چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا
غرب و رابطه ایمان و عقل
ایمان و عقل مسئله بسیار مهمی بوده و هنوز هم هست. هنوز هم آنچه شما در بحثهای کلامی شاهد هستید و از آن سو ترجمه میشود و میآید گرفتار بحران ایمان است. این بحران ایمان مربوط به غرب است و در کشور ما اصلا موضوعیت ندارد. شما نمیتوانید بفهمید معنای بحران ایمان یعنی چه؟ من نمیتوانم بفهمم؟ زیرا ما هنوز در پروسه ایمان سیر میکنیم و حتی اگر آدمی باشد که در جامعه ما نماز نخواند به هرحال باورهایی در او وجود دارد. بحران ایمان مربوط به زمانی است که کسی خودش را در صحرای وحشتناک و ظلمانی بیایمانی ببیند. ممکن است در ظاهر رفتار آحاد جامعه ما رگههایی از عدم تقید به شعائر وجود داشته باشد ولی باطنا چارچوب تصورشان، چارچوب دینی و ایمانی است. بحران ایمان موضوع ما نیست باید دههها طول بکشد تا ما گرفتار بحران ایمان شویم. درست است در بعضی از افراد ممکن است موضوعیت پیدا کرده باشد ولی حرکت اجتماع مبتنی بر بیایمانی نیست. اگر به ماه رمضان نگاه کنید، به تاسوعا و عاشورا نگاه کنید، به مناسبتها نگاه کنید، رفتار عموم جامعه و خانوادهها را نگاه کنید هنوز اثری از بحران ایمان نداریم. در هر حال پس از دوران عقلگرایی اولیه در یونان باستان حالا ایمان وارد میدان شده بود.ایمان یک مقوله ماورایی قابل دیدن نبود. نه فرشتگان را میشد دید نه خدا را با این چشم سر میشد دید و دو، دوتا چهارتای عقلی کرد، نه آنچه در کتب عهد عتیق و عهد جدید آمده بود قابل تبیین بود.
صرفا گفته میشد باید به اینها ایمان و اعتقاد داشته باشید. پنبه عقل را هم که زده بودند و میگفتند حق ندارید با گزارههای عقلانی وارد این مقوله شوید. دست و پای هرکس را که اینگونه عمل کرده بود بریدند، دانشمندان را تکفیر کردند و از بالای برجها پایین انداختند و سوزاندند. در کلیسا دادگاههای تفتیش عقاید راه انداختند. لذا به تدریج تفکری در آنجا بسط پیدا کرد مبنی بر اینکه کلیسا قادر نیست از ایمان دفاع عقلانی کند و در نتیجه ایمان در مقابل عقل قرار گرفت. گروههای فکری به سه دسته تقسیم شدند. گروهی معتقد بودند که عقل باید به نفع ایمان کنار رود، گروه دیگر میگفتند ایمان باید به نفع عقل کنار رود، گزاره سومی هم بود که تقریبا هر دو را برابر میدانست. هیچکدام از این سه گروه نیز نتوانستند دلیل محکمی ارائه کنند که قابل پذیرش باشد. فلسفه این دوران چون قابل دفاع نبود به نام اسکولاستیک معروف گردید. (مدرسی) اسکول یعنی مدرسه. اسکولاستیک یعنی مدرسی. یعنی چیزی که بیان شده و بقیه مجبورند یاد بگیرند. در مدرسه خیلی تفکر و تعقل وجود ندارد. شما بهعنوان دانشآموز- نه بهعنوان دانشجو- فقط مطالب را میآموزید. دانشمندان برای سنین نوجوانی و کودکی، شان تعفل و تفکر قائل نیستند چون تازه فرد زندگی را تجربه میکند. از این جهت به مدارس این مقطع میگویند اسکول یعنی چیزهایی که افراد نمیتوانند در حقانیتشان تردید کنند، آنها میآموزند. یک بچه ابتدایی با راهنمایی نمیتواند بر سر یک فرمول ریاضی یا نحوه چینش کلمات یک بیت شعر شک کند، نهایتا میتواند اینها را خوب بفهمد و نمره ۲۰ بگیرد. نگاه مکتب فلسفی دوران قرون وسطی در این حد است. میگویند شما بیشتر از این نمیتوانید جلو بروید. نهایتا میتوانید رشد کنید و یک مکتب فکری هماهنگ و منطبق با ما به وجود آورید.
منبع : روزنامه رسالت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران حماس دولت سیزدهم آمریکا رافائل گروسی دولت رهبر انقلاب اصفهان مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان رئیس جمهور مجلس
سلامت تهران بارش باران هواشناسی شهرداری تهران قتل حجاب پلیس آموزش و پرورش فضای مجازی شهرداری وزارت بهداشت
خودرو مسکن حقوق بازنشستگان مالیات سایپا قیمت طلا قیمت دلار ایران خودرو قیمت خودرو بازار خودرو بانک مرکزی بورس
تلویزیون نمایشگاه کتاب سینما تئاتر دفاع مقدس سریال سینمای ایران موسیقی کتاب
دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین رفح جنگ غزه روسیه چین نوار غزه ترکیه اوکراین طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر ذوب آهن لیگ قهرمانان اروپا نساجی لیگ برتر فوتبال ایران بازی لیگ برتر ایران سپاهان جواد نکونام
اپل هوش مصنوعی سامسونگ ناسا آیفون مایکروسافت گوگل باتری فضاپیما ماهواره
بیماران خاص استرس کاهش وزن بیمه زیبایی دندانپزشکی فشار خون