افسرده، تحریکپذیر، یا مضطرب (ولی ممکن است
بیمار لبخند بزند یا تغییر خلقی ذهنی را انکار کند و بهجای آن از درد یا
ناراحتیهای جسمی دیگر شکایت کند).
دورههای گریه (ولی ممکن است بیمار از ناتوانی در گریه کردن یا تجربه کردن هیجانها شکایت کند).
بالا، تحریکپذیر یا خصمانه
تظاهرات روانشناختی همراه
عدم اطمینان به خود، اعتماد به نفس پائین، سرزنش خود، تمرکز ضعیف، شک و تردید.
کاهش لذت، از دست دادن علاقه به فعالیتهای معمول، از دست دادن دلبستگیها (attachment)، گوشهگیری اجتماعی.
افکار مکرر در مورد مرگ و خودکشی.
اعتمادبهنفس بالا، لاف زدن، بزرگمنشی
افکاری که با هم مسابقه میدهند. تداعیآوائی 'clang association' (افکار جدید با اصوات کلمات و نه معنای آنان، به ذهن میرسد).
حواسپرتی.
افزایش علاقه به فعالیت مردم و حرفههای خلاق جدید، درگیری بیشتر با مردم (که اغلب بهدلیل رفتارهای مداخلهگرانه بیمار آزرده شدهاند)، ولخرجی، بیاحتیاطیهای جنسی، سرمایهگذاریهای شغلی احمقانه.
تظاهرات جسمی
کندی روانی - حرکتی، خستگی، آژیتاسیون.
بیاشتهائی و از دست دادن یا اضافه شدن وزن.
کمخوابی، یا پرخوابی، بینظمی قاعدگی، آمنوره، فقدان لذت (anhedonia)، از دست دادن میل جنسی.
تندی روانی - حرکتی، اوتونی 'eutonia' (افزایش حس حسمی آسایش) کاهش احتمالی وزن بهدلیل افزایش فعالیت و بیتوجهی به عادتهای معمول غذائی.
کاهش نیاز به خواب.
افزایش میل جنسی.
علایم پسیکوتیک
هذیانهای بیارزشی و گناهکاری۷ هذیانهای انتساب و گزند و آسیب.
هذیانهای ناخوشی (نیستانگاری 'nihilistic' ، جسمی، هیپوکندریاکال).
هذیان فقر.
توهمهای افسردگی در حوزههای شنوائی، بینائی و (بهندرت) بویائی.
هذیانهای بزرگمنشی در مورد استعدادها و توانائیهای استثنائی، هذیانهای همکاری 'assistance' ، هذیان انتساب و گزند و آسیب.
هذیانهای سلامت استثنائی جسمی و روانی.
هذیان ثروت، اصل و نسب اشرافی، یا هویت بزرگمنشانهای دیگر.
توهمات زودگذر بینائی یا شنوائی.
اختلال خلقی ناشی از بیماری طبی عمومی
خصایص افسردگی، مانیا یا مختلط یا اپیزود شبهافسردگی ماژور ثانویه به بیماری طبی (مثل تومور مغزی، بیماری متابولیک، بیماری HIV، بیماری پارکینسون و سندرم کوشینگ) (جدول زیر) نقصهای شناختی شایع هستند.
- جنون میگزدم (myxedema)
هیپوتیروئیدی با خستگی، افسردگی و تکانههای خودکشی همراه است. ممکن است با علایم اختلال تفکر، هذیان، توهم، پارانویا و آژیتاسیون، اسکیزوفرنی را تقلید کند. در زنان شایعتر است.
مسمومیت مزمن با جیوه ایجاد علایم مانیا (و گاهی افسردگی) میکند.
- علل نورولوژیک و طبی علایم افسردگی (و مانیا):
- نورولوژیک:
دمانسها (شامل دمانس آلزایمر با خلق افسرده).
صرع (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
بیماری فار 'Fahr's disease' (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
بیماری هانتینگتون (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
هیدروسفالی
عفونتها (شامل HIV و نوروسیفلیس).
میگرن (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
اسکلروز متعدد 'multiple sclerosis' (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
نارکولپسی.
سرطانها (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
بیماری پارکینسون.
فلج فوقهستهای پیشرونده (progressive supranuclear palsy)
آپنه خواب.
تروما (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
- اندوکرین:
آدرنال (کوشینگ، بیماری آدیسون).
هیپرآلدوسترونیسم.
وابسته به قاعدگی (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
اختلالات پاراتیروئید.
پس از زایمان (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
اختلالات تیروئید (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند) (هیپوتیروئیدی و هیپرتیروئیدی بیاحساس ـ apathetic hyperthyroidism).
- عفونتها و التهابها:
ایدز (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
سندرم خستگی مزمن.
منونوکلئوز.
پنومونی - ویروسی و باکتریائی.
آرتریت روماتوئید (Rheumatoid arthritis).
آرتریت شوگرن (Sjِgren arteritis).
لوپوس ارتیماتوی منتشر (این حالتها با نشانههای مانیا نیز مرتبط هستند).
آرتریت تامپورال.
سل.
اسکیزوفرنی ممکن است شبیه یک اپیزود مانیا، افسردگی ماژور یا مختلط با خصیصههای پسیکوتیک بهنظر برسد. برای تمایز اینها، باید به عواملی همچون سابقه خانوادگی، سیر بیماری، سابقه پیشمرضی، و پاسخ به دارو تکیه کرد. اپیزود شبیهافسردگی یا شبهمانیا همراه با علایم پسیکوتیک ناهمخوان با خلق به نفع اسکیزوفرنی میباشد. کاشت و پخش فک، شل شدن تداعیها، اختلال در واقعیتسنجی، یا رفتار غریب میتواند به نفع اسکیزوفرنی باشد. اختلال دوقطبی با افسردگی یا مانیا بیشتر همراه با توهم با هذیانهای همخوان یا خلق است.
سوگ (grief)
اختلال واقعی نسبت به DSM-IV-TR بهعنوان داغدیدگی (bereavement) شناخته شده است. غمگینی ثانویه به فقدانی بزرگ میباشد. تظاهر بیماری ممکن است شبیه اختلال افسردگی ماژور باشد. همراه با علایم فقدان لذت، گوشهگیری و علایم نباتی با گذاشتن زمان فروکش میکند. بهدلیل نبودن افکار خودکشی یا احساس عمیق درماندگی و بیارزشی، از اختلال افسردگی ماژور متمایز میشود. معمولاً در عرض یک سال بهبود مییابد. در اشخاص مستعد ممکن است تبدیل به اپیزود افسردگی ماژور شود.
اختلالات شخصیتی
الگوی رفتاری در طول زندگی همراه با سبک دفاعی بدون انعطاف است. ممکن است بهدلیل عدم انعطافپذیری مکانیسمهای سازگاری، پس از وقایع استرسزا، افسردگی به آسانی رخ دهد. همچنین ممکن است در افراد مستعد که قبلاً اختلال شخصیتی داشتهاند. اپیزود مانیک هم به آسانی اتفاق بیفتد. اختلال خلقی ممکن است در محور یک، همزمان با اختلال شخصیتی در محور ۲ تشخیص داده شود.
علایم و نشانههای اسکیزوفرنی همراه با علایم واضح خلقی اتفاق میافتد. دوره بیماری و پیشآگهی بین اسکیزوفرنی و اختلال خلقی است.
اختلال انطباقی با خلق افسرده
افسردگی متوسط در پاسخ به استرس واضحاً قابل شناسائی نیست که وقتی استرس از بین برود، بهبود مییابد. این اختلال، پاسخی غیرانطباقی در نظر گرفته میشود که میتواند منجر به اختلال در عملکرد یا شدت بیش از حد یا نامتناسب علایم شود. اشخاصی که اختلال شخصیتی یا نقایص شناختی دارند مستعدتر میباشند.
اختلالات اولیه خواب
میتواند باعث انرژی، کژخوابی (دیسسومنیا ـ dyssomnia) و تحریکپذیری شود. راه تمایز آن از افسردگی ماژور، یا بررسی علایم و نشانههای تیپیک افسردگی و نیز مشاهده وقوع نابههنجاریهای خواب تنها در زمینه اپیزود افسردگی میباشد. در مواردافسردگی مقاوم باید یک بررسی آزمایشگاهی خواب انجام گیرد.