|
|
منسوب به شيخ ابوالحسن خرقانى عارف مشهور قرن چهارم (م ۴۲۵) است در مبانى عرفانى که نسخهٔ موجود آن را يکى از شاگردان وى بعد از مرگ مرشد خود انتخاب کرده و در ده باب تدوين نموده است. از اين کتاب نسخهٔ منحصرى در موزهٔ بريتانيا موجود است که برتلس خاورشناس روسى آن را در سال ۱۹۲۹ در مجلهٔ 'ايران' که به زبان روسى نشر مىيابد طبع کرده است. نورالعلوم انشائى بسيار ساده و روان و شيرين و دلانگيز دارد.
|
|
|
کتابالابنيه عن حقائقالادويه
|
|
تأليف ابومنصور موفقبن علىالهروى در ذکر ادويهٔ مفرده به ترتيب حروف معجم. از احوال موفق مؤلف کتاب اطلاعى در دست نيست و معلوم نيست کتاب بهنام کدام پادشاه نوشته شده و آيا نويسندۀ آن در قرن چهارم مىزيسته است يا در قرن پنجم. عبارت کتاب نشان مىدهد که بايد نويسنده در اوايل قرن پنجم بوده باشد نه در قرن چهارم. نسخهٔ منحصر اين کتاب که در کتابخانهٔ وين است بهخط اسدى طوسى شاعر است که در شوال ۴۴۷ به اتمام رسانيده. مصنف کوشيده است نام همهٔ داروهائى را که تا آن هنگام مىشناختند در کتاب خود بياورد و انشاء او بسيار ساده و وافى به مقصود و داراى خصائص ديگر نثرهاى کهن است.
|
|
|
از ابوعلى سينا فيلسوف بزرگ چند کتاب به زبان پارسى باقى مانده است که بهتر دانستهايم همه را ذيل يک عنوان مذکور داريم. انتساب بعضى از اين کتابها به ابنسينا محقق و نسبت برخى ديگر مورد تأمل است چنانکه مىتوان آنها را ترجمههائى از آثار شيخ دانست و غالب آنها داراى اختصاصات نثر قرن ششم و يا بعد از آن است. از ميان کتب شيخ نسبت دانشنامهٔ علائى و کتاب نبض به او مسلم است. دانشنامهٔ علائى يا دانشنامهٔ علائيه يا حکمت علائى يا حکمت علائيه را شيخ به خواهش علاءالدولهٔ کاکويه نوشته و بنابر آنچه در آغاز آن آورده آن را به قصد تحقيق در منطق و طبيعيات و هيئت و موسيقى و مابعدالطبيعه تصنيف کرد ليکن جز به تحرير قسمت منطق و الهيات و طبيعيات توفيق نيافت و تأليف باقى کتاب (هيئت، هندسه، حساب، موسيقي) را بعد از او شاگردش ابوعبيد جوزجانى با ترجمه از کتب مختلف شيخ برعهده گرفت و از آنجمله موسيقى را از قسمت موسيقى کتابالشفا ترجمه کرد. از اين کتاب نسخ متعدد در دست است و سه بار به طبع رسيده و اهميت آن نخست در آن است که شامل يک دورهٔ کامل از حکمت مشاء است که اولين بار به زبان فارسى نگارش يافته و دوم آنکه شامل بسيارى از اصطلاحات منطقى و فلسفى به فارسى است. و اما رسالهٔ نبض شامل بحث در کيفيت آفرينش عناصر و امزجه و طبايع و تحقيق در دوران دم و نبض و انواع و چگونگى شناخت آن است. اين کتاب از جملهٔ نخستين کتبى است که در فن طب نگاشته شده و حاوى اصطلاحات علمى متعدد به پارسى است. باقى رسالات فارسى منسوب به ابنسينا معمولاً ترجمههائى است که از رسالات او که به عربى نوشته بود و همهٔ آنها بعد از روزگار او به زبان فارسى درآمده.
|
|
|
شرح تعرف يا نورالمريدين و فصيحةالمدعين
|
|
اصل اين کتاب به عربى و تأليف ابوبکربن ابواسحق محمدبن ابراهيم بن يعقوب بخارى کلاباذى (متوفى به سال ۳۸۰) و موسوم است به 'التعرف لمذهب التصوف' که از قديمالايام ميان مشايخ صوفيه شهرت داشته و دربارهٔ آن گفتهاند 'لولاالتعرف لما عرفالتصوف' . به سبب همين اهميت کتاب تعرف چند بار شرح شده و از آنجمله است شرح امام ابوابراهيم اسمعيلبن محمدبن عبدالله المستملى البخارى (متوفى بهسال ۴۳۴) بهفارسي. شرح ابوابراهيم مستملى از جملهٔ کتب بسيار معتبر تصوف به پارسى و در زمرهٔ قديمىترين آنها است که در چهار مجلد ترتيب يافته است. ابوابراهيم در آغاز شرح خود گفته است: اصحاب من از من خواستند تا کتابى جمع کنم به پارسيم مشتمل بر ديانات و معاملات و حقائق و مشاهدات و رموز و اشارات تا فهم ايشان آن را دريابد، اجابت کردم به حسبت و بنا کردم به کتابى که شيخ ما ابوبکر بن ابىاسحق محمدبن ابراهيم بن يعقوبالبخارى الکلاباذى تأليف کرده است، نام او کتابالتعرف لمذهب التصوف و آن کتاب را شرح کردم تا به سخن پيران و متقدمان تبرک کرده باشم و هرچه گفتم مؤکد کردم به آيتى از کتاب خداى تعالى يا به خبرى از اخبار مصطفى عليهالسلام يا به مسئلهٔ فقهي، و در اين کتاب اعتقاد و توحيد و ديانات و احوال و مقامات و حقائق و مشاهدات و رموز و اشارات و سخن مشايخ و حکايات برطريق سنت و جماعت ياد کردم.
|
|
روش ابوابراهيم آن است که عبارت کوتاهى از ابوبکر کلاباذى را که به تازى است مىآورد. نخست آن را ترجمه مىکند و آنگاه شرح آن را مىگويد و در شرح همچنانکه خود گفته است از اطلاعات مختلف خويش در کلام و حديث و فقه و نظاير آن استفاده مىکند و در ضمن شرح و بيان هرجا که لازم داند از مشايخ و رجال اسلامى اقوالى براى اثبات سخن خود نقل مىکند و به آيات قرآنى استشهاد مىنمايد. بسيارى از مباحث کلامى هم در اين کتاب آمده و به تفصيل شرح شده و عقايد دستههاى متکلمين اسلامى به مناسبت آورده شده است مانند بحث در مسئلهٔ توحيد، وعد و وعيد، بحث در سرنوشت صاحبان کبائر و امثال آنها.
|
|
شرح تعرف در چهار مجلد است و اين مجلدات چهارگانه در لکهنو به سال ۱۹۱۲ به طبع سنگى چاپ شده است. نسخهٔ چاپى مذکور از روى نسخهاى است که مسلماً در آن تصرفات عمده صورت گرفته است و اين وضع در غالب کتب متصوفه مشهود است زيرا همواره در خانقاهها و يا بهوسيلهٔ نساخ در آنها تغييراتى راه مىيافت تا عبارات و انشاءهاى کهنه براى سالکان طريقت مفهوم گردد و کهنگى کلام در آنان ايجاد ملالتخاطر ننمايد و اين عمل حتى در شعر هم ديده شده است که در خانقاهها بر منظومات عرفانى ابيات الحاقى بسيار افزودند (خاصه بر مثنوى مولوى که از اواخر قرن هفتم بهبعد مورد توجه و استفادهٔ بيشتر متصوفه بوده است). همين امر باعث شده است که در انشاء شرح تعرف تغييرات عمده راه جويد و آن را از صورت انشاء اوايل قرن پنجم دور کند ولى بههرحال اصل و مبناى کلام ابوابراهيم مستملى در همه جاى کتاب باقى مانده است. از ابوابراهيم مستملى کتاب ديگرى بهنام کشفالمحجوب در دست است که نسخهاى از آن در کتابخانهٔ قليچ علىپاشا در استانبول موجود است و کتاب ديگرى نيز در تفسير قرآن داشت که در دست نيست.
|
|
|
التفهيم لاوائل صناعةالتنجيم
|
|
از استاد بزرگ قرن چهارم و پنجم ابوريحان بيرونى که نخست به پارسى بهنام ريحانه دختر حسين خوارزمى نوشته شده (سال ۴۲۰ هجري) و سپس خود استاد آن را به عربى درآورده و اينک هر دو نسخهٔ عربى و فارسى اين کتاب در دست است. اين کتاب اولين و مهمترين کتاب پارسى است که خاص علم نجوم و هندسه و حساب نوشته شده و از باب آنکه نويسندهٔ آن يکى از علماى معروف در عالم است اهميت بسيار دارد. ابوريحان کوشيده است در اين کتاب تا آنجا که ممکن است از اصطلاحات موجود فارسى براى علم رياضى استفاده کند. غالب اين اصطلاحات عيناً اصطلاحاتى است که از اواخر عهد ساسانى در نجوم و رياضيات وجود داشته است مانند پُرى يا پُرماهى براى حالت امتلاء نور قمر، بهر و بهره به معنى قسمت بخش، سال خداه (سالخذاه) بهمعنى ربالسنة و صاحبالسنة و جز آنها که همه مورد استفادهٔ استاد قرار گرفته است، بعضى اصطلاحات و تعبيرات نيز از مبانى هندى و سانسکريت است. استعمال کلمات عربى در اين کتاب کم است و آنچه از لغات عربى آمده ساده و مستعمل در زبان فارسى آن روز است.
|