دستيابى به نتيجهٔ انگيختن فراگير خود مىتواند مشوقى براى ادامهٔ کار باشد مشروط بر اينکه با معيارهاى فردى و اجتماعى تطابق داشته باشد.
|
|
|
|
پيچيدگى اصطلاحاً به ميزان انرژى لازم براى درک مطلب و چگونگى برقرارى ارتباط با تجارب موجود اطلاق مىشود. نيروى درک فراگيران در ميزان درک آنان مؤثر است.
|
|
پديدههاى بديهى و عادى بهصورتى بسيار پيشپا افتاده قابل درک باشد از ديدگاه ترويج بىارزش هستند، زيرا يکى از هدفهى ترويج افزايش نيروى درک فراگيران است که در اين حالت بهکار نخواهد آمد.
|
|
از سوى ديگر هر گاه پديدهٔ مورد اشاعه چنان پيچيده باشد که فهم مطلب مشکل و محتاج تلاش بسيار زياد باشد باز هم مناسب کار ترويج نيست. لذا لازم است نيروى درک فراگيران قبلاً شناسائى گردد و پديدهٔ مورد اشاعه بهنحوى که متناسب با اين نيرو باشد به آنان آموزش داده شود.
|
|
بهعبارت ديگر کار آموزش و ارشاد بايد به طريقى شروع شود که در خور درک و فهم مردم باشد. اگر لازم باشد که پديدهٔ پيچيدهاى ترويج گردد مىتوان از روش آموزش تدريجى (گام به گام) استفاده نمود و کار را از مطالب زمينهساز و ابتدائى آغاز کرد و پس از حصول اطمينان از درک مطالب قبلى مراحل بعدى آموزش را ادامه داد.
|
|
|
هر پديده ترويجى خصوصياتى دارد که قطعاً با خصوصيات پديدههاى موجود و مورد استفاده مردم مقايسه خواهد شد. مردم چيزى را مىپذيرند که از لحاظ اقتصادى مقرون به صرفه باشد و کارآئى بهترى نيز داشته باشد. بديهى است هر چيزى که اين سود مادى يا معنوى را تضمين کند مىتواند در تشويق مردم براى پذيرش آن مؤثر باشد ولى کارآئى آن و رقابتى که در اين مورد با پديده قبلى انجام مىدهد بسيار مؤثر خواهد بود و مىتواند پذيرش را تقويت کند. مقايسه خصوصيات مختلف پديده مورد آموزش با پديده موجود در ذهن فرد بهسرعت انجام مىگيرد.
|
|
اگر فردى پديدهٔ خاصى را بپذيرد ممکن است در مدت کوتاهى آن را نفى کند و پذيرش خود را پس بگيرد. دليل اين امر تا حدى به قابليت رقابت يا برترى خصوصيات پديدهٔ مورد نظر ارتباط دارد. لذا نمىتوان بدون مطالعهٔ خصوصيات پديده جديد اطمينان از برترى و کارآئى بهتر آن انتظار داشت که آنچه ترويج مىگردد بدون درنگ پذيرفته شود.
|
|
|
بارها گفته شده است که ترويج نوعى آموزش از طريق عمل و بهکار بردن پديدههى مورد آموزش است. لذا هر پديدهاى که اشاعه مىشود بايد عملاً قابل استفاده باشد.
|
|
بسيارى از مواقع به دلايلى نمىتوان پديده يا ايده مورد اشاعه را بهسرعت بهکار گرفت و از آن استفاده کرد. ليکن اين امر لزوم عملى بودن آن را هرگز نفى نمىکند؛ پديده مورد نظر بايد اصولاً قابل اجرا بوده و از مسائل نظرى و مفروضات و امور غيرواقعى به دور باشد. در ترويج، لازم است فراگيران مطالب را با توجه به مشکلات خود درک کنند و راه حل آنها را دريابند تا از آموختههاى آنها در حرفه و زندگى روزمره خويش استفاده نمايند. از اين رو مروج بايد قبل از اشاعه ايدهاى جديد به قابليت اجراى آن ايمان داشته باشد و در صورت امکان خود قبلاً آن را بهکار گيرد و عملاً از مزايا و محدوديتهاى آن آگاه شود تا بتواند پاسخگوى پرسشهاى فراگيران باشد.
|
|
|
هر گاه بعتوان نتيجهکارى را آشکارا مشاهده نمود مىتوان نسبت به آن بهتر قضاوت کرد. در ترويج، فراگيران بزرگسال علاقهٔ چندانى به مفروضات و تخيلات ندارند بلکه مىخواهند نتايج امر را عملاً مشاهده کنند. ممکن است بتوان پديدهاى را تعليم داد که مزاياى فراوانى براى فراگير داشته باشد ليکن بايد توجه داشت که مشاهده نتايج، اثرى وراى شنيدن آنها دارد.
|
|
|
مزيت نسبى براى اينکه فراگيران بهسوى پديدهاى که طى برنامههاى ترويجى عرضه مىشود جلب شوند و آن را بپذيرند، آن پديده بايد مزايائى داشته باشد و مجموعه اين مزايا نيز از حدى تقريباً مشخص بيشتر باشد. منظور از حد مشخص در اينجا ميزانى است که فرد در ذهن خود بهعنوان حد ارضا در نظر دارد.فرد فراگير با توجه به اين حد معمولاً پديدههاى ارائه شده را محک مىزند و مزاياى آن را مىسنجد. هر گاه اين مزايا بيشتر و بالاتر از حد ارضاى او باشند پديدهٔ مورد نظر پذيرفته مىشود و اگر مزاياى آن پائينتر و يا حتى مساوى حد ارضاى فراگير باشد، ترجيح مىدهد در موقعيت قبلى خود باقى بماند و لذا از پذيرش پديدهٔ جديد خوددارى خواهد کرد.
|
|
بدينترتيب قبل از اينکه پديدهاى در اختيار قراگير قرار گيرد بايد از مزيت آن نسبت به موارد مشابه که مورد استفادهٔ او است اطمينان حاصل کرد و سپس به او آگاهى لازم را داد و به اين طريق انگيزهٔ کافى جهت ادامهٔ امر فراگيرى پديد آورد. شناخت موقعيت موجود فرد از عواملى است که مىتواند به شناخت ارزش هر پديدهاى براى آن فرد کمک مؤثرى بکند. در همين جا قابليت رقابت پديدهٔ جديد نيز مشخص مىشود.
|