|
چه چيزى پيش از همه ما را به طرف ديگران جذب مىکند؟ شخصيت آنها؟ شوخ طبعى آنها؟ هوش آنها؟ خوش خلقى آنها؟ مسلماً صورت خوشى ندارد که بگوئيم، آنچه پيش از همه ما را به طرف ديگران جذب مىکند، شکل ظاهرى يا زيبائى جسمى آنها است. اما اشخاصى که مىخواهند با آگهى دادن در برخى رسانههاى ارتباط جمعى همسر پيدا کنند، با دقت تمام از صحبت کردن دربارهٔ زيبائى ظاهرى پرهيز مىکنند. آنها مىگويند که مىخواهند با يک فرد جدي، مستقل و شوخ طبع روبرو شوند، با اين همه، ويژگىهاى جسمى خود را ذکر مىکنند و از طرف مقابل مىخواهند که عکس خود را بفرستد.
|
|
در واقع مردم بيهوده ادعا مىکنند که از روى جلد کتاب دربارهٔ آن، قضاوت نمىکنند بلکه بيشتر محتواى کتاب را در نظر مىگيرند. براى هر ادعا بايد مدرک داشت:
|
|
ظاهر جسمي، عامل اصلى تعيينکنندهٔ جاذبه است. همچنين زيبائى جسمى يک دختر بهترين عامل پيشبينى تعداد خواستگاران او است. اين پديده البته در مقياس کمتر، دربارهٔ پسران جوان نيز مشاهده مىشود (ريس و همکاران، ۱۹۸۰،۱۹۸۲). تحقيق ديگر نشان مىدهد که مردم در کل کسانى را که جذابيت دارند، در مقايسه با کسانى که ظاهر معمولى دارند، بهتر ارزيابى مىکنند. (هاتفيلد و اسپريچر، ۱۹۸۶). بالاخره، براى کارهائى که ارتباط با مردم در درجهٔ اول اهميت قرار مىگيرد، کسانى را انتخاب مىکنند که از نظر شکل ظاهرى جذاب هستند و ساير ويژگىها را اغلب نديده مىگيرند. براى تائيد اين گفته کافى است به آژانسهاى هواپيمائى سر بزنند. زيبائى جسمى و آراستگى ظاهر مخصوصاً در کار معلمى خيلى نقش دارد. بچهها، معلمانى را که ظاهر زيبائى دارند، لباس مىپوشند و به سر و وضع خود بهتر مىرسند، بيشتر دوست دارند، در کلاس آنها راحتتر حضور مىيابند و درس آن را بهتر مىخوانند.
|
|
تحقيق آزمايش والستر (۱۹۶۶)، اثر زيبائى بر جاذبه را تائيد مىکند. يک گروه داور، ابتدا زيبائى جسمى دانشجويانى را که وارد يک مهمانى مىشدند ارزيابى مىکنند. بعد، دانشجويان بهطور تصادفى دوتادوتا مىشوند. دو ساعت پس از شروع مهماني، از هر دانشجو مىپرسند که تا چه اندازه همراه خود را مثبت ارزيابى کرده است و دوست دارد دوباره او را ببيند. هر اندازه او را مثبتتر ارزيابى کرده بود و بيشتر تمايل نشان مىداد که دوباره او را ملاقات کند.
|
|
چرا اشخاص زيبا بيشتر طرفدار دارند؟ آيا تنها جاذبهٔ جنسى مطرح است؟ الزاماً خير. همراه شدن با اشخاص زيبا، ما را در پاداشهائى که او بهدست مىآورد سهيم مىکند. در واقع، مردى که با زن بسيار زيبائى همراه است، نسبت به مردى که با زن عادى راه مىرود، بيشتر توجه مردم را جلب مىکند و از اعتبار بيشترى برخوردار مىشود (سيگال و لندي، Sigal and Landy -۱۹۷۳). همين داستان در مورد زنى هم که با يک مرد خوشتيپ همراه است مصداق پيدا مىکند. بهطور کلي، همراه شدن با اشخاص زيبا، ديگران را وادار مىکند تا دربارهٔ ما نظر مساعد داشته باشد (گيزلمن Geiselmanو همکاران، ۱۹۸۴).
|
|
دليل ديگرى وجود دارد که جذب شدن ما به طرف اشخاص زيبا را تبيين مىکند، ما تابع پديدهاى هستيم که مىتوان آن را سوگيرى به نفع زيبائى ناميد. بدين صورت که انسانها در مورد اشخاص زيبا مثبت قضاوت مىکنند، مثلاً آنها را باهوش متکى به خود و با پرستيژ برآورد مىکنند.
|
|
|
وقتى به جلد کتاب نگاه مىکنيم، تمايل داريم در مورد محتواى آن هر نوع نتيجهگيرى به عمل آوريم. در مورد مردم نيز چنين است:
|
|
وقتى شخص زيبائى مىبينيم، هر نوع ويژگى خوب را به او نسبت مىدهيم. براى نشان دادن اين واقعيت، آزمايشهاى متعددي، با دستورالعمل مشترک، انجام گرفته است. ابتدا از داوران مىخواهند که تعدادى عکس اشخاص را در سه گروه خيلى زيبا، متوسط و کمتر زيبا طبقهبندى کنند. بعد، عکسها را در اختيار آزمودنىها مىگذارند و از آنها مىخواهند که صاحبان عکسها را از نظر برخى ويژگىها ارزيابى کنند. معلوم مىشود که آزمودنىها، بيشترين خوشبختي، موفقيت، صفات شخصيتى اجتماع پسند، هوش و موقعيت اجتماعى غبطهآور را به اشخاص خيلى زيبا نسبت مىدهند (ديون Dionو همکاران، ۱۹۷۲،۱۹۷۳) همچنين آنها را از نظر اجتماعى با نفوذتر از نظر جنسى با حرارتتر و از نظر بهداشت رواني، سالمتر از ديگران برآورد مىکنند (فينگلد، Feingold ۱۹۹۲). هميشه نتايج در يک جهت نشان داده مىشود و جنس آزمودنى کمتر دخالت مىکند. در مورد کودکانى هم که کودکان ديگر را ارزيابى مىکنند، نتايج مشابه بهدست مىآيد (لانگونيز و استفان Langlois and Stephan، ۱۹۸۱). بهعبارت ديگر، اشخاصى که ظاهر زيبا دارند، براى جذب کردن ديگران، ويژگىهاى 'دروني' مورد ادعاى ارزيابها را ندارند: ارزيابها هستند که اين ويژگىها را به آنها نسبت مىدهند. به سخن سادهتر، ارزيابها هستند که اعتماد به نفس، اجتماعى بودن، سلامت روانى بهتر و هوش بالاتر را به زيبارويان نسبت مىدهند نه اينکه آنها واقعاً اين ويژگىها را دارند!
|
|
سوگيرى بهنفع زيبائي، مخصوصاً در دنياى قضاوت، پيامدهاى شگفتانگيز و حتى شوکآور دارد. تحقيق لندى و آرونسون (۱۹۶۹) در مورد آزمودنىهائى که در جريان شبيهسازى يک دادگاه، نقش متهمان را بازى مىکردند، نشان مىدهد که اشخاص زيبا، در مقايسه با اشخاص عادي، براى همان جرم، محکوميتهاى آشکارا سبک دريافت مىکنند! با اين همه، استثنا هم وجود دارد: متهم زيبا در صورتى که ظاهر فيزيکى او به ارتکاب جرم کمک کرده باشد، بهشدت مورد قضاوت قرار مىگيرد (سيگال و استرو، ۱۹۷۵).
|
|
اثر اين سوگيرى زيبائى کدام است؟ در درجهٔ اول، اشخاص زيبا، دو برابر بيشتر از ديگران جذاب بهنظر مىرسند: آنها نه تنها جذاب هستند، بهنظر مىرسد که صفات زيبا را نيز با خود دارند. بهعلاوه، بهنظر لانگلويز (۱۹۸۶)، سوگيرى مىتواند اثر پيشگيرى داشته باشد که خودبهخود تحقق مىيابد. در مورد اشخاصى که آنها را زيبا تشخيص مىدهيم، مثبت عمل مىکنيم اين عملکرد مثبت آنها را برمىانگيزد تا براساس انتظارات ما عمل کنند و ويژگىهاى خواسته شده را نشان دهند.
|
|
آيا، کسى زيبا است، حقيقتاً بهترين است؟ درواقع، اشخاص جذاب، زيبا را که به آن نسبت مىدهيم، بيشتر از اشخاص عادى ندارند. حداکثر، آنها مىتوانند بهترين مهارتهاى اجتماعى را داشته باشند، مهارتهائى که ممکن است پيامد مستقيم زيبائى آنها و حمايتى که همين زيبائي، در موقعيتهاى اجتماعى براى آنها فراهم مىآورد باشد (چيکن، ۱۹۷۹).
|
|
|
زيبائى هميشه امتياز ندارد. زيرا، اشخاصى که بهعلت زيبائى ظاهرى خوب ارزيابى مىشوند و در نتيجه راحت جلب توجه مىکنند، مفهومش اين نيست که بهخاطر همين جلب توجه بتوانند بهترين ارتباط را برقرار کنند. درواقع، اگر ما جذب اشخاص زيبا، مىشويم، در مقابل، اين ترس را نيز داريم که آنها ما را طرد کنند (هوستون و لوينجر Huston and Levikger- ۱۹۸۷). اين ترس را تقريباً مىتوان سندرم 'او هرگز به فردى مثل من راضى نخواهد شد' ناميد.
|
|
ضرر ديگر زيبائى جسمى اين است که وقتى شخص زيبا موفق مىشود، ممکن است اين تمايل در او بهوجود آيد که موفقيت را به زيبائى جسمى خود نسبت دهد نه به توانائىهاى دروني. از آنجا که اشخاص زيبا به دشوارى مىتوانند به بازخورد مثبتى که دريافت مىکنند مطمئن باشند، ممکن است اضطراب و عزتنفس پائين داشته باشند (سامرز Summers، ۱۹۸۶).
|
|
اشخاص زيبا، قربانيان برخى تصورات قالبى منفى نيز هستند. بهعنوان مثال، ممکن است برخى اشخاص، زنان زيبا را خود مدار و خودخواه و مردان خوشتيپ را احمق به حساب آورند (بيرن و همکاران، ۱۹۷۶). بهعلاوه، اشخاص زيبا معمولاً حس حسادت و دشمنى ديگران را برمىانگيزد. بنابراين، به رغم همهٔ امتيازهاى که زيبائى جسمى به ارمغان مىآورد، اشخاص زيبا خوشبختتر از ديگران نيستند.
|
|
پس مردم با چه کسانى ارتباط برقرار مىکنند؟ با همهٔ اينها، دنيا به آخر نرسيده است، هر کس ليلى يا مجنون خود را دارد. مردم با اشخاصى ارتباط برقرار مىکنند که آنها را با همان سطح زيبائى خود آنها قبول دارند. ما به دنبال افراد خيلى زيبا نمىگرديم، زيرا مىترسيم که ما را دست کم بگيرند و رد کنند. همچنين افراد زشت را نيز انتخاب نمىکنيم. مىتوان گفت که ما، با بينشى که داريم، ارزش جنس خود را ارزيابى مىکنيم و به دنبال کسى مىگرديم که ارزش آن با جنس ما مطابقت کند. بعداً خواهيم ديد که اين راهبرد موضوع نظريهاى در روابط بين اشخاص است، نظريهٔ تبادل اجتماعي. حال به بررسى عامل ديگرى مىپردازيم که بر جذابيت ديگران در ديد ما اثر مىگذارد:
|
|
شباهت آنها به ما يا تکميل شدن ما با آنها.
|