حمل و نقل مسافرتى و جهانگردى تحت سيطرهٔ اين دو شيوهٔ حمل و نقل است: وسائط نقليهٔ شخصى که عمدتاً اتومبيل است و براى سفر در مسافتهاى کوتاه (عمدتاً، سفرهاى داخلي) و حمل و نقل هوائى براى سفر در مسافتهاى طولانى بينالمللي.
شرکتهاى هوائى که خدمات حمل و نقل را به جهانگردان عرضه مىکنند در هر کشور مختلف به روشهاى متفاوت شکل گرفتهاند. در آمريکا، شرکتهاى هوائى اصلي، شرکتهاى تجارى و بزرگى هستند که با هدف حداکثر کردن سود يا درآمد فعاليت مىکنند. در پى مقرراتزدائى خدمات هوائى در اين کشور، رقابت وضعى را پديد آورده است که در آن:
- عموم خدمات هوائى تقريباً از خدمت زمانبندى شده تشکيل مىشود
- تلاش شرکتهاى هوائى بر جذب جهانگردان کارى متمرکز شده است
- يک بازار انحصار چند جانبه وجود دارد متشکل از هشت شرکت حمل و نقل عمده که، ۹۵ درصد عرضه را در دست دارند
- تفاوت خدمات هوائى رقابت در قيمت را مخدوش کرده است (مانند تفاوت مسير و برنامهٔ زمانبندى پروازها)
جدول شيوهٔ مسافرت جهانگردان در چند کشور منتخب (به درصد)
کشور
مسافرت خارجى
مسافرت داخلى
هوائى
اتومبيل شخصى
ساير
هوائى
اتومبيل شخصى
ساير
آمريکا
۵۸
۳۸
۴
۱۸
۷۷
۵
انگلستان
۵۱
۲۶
۲۳
۲
۸۰
۱۸
ژاپن
۹۹
۰
۱
۴
۵۷
۳۹
بهجز آئروفلوت در شوروى، شرکتهاى حمل و نقل عمده مانند دلتا، يونايتد، آمريکن، کنتيننتال / ايسترن و نورثوست بزرگترين شرکتهاى هوائى جهان هستند و در داخل و خارج آمريکا در زمرهٔ عرضهکنندگان بسيار بزرگ جاى دارند.
در اروپا، شرکتهاى هوائى اکثراً تحت کنترل کامل يا نسبى دولت قرار دارند. اين کنترل اغلب به اين معنا بوده است که ملاحظات سياسى مانند ارائهٔ خدمات هوائى که از لحاظ اجتماعى ضرورى هستند هدف حداکثر کردن سود را تعديل کرده است. اين پديده به همراه اعمال مقررات شديدتر در سالهاى پايانى دههٔ ۱۹۸۰، پيدايش شرکتهاى هوائى چارتر مانند استرلينگ، بريتانيا و آئرولويد را ممکن کرده است. اين شرکتها که عرضهٔ مسافرت هوائى در مسيرهائى را که بيشتر مورد استفادهٔ مسافران کارى است به نمايندگىها واگذار کردهاند عمدتاً براى جابهجائى جهانگردان تفريحى تلاش مىکنند که از مناطق جهانگردفرست اصلى در اروپاى شمالى بهطور دستهجمعى به مقصدهاى جهانگردى مىروند. اين شرکتها
- با قيمتهاى بسيار ارزان و ضريت اشغال بالا فعاليت مىکنند
- معمولاً مسافرت هوائى را بهعنوان بخشى از تورهاى جامع عرضه مىکنند
- اغلب در تملک بنگاههاى تورگردانى قرار دارند
- ظرفيت فصل غير کارى را براى ارائهٔ خدمات زمانبندىشده يا اجاره به شرکتهاى حمل و نقل کشورهاى ديگر مورد استفاده قرار مىدهند.
مقرراتزدائى بيشتر در اروپا، وجوه تمايز پروازهاى زمانبندى شده و چارتر را از بين خواهد برد.
در ساير مناطق جهان، بسيارى از شرکتهاى هوائى پراهميت براى سفر و جهانگردي، شرکتهاى ملى هستند. آنها اگر دولتى باشند ممکن است به اقتضاء ايفاء نقش در روابط خارج کشور يا توسعهٔ تجارى ايجاد شده باشند نه هدفهاى تجارى محض. بسيارى از اين شرکتهاى انحصارگر شديداً طرفدار هماهنگى قيمتها در ياتا هستند.
اما خصوصىسازى يا رقابت با شرکتهاى خصوصى کاراتر، شرکتهاى حمل و نقل را بيش از پيش به سودگرائى واداشته است. اين جهتگيرى که مطابق با نيازهاى بازار است مىتواند به معناى عمليات مشترک باشد يا يکى شدن با ديگر شرکتها. پيشبينى مىشود تا سال ۲۰۰۰ کمتر از ۲۰ 'شرکت حمل و نقل مسافري' ، بخش عمدهٔ حمل و نقل هوائى مسافرى در جهان را ارائه کنند.
حمل و نقل جادهاى / راهآهن و دريائى نيز مراحل پىدرپى مالکيت دولتي، مقرراتزدائي، ارزيابى مجدد هدفها، مقرراتزدائي، خصوصىسازى و در نهايت، رقابت را سپرى مىکنند. در بخش جهانگردي، حمل و نقل دريائى نسبتاً بىاهميت است مگر براى مسافرت عبورى در مناطقى مانند مديترانه، درياى شمال، بالتيک و مقصدهاى جزيرهاي. در اروپا و ژاپن مسافرت با قطار حائز اهميت است؛ آن هم بهدليل فشردگى جمعيت و شبکهٔ راهها، اما کمتر شرکت راهآهن يافت مىشود که بهطور معنىدارى تقاضاى جهانگردى و ساير متقاضيان را مجزا کند. موارد استثنائى عبارتند از:
- قطارهاى (چارتز) خاص براى تورهاى جامع در اروپاى غربى
- محصولات نيمه متمايز مانند قطارهاى عبورى
- خدمات حمل و نقل اتومبيل
بيشتر شرکتهاى راهآهن در منطقهٔ خود عرضهکنندهٔ انحصارى هستند اما بايد با ساير اشکال حمل و نقل رقابت کنند.
براى جهانگردى و مسافرت تفريحي، شرکتهاى اتوبوسرانى بينشهرى اهميت بسيار بيشترى دارند، بهويژه اگر تورهاى جامع و خدمات زمانبندىشده را عرضه کنند. اين امر، تا اندازهاى ناشى از ارزان بودن قيمت خدمات اتوبوسرانى است که تقاضاى برخى بازارهاى تفريحى را که کشش قيمتى بيشترى دارند جذب مىکند و تا اندازهاى ناشى از انعطافپذيرى در عمليات آنها که تخصص در بازار را ممکن مىکند. طى دهههاى ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، برخى کشورها خدمات اتوبوسرانى را مقرراتزدائى کردند که اين معمولاً به يک شوک رقابتى مىانجامد. براى مثال، در سالهاى ۱۹۸۷ و ۱۹۸۹ در مسير اصلى ساحل شرقى استراليا، ده شرکت اتوبوسرانى فعاليت مىکردند اما در طول اين دو سال، تنها پنج شرکت آن تغيير نکرده بودند. در اينجا نيز همچون شرکتهاى هوائي، رقابت در قيمت، فروش سهام و ادغام شرکتها را اجتنابناپذير کرده و بنابراين، ضريب تمرکز بالا رفته است. در سال ۱۹۸۹ گروه گريهوند / تريلويز ۶۰ درصد کل درآمد اتوبوسرانى بينشهرى در آمريکا را به خود اختصاص داد.