید است »، تا ظهور ماركس كه « اساساً كار را موجد ارزش میدانست » و تا به امروز كه دنیای فراصنعتی « ثروت نیروی انسانی » را بالاترین ثروت جوامع میداند، برخی كجاندیشان سیاسی- اقتصادی همیشه بر این باور بودهاند كه گویا « انبوهی از ماشینآلات و انباشت مواد اولیه » میتواند كالا تولید كند و به اصطلاح تولید را بارور سازد و بر همین توهم، بیشترین عناد خود را با نیروی انسانی در قالب موضعگیریهای خاص بیان داشتهاند.
به گزارش ایلنا, در دوره تعدیل اقتصادی، بیشترین هجوم نظریهپردازان پیروان بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول « تعدیل نیروی انسانی » و به عبارتی « اخراج نیروی كار » و به اصطلاح آزادسازی ظرفیتهای قفل شده كارخانجات بوده است. تعرض به حقوق كارگران در قالب تغییر قانون كار درخصوص « آزادسازی اخراج كارگران » برجستهترین اعتقاد این نظریهپردازان است.
ایشان توجه ندارند در جامعهای كه مقوله تولید به بنبست رسیده، مشكل اخراج كارگران نه فقط بنبست را نخواهد گشود ؛ بلكه آن را وسیعتر خواهد كرد. كارفرمایان و منادیان سخنگوی آنان باید قبل از برخورد با معضل « تورم كارگری » در كارخانجات، موضوع خریدهای OVER INVOICE (خرید مواد اولیه یا ماشینآلات به قیمت بیشتر از قیمت واقعی و دست یازیدن به مابهالتفاوت آن ) در دو دهه اخیر توضیح دهند ؛ زیرا این مبالغ گزاف در واقع بخشی از حقوق كارگران و نیروی كار جامعه بوده كه نصیب آنها شده است.
اگر قبول كنیم كه بخش قابل توجهی از خریدهای داخلی و خارجی به قیمتهای واقعی نبوده (به هر دلیل)، در واقع معادل این افزایش، قیمت محصولات تولیدی كارخانجات افزایش یافته كه این افزایش قیمت نه فقط قدرت رقابتی كالاها را از بین برده ؛ بلكه باعث خواهد شد كه در بسیاری موارد به علت كاهش قدرت خرید جامعه، این كالاها به فروش نرسند كه در این صورت مشكلات بسیاری برای كارفرمایان ایجاد خواهد شد كه در ایجاد اینگونه مشكلات كه اساسی هم هستند، كارگران دخیل نیستند.
از طرف دیگر، ایجاد برخی هزینههای درشت و حسابسازیهای بیمورد، اگر از هزینه نیروی كار بیشتر نباشد، كمتر نخواهد بود كه دست یازیدن به اخراج كارگران، اینگونه موارد را از بین نخواهد برد. كارفرمایان و سخنگویان آنها باید توجه داشته باشند كه یك « لشكر بیكار » در جامعه همیشه « خطر ناامنی » را برای همگان و از جمله خود آنها در برخواهد داشت و سیل بیكاری علاوه بر كارگران، بنیان تولید و صنعت را نیز با خود خواهد برد.
تأسف بار آنكه عملكرد خصوصیسازی باعث شده سهم هزینههای مصرفی خانوارهای ایرانی از دوره خصوصیسازی مرتباً با كاهش مواجه بوده , به طوری كه در سال ۲۰۰۴ ایران از این نظر بین ۱۳۷ كشور جهان، در رتبه ۱۲۲ قرار داشته است. دقت در شاخصههای اجتماعی - اقتصادی نشاندهنده آن است كه در بین عوامل منفی نظیر فساد، ارتشاء و موانع اقتصادی با رتبه ممتاز جهانی و از نظر شاخصههای مثبت نظیر هزینههای مصرفی، امنیت اقتصادی - اجتماعی، مشاركت مردم در تصمیمسازیها در رتبههای آخرین قرار داریم ؛ اما چه باك كه سخنگویان خصوصیسازی، همین آمارهای منفی را به گردن دیگران و نه عملكرد خود میدانند.
برای اصلاحات اساسی در تولید و صنعت، باید راه چارههای اساسی اندیشید و از دست زدن به راهحلهایی كه پیامدهای سنگینتر به همراه خواهد داشت، پرهیز كرد.
اگرچه بخشی از نیروی كار موجود در كارخانجات به دلیل سیاستهای خاص سالهای جنگ « مازاد بر ظرفیت لازم كارخانجات » هستند ؛ اما در واقع موضوع فقدان مدیریتهای لازم، دورنگرینداشتن كارفرمایان و دهها مورد دیگر كه عمدتاً به كارفرمایان و مدیران مربوط میشوند كه باعث به وجود آمدن مشكلات بسیار در بخشهای اقتصادی شده و كارگران از این بابت كمترین سهم را بر عهده دارند.
انتصابات فرمایشی دولتی و غیردولتی كه مبتنی بر نظام شایستهسالاری نبوده، در بخشهای اقتصادی نتایج وخیمی به بار آورده كه قرار نیست تاوان آن را كارگران بپردازند. از طرف دیگر، نیروی كار كشور باید با آموزش و دست یافت به دانش كار « بهرهوری كار و تولید » را افزایش دهد تا توان رقابتی تولید و خدمات ایجاد شود.
نگاهی به شاخصههای اقتصادی، افزایش مزد و شاخص افزایش هزینه شهریه در مراكز آموزشی و همچنین كاهش مداوم خدمات رفاهی - اجتماعی در پس شعار جهانی شدن، همگی حكایت از یورش به دسترنج مردم جهان دارد. در شرایط فعلی كه فقدان جبههای متحد بر علیه كسانی كه تجارت جهانی را به یغما میبرند, اقتصاددانان و نظریهپردازان مردمی در افشای سناریوهای بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول باید نقش برجستهای را بر عهده گیرند تا مانع از تحقق رویاهای ثروتمندان جهانی شوند. كارآفرینی و تولید دانش و ایجاد سرمایههای معنوی نه با خصوصیسازی و غارت ثروت جوامع ؛ بلكه با برقراری نظام شایستهسالاری، ایجاد فرهنگ كار و دانش و استفاده بهینه از ثروت و امكانات كشور تحقق مییابد و لاغیر.
عملكرد آنانی كه شعار جهانیسازی میدهند, دقیقاً علیه تجارت آزاد جهانی است ؛ زیرا منادی انحصار در تولید و خدمات هستند. پس در افشای سیاستهای شوم جهانیسازی و كسانی كه بلندگویان وطنی و جهانی آنها هستند, بكوشیم تا جامعه فریب تئوریهای رنگارنگ خانمان برانداز آنان را نخورد.
منبع : کارگزاری آبان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست