جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بی‌خوابی - INSOMNIA


بی‌خوابی - INSOMNIA
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ادوراد ل. مک‌دانل، پل جونگر ویت، برادریک جانسن و اندرو کوزووه
کارگردان : کریستوفر نولان
فیلمنامه‌نویس : هیلاری سایتس، بر مبنای فیلم‌نامه‌ای نوشتهٔ اریک اسکیولدبیرگ و نیکلاس فروبنیوس
فیلمبردار : والی فیستر
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید جولیان
هنرپیشگان : آل پاچینو، مارتین دانوون ،کریستال لو، هیلاری سوانک، پل دولی، جاناتان جکسن، کاترین ایزابل و رابین ویلیامز
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه


̎ویل دورمر̎ (پاچینو) و ̎هپ اکهارت̎ (دانوون) کارآگاه‌هائی لس‌آنجلسی هستند که به شهر دورافتادهٔ نایت میوت در آلاسکا فرستاده شده‌اند تا دربارهٔ قتل ̎کی کانل̎ (لو)، دختری هفده ساله تحقیق کنند. یکی از دلایل این مأموریت این است که ̎ویل̎، پلیسی شناخته‌شده در زمینهٔ تحقیقات جنائی است و همین شهرت و اعتبار است که ̎الی بر̎ (سوانک) پلیس محلی را به آشنا شدن با او ترغیب می‌کند. علت دیگر این مأموریت این است که پروندهٔ هر دو کارآگاه از طرف واحد امور داخلی پلیس لس‌آنجلس تحت بررسی است و ̎ویل̎ از این‌که ̎هپ̎ جاضر شده با آنان هم‌کاری کند، زیاد خشنود نیست. با این وجود هر دو، کارشان را با ̎چیف نایبک̎ (دولی) و گروهش آغاز می‌کنند تا دریابند چه‌کسی آن دختر جوان را به قتل رسانه است. مظنون اصلی، نامزد دختر، ̎وندی استتس̎ (جکسن) است؛ به‌خصوص که حالا روابطی با دوست صمیمی سابق ̎کی̎، ̎تانیا̎ (ایزابل) شروع کرده است. اما ̎ویل̎ احساس می‌کند که پای مظنونان دیگری نیز در میان است و آرام آرام مطمئن می‌شود که رمان‌نویس محلی، ̎والتر فینچ̎ (ویلیامز) احتمالاً در این جنایت دخالت داشته است. اوضاع وقتی پیچیده‌تر می‌شود که ̎هپ̎ تیر می‌خورد و کشته می‌شود و ̎ویل̎ در ان خطّه که خورشید درش هیچ‌وقت غروب نمی‌کند، به بی‌خوابی مبتلا می‌شود. در حالی‌که ̎ویل̎ با این دو مشکل دست به گریبان است، موذیانه در دام بازی روانی خطرناکی با ̎والتر̎ می‌افتد و با این وجود در همان حال که سعی دارد سلامت عقل خود را از دست ندهد می‌خواهد گره از این جنایت بگشاید.
● پس از دو فیلم مستقل و نیمه مستقل، یعنی تعقیب (۱۹۹۸) و یادگاری (۲۰۰۰)، با بی‌خوابی که بازسازی فیلمی نروژی (اسکیولدبیرگ، ۱۹۹۷) است، نولان به‌سمت یک محصول استودیوئی می‌چرخد و در عین حال شأن خودش را به‌عنوان کارگردانی مستقل و تجربه‌گرا حفظ می‌کند. نولان در مقایسه با فیلم مرجع، جلوهٔ اخلاقی و انسانی‌تری به داستان می‌بخشد و از لوکیشن‌های پر از مه و یخ، به بهترین وجهی برای درآوردن فضای داستان از زاویهٔ دید یک پلیس خسته و بی‌خواب با وجدان زخم‌خورده استفاده می‌کند. ویلیامز در نقشی غیرمتعارف، به قالب مجرمی باهوش و در عین حال خطرناک فرو می‌رود. اما صاحب اصلی فیلم پاچینو است که نمای درشتی از صورت خواب‌زده و ناآرامش، بخش اصلی اغلب نماهای فیلم را اشغال کرده است. وقتی به چهره‌اش در نقشی که می‌توانست بسیار متظاهرانه ایفا شود نگاه می‌کنید، امکان ندارد فرقی بین آن و چشم‌اندازهای مبهم و مه‌آلود و سرد و در عین حال زیبای اطراف ببینید: هر دو به بهترین شکلی ̎طبیعی̎ به‌نظر می‌رسند. ارتباط بین سه شخصیت اصلی فیلم یعنی پلیس ناآرام، قاتل باذکاوت و مأمور دیگری که شیفتهٔ پلیس پیر است و بین دو قطب اصلی داستان تاب می‌خورد، به شکلی هوشمندانه و متین برقرار شده است.