پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


قضیه شکل اول، شکل دوم


قضیه شکل اول، شکل دوم
دو مجموعه تلویزیونی « فاکتور۸ » و « پس از سال‌ها» که به عنوان نخستین مجموعه‌های غیرمناسبتی سال جدید به ترتیب ازشبکه‌های اول و سوم سیما روی آنتن رفته‌اند در ظاهر دو مجموعه مانند سایر مجموعه‌های سیما و در خیل ده‌ها مجموعه ریز ودرشتی هستند که هر ساله از طریق شبکه‌های هفت‌گانه این رسانه پخش می‌شوند. اما اگر با دقت و تاملی بیشتر به این دو که توسط دو کارگردان متعلق به دو نسل متفاوت تلویزیون و سینمای ایران به تصویر کشیده شده‌اند نگاه کنیم به نتایجی می‌رسیم که شاید در ارزیابی سیاست‌ها و استراتژی‌های کلان سیما در ارتباط با مقوله تولید سریال‌های تلویزیونی مفید و ارزشمند باشند.
مجموعه ۲۱ قسمتی « فاکتور۸» که توسط سه نویسنده (تنها فیاض موسوی در میان آنها چهره‌ای نسبتا شناخته شده است) نوشته شده را کارگردان میانسال تلویزیون و سینما یعنی «رضا کریمی» کارگردانی کرده است. کارگردانی که پس از سال‌ها فعالیت به عنوان دستیار کارگردان در پروژه‌های سینمایی، یک دهه پیش از این یعنی در سال ۱۳۷۸ با فیلم سینمایی نسبتا موفق « عشق + ۲» خود را به عنوان کارگردانی تازه نفس معرفی نمود و از آن به بعد هر دو، سه سال یک بار با یک فیلم سینمایی و یا یک اثر تلویزیونی در این دو مدیوم فعالیت نموده است. فیلم‌های سینمایی « تب -۱۳۸۲» و انعکاس-۱۳۸۷) در کنار مجموعه تلویزیونی «شبی از شب‌ها» (۱۳۸۴) دیگر آثاری هستند که نام «کریمی» به عنوان کارگردان در تیتراژ آنها دیده می‌شد. آثاری متوسط که نه در رده آثار فاخر و ممتاز تلویزیونی و سینمایی جای می‌گرفتند و نه در ردیف تولیدات پیش پا افتاده و نازل قرار داشتند.
اما «پس از سال‌ها» دیگر مجموعه تازه به روی آنتن رفته که چند هفته‌ای است در جدول پخش هفتگی جمعه شب‌های شبکه سوم سیما جای گرفته توسط کارگردان پیشکسوت تلویزیون یعنی «اکبر خواجویی» کارگردانی شده است. مجموعه‌ای با حال و هوای تقابل سنت و مدرنیته و غلبه تدریجی مظاهر تمدن جدید بر عادات و سنن اصیل ایرانی که پیش از این به شکلی بسیار پررنگ‌تر در شناخته‌شده‌ترین کار تلویزیونی این کارگردان یعنی سریال «پدرسالار» نیز به چشم می‌خورد. مجموعه‌ای که در زمان پخش خود طرفداران بسیاری داشت.
هر چند در ظاهر این دو مجموعه که یکی حال و هوای پلیسی-مافیایی (فاکتور ۸) داشته و دیگری همانطور که اشاره شد در فضای تضاد دو نسل قرار می‌گیرد در ظاهر چندان قابل مقایسه نیستند اما ملاحظات و البته بی‌ملاحظه‌گی‌هایی در ساخت هر یک آنها به کار رفته که اتفاقا این مقایسه ظاهرا دشوار و بی‌ربط را باربط و منطقی می‌سازد.
از انتخاب سوژه که بی‌تردید یکی از مهمترین فاکتورهای توفیق و یا عدم توفیق یک اثر تصویری محسوب می‌شود شروع می‌کنیم. سوژه‌هایی که توسط نویسندگان مجموعه «فاکتور ۸ » و «محسن دامادی» فیلمنامه‌نویس مجموعه «پس از سال‌ها» انتخاب شده از منظر تازگی و بکر و بدیع بودن اولی و کلیشه‌ای بودن دیگری آنچنان متمایز هستند که بی‌گمان بدون نیاز به توضیحات بیشتر می‌توان رغبت و یا بی‌اشتیاقی بیننده تلویزیونی را در مواجهه با آنها حدس زد. ‌ای کاش دامادی و خواجویی و حتی در دایره‌ای وسیع‌تر مسوولان گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما پاسخ می‌دادند که در حالی‌که هنوز کمتر از یکسال از پخش دو مجموعه «ترانه مادری» که داستانی بسیار شبیه به «پس از سال‌ها» داشت و نیز «مرگ تدریجی یک رویا» که آن هم به تقابل سنت و مدرنیته می‌پرداخت نگذشته چگونه دوباره پرداختن به چنین سوژه‌ای را در دستور کار خود قرار داده‌اند؟ آیا در رسانه‌ای با چنین گستردگی و چنین نیروها و امکاناتی امکان استخدام و یا دست‌کم مشاوره با متخصصین جامعه‌شناسی و نیز فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان با تجربه و مسلط به نبض روز جامعه وجود ندارد که سوژه‌هایی از این دست که تکرار مکررات و نخ نماشدگی مهمترین و بارزترین ویژگی آنهاست به سادگی تصویب شده و با صرف هزینه‌های هنگفت تولید می‌شوند؟آیا بهتر نبود این همه بودجه و امکاناتی که صرف تولید سریالی با چنین مضامین خسته‌کننده (از فرط تکرار) شده است به ساخت مجموعه‌ای اختصاص پیدا می‌کرد که مخاطبین میلیونی تلویزیونی را به فضاهایی تازه برده و با مضامینی نو آشنا می‌کرد؟ درست مثل همین سوژه‌ای که در سریال «فاکتور۸» دستمایه ساخت اثر قرارگرفته و نه تنها تکراری و پیش پا افتاده نیست بلکه در کنار سرگرم نمودن بینندگان یکی از مهمترین وظایف تعریف شده برای رسانه ملی که همان آگاهی دادن به مخاطبین در زمینه‌های مختلف است را نیز به خوبی انجام داده است.
اما بدون تردید تکراری بودن سوژه تمام مشکل مجموعه «پس از سال‌ها» نیست و این مجموعه از پرداخت نه چندان کارآمد نیز لطمات غیر قابل جبرانی دیده است. لطماتی که بیش از آنکه مسوولیت آن متوجه «اکبر خواجویی» باشد به گردانندگان گروه فیلم و سریال شبکه سه بازمی‌گردد که می‌توانستند اشتباه اول خود در انتخاب یک سوژه تکراری را با سپردن کارگردانی اثر به یک کارگردان صاحب سبک و دارای نگاه تا حدودی جبران نمایند. درک این موضوع که خواجویی(با تمام احترامی که به عنوان پیشکسوت برای او قائلیم) نمی‌توانسته کاری بهتر از مجموعه‌های پیشین خود در بیاورد قطعاً برای مسوولان شبکه سه آنچنان سخت نبوده اما آنان با کم درایتی خود در انتخاب کارگردان، مجموعه‌ای را روانه آنتن کرده‌اند که از جزءجزء آن بوی کهنگی در نگاه و پرداخت به مشام می‌رسد. به عنوان نمونه کمی تامل در کاراکترهایی که «فرامرز قریبیان» و «صدرالدین حجازی» نقش آنها را ایفا می‌کنند کافی است تا روشن شود میزان سپید و سیاه بودن آنها و دوری‌شان از معادل‌های عینی جامعه تا چه اندازه است. از طرف دیگر و در حالی که در صنعت تصویر امروز اهمیت مقوله ریتم روز به روز بیشتر می‌شود «خواجویی» فارغ از اینگونه مقتضیات روزِ رسانه همچنان با سیر کردن در فضای مجموعه‌هایی مانند «پدر سالار»، «دبیرستان خضرا» و «کهنه سوار» که همگی قدمتی بیشتر از یک دهه دارند با فراغ بال تمام به حرکات کشدار و خسته‌کننده دوربین و چیدمان سکانس‌های طویل و غیر استاندارد ادامه داده است. بازهم برای اثبات این مدعا به سکانس طولانی‌مدت صحبت کاراکترهایی که توسط «عبدالرضا اکبری» و «صدرالدین حجازی» ایفا می‌شوند در داخل اتومبیل اشاره می‌کنم (قسمت دوم مجموعه) که فوق‌العاده کشدار و عاری از خلاقیت بود. سکانس‌هایی شبیه به سکانس مورد اشاره در این مجموعه کم نیستند.
این ریتم ناهنجار و خسته‌کننده را مقایسه کنید با سکانس‌بندی بجا و منطقی سریال «فاکتور۸» که به روان‌تر شدن پرداخت این اثر نیز کمک زیادی کرده است. پرهیز از اطناب کلام و گزیده‌گویی از جمله خصوصیات مثبت مجموعه فوق است که بدون شک پیشینه سینمایی «رضا کریمی» و سال‌ها کار کردن در عرصه سینما در شکل‌گیری آن بی‌تاثیر نبوده است. البته مجموعه «شبی از شب‌ها» نخستین ساخته تلویزیونی او نیز که در زمستان ۱۳۸۴ از شبکه سوم سیما پخش می‌شد از ریتمی قابل قبول و متناسب با داستان برخوردار بود ولی به نظر می‌رسد که تجربه‌اندوزی‌های «کریمی» از آن زمان تاکنون به تسلط بیشتر او به مقوله ریتم و شناخت بیشتر مدیوم تلویزیون منجر شده است.
نکته آخری که به دلیل پخش همزمان این دو مجموعه بیشتر به چشم می‌آید مقوله انتخاب بازیگران آنهاست. مقوله‌ای که ارزش و اهمیت آن از اهمیت سایر فاکتورهایی که در سطور بالا به آنها اشاره شد کمتر نیست و تهیه‌کنندگان وکارگردانان جدی و کاربلد سینمایی و تلویزیونی معمولا با دقت و وسواس بسیار و پس از گرفتن تست‌های مختلف آن را نهایی کرده و نه تنها بسیاری از چهره‌های جوان و بااستعداد از دل همین سختگیری‌ها بیرون می‌آیند بلکه این وسواس و دقت و سپردن نقش به بازیگری که در نگاه اول با آن فاصله زیادی دارد در بسیاری از موارد به شکستن کلیشه‌ها و شکوفایی جنبه‌های ناشناخته‌ای از استعداد یک بازیگر منجر شده است. نمونه‌ها کم نیستند. شاید یکی از بارزترین مصادیقی که بیشتردر خاطره‌ها باقی مانده جسارت «مهدی مظلومی» درسپردن یک نقش تمام کمدی به «فتحعلی اویسی» در مجموعه تلویزیونی «بدون شرح-۱۳۸۱» بود که غالب کلیشه‌ای این بازیگر را که معمولا به بازی در نقش‌های منفی اختصاص داشت شکسته و وجوه دیگری از توانایی‌های او را به رخ کشید. خلاقیتی که بر خلاف چینش سطحی و سردستی بازیگران مجموعه «پس از سال‌ها» در مجموعه «فاکتور۸» به وضوح دیده می‌شود. «رضا کریمی» کارگردان مجموعه در شرایطی «قطب‌الدین صادقی» که یک کارگردان حرفه‌ای و برجسته تئاتر است را برای ایفای نقش نه چندان آسان «دکتر جلایر» در نظر گرفته که جز مجموعه تلویزیونی «کیف انگلیسی» هیچ سابقه قابل توجه دیگری از بازیگری در کارنامه هنری «صادقی» به چشم نمی‌خورد اما کارگردان با اعتماد به توانایی‌های او و نیز دقت و هوشمندی که در بازی گرفتن از او به خرج داده به جای استفاده کلیشه‌ای از بازیگرانی همچون «بهرام ابراهیمی»، «جهانگیر الماسی»، «محمود پاک‌نیت» و... که در این چند ساله کم نقش منفی بازی نکرده‌اند کار را به شخصی سپرده که اولا در ذهن مخاطب سابقه‌ای طولانی از ایفای نقش‌های منفی نداشته باشد ثانیا جنبه‌های دیگری از هنر بی‌انتهای بازیگری را به معرض نمایش بگذارد. همچنین دعوت از «ستاره اسکندری» و «ایرج راد» برای بازی در نقش‌های مثبت این مجموعه که در آخرین کارهای تلویزیونی خود بازی در دو نقش منفی و دافعه‌برانگیز در دو مجموعه «مرگ تدریجی یک رویا» و «مدار صفر درجه» را تجربه نموده‌اند نیاز به ظرافت و هوشمندی داشته که خوشبختانه این ظرافت به کار رفته است.
اینها درست همان مولفه‌هایی هستند که در گزینش بازیگران سریال «پس از سال‌ها» لحاظ نشده و دم دست‌ترین و ابتدایی‌ترین انتخاب‌های ممکن در آن نهایی شده است. واقعا سوال در اینجاست که آیا کلیشه‌ای‌تر و نخ‌نماتر از انتخاب «فاطمه گودرزی» و «فرامرز قریبیان» برای ایفای کاراکترهای مثبت و سفید این داستان هم می‌توانست وجود داشته باشد؟ آیا صرف اینکه «گودرزی» سال‌هاست که به بازی در نقش زن‌های ستمکش و بی‌پناه و البته برخوردار از تمام فضایل اخلاقی شناخته و کلیشه شده برای انتخاب او کافی بوده است؟ به راستی چه تفاوتی می‌توان میان نقش او در این مجموعه و مجموعه «ترانه مادری» که تابستان گذشته از همین شبکه هر شب پخش می‌شد قائل شد؟ در هر دو مجموعه او زنی پایبند به سنن و عقاید نسل گذشته و حافظ خانه و کاشانه آبا و اجدادی تصویر شده که برادران طمعکارش سعی در فروختن ملک پدری و مال‌اندوزی دارند. (در سریال ترانه مادری دانیال حکیمی و در مجموعه پس از سال‌ها عبدالرضا اکبری).
چنین انتخاب‌های عاری از خلاقیتی در گزینش «فرامرز قریبیان» و «صدرالدین حجازی» نیز به وضوح مشاهده می‌شود. «قریبیان» که بدون توجه به سابقه و کسوتش به شدت در یکی، دو سال اخیر مشغول بازی در نقش‌های سطحی مثبت و ریش سپید بوده(مجموعه‌های روزحسرت و آخرین دعوت) این بار هم به دعوت عوامل این سریال برای ایفای یک نقش تکراری دیگر پاسخ مثبت داده و «حجازی» نیز که فیزیک و گفتاری مناسب برای ایفای نقش‌های منفی(البته از نوع کلیشه‌ای) آنها دارد نیز کماکان همان کاراکتری را بازی می‌کند که پیش از این در مجموعه «زیرزمین-رمضان ۸۵» از او دیده بودیم. شاید در قیاس با انتخاب‌های سنجیده مجموعه «فاکتور ۸» تنها انتخاب درست و حساب شده «پس از سال‌ها» انتخاب «شبنم مقدمی» بازیگر توانا و با سابقه تئاتر در نقش کاراکتر «دکتر مشکین» بوده که به علت تفاوت قابل توجه این نقش با نقش آفرینی‌های موفق پیشین او در مجموعه موفق «زیر تیغ» و نیز فیلم‌های سینمایی «فرزند خاک» و «این زن حرف نمی‌زند» نشانی از تکرار و کلیشه در آن به چشم نمی‌آید.
سخن آخر اینکه از رسانه فراگیری مانند سیما که از امکانات و بودجه کافی در تمام زمینه‌ها برخوردار است و هر ماه و هرسال به تعداد شبکه‌ها و برنامه‌ها و شماره پیامک‌های آنها افزوده می‌شود انتظار می‌رود با مشاوره با اهل فن و با دقت و توجه بیشتر حداقل‌هایی را برای تولید و ساخت مجموعه‌های تلویزیونی در نظر بگیرد تا بینندگان این رسانه فراگیر پس از اتمام پخش مجموعه موفق و تاثیرگذاری مانند «بی‌گناهان» شاهد پخش مجموعه ضعیف و تاریخ مصرف گذشته «پس از سال‌ها» در همان ساعت پربیننده جمعه شب‌ها نباشند.
مازیار معاونی
منبع : روزنامه اعتماد ملی