دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
عوامل همهگیری بیماریهای روانی
از جمله بیماریهای در حال گسترش در جوامع غربی و به ویژه ایالات متحده، بیماریهای روانی و در رأس آنها افسردگی است. همه اکنون تنها در آمریکا میلیونها نفر به این گونه بیماریها مبتلایند و همه ساله نیز بر تعداد آنها افزوده میشود؛ بیماریهایی که با زندگی مدرن عجین شده اند و بنیانهای اجتماعی و خانوادگی را سخت متزلزل ساخته اند.
در سال ۲۰۰۳، از هر پنجاه آمریکایی یک نفر جزو بیماران روانی شناخته شد و این در حالی بود که این رقم در سال ۱۹۸۷، یک نفر در بین هفتاد و پنج نفر بود. این آمار که در سال ۲۰۰۵ از سوی روبرت وایتکر منتشر شد حکایت از آن داشت که این میزان در سال ۱۹۰۳، یک نفر در بین پانصد نفر و در سال ۱۹۵۵، یک نفر در بین ۳۰۰ نفر بوده است.
در سال ۱۹۹۸، مارتین سلیگمن، رئیس وقت انجمن روانشناسی آمریکا به باشگاه روزنامهنگاران ایالات متحده اعلام نمود که شاهد شیوع و گسترش افسردگی در ایالات متحده هستیم. وی در این باره گفت: «این میزان ده تا بیست برابر بیش از آمار پنج سال گذشته است.»
در سال ۱۹۹۹ بود که سازمان بهداشت جهانی، افسردگی را به عنوان چهارمین بیماری نابود کننده بشریت برشمرد و پیشبینی نمود که تا سال ۲۰۲۰، این بیماری رتبه دوم را عاید خود خواهد ساخت. همچنین این سازمان در سال ۲۰۰۱ مجدداً اعلام کرد که گسترش و شیوع این بیماری در ایالات متحده و دیگر کشورهای ثروتمند در مقایسه با کشورهای غیرثروتمند چشمگیرتر است.
برپایه مطالعه ویلیام وگا که در سال ۱۹۹۸ صورت پذیرفت، مشخص شد که اختلالات روانی در بین مهاجران مکزیکیای که پیشتر به ایالات متحده آمده اند در مقایسه با تازه واردها، دو برابر میباشد. وی به این نکته اشاره کرد که اختلالات روانی با گذشت زمان پس از مهاجرت به تدریج افزایش مییابد به طوری که مهاجرانی که از مهاجرتشان به آمریکا ۱۳ سال میگذرد، میزان اختلالات روانیشان برابر با خود آمریکاییان میباشد.
آمارهای رسمی بیانگر آن است که فروش داروهای ضدافسردگی همچون پروزاک، ذولوفت و پاکسیل و نیز داروهای ضد روان پریشی در سال ۲۰۰۴، فروشی معادل ۲۰ میلیارد دلار داشته است که این رقم چهل برابر رقم پانصد میلیون دلار در سال ۱۹۸۵ میباشد. به علاوه براساس جدیدترین آمار منتشره در سال ۲۰۰۶ داروهای تجویز شده ضدروانپریشی در بین کودکان از ۶/۸ نفر در بین هزار کودک در سال ۱۹۹۵ به ۴/۳۹ نفر در بین همین میزان در سال ۲۰۰۲ رسیده است.
عرضهکنندگان این داروها، تقصیر را متوجه سیستم اعصاب ما مینمایند، اما به راستی این افزایش چشمگیر به واسطه چیست؟ آنچه که به نحوی فوقالعاده تغییر یافته، جامعه ماست و از این رو میتوان تقصیر را متوجه عواملی از این دست نمود:
● زوال جامعه:
به اعتقاد روبرت پوتنام، جامعهشناس برجسته آمریکایی، جامعه ایالات متحده در قرن گذشته مورد نوعی غارت قرار گرفته و این سرمایه به غارت رفته اجتماعی چیزی جز ارتباطات اجتماعی نیست. هماکنون مردم این کشور کمترین وقت ممکن را با خانواده، دوستان و همسایگان خود سپری میکنند. به اعتقاد وی، همین میزان اندک ارتباطات اجتماعی مستقیماً با افزایش افسردگی ارتباط دارد. تا اکنون مطالعات متعددی به بررسی ارتباط اجتماع و شرایط روحی و روانی پرداخته اند و همگی به این نتیجه رسیده اند افرادی که دوستان نزدیکتر، همسایگان مهربانتر، و همکاران مناسبتری دارند، کمتر در معرض افسردگی، تنهایی، از دست دادن عزتنفس و حتی مشکلات غذایی روبهرو میشوند.
● فقدان معنا و استقلال:
اندرو کیمبرل مدیر مرکز بینالمللی سنجش تکنولوژی در سال ۱۹۹۹ در گزارشی اعلام نمود که مطالعات حکایت از آن دارد که حدود ۸۰ درصد کارگران آمریکایی احساس میکنند که شغلشان پوچ و بیمعناست. امروزه شغلهای رو به گسترش در جامعه آمریکا شامل صندوق داری، دربانی، کلفتی، خدمتکار رستوران و فروشندگی است و این درحالی است که در پایان قرن نوزدهم عمده آمریکاییان برای خود کار میکردند و این در حالی است که در پایان قرن بیستم، عمده آنها به زیر دست دیگران تبدیل شدند.
در گذشتهای نه چندان دور، زندگی مردم آمریکا زندگیای سخت و بر پایه فعالیتهای بدنی بود، اما همین شرایط خود پادزهری در مقابل اختلالات و بیماریهای روحی و روانی است. به علاوه بررسیها جملگی حکایت از آن دارد که شغلهایی چون کشاورزی و صنعتگری با استقلال، خلاقیت و معنابخشی همراه بوده است.
● انفجار داروهای روانی:
تجویز داروهای روانی برای رفتارهای غیرروانی، خود از بزرگترین مشکلات رایج است. استفاده از این داروها با پیامدهایی چون توهم، جنون و شیدایی همراه میباشد. استفاده بیمورد از این داروها که با اختلالاتی برای مصرفکنندگان همراه است، به شرایطی میانجامد که در نتیجه آن مصرف روزافزون اینگونه داروها را میطلبد.
● مصرفزدگی افراطی:
اریک فروم، معتقد بود که افزایش سرسامآور بیماری ها و مشکلات روانی در جامعه مدرن با افزایش مصرفزدگی ارتباط دارد. وی جامعه آمریکا را جامعهای میدانست که با حرص، خشونت، فریبکاری، استیلاطلبی، تملکجویی و بیگانگی از خود، دیگران و دنیای طبیعی عجین شده است که نتیجه آن افزایش بیماریهای روانی است.
خلاصه این که اگر با عقل سلیم و برپایه مطالعات صورت پذیرفته به شرایط جامعه کنونی خود بنگریم، درمییابیم که دلیل رشد فزاینده افسردگی، حرصورزی، رفتارهای مخرب و بالاخره افزایش شمار آدمهای روانی، خود جامعه بیمار ماست.
نویسنده: بروسای لوین
مترجم:محسن داوری
منبع:www.zmagazine.com
ماهنامه سیاحت غرب،شماره ۴۴
مترجم:محسن داوری
منبع:www.zmagazine.com
ماهنامه سیاحت غرب،شماره ۴۴
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست