|
|
|
|
با اينکه کسانى که ارزشيابى اجتماعى را انجام مىدهند، نمىتوانند از تمام سازو کارهاى تصميمگيري، که در فهرست آمده است، شناختى داشته باشند، بايد براى ژرفتر کردن فرايند تصميمگيرى و بهويژه تحليل موارد زير کوشش کنند:
|
|
- شاخصهائى که نياز به ارزشيابى را از نظر کيفيت زندگي، سلامت عمومي، آمايش سرزمين (افزايش پارهاى بيمهها از جمله بيمارىهاى عصبي، کاهش فضاهاى سبز در مراکز شهري، افزايش درجهٔ آلودگي، افزايش منازعات اجتماعى و ..) متذکر مىشود.
|
|
- مراکز مسئول، آنهائى که مستقيم يا غيرمستقيم به توسعهٔ جهانگردى ملى نظر دارند. در بسيارى موارد، مسئوليتها در هم مىآميزند و تقسيم مشارکتها و مسئوليتها مبهم مىشود.
|
|
- اجراء طرحهاى سرمايهگذاري: بهوسيلهٔ چه کسي؟ بخش عمومى و دولتى يا بخش خصوصي؟ در سطح ملي، منطقهاى يا محلي؟ مسئوليت اجراء طرحها را مىتوان به نمايندگىهاى يک يا چندين سازمان نهادي، در چارچوب سياست کلى يا به مثابه وظيفهٔ ويژهاى که محدوديت زمانى و فضائى دارد (مانند مأموريت آمايش لانگدوک- روسيون Languedoc-Roussillonدر فرانسه بين سالهاى ۱۹۶۳ و ۱۹۸۲) واگذار کرد.
|
|
- کمک مالى منابع: در چارچوب سازمانى مشخص، کمک مالى سلسله محدوديتهاى اجرائى را بر سياستهاى ملى جهانگردى اعمال مىکند و بهگونهاى ضمني، در گزينش و گسترش بررسىها و ارزشيابىها تأثير مىگذارد.
|
|
- گزينش راهحلهاى ويژه: اين امر به گزينش ميان دو کار ممکن، که از مراحل موازى فرآيند تحليل الهام گرفته است، مربوط مىشود. تماس دائمى ميان تحليلگران و تصميمگيرندگان به مشارکتى در قانونمندى دقيقتر کارهاى ممکن و روش شدن مفاهيم گزينشى منجر مىشود.
|
|
- تصميمگيرى و اجراء: پيش از اجراء گزينش نهائي، مراکز تصميمگيرى بايد براى اندازهگيرى ميزان کمکها و تأکيدهاى اجتماعي- سياسى براى هر متغير پيشنهادى در مورد جهانگردى کوشش کنند. مىتوان انديشيد که در يک فرآيند مردمسالارانه، گروههاى اجتماعى از منافع و هدفهاى خود در هر سطحى از سازمان اجتماعى و فرآيند تصميمگيرى دفاع مىکنند. در مورد تصميمگيرى نهائي، اين امر به مراتب از يک کار ادارى متعارف فراتر مىرود و جابهجائى منظم نتايج ارزشيابى هدفهاى کارکردى و موافقت و تأئيد اين هدفها را از طريق همهٔ آنهائى که با توسعهٔ جهانگردى ارتباط دارند، در برمىگيرد.
|
|
|
فرآيندهاى اطلاعاتى کاملترين منطق فرآيندهاى تحليلى است. نياز به دانستن اطلاعات، روشن است. آنچه مشکل بهنظر مىرسد، عبارت است از جمعآورى اطلاعات پايه، تبديل آنها به اطلاعات مفيد و در صورت امکان کمّيتپذير و تفسير نتايج بهصورت اصطلاحات قابل دسترسى براى مسئولان تصميمگيرى و همهٔ مردم.
|
|
|
فرآيندهاى يک تحليل بايد با فرآيندهاى تصميمگيرى بهگونهاى همزمان انجام گيرد تا روابطى را که ميان ويژگىهاى سرمايهگذارى يک سرمايهگذار در جهانگردى و تأثيرات اصلى آن از نظر هدف ويژهٔ اجتماعى وجود دارد، روشن سازد. فرآيندهاى تحليل، فنون گوناگون پيشبينى و ارزشيابى را بهمنظور رسيدن به اهداف زير ترکيب مىکند:
|
|
- صورتبردارى و مطالعهٔ تمام جنبههاى مهم تأثيرات و بازتابهاى اجتماعى سرمايهگذارىها
|
|
- روشن کردن و ارزشيابى پيوندهاى دو جانبهاى که ميان تمام عواملى که از توسعهٔ جهانگردى ناشى مىشود وجود دارد.
|
|
بنابراين، فرآيندهاى تحليل رهيافتي، 'منظم' و چند بخشى را که به شيوهٔ زير جريان مىيابد، ايجاب مىکند:
|
|
- تعريف مسئله: مىتوان طرح سرمايهگذارى ممکن و آزمون آثار آن را بر افراد و اجزاء گوناگون جامعه آغاز کرد
|
|
- تعريف ماهيت و گسترهٔ مطالعهٔ ارزشيابى اجتماعي، تعريف راههاى ضرورى و مقتضى بهمنظور انجام دادن پژوهش
|
|
- تهيهٔ فهرستى از گزينهها و آراء ممکن از يک سرمايهگذارى
|
|
- شناسائى عوامل تأثيرگذار بر اقتصاد، شغل و ساختار اجتماعي، ارزشهاى اجتماعي- فرهنگي، چارچوب نهادى و حقوقى و محيط طبيعى زيست
|
|
- ارزشيابى آثار: اين ارزشيابى در مرکز همان فرآيندهاى تحليل جاى دارد و دقيقترين مرحله را در آن ايجاد مىکند. مىتوان اين آثار يا نتايج آن را به چهار مرحلهٔ بزرگ تقسيم کرد: آثار مستقيم، کوتاه مدت، گذرا و بلند مدت. بدين منظور، بهرهمندى از اين اطلاعات بسيار دقيق در موارد زير اهميت دارد:
|
|
- منابع آثار
|
|
- امکان آنها
|
|
- بروز آنها و مدت
|
|
- انتشار آنها
|
|
- آستانه و زمانى که آثار سرمايهگذارى مشخص مىشود
|
|
- محدودهٔ انتقادپذيرى که فراتر از آن اين احتمال وجود دارد که آثار آن موجب بروز بازتاب اجتماعى (در پيوند با توان و ظرفيت کار) شود.
|
|
هنگامى که اين ارزشيابى اجتماعى تحقق مىيابد، مسئلهٔ اساسي، گروهبندى تمام نشانههاى بهدست آمده در يک مجموعهٔ فکرى است که مىتوان بر اساس آن به محاسبهٔ 'هزينه-منافع' يا 'هزينه-مزايا' پرداخت. برخى طبقههاى آثار را با مفاهيم کمّى نمىتوان بيان کرد. در اين صورت، بايد روشهاى متعادلى را، که گاهى اوقات نتايج فوقالعاده متفاوتى بهبار مىآورند، به کار گرفت. ارزشيابى آثار بايد به گونهاى مکرر و به دفعات صورت پذيرد تا بتوان بىاطمينانى ناشى از حضور عناصر کمّيتناپذير را به حداقل رساند. بنابراين، تحليل، فرآيندى مکرر ايجاد مىکند که هر اندازه لازم باشد، تکرارپذير است؛ بهويژه اگر اين امر وارد کردن عناصر اطلاعاتى تازهاى ميسر سازد.
|
|
با اين تحليل، مىتوان عمليات ممکن را تعريف و بهقرار زير معين کرد:
|
|
- انواع اصلى اندازهگيرى قابل اجراء
|
|
- شرايط عملى کردن اين اندازهگيرىها، با توجه به هدفى که از سوى کارفرمايان جهانگردى پيگيرى مىشود
|
|
- ملاکهائى که مقايسهٔ عمليات پيشنهادى را ميسر مىسازد
|
|
- راههاى مهار آثار پيشبينىپذير برخاسته از سرمايهگذارىهاى انجام شده
|
|
- مىتوان نوعى اندازهگيرىهاى عملى را، که بهنظر مىرسد آسانترين باشد، در طبقهبندىهاى زير گنجاند:
|
|
- تحريکات و انگيزههاى مالياتى و مالى و برعکس، راههاى فسخ مالى و مالياتى.
|
|
- قواعد و ابزارهاى قانونى
|
|
- آموزش و پرورش و اطلاعات عمومى
|
|
- دخالت مستقيم دولت و مؤسسههاى دولتى.
|