چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا
بازی بهمنظور فعالسازی کودک (۲)
دستهٔ سوم: اين دسته از کودکان از طرفى شامل کودکان ساکت و خاموش است که تقريباً در بازىهاى ابتکارى شرکت نمىکنند و دوست دارند به تنهائى سرگرم بازى شوند، و از طرف ديگر کودکان پرجنبوجوش و ستيزهگر را در بر مىگيرد که به سبب پرتحرکى و پرخاشجوئى نمىخواهند در بازىهاى ابتکارى وارد شوند. |
بهمنظور جلب کودک ساکت و محجوب به بازىهاى جمعى بايد در او شوق و ذوق بهوجود آورد. براى اين کار ابتدا بايد ضمن صحبتهائى که با کودک مىشود، مشخص کرد که او چه بازىهائى را دوست دارد. مربيان و والدين بايد وقت بيشترى را صرف اين کودکان کنند تا شوق و ذوق به بازى را در آنان بهوجود آورند. |
بهمنظور برطرف ساختن کمروئى و ريختن ترس اين قبيل کودکان مىتوان در بازى وظايفى را به آنان محول کرد. |
مربيان و والدين کودکان پرتحرک و بازيگوش را نيز به بازى با همسالان عادت دهند. ممکن است بازيکنان يک بچهٔ شيطان و بازيگوش را به بازى خود راه ندهند، در اينصورت، وظيفهٔ مربى يا والدين است که با خواهش و ضمانت، کوشش خود را براى ورود او به بازى مبذول دارد؛ ضمن اينکه در کارهاى او نيز نظارت داشته باشد. |
يکى از نشانههاى فعال بودن کودکان آن است که از پيش بتوانند جريان بازى را تا اندازهاى برنامهريزى کنند. اين کار بايد در گروه ميانسال کودکستان به کودکان آموخته شود. براى مثال، مربى مىتواند برنامهريزى را پيش از شروع بازى قطار با پرسشهائى از اين قبيل به بازيکنان بياموزد: |
'قطار را کجا خواهيد ساخت؟ ايستگاه راهآهن کجاست؟ اتاقهاى مسافران کجا ساخته خواهد شد؟ ...' |
پس از پايان ساختمان ايستگاه نيز بهمنظور وادار کردن بازيکنان به تفکر پرسشهائى مىکنند: 'قطار به کدام شهرها خواهد رفت؟ |
بليط از کجا بايد بخرد؟ چه کسى بليط خواهد فروخت؟ |
چه ساعتى به شهر مىرسيم؟ در آنجا از چه جاهائى ديدن خواهيم کرد؟' |
اکثريت کودکان ميانسال کودکستانى تنها در بازىهائى که نقشها براى آنها آشنا است به خوبى فعاليت مىکنند. معلوماتى که آنان در مشغلههاى قرائت داستانها و در بازديدها بهدست مىآورند در گسترش موضوعهاى بازىهاى آنها بسيار مؤثر است. تماشاى تصاوير کتابها نيز اين بازىها را پرمحتوا مىسازد. |
عادت دادن کودکان کم فعاليت به برنامهريزى در بازى به آنان مىآموزد که موضوع بازى را آگاهانه انتخاب کنند؛ پيشرفت آن را پيشبينى کرده و اسباببازىهاى لازم را با خود بردارند. اسباببازى سبب شوق و ذوق کودک به بازى مىشود و بازى را پرمحتواتر مىسازد و اکثراً به پيدايش بازىهاى جديد منجر مىگردد. اما اين در صورتى است که کودک، بهکار بردن اسباببازى را بداند و با آن آشنا باشد. زمانى بازيچههاى ناآشنا، مىتوانند چنين نقشى داشته باشند که دربارهٔ کارآئى و بهرهگيرى از آنها براى کودک توضيح لازم داده شود. بازى نمايشى با عروسک (تئاتر عروسکي) کسب مهارتهاى جديدى را از کودکان طلب مىکند. آنان بايد بتوانند دربارهٔ جريان بازى باهم توافق کنند و زمان حضور هر يک از شخصيتها و بازگشت آنها را خوب بدانند بهعلاوه هر يک از شرکتکنندگان بايد مواظب تمامى جريان بازى باشد و بتواند رفيق خود را راهنمائى کند. |
بهمنظور جلب توجه کودکان کمرو و خجول به تئاتر عروسکي، مىتوان براى آنان تئاتر روميزى تشکيل داد، بهطورىکه يک کودک به کمک عروسک به تنهائى همهٔ نقشها را اجراء کند. همچنين مىتوان کودکان کمفعاليت را که حرکت دادن صورتکها را آموخته باشند تشويق کرد که براى کودکان ديگر، تئاتر روميزى نمايش دهند. براى اين کار لازم است مربى يا والدين، 'هنرپيشه' تازهکار را يارى کند و در پايان در مقابل همهٔ تماشاگران، هنرنمائى او را تحسين کند. |
مربيان و والدين بايد ضمن آموختن طرحريزى بازى به کودکان بياموزند تا جنبههاى ديگر فعاليت مانند اتکاء به خود، پشتکار و ابتکار را در آنان رشد و پرورش دهند. |
به اين ترتيب، کودکان، فعالانه بهکار مشغول مىشوند و از خود، ابتکار، ايجادگرى و خلاّقيت نشان مىدهند. |
فعال بودن کودکان از آنجا معلوم مىشود که بتوانند بهطور مستقل، موضوع بازى و نقشهاى آن را انتخاب کنند و نظر همبازىها را نيز براى اجراء آن بازى جلب کنند. همچنين داشتن پشتکار و توانائى رفع دشوارىها و اشکالات بازى از نشانههاى فعاليت آنان بهشمار مىرود. مربيان و والدين با توصيهها، پيشنهادها و پرسشهاى خود، راه بيرون رفتن از دشوارىها و انديشيدن مستقلانه را به آنان مىآموزند و بهتدريج نقش خود را از يک شرکتکنندهٔ مستقيم به مشاور در بازى تبديل مىکنند. غالباً تفاوت درجهٔ فعال بودن کودکان در بازي، به خصوصيات فردى هر يک از بازيکنان مربوط است. مثلاً کودکان تندمزاج و پرحرارت اکثراً در بازىها، پيشنهادهاى مختلفى ارائه مىدهند؛ با سروصدا بازى مىکنند؛ به آسانى پيشنهادهاى ديگران را مىپذيرند؛ ولى پيگير نيستند و نمىتوانند آنچه را که آغاز کردهاند به پايان برسانند و زود به زود از بازى خارج شوند. فعاليت اين قبيل کودکان غيرارادى است و هدف معينى را با پشتکار تعقيب نمىکنند. بخشى ديگر از کودکان، زندهدل، چالاک و شاد هستند. اين کودکان قادر هستند مدت زيادى با دقت بازى کنند و از ديگران هم اجراء نقشها را طلب کنند و زمانى هم که از بازى خارج مىشوند، زود باز مىگردند. علاوه بر اين به رفيقان خود در عملى ساختن ايدهها و انديشههاى آنها کمک مىکنند. اين کودکان از پشتکار و ابتکار بالائى برخوردار هستند. |
گروه ديگرى از کودکان، کمتحرک و بىتفاوت هستند و بهطور مستقل به بازى نمىپيوندند، ولى هرگاه نقشى به آنان سپرده شود با پيگيرى و ابتکار انجام مىدهند. عدهاى هم کمرو، خجول و ترسو هستند. اين کودکان اغلب در بازىهاى عمومى شرکت نمىکنند و فقط در بازىهائى که شرکتکنندهٔ کمى دارد فعاليت مىکنند و به تشويق و پشتيبانى مربى و يا رفيقان خود نياز دارند. |
مربيان و والدين با در نظر گرفتن خصوصيات هر يک از اين کودکان و ايجاد محيط و شرايط براى فعاليت آنها مىتوانند خصيصهٔ فعال بودن را در شخصيت همهٔ کودکان پرورش دهند. موفق بودن کودک در بازي، رفتار سايرين را با او بهبود مىبخشد، وى را به ديگر کودکان گروه نزديک مىسازد و او را به فرد لازم براى ساير بازيکنان، مبدل مىکند. در ضمن کودک از خويشتن راضى مىگردد و در او عشق و علاقه به شرکت در بازى دستهجمعى بهوجود مىآيد. |
فعال بودن يکى از خصايص بسيار پيچيدهٔ شخصيت است و مىتوان آن را بهتدريج، ضمن بازىهاى ابتکاري، در کودک پرورش داد. در ضمن بايد دانست که فعال بودن با پشتکار داشتن رابطهٔ ناگسستنى دارد بنابراين براى پرورش خصيصهٔ فعال بودن در کودک بايد او را با پشتکار، پرورش داد. |
يکى از آثار فعال بودن کودکان، توانائى آن در ايجاد ارتباط با ديگران است. |
با توجه به گستردگى بحث ارتباطات در اينجا فقط به بهبود روشهاى گفتگو اشاره مىشود که عبارتند از: |
۱. کودک بايد بتواند صحبت کردن کوتاه را در خود پرورش دهد: اين کار مهارتى است که کودک بايد آن را بياموزد. ممکن است صحبتهاى کوتاه سطحى باشند ولى براى بالا بردن گسترهٔ اجتماعى کودک مفيد است. هنگام صحبتهاى کوتاه بايد: |
- کودک آشکارسازى خود را محدود کند. يعنى به ديگران آنچه را که مشخص است، بگويد نه آنچه را که خيلى خصوصى است. براى مثال دربارهٔ بازى که انجام داده است، صحبت کند. |
- کودک بتواند طرف مقابل خود را تشويق کند تا از خودش چيزى بگويد مثلاً زمانى که کودک، داستان، واقعه يا مسافرتى را تعريف مىکند، معمولاً طرف ديگر آماده مىشود تا حکايت خود را بگويد. اين کار با يک سؤال ساده که آيا 'هرگز شما آنجا رفتهايد؟' انجام مىشود؛ حتى با يک مکث در گفتگو نيز مىتوان به اين نتيجه رسيد. |
- از کودک خواسته شود تا راجعبه موضوعى که نظر مىدهد با هدف صحبت کند و با تجربهٔ خود پاسخ لازم را ارائه نمايد. |
- تکنيک خاتمه دادن به يک گفتگو يا رفتن به سوى گروه ديگر را بهطور مناسب ياد بگيرد. کسى را تنها گذاشتن مشکل است، به اين علت مىتوان از اين جملهها استفاده کرد: 'اجازه بدهيد به گروه ديگرى بپيونديم' و يا 'آنان احتمالاً راجعبه موضوعى صحبت مىکنند و من دوست دارم بفهمم که چه مىگويند' |
۲. ياد بگيرد چگونه سر صحبت را باز کند. اگر کودکى نمىتواند اين کار را انجام دهد، ممکن است در رويدادهاى اجتماعى و اطراف خود مضطرب شده از آن اجتناب کند. اگر هم در جمع شرکت مىکند ممکن است با هيچکس صحبت نکند. جملههاى زير براى شروع صحبت خوب هستند: |
- من از لباس شما خوشم آمده ممکن است بپرسم از کجا خريدهايد؟ |
- آيا شما عضو باشگاه هستيد؟ |
- پيشرفت تحصيلى شما چگونه است؟ |
خوب است کودکان، چند جملهاى از اين قبيل را ياد بگيرند. |
۳. کودک ياد بگيرد چگونه در مذاکرات جارى ديگران شرکت کند. در خيلى از موارد بهجاى مطرح کردن يک موضوع مشغول صحبت، کودک مىخواهد در جمعى شرکت کند که دربارهٔ موضوع مشغول صحبت هستند، اگر هدف مطرح کردن مطلبى است که کودک قصد دارد به کمک آن، خود را جزء جمع و مذاکرات جارى نشان دهد، بايد به مذاکراتى که در حال انجام است، مطلبى را اضافه و آن را تکميل کرد و يا پيشنهادى داد تا ديگران کودک را جزء گروه به حساب آورند و او را از حاشيه خارج نمايند. |
۴. در حفظ، نگهدارى و هدايت يک محاوره در اين مورد به چند راهنمائى کوچک اشاره مىشود: |
- پرسشهاى زياد، مطرح نشود. بهتر است ابتدا، اطلاعاتى ارائه شود سپس سؤالاتى دربارهٔ آن مطرح گردد. مثلاً تصويرى از يک اثر باستانى و ديدنى نشان داده شود، بعد سؤالاتى راجعبه آن مطرح گردد. |
- اغلب کودکان در حفظ و نگهدارى يک محاوره، مشکل دارند. چون در گفتگوى آن وقفه ايجاد مىشود و بهخاطر اينکه نمىدانند چه بگويند مضطرب مىشوند و گفتگو را قطع مىکنند و يا گفتگو خودبهخود قطع مىشود. براى جلوگيرى از اين موضوع، کودک بايد براى بحث دربارهٔ ايدههاى خود آمادگى کسب نمايد. |
- اگر بحث بهجائى کشيد که آن را دوست ندارد يا نمىتواند ادامه دهد گفتگو را به جائى بکشاند که دوست دارد. |
- کودک بايد بتواند خوشبرخورد باشد. بدين معنى که داستانهاى جالب توجهى تعريف کند. اين توانائى باعث مىشود که سايرين تصور کنند در کودک توانائى خاصى هست. اگر کودک بتواند موردى که خود تجربه کرده است بهصورت خبر سرگرمکننده و جالبى بيان کند در سطح خود براى اداره و کنترل جلسهاى کافى است. بهتدريج اين ويژگى گسترش پيدا مىکند و کودک به توانائى خاصى نائل مىشود. |
۵. کودک بايد بتواند با تحقير شدن خود مقابله کند. وقتى که تحقير پيش مىآيد کودک بايد بتواند با آن مقابله کند در غير اينصورت سپر بلا و وجهالمصالحه قرار مىگيرد. دوستان و افرادى که با کودک در ارتباط هستند به او احترام نمىگذارند و بعد از مدتي، کودک تحقير شده حتى براى خود نيز احترام قائل نمىشود. |
معيار اينکه مطلبى تحقيرآميز است يا نه، ساده است هر زمان که کودک تحقير شد بايد در مقابل آن واکنش نشان داده و خود را برهاند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست