دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
کار و اوقات فراغت - در هم تنیدگی (همجوشی) یا قطبیت
نويسندگانى که با فرانيدهاى گستردهٔ ساختارى تغيير سروکار دارند، به بحث در مورد ميزان مانندگى کار و اوقات فراغت (در هم تنيدگي) يا ناهمگونىهاى آنها (قطبيت) پرداختهاند، دو اصطلاحى که در اصل ريزمان و بلامبروگ (Riesman & Blomberg) (۱۹۵۷) عنوان کردهاند. اغلب اين بحث پيش مىآيد که در جوامع بدوي، کار و اوقات فراغت از همديگر متمايز نبوده است. براى نمونه جزيرهنشينان درياى جنوب، کار و بازى را با مذهب و آداب و رسوم در هم مىآميزند و استنباط مجردى از اوقات فراغت ندارند. نمونههاى آرمانى زندگى روستائى در بريتانياى پيش از دوران صنعتى شدن نيز گرايشى به اين ديدگاه داشت.ديدگاه مخالف، داير بر عدم شباهت اوقات فراغت با کار از جاى ديگرى سرچشمه گرفته و از نظر تاريخى به يونانيان باستان دورهٔ کلاسيک نسبت داده مىشود در واقع واژهٔ يونانى کار به معنائى غير از اوقات فراغت به معنى رهائى از نياز بهکار کردن و در واقع يکى از نشانههاى شهروندى است. |
يکى از نتايج فرعى اين ديدگاه اين بود که انواع آرمانى اوقات فراغت به مفهوم يونانى واژهٔ گرايش به استقلال از کار داشت، بنابراين براى نمونه، تفکر و انديشه از مقولههاى ارزشمند اوقات فراغت بهشمار مىآمد.با وجود اين، شکل يونانى قضيه بسيار کمياب است از اين روى که در نهايت اين شيوه براساس اقتصاد بردهدارى کلان استوار بود که فقط گروه کوچکى از شهرنشينان برگزيده (Elite) از اين مزايا برخوردار بودند. حتى زنان و دختران بونانيان آزاد - زاده واجد شرايط شهروندى نبودند. در جوامع صنعتى يافتن نمونههائى از اينگونه قطعيتها نادر است، زيرا همانگونه که در بالا گفتيم، تسلط کار به گونهاى است که خود اشکال گوناگون است. حتى در مواردى که بهنظر مىرسد انواعى از فعاليتها با کار مغايرت کامل دارد (مانند مواردى چون قمار و ميگساري) باز هم استدلال شده است که همين فعاليتها هم تحت نفوذ کار قرار دارد، چرا که بهعنوان کوششى عمدى براى گريز از کار و واژگونسازى ارزشهاى آن بهشمار مىآيد. البته اين ديدگاه با بحث کىلوا در مورد اعمال جنگ و گريزى که پيش از اين مورد بحث قرار گرفت ارتباط دارد. |
با پايان گرفتن سدهٔ بيستم تشخيص حرکاتى که بهسمت دو قطبى شدن کار و اوقات فراغت انجام مىگيرد دشوارى شده است، ولى بسيارى از پژوهشگران به تغييرى که در قوت و جهتگيرى روابط کار - اوقات فراغت پديد آمده اشاره مىکنند. پارهاى از نويسندگان به دهههاى پايانى سال ۱۹۹۰ بهعنوان دوران صنعتگرائى پيشرفته يا پس از صنعتى شدن نگاه مىکنند و بر آن هستند که هم اينک زمان آن فرا رسيده است که به آميزش کار - اوقات فراغت بينديشيم. آنان استدلال مىکنند که براى اکثر جمعيت بريتانيا، اوقات فراغت نسبت بهکار بهعنوان دلبستگى اصلى به زندگى در مرحلهٔ تقدم قرار گرفته و هماکنون يکى از کارهاى مهمّى که بايد انجام گيرد، اين است که کار و اوقات کارى را طورى شکل دهيم که با نيازهاى اوقات فراغت سازگار باشد (تا اينکه در جهت عکس اقدام نمائيم). همچنين نوع کار نسبت به مراحل اوليهٔ اجتماعات صنعتى تفاوت بسيار پيدا کرده و بيشتر به سمت اقتصاد 'خدماتي' تغيير موضوع داده است. فقط اقليتى از مردم (کمتر از ۲۰%) در استخدام کارخانههاى صنعتيِ سنتى هستند و بنابراين هيچگونه الگوى مسلطى وجود ندارد که بتوان آن را با وضعيت پيشين شامل غلبهٔ 'نيروى کار مکانيکي' مقايسه کرد. با کامپيوترى شدن و خودکار شدن کارها، بيشتر حرفههى امروزى نياز به وقت، کارمايه (انرژي) و انضباط کارى کمترى دارد و بهطور عمده براى بسيارى از کارگران بهعنوان ابزارهاى دستمزدسازى بهشمار مىآيد، حال آنکه نيروى اخلاقيات کار به گونهاى چشمگير کاهش يافته است. |
پارهاى از منتقدين اين ديدگاهِ کارى در صنعتگرائى پيشرفته، استدلال مىکنند که سازماندهى کار به بىعلاقگي، تراکم توليدات کاري، تراکم توليدات کاري، و انگارههاى نوين استخدام براى همهٔ کارگران بهويژه طبقات داراى اوضاع نامناسب مانند اقليتهاى قومي، زنان و افراد غير متخصص منجر شده است. اين دسته از منتقدين به دهههاى پايانى ۱۹۹۰ بهجاى دورهٔ پس از صنعتى شدن، يا صنعتگرائى پيشرفته، بهعنوان سرمايهدارى مؤخر نگرند. واژههاى گوناگون بازتاب ديدگاههاى مختلف در مورد دگرگونىهائى است که به تازگى در روابط کار - اوقات فراغت پديد آمده است. در پاسخ به اينگونه بدگمانىها در مورد انگارههاى کارى در حال دگرگونى و در پشتيبانى از همبستگى اوقات فراغت - کار، بر اين نکته تأکيد مىشود که گزينههاى اوقات فراغت به گونهاى گسترش يافته است که بتواند خود را با اوقات با تازگى آزاد شده و منابع کارمايهٔ (انرژي) بهدست آمده سازگار سازد. ايجاد اخلاقيات نوين به مفهوم آن است که رفاه نسبى بهدست آمده براى نيروى کار بريتانيا از اواخر سالهاى ۱۹۵۰ به بعد به راهى فارغ از گناه صرف گردد. تحليل ميزان رشد تعطيلات با حقوق طى اين دوره، با حقوق اين دوره، افزايش مسافرتهاى خارج از کشور و مهمتر از آنها پذيرش چگونگى تعطيلات کاملاً مبتنى بر لذتجوئى گروه 'اکثريت خاموش' گذشته، از نشانههاى بارز اين روند بهشمار مىآيد. همزمان با اين دگرگونى، شواهدى در مورد افت انواع پيشين اوقات فراغت مبتنى بر کار ديده مىشود. شايد بتوان گفت که برجستهترين آنها کاهش ميزان اوقات فراغتى است که کارگران به تماشاى فوتبال مىپردازند، ميانگين تماشاگران مسابقات فوتبال طى دورهٔ ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۵ ، %۷۵ کاهش يافته است. |
ساير انواع گروهى اوقات فراغت نيز بهعنوان فعاليتهاى عامه پسند واقعاً ناپديد شده و بيشتر مورد توجه اقليتها (اغلب کهنسالان) قرار گرفته است. براى نمونه مورد سالنهاى قديمى و رقص و کمپهاى تعطيلات با سبک باتلين (Butlin stule holidoy camps) را در نظر بگيريد. البته اشتباه است که همهٔ دگرگونىهائى که از پى جنگ جهانى دوم در رفتار مربوط به اوقات فراعت پديد آمده را به از بين رفتن مرکزيت کار نسبت دهيم. چنين مىنمايد که پيدائى تلويزيون و ديگر ابزارهاى تفريحى الکترونيک خانگى و کاهش که متناسب با ظهور اين ابزارها در شمار سينماروها پديد آمد انتقالى بود که از طريق فنآورى انجام گرفت. به همين نسبت توان راديو و تلويزيون براى محدود کردن اوقات فراغت تا مرزهاى خانه و نابود ساختن سرشت اجتماعى آن، در حالىکه خود باعث پيدائى فرهنگ تودهاى جديدى شد که احتمالاً با سرشت کار رابطهٔ مستقيم ندارد، با وجود اين بهعنوان ابزارى براى ايجاد نوعى اخلاق اوقات فراغت مؤثر بوده است. |
ممکن است کسانى که استدلال کنند که با کاهش مرکزيت نوع ويژهاى از کار صنعتي، در آميختگى اوقات فراغت و کار رو به کاستى نهاده و يکدستى شيوههاى زندگى بسيار کمتر شده است. اوقات فراغت از کار گسسته نشده، امّا جهت پيوستگى در حال دگرگونى است به گونهاى که هم اينک مىتوان کار را بردهٔ اوقات فراغت انگاشت و اينکه نوعى 'اخلاقيات اوقات فراغت' در دنيا در حال شکل گرفتن است. دلايل اقتصادى کار کردن به همان اندازهٔ سابق مهم است و در اين سطح هنوز هم کار حالت مرکزيت خود را در زندگى افراد حفظ کرده است. با وجود اين چنين استدلال مىشود که توان اخلاقى کار رو به کاهش است، چرا که در نظر بسيارى از افراد وضعيت آن از ديدگاه ابزارى و به شکل استخدام يا دستمزد يا پرداخت بهاء وقت فروخته شده مورد توجه قرار مىگيرد. |
بهعنوان نتيجهگيرى بايد گفت که پارکر (Parker) (۱۹۸۳) کامل بودن تقسيمبندي، همجوشى - قطبيت، را مورد پرسش قرار داده و بر آن است که ردهبندى سهگانه ممکن است بيشتر مناسبت داشته باشد. بنابراين ديدگاه کار و اوقات فراغت به سه گروه تقسيم مىشود. |
- کار و اوقات فراغت همبسته و از لحاظ شکل يکسان هستند (يکساني) |
- کار و اوقات فراغت همبسته ولى از لحاظ شکل ناهمسان هستند (مغايرت) |
- کار و اوقات فراغت ناهمبسته هستند (جدائي) |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست