جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
راه سوم
کنکور در حال برگزار شدن بود. زنی مسن و جاافتاده کنار خیابان روی چمنها مشغول دعا بود. او دعا میکرد تا فرزندش در شهر خودش در بهترین رشته قبول شود. چند صد متر آن سوتر فرزندش در حال پاسخ دادن به سؤالات بود. یکی از دوستان که کنار من نشسته بود با خنده گفت: ”من این خانم را میشناسم. همسر یکی از دوستان من است. او و همسرش هر دو آدمهای بااعتقادی هستند. اما واقعاً الان دعا خواندن چه فایدهای برای فرزند آنها دارد!؟ به هر حال فرزند آنها قبل از این باید خودش را برای کنکور آماده میکرد و الان فقط موقع جواب پس دادن است!
چیزی نگفتم. دیدگاه راه سومی به من یاد داده بود که هرگز با افرادی که به زغم خود منطقی فکر میکنند بحث و جدل نکنم. کنکور برگزار شد و داوطلبان از سر جلسه بیرون آمدند مادر سراسیمه فرزندش را پیدا کرد و در مورد برآورد خودش از امتحان پرسید. فرزند مأیوس و ناامید گفت: ”خیلی سخت بود امیدی به قبولی ندارم!“ و دوست من که هنوز کنارم نشسته بود لبخندی زد و گفت: ”عرض نکردم!“ اما من هنوز میدیدم که مادر در حال خواندن دعا است.
چند ماه بعد نتایج اعلام شد. از دوستم سراغ آن مادر دعاخوان را گرفتم. گفت فرزندش در کنکور رد شده و اسمش در فهرست قبولیها نبوده است. از این حادثه غمی سنگین بر دلم نشست. هفته بعد در یکی از کلاسهای امیدپروری، آن مادر و فرزند را دیدم. هر دو با هم آمده بودند تا یاس و ناامیدی سنگینی را که بر روحیه فرزند حاکم شده بود برطرف سازند. وقتی نزدیک مادر رفتم با تعجب دیدم که او هنوز مطمئن و آرام برای قبولی فرزندش در کنکوری که رد شده بود دعا میخواند!
اتفاقاً سر و کله همان دوست قدیمی هم پیدا شد. او وقتی امید مادر به قبولی فرزندش را دید با پوزخند به او گفت: ”مادر! نتایج اعلام شده است و دیگر امیدی نیست! دعایت را برای سال دیگر کنار بگذار!“
اما آن مادر دعاخوان از رو نمیرفت و مدام زیر لب برای قبولی فرزندش دعا میخواند.
دو هفته بعد وقتی در کلاس حضور یافتم در کمال حیرت دیدم که مادر خوشحال و شادمان با جعبهای شیرینی مقابلم ایستاده است و قبولی فرزندش در کنکوری که رد شده بود در همین شهر را به من اطلاع میداد. فرزندش در لیست ذخیرههای مرحله دوم آخرین نفر بود، اما به هر حال قبول شده بود و دعای مادر جواب داده بود.
همان لحظه دوباره آن دوست قدیمی مقابلم ظاهر شد. وقتی قضیه را برایش گفتم با ناباوری شانههایش را بالا انداخت و گفت: ”شانسی بود! گاهی از این اتفاقات میافتد!“
و من اصلاً با او بحث نکردم. اما خوب میدانستم که دلیل قبولی فرزند در امتحان چیزی جز اصرار مادر ”به قطع نشدن جریان دعا و پیوستگی مستمر آن“ نبود.
مثالی دیگر میزنم یک مسابقه فوتبال در سطح جهانی در حال برگزار شدن است. میلیونها دل مشتاق و آرزومند تماشاچی ثانیه به ثانیه بازی هستند. هزاران موج و جریان مثبت دعا برای پیروزی تیم خودی بهسوی کاینات روانه میشود. اعضاء تیم نیز با شور و شوق فراوان مشغول تلاش هستند. اما ناگهان گزارشگر بازی شروع به اظهارنظر در خصوص قدرت و سرسختی و مقاومت و امتیازات تیم مقابل میکند. گزارشگر دائم به زبان بیزبانی باورهای درونی خودش را با صدای بلند زمزمه میکند که عبور از این مانع سخت است و نباید امید چندانی به پیروزی داشت و ... با این کار سدی نامرئی اما محسوس از ناامیدی را مقابل چشمان تماشاگران میسازد. هنوز بازی در جریان است اما گزارشگر چون قبل از بازی در درون خودش باخته و اصولاً نمیتواند در صدای خود شوق و شور و دعای پیروزی را جاری سازد، شروع به ارسال امواج یأس و نومیدی میکند و با اینکار خود باعث میشود تا جریان گرم میلیونها رگه امید و عشق و دعای پیروزی رو به سردی گراید. آنها که گزارشگر را به خاطر حضور مستقیمش در محوطه بازی دانا و آگاه میپندرند، ناخودآگاه حق را به او میدهند، از درون امیدشان را از دست میدهند و دست از دعا برمیدارند و دیری نمیپاید که بدشانسی و فرصتهای از دست رفتنی خودشان را نشان میدهند و تیم خودی که تا همین چند دقیقه پیش عالی بازی میکرد ناگهان همه چیز را واگذار میکند و مانند یک تیم مبتدی پشت سر هم شکست میخورد و گزارشگر هم هر بار با غرور و اطمینان بیشتر نسبت به قدرت پیشگوئی خود میگوید: ”نگفتم!؟“
برای ”گزارشگر“ و ”آن دوست قدیمی“ و نتیجه بیشتر وجود ندارد یا ”پیروزی“ یا ”شکست“ و اگر شکست خوردیم دیگر همه چیز تمام شده است و دعا کردن دیگر فایدهای ندارد. اما حقیقت این است که روزگار به طرز عجیبی با این باور مخالفت میکند و دائم با زنده کردن فرصتها برای کسانیکه دست از دعای مستمر و پایدار برنمیدارند، اعجاز پنهان خلقت را برای صاحبان بصیرت به نمایش میگذارد.
”دعا“ چیزی جز ”خواستن مستمر و قطعناشدنی حتی بعد از رخ دادن همه اتفاقات“ نیست. کسی که برای حاجتی دست به دعا برمیدارد، با خود نمیاندیشد که اگر جواب نگرفتم چه میشود!؟ او از همان لحظهای که آرزوئی را در دل میگرداند با امید و اطمینان به اجابت حتمی آن درخواست، لب به ذکر میگشاید و در دل دعای خود را بارها و بارها تکرار میکند او مطمئن است که جواب میگیرد و زیبائی و جذابیت دعا هم همین است که درست وقتی حالت دعا و درخواست به انسان دست میدهد و دست به آسمان بلند میکند، درست همان لحظه در اعماق دل خود اطمینان و اعتمادی عمیق به برآورده شدن حتمی آن دعا را احساس میکند.و این همان ”راه سوم“ مورد بحث ما در این جلسه است.
بخواهید که تقاضایتان اجابت شود. مستمر و پیوسته آن را زیر لب و در دل بگردانید. حتی برای یک لحظه درخواست خود را قطع نکنید و حتی برای یک ثانیه در اجابت حتمی درخواست خود شک و تردید به دل خود راه ندهید. به زمزمههای اطرافیان که به شما میگویند وقت مسابقه تمام شده و دیگر دعا فایدهای ندارد اصلاً توجهی نکنید. بگذارید هر چه میخواهند بگویند، بگویند! شما کار خود را بکنید و با دعای مستمر و قطعناشدنی به همه بگوئید که مطمئناید به آنچه میخواهید میرسید. اتفاقاً مزه اجابت یک درخواست زمانی آشکار میگردد که مه فرصتها گذشته باشد و همه نتیجهها اعلام شده باشد. درست در این شرایط وقتی دعای موردنظر به شکلی جدید و غیرقابل باور برآورده میشود، تازه بقیه معنای ”راه سوم“ را با تمام وجود درک میکنند.
توصیه من به شما این است در تمام مسائل زندگی این راه را امتحان کنید! از کارآئی و اثربخشی آن حیرتزده خواهید شد.
احمد حلت
منبع : مجله موفقیت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست