شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سرپرستار کاویانی تخیلی بود


سرپرستار کاویانی تخیلی بود
مریم کاویانی را از مجموعه «او یک فرشته بود» می‌شناسیم چرا که با این مجموعه به دنیای مخاطبان تلویزیون معرفی شد و درخشید.
ناگفته نماند که اولین کار تلویزیونی این بازیگر مجموعه تاریخی «روزگار قریب» بوده که ساخت آن بیش از پنج سال به طول انجامیده است.
همچنان که دیدیم کاویانی عهده‌دار نقش سرپرستاری بود به نام کاویانی. سرپرستاری بداخلاق و درگیر عقده‌های عاطفی گذشته‌اش.
در گفت‌وگوی پیش رو از چگونه شکل گرفتن این تجربه و همکاری با کیانوش عیاری برایمان می‌گوید.
▪ بازی در سریال روزگار قریب چگونه پیش آمد؟
ـ من قبل از مجموعه روزگار قریب در فیلم‌های سینمایی مثل هوو و... بازی کرده بودم. عوامل پشت صحنه که مرا می‌شناختند به آقای عیاری معرفی کردند. با ایشان در دفترشان ملاقات کردیم و ایشان در مورد نقش با من صحبت کردند. از آنجا که همزمان برای یک کار سینمایی قرارداد داشتم از کارگردان خواستم از نقش من خیلی کوتاه استفاده کنند و... البته عملا آن پروژه سینمایی هم خوابید تا اینکه پیش‌تولید سریال «او یک فرشته بود» آغاز شد. آقای عیاری به خاطر اینکه من بتوانم سر آن مجموعه هم بروم درخواست من را قبول کرد.
▪ کاراکتر کاویانی چه جذابیت‌هایی داشت؟
ـ من خیلی نمی‌دانستم که قرار است چه چیزی را بازی کنم. روز به روز فیلمنامه به دست ما می‌رسید و تنها کنجکاوی من این بود که این کاویانی در قصه چه می‌شود و آن چیزی را که آقای عیاری از من خواستند توانسته‌ام اجرا کنم یا نه؟ در واقع نقش یک سرپرستار با انضباط که یک مقدار هم عقده‌های درونی و اخلاق تندش برای او مشکل ایجاد می‌کند.
▪ زمانی که بازی در این سریال را پذیرفتید آیا تحقیقی در مورد زندگی دکتر قریب کردید؟
ـ نه، هر اطلاعاتی که مورد نیاز بود از آقای عیاری می‌پرسیدم.
▪ ساخت این مجموعه چندین سال طول کشید. شما در کدام مقطع زمانی در این مجموعه حضور داشتید و این مجموعه چندمین کار حرفه‌ای شما بود؟
ـ زمان بازی ام سال ۸۴ بود این مجموعه هم اولین کار تلویزیونی من محسوب می‌شد.
▪ فیلمنامه به عنوان منبع چقدر کمکتان کرد؟
ـ ما فیلمنامه نداشتیم. روز به روز سر کار می‌آمدیم آقای عیاری به ما همان روز می‌گفتند که قرار است چه کنیم و کدام صحنه را بگیریم.
▪ این قضیه کار را سخت نمی‌کرد؟
ـ کار خیلی سخت بود ولی آقای عیاری به قدری مسلط بودند که به خوبی کار را هدایت می‌کردند.
▪ شخصیت کاویانی در سریال به نوعی در ارتباط مستقیم با دکتر قریب بود. آیا در زندگی حقیقی دکتر قریب هم چنین شخصیتی وجود داشته یا این کاراکتر ساخته ذهن آقای عیاری بود؟
ـ آقای عیاری در ابتدای تیتراژ هم بیان کردند که برای اینکه بتوانند بهتر زندگی واقعی و شخصیت دکتر قریب را به تصویر بکشند یک مقدار صحنه‌های خیالی به فیلمنامه وارد کرده‌اند. از جمله زندگی سرپرستار کاویانی که یک شخصیت خیالی بود.
▪ در این مجموعه تقریبا نقش خودتان را از لحاظ نام و شغل بازی کردید این موضوع چقدر برایتان جذابیت داشت؟
ـ من پرستار بودم اما نه جلوی دوربین. این کار برای من تنها تجربه بازیگری بود و ربطی به پرستاری نداشت.
▪ انتخاب‌تان برای این نقش به جهت آشنایی شما با این حرفه بود یا به‌طور تصادفی بازی در سریال پیش آمد؟
ـ کاملا تصادفی بود چون کاویانی روزگار قریب تنها کاری که نکرد پرستاری بود، آقای عیاری نمی‌خواستند از این تکنیک استفاده کنند.
▪ کار با آقای عیاری چگونه بود؟
ـ بسیار سخت بود اما آقای عیاری آنقدر هوشیار و متین و باشخصیت بودند و قدرت و اعتماد به نفس بالایی در اجرای کار داشتند که به ما احساس آرامش می‌دادند. با تمام سختی‌ها می‌دانستیم که نتیجه، کار خوبی خواهد شد و باید تحمل کنیم. بخصوص من که اولین کار تلویزیونی‌ام بود و به عنوان یک بازیگر مبتدی برای اینکه خودم را به دیگران به خوبی معرفی کنم باید صبوری بیشتری می‌کردم.
▪ بزرگ‌ترین حسن همکاری با آقای عیاری چه بود؟
ـ بزرگ‌ترین حسن ایشان این بود که با اطمینان و خیلی قرص و محکم می‌دانستند چه می‌خواهند.
چقدر در حین بازی کارگردان به بازیگرش آزادی عمل می‌داد.
آقای عیاری کاملا از بازیگرانش بازی می‌خواستند در واقع زندگی می‌خواستند و می‌گفتند فی‌البداهه اگر جمله‌ای به ذهن‌تان می‌رسد که به فضا و حس و حال کار نزدیک است بگویید. ما اجرا می‌کردیم و اگر ایشان خوششان می‌آمد، می‌پسندیدند والا راهنمایی می‌کردند که چگونه بگوییم. کار با آقای عیاری حسن دیگری که برایمان داشت این بود که دوربین در خدمت بازیگر بود نه بازیگر در خدمت دوربین و این کار را خیلی راحت می‌کرد.
▪ چقدر از ایده‌های خودتان برای نزدیک‌تر شدن به نقش استفاده کردید؟
ـ نقش من خیلی پیچیده و زیاد نبود و بیشتر در قالب یک تیپ تعریف می‌شد. برای همین فقط اجرا می‌کردم و کمتر به دنبال این بودم که ایده‌ای مطرح کنم.
▪ بازی در مقابل آقای هاشمی چگونه بود؟
ـ از حضور ایشان خیلی استفاده کردم. بسیار درس‌های خوبی از ایشان گرفتم. آن صبر و تحمل و آرامش‌شان، رعایت سلسله‌مراتب و... در واقع درس‌های زیرپوستی گرفتم شاید از او تکنیک نیاموختم چون جلوی دوربین خیلی با هم همبازی نبودیم اما در پشت صحنه خیلی مسائل اخلاق حرفه‌ای را یاد گرفتم.
▪ قبل از شروع فیلمبرداری با آقای هاشمی تمرین هم می‌کردید؟
ـ نه، تنها جلوی دوربین چند مرحله تمرین می‌کردیم و سپس سکانس ضبط می‌شد.
▪ به نظر می‌رسد با قبول این نقش دوست داشتید نقش‌های منفی را هم به نوعی تجربه کنید؟
ـ بله، البته منفی و مثبت نقش برای من مهم نیست جذابیت نقش برایم اهمیت دارد. من در مورد کار با آقای عیاری خودم را به دست ایشان سپردم؛ انتخاب نکردم، انتخاب شدم اما از وقتی که در این حرفه به عنوان بازیگر معرفی شده‌ام ترجیح می‌دهم اول برای یک کار کاندیدا و به دفاتر دعوت شوم، بعد از آن خودم انتخاب کنم. همچنان به جذابیت و عرض نقش اهمیت می‌دهم.
▪ این تضادی که بین معصومیت چهره‌تان با ویژگی‌های منفی کاراکتر موردنظر وجود دارد در روند کار مشکلی برایتان پیش نمی‌آورد؟
ـ نه، چون در پس چهره سرپرستار کاویانی غمی وجود داشت که احساس می‌شد یک شکست عاطفی در زندگی داشته است و عقده‌های عاطفی خود را به این شکل می‌پوشاند. اتفاقا به نظر من نباید حتما نقش منفی را به چهره منفی داد. خیلی‌ها چهره آرامی دارند ولی می‌توانند بد باشند. من تضاد را خیلی دوست دارم، دلم نمی‌خواهد مردم فکر کنند مریم کاویانی فقط باید بازیگر مثلا «او یک فرشته بود» باشد.
▪ چقدر از درونتان برای بازی این کاراکتر مایه گذاشتید؟
ـ ببینید این نقش فقط یک تیپ بود و خیلی احتیاج به مایه گذاشتن نبود و من فقط باید این تیپ را در خودم به وجود می‌آوردم.
▪ صحنه پایانی بازی شما دعوای دکتر قریب با سرپرستار کاویانی بود. از حس آن صحنه بگویید.
ـ برای من فقط پایان کار کاویانی در قصه جذاب بود. خیلی دوست داشتم جنجالی از داستان خارج شوم، هنوز هم از این نوع خارج شدن از قصه بسیار راضی هستم.
▪ چرا؟
ـ چون این سریال آنقدر جذابیت دارد و ارزشمند است که اگر به این شکل از بازی من استفاده نمی‌شد ممکن بود این نقش در قصه به راحتی فراموش شود ولی الان قضیه درست برعکس است و کاویانی تبدیل به یک شخصیت مجزا شده است. همه آن را به یاد دارند. جا دارد از آقای عیاری برای این نوع پایانی که برای نقش کاویانی در نظر گرفته بودند تشکر کنم.
▪ طی این مدت چقدر بیننده سریال بوده‌اید؟
ـ اگر سر کار نباشم حتما به تماشای آن می‌نشینم. از نوع کار و اجرای آن مشخص است که چه زحمتی برایش کشیده شده است.
▪ بعد از گذشت چند سال از بازی‌تان وقتی به تماشای نقش خودتان نشستید آن را چطور دیدید؟
ـ من اگر آخرین کارم را هم ببینم باز هم می‌گویم می‌توانستم بهتر از این باشم به همین دلیل فکر می‌کنم خیلی مانده است تا بتوانم نقشی را بی‌عیب و نقص بازی کنم.
▪ دوست داشتید به جای بخش معاصر در بخش تاریخی مجموعه بازی کنید؟
ـ نه، اصلا به آن فکر نکردم.
▪ شما هم کارهای تاریخی را تجربه کردید و هم اجتماعی. دلبستگی‌تان به کدام ژانر بیشتر است؟
ـ اجتماعی.
▪ چرا؟
ـ چون به زندگی روز مردم بیشتر نزدیک است و مردم هم بهتر با این شخصیت‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. حتی در کار «پدرخوانده» هم نقشی را که بازی کردم یک شخصیت اجتماعی بود و جنبه تاریخی نداشت. دوست دارم کاری را که برای آن زحمت می‌کشم و وقت می‌گذارم مردم دوست داشته باشند.
▪ با توجه به اینکه شما تحصیلات بازیگری ندارید اما هرچه در این حرفه جلوتر می‌روید بازی‌تان حرفه‌ای‌تر می‌شود. اگر همین الان این نقش را به شما بسپارند آن را چگونه بازی می‌کنید؟
ـ اگر الان این نقش را اجرا می‌کردم هیچ‌وقت در صحنه آخر گریه نمی‌کردم و سعی می‌کردم کاراکتر سرپرستار کاویانی همانطور یکدنده بماند.
▪ آیا نقدی بر این مجموعه دارید؟
ـ اصلا. به خاطر اینکه می‌دانم چه زحماتی برای این کار کشیده شده است، نه اینکه کار خودم باشد نه، من یک کار ناموفق مثل «شکرانه» را هم داشتم، با وجود اینکه آنجا هم زحمت زیادی کشیده شده بود از آن انتقاد می‌کنم. اما در مجموعه «روزگار قریب» آنقدر تکنیک درست اجرا شده است که جای هیچ نقدی باقی نمی‌گذارد. به هر حال آقای عیاری صاحب سبک هستند، فکر می‌کنم باید قضاوت را برعهده صاحبنظران بگذاریم.
▪ با پشت سر گذاشتن چندین تجربه بازیگری امروز دوست دارید به عنوان بازیگر شما را بشناسند یا یک پرستار؟
ـ وقتی بین پرستاری و بازیگری، بازیگری را انتخاب کردم بالطبع دوست دارم من را به عنوان یک بازیگر بشناسند. البته خیلی برایم فرق نمی‌کند پرستار باشم یا بازیگر. دلم می‌خواهد که محبوبیت داشته باشم و وقتی مردم من را می‌بینند و لبخند می‌زنند از روی علاقه و احساس باشد و برایشان تداعی‌کننده خاطرات خوب باشم.
▪ پس ممکن است روزی پرستاری را کاملا رها کنید و کاملا جذب بازیگری شوید؟
ـ من در حال حاضر هم پرستاری را رها کرده‌ام چون چهار سال است که به لطف خدا هر روز بی‌وقفه سر صحنه هستم ولی اگر زمانی احساس کنم از بازیگری خسته شده‌ام ممکن است دوباره پرستاری را شروع کنم.
ساناز ساسانی‌نیا
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید