دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
حقیقت محبت دنیا
بدان که محبت دنیا بزرگترین گناهان است و اگر تمام خطاها را جمع کرده از آن مجسمهی انسانی بسازند، محبت دنیا فقط مال و جاه نیست بلکه قسمتها و شعبههای زیاد دارد و ثروت و جاه دو شعبه از آنها میباشند. تمام حالتهای قبل از مرگ دنیا و حالتهای بعد از آن آخرت به حساب میآیند. به عبارت دیگر هر چیزی به جز علم و معرفت و آزادی که در دنیا از آن بهرمند میشوی و مرگ تو را از آن جدا میسازد، از امور دنیوی بهشمار میآید و چیزهایی که بعد از مرگ با خود میبری از امور اخروی محسوبند و اهل بصیرت از آنها لذت میبرند.
و لیکن آن امور گرچه در دنیا هست اما از دنیا نیست، و این بهرههای دنیوی بستگی دارد به مورد بهره و نصیب و اعمالی که برای اصلاح آن صورت میگیرد. از اینرو به اعیان موجود و بهرههای آن و نیز پرداختن به اصلاح آن مربوط میشود چنانکه خدای تعالی میفرماید: « إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الأرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً » کهف/۷
« ما چیزهایی را که بر روی زمین است زیور آن قرار دادیم، تا افراد بشر را آزمایش کنیم که کدامیک از ایشان نیکوکارتر است.»
آنچه انسان از زمین میخواهد یا عین آن است که به منظور تهیه مسکن یا برای کشاورزی مورد استفاده قرار میدهد و یا نباتات زمین است که غذا و دارو و بسیاری چیزهای دیگر را از آنها به دست میآورد و یا معادن زمین است که پول و ظرفها و اسباب و آلات دیگر را از آن میسازد و یا حیوانات آن است که انسان برای سواری و تهیه گوشت از آن استفاده میکند و یا افراد بشر است که برای همسری و اتباع و اظهار قدرت و شکوه مورد استفاده قرار میدهد و خداوند همهی فوائد مذکور را در این آیه بیان کرده است « زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآب»
«آراسته شده است در نظر مردمان، محبت آرزوها از قبیل زنان و فرزندان و مقادیر زیاد از طلا و نقره و اسبان دارای علامت و چهارپایان و زمین کشاورزی، اینها متاع زندگی دنیا میباشند و جای بازگشت خوب پیش خدا است.»
و اما کیفیت استفاده از دنیا، چنانکه در قرآن ذکر شده پیروی از هوای نفس است (وَنَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی)نازعات/۴۰
«نفس را از پیروی هوی و هوس منع کند»
که تفصیلش به نحوی است که در این آیه بیان شده است :
«أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الأمْوَالِ وَالأوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلا مَتَاعُ الْغُرُورِ»
«زندگی دنیا فقط بازیچه و سرگرمی و زیور و فخر کردن بر یکدیگر و اظهار فزونی در اموال و فرزندان است مانند بارانی که در اثر آن نباتاتی روئیده باشد و سبب شگفتی و شادی کفار گرددو پس از آن، آفتی بر نباتات وارد شود و همه را خشک کند و زرد و نابود شده به نظر برسند و اثری از آنها باقی نماند و در سرای آخرت هم عذاب سخت وجود دارد. و هم آمرزش و خشنودی خدا و زندگی دنیا جز سرمایهی فریب خوردن چیزی نیست.»
ظاهر صفاتی که در این آیه ذکر شده اند ظاهر زندگی دنیا است و تمام اوصافی که ممکن است در باطن انسان وجود داشته باشد و موجب هلاکش شود مانند نیرنگ و حسد و تکبر و ریاکاری و دورویی و فخر فروشی و افزون طلبی و مالدوستی و علاقه به ستایش و غیر اینها، در ضمن آیه فهمیده میشود و باطن حیات دنیا نیز همین اوصاف باطن است.
اما وسیلهی به دست آوردن دنیا، پیشهها و کسبهایی است که مردم بدان اشتغال دارند و در اصلاح و بهبودش میکوشند و طوری در آنها مستغرق گشته اند که حتی خود را فراموش کرده، آغاز و انجام و مبدأ و معاد خویش را از یاد برده اند، علاقهی قلبی ایشان فقط متوجه به دست آوردن مال و سعی و کوشش بدنیشان فقط در اصلاح آن صرف میشود. این است حقیقت دنیایی که محبتش در راس تمام خطاها قرار گرفته و فقط به منظور به دست آوردن توشهی آخرت آفریده شده است ولی کثرت اشتغال و تراکم آرزوها و شهوتها به حدی است که مسافران و رهروان نادان از اینکه در مسافرتند و مقصدی دارند غافل شده تمام سعی و کوشش خود را در جمع مال و ثروت به کار میبرند و درست مانند کسی هستند که به سفر حج برود و در بیابان به مراقبت و علف دادن و فربه کردن شتر سرگرم شود و از همرهان عقب ماند و گذشته از اینکه از حج محروم میشود، طعمهی درندگان بیابانها گردد.
این دنیا که محبتش مذموم و سبب هلاک و بدبختی است، مزرعهی آخرت است و کسی که حقیقت آن را ادراک کند و به پایداریش پی ببرد، میفهمد که مانند کاروانسرایی است که در کنار جاده ساخته شده و توشه سفر و علف چهارپایان در آن آماده گردیده است که روندگان به سوی خدا چند روزی در آن اقامت کنند و بقدر ضرورت از آن توشه برای رسیدن به مقصد که سرای جاودانی آخرت است بردارند و کسانی که دنیا را مزرعهی آخرت میدانند، رنج شخم بذر افشانی و آبیاری را تحمل میکنند تا در آخرت از محصول دسترنج خود بهره مند شوند و کسانی که فقط بدنیا و لذتهای آن توجه میکنند و به فکر برداشتن توشه سفر و کشاورزی در این مزرعه نیستند، موجبات بدبختی و هلاک خود را فراهم کرده اند.
میتوانیم مردمانی را که در دنیا زندگی میکنند به جمعیتی شبیه کنیم که سوار کشتی شده به مسافرت میروند و در راه به جزیرهی میرسند و ناخدا به ایشان اعلام میکند که میتوانند به مدت کمی برای انجام دادن کارهایشان از کشتی خارج شوند و تأکید میکند که توقف کشتی طول نمیکشد و لازم است زودتر برگردند. در این وقت آنان در جزیره پراکنده میشوند، معدودی از ایشان با شتاب کارهای خود را به انجام رسانیده به کشتی بر میگردند و میبینند که کشتی خلوت است و طبق دلخواه جایی باز و با وسعت برای خود انتخاب میکنند. عدهی دیگر به تماشای مناظر زیبا و دیدن گلها و سنگهای قیمتی و عجایب جنگلها و استماع آواز پرندگان جزیره سرگرم میشوند و هنگامیکه به کشتی برمیگردند، جاهای بد و تنگ نصیبشان میشود و ناچارند با آن بسازند و رنج بیشتر را تحمل کنند و بعضی از آنان گذشته از پرداختن به دیدنیهای جزیره فریفتهی سنگهای بهادار شده مقدار زیادی از صدفها و سنگها و جواهر بر میدارند و وقتی که به کشتی بر میگردند مجبورند در محلهای پست و بسیار تنگ قرار گیرند و بار گران سنگها را که بر فشار و تنگی محل افزوده است، تحمل کنند، حرص و آز اجازه نمیدهد که آنها را از خود دور کنند و برای آنها محلی در اختیار ندارند ناچار باید بر دوش حمل کنند و پشتشان زیر بار گران خم گردد. جمعی دیگر چون وارد جنگلها شوند مسافرت و کشتی را فراموش کرده به چیدن گلها و خوردن میوههای گوناگون میپردازند و هر چند از حملهی ناگهانی درندگان و پیش آمدهای بد بیمناک هستند، نمیتوانند از این لذتهای موقت صرف نظر کنند و پس از مدتی که از خواب غفلت بیدار میشوند و به ساحل بر میگردند، اثری از کشتی نمیبینند و بعد از مدت کوتاهی شکار درندگان میشوند و بقایای بدنشان طعمهی حشرات خواهد شد.
این است صورت حال مردم نسبت به دنیا و آخرت و تو اگر اهل بینشی، میتوانی با کمی دقت طبقات مردم را با اقسام مسافران کشتی مقایسه کنی.
کسی که نفس خود و ذات پروردگارش را بشناسد و به زینت دنیا و سرای آخرت پی ببرد، به نور بصیرت در خواهد یافت که این دو، ضد و دشمن یکدیگرند زیرا به طور قطع برایش روشن میشود که سعادت اخروی فقط نصیب کسی خواهد شد که با شناخت و محبت کامل به بارگاه خدا روی آورد و محبت بی مداومت بر ذکر به دست نمیآید و خداشناسی بی مداومت بر طلب و فکر میسر نمیگردد و کسی فراغت دارد و میتواند بر ذکر و فکر مداومت داشته باشد که از کارهای دنیا اعراض کند و معرفت و محبت خدا در قلبی جایگیر میشوند که از محبت غیر خدا خالی باشد. پس معلوم شد که قلب سالک وقتی به محبت و معرفت خدا مشغول میشود که جز او چیزی در آن وجود نداشته باشد و این فقط برای کسی امکان دارد که از دنیا اعراض کند و فقط به چیزی که ضرورت دارد و توشه سفر است قانع باشد، و تو اگر اهل بصیرتی، این حقیقت را به ذوق و مشاهده درک میکنی و اهل آن خواهی شد و اگر اهل بصیرت نیستی، اهل تقلید باش و به آن ایمان بیاور و تهدیدهایی که خدا و رسولش کرده اند دقت کن و در آیات و احادیثی که ترا از دنیا بر حذر میدارند، بیندیش خدای تعالی میفرماید« مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا »هود/۱۵
«کسانی که در احسان و اعمال نیکشان، زندگی دنیا و زیورهای آن را اراده میکنند، پاداش اعمالشان را در دنیا بدون نقص میدهیم »
و نیز میفرماید: « ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَی الآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ »نحل/۱۰۷
«کفر آن قوم بعد از ایمان بدین سبب بود که زندگی دنیا را بیشتر از آخرت دوست داشتند و خداوند گروه کافر را هدایت نمیکند»
و نیز میفرماید: « وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَی»نازعات ۳۸/۳۹
«اما کسی که طغیان کرد و کافر شد و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح داد بی شک دوزخ جایگاه او است .»
شاید ثلث قرآن در ذم دنیا و ذم اهل آن است. و حضرت رسول خدا(ص) فرموده است: «دنیا و هر چه در آن است ملعونند مگر چیزی که برای خدا باشد» و نیز فرموده است: « بسیار جای تعجب است کسی که سرای آخرت را باور میکند، چگونه برای سرای غرور میکوشد»و نیز فرموده است: «دنیا شیرین و سر سبز است و خدا شما را در آن جانشین یکدیگر کرده است و نظارت میکند که چگونه عمل میکنید» و نیز فرموده است: « خدا چیزی را مبغوض تر از دنیا نیافریده و از وقتی که آن را آفریده به آن نظر نینداخته است» و نیز فرموده: «کسی که شب را به روز آورد در حالی که بالاترین کوشش و غمش برای دنیا باشد، در هیچ چیز با خدا ارتباط ندارد و خدا چهار خصلت را از او جدا نمیسازد، غمی که هیچوقت پایان ندارد و کاری که هیچگاه از آن فراغت حاصل نمیکند و فقری که هرگز به بی نیازی نمیرسد و آرزویی که هیچ پایان ندارد» ابوهریره گفت: حضرت رسول خدا(ص) فرمود: «ای اباهریره آیا میخواهی تمام نعمتهای دنیا را به تو نشان دهم؟»عرض کردم آری ای فرستادهی خدا پس دستم را گرفت و مرا به طرف مزبلهی برد که در آن سرهای چند تن و کثافتها و کهنههای پاره شده و مقداری استخوان وجود داشت و فرمود: « ای اباهریره این سرها مانند شما آرزوها در سر داشتند و مانند شما حریص بودند و اکنون استخوانهایی بی پوست هستند و در آتیه خاکستر خواهند شد و این کثافتها انواع غذاهایی است که در هر جایی که ممکن بود به دست میآوردند و در شکم خود میریختند و اکنون به این صورت درآمده است و مردم از آن دور میشوند و این کهنه هی پوسیده لباسهای فاخر و پوشیدنیها بود که اکنون آنها را باد میبرد و این استخوانها چهارپایانی بودند که مردم بر آنها سوار شده در شهرها به کسب مشغول بودند پس هر کس که بر دنیاگریان است باید گریه کند» و نیز فرموده است: «گروههایی در روز قیامت به میدان میآیند و اعمالشان به بزرگی کوههای تهامه است و با این حال دستور صادر میشود که آنان را به دوزخ برند» عرض کردند یا رسول الله آیا آنان نماز خوانده اند؟ حضرت فرمود: «آری نماز میخواندند و روزه میگرفتند و همچنین شب زنده داری هم میکردند ولی وقتی چیزی از دنیا را به ایشان نشان میدادند بر آن میپریدند» و حضرت عیسی(ع) گفت: «محبت دنیا و آخرت در دل مؤمن با هم نمیسازند همچنانکه آب و آتش در یک ظرف با هم سازش ندارند» و حضرت پیغمبر(ص) فرمود: « از دنیا حذر کنید زیرا ازهاروت و ماروت ساحرتر است» و حضرت عیسی(ع) فرمود: « ای گروه حواریان به کمی دنیا با سلامت دین راضی شوید همچنانکه اهل دنیا به کمی دین با سلامت دنیا خشنودند»و نیز فرمود« ای حواریان خوردن نان جو با نمک بد و پوشیدن پلاس و خوابیدن بر مزبلهها، با عافیت دنیا و آخرت ، بسیار است» و روایت کرده اند که دنیا در صورت پیرزنی زشت آرایش شده برای حضرت عیسی ظاهر شد پس از او سوال کرد که چند شوهر کرده ای؟ گفت شماره آنان را نمیدانم. حضرت سوال کرد که تو را طلاق داده اند یا همه مرده اند؟ پیرزن گفت همه را کشته ام. عیسی فرمود: عجیب است شوهرانی که باقی مانده اند، چرا از گذشتگان عبرت نگرفته اند.
ممکن است بعضی از اشخاص تصور کنند که بهظاهر با دنیا ارتباط دارند ولی قلبشان از محبت آن خالی است و اینان فریب خورده اند زیرا حضرت رسول خدا(ص) میفرماید: « دنیا دار مانند کسی است که در آب راه برود آیا کسی که در آب راه میرود میتواند کاری کند که پاهایش تر نشود» و حضرت علی(ع) به سلمان فارسی نوشت: «دنیا مانند مار است اگر دست بزنی نرم است و زهر آن میکشد. پس از هرچه از اموال دنیا که در نظرت مطلوب است، دوری جوی زیرا مصاحبتش کوتاه است و غم دنیا را مخور زیرا جدایی آن قطعی است و هر وقت که زیاد به آن مسروری، بیشتر از آن بر حذر باش زیرا دنیادار هر وقت به شادی آن مطمئن شود با مصیبتی مواجه میشود که شادیش را از بین ببرد»و عیسی(ع)گفت: «دنیادار مانند کسی است که آب دریا بیاشامد هر قدر بیشتر بنوشد تشنگی او بیشتر میشود تا به قتلش منجر گردد».
بدان که دلبستگی به دنیا غایت نادانی است زیرا جدا شدن از آن قطعی و مانند خانهی است که صاحبش آنرا برای مهمانان و آیندگان و روندگان آراسته و آماده کرده باشد و طبقی طلایی را که بر آن انواع گلهای معطر و بخور و چیزهای دیگر گذاشته باشد، و جهت استفاده مهمانان در محلی مخصوص قرار دهد که هر واردی از عطر آن استفاده و برای اینکه مهمانان دیگر نیز بهره مند شوند خانه را ترک کند و تمام وسائل را به حال خود بگذارد. در این حال اگر مهمان تصور کند که خانه و طبق و سائر وسائل را به او بخشیده اند و خود را مالک آنها بداند و به چیزی که برای چند روز در اختیارش گذاشته اند، علاقه و دلبستگی پیدا کند ولی ناگهان به وی بفهمانند که اشتباه کرده است و طبق و اشیاء دیگر را از او بگیرند و از آنجا بیرونش کنند، بدیهی است غم و اندوه و درد شدید بر او عارض میشود و به اشتباه خویش پی میبرد ولی کسی که به وضع و مراسم آن خانه آگاه باشد، در حدی که مجاز بوده است استفاده میکند و طبق طلا و سائر وسایل را به صاحب خانه تسلیم و فراوان از وی سپاسگزاری میکند و نوبت را به دیگران میگذارد.
عادت خدا در دنیا نیز همین طور است، آن مهمانخانه را برای روندگان قرار داده است که از آنچه به حالشان مفید است بقدر ضرورت توشه بردارند و مانند امانتی که موقتاً در اختیارشان گذاشته باشند، از آن بهرهمند گردند و به میل و رغبت، برای آیندگان رهایش کنند و به آن علاقه مند نشوند و بدانند که دنیا جای اقامت نیست و هر چه نپاید دلبستگی را نشاید.
منبع:
امام محمد غزالی توسی، الأربعین، ترجمهی برهانالدین حمدی، انتشارات اطلاعات
امام محمد غزالی توسی، الأربعین، ترجمهی برهانالدین حمدی، انتشارات اطلاعات
منبع : پایگاه اطلاع رسانی اصلاح
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست