دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
قصهٔ شاهزاده احمد و بُسکیالدار
در زمانهاى قديم در حوالى آبنگان راهزنى بود بهنام بُسک يالدار که خيلى قلدر و ستمگر بود، تا حدى که مردم از دستش به جان آمده بودند. او هر از گاهى به آبادى حمله مىکرد و از اسب و گوسفند گرفته تا نان و گندم مردم هر چه به دستش مىرسيد به زور مىگرفت و مىبرد. مردم همه که قدرت مقابله با او را نداشتند، تنها کارى که از دستشان برمىآمد اين بود که به درگاه خدا مىناليدند و او را نفرين مىکردند و از خدا مىخواستند که يک جورى بسکيالدار را از روى زمين بردارد و آنها را از شّر او خلاص کند و يا کارى کند که او دست از راهزنى و ظلم و ستم بردارد و مسلمان شود. خدا هم بالاخره دعاى آنها را اجابت کرد و شاهزاده احمد را براى آنها فرستاد. |
شاهزاده احمد که امامزادهاى از نسل امام موسى کاظم (ع) بود يک روز مىخواست از رودخانهاى در آن حوالى بگذرد. به همين سبب چوغاى (عبا) خود را در آب انداخت و دعائى کرد و سوار آن شد و از آب گذشت. يک چوپانى از آن حدود مىگذشت. معجزهٔ شاهزاده احمد را ديد، التماس کرد و گفت: 'اى آقا، مرا و بُزم را هم با خودت به آن طرف ببر،مىترسم تا بخواهم ردّ شوم گرفتار مردان بسکيالدار بشوم و بزم را بگيرند.' شاهزاده احمد به چوپان گفت: 'چوغاى خود را در آب بيانداز و سوار آن شو.' چوپان چوغايش را در آب انداخت و خود و بزش سوار آن شدند آمدند اين طرف رودخانه. شاهزاده احمد به چوپان گفت: ' بُزت را بياور بدوش.' چوپان بز نر است شير ندارد!' شاهزداه احمد گفت: 'باشد عيبى ندارد، من دعا مىکنم تا بز نر شير بدهد!' چوپان رفت و بز را آورد و آن بُز نر با دعاى شاهزاده احمد به حکم خدا شير داد. |
قصهٔ شيدار شدن بز نر به گوش بسکيالدار رسيد. او که کافر بود به مرادنش دستور داد بروند آن بز را بدزدند و بياورند. مردان بسکيالدار شبانه رفتند و بُز را آورند. بسکيالدار دستور داد که آن را سر ببرند،امّا به حکم خدا هر که چاقو به دست گرفت و خواست سر بر را ببرد، بهجاى آن دست خودش را بريد. آخر کار بسکيالدار آمد و سر بز را روى سنگ گذاشت و با يک ضربه سر آن را قطع کرد. بعد دستور داد که هيزم زيادى آوردند و ديگ برزگى پر از آب کردند و روى آتش گذاشتند و بز را انداختند توى آن. امّا بُز تبديل به سنگ شد و هر کارى کردند نپخت که نپخت. شاهزاده پيش بُسکيالدار آمد گفت: 'بُز مرا پس بده.' امّا بسک او را مسخره کرد. شاهزاده احمد بُز نر را صدا زد. به حکم خدا بُز زنده شد و پيش او آمد! بعد شاهزاده احمد رو به قبله کرد و بسکيالدار و مردانش را نفرين کرد. ناگهان آسمان تيره و تار شد و ابر سياهى آمد و شروع کرد به عقرب باريدن.همهٔ افراد بسکيالدار بانيش عقرب کشته شدند امّا خود بسکيالدار فرار کرد و رفت. چندى که گذشت بسکيالدار از کارهاى گذشتهاش پشمان شد و پيش شاهزاده احمد آمد و مسلمان شد. عهد کرد که از آن به بعد پاک و آبرومندانه زندگى کند. امّا به شاهزاده احمد گفت: 'براى اينکه پيمان ما محکمتر شود بيا و دختر مرا نکاح کن.' شاهزاده احمد هم شرط کرد که: 'اگر دخترت توانست انگشت مرا در دهان کند و بمکد با او عروسى مىکنم اگر نتوانست نه.' بسکيالدار هم قبول کرد امّا دختر او طاقت نياورد و چندى بعد مُرد. شاهزاده احمد او را خاک کرد و برايش آرامگاهى ساخت و بعد از آن آبادى رفت. هنوز که هنوز است معلوم نيست که او به کجا رفت. |
- قصهٔ شاهزاده احمد و بسکيالدار |
- افسانههاى لُرى ـ ص ۶۰ |
- گردآورنده: داريوش رحمانيان |
- نشر مرکز، چاپ اوّل ۱۳۷۹ |
- به نقل از، فرهنگ افسانههاى مردم ايران ـ جلد دهم، علىاشرف درويشيان ـ رضا خندان (مهابادي)، نشر کتاب و فرهنگ، چاپ اول ۱۳۸۱ |
همچنین مشاهده کنید
- گنجشک
- کاکل زری، دندان مروارید
- محمّد برزگر
- جمیل و جمیله
- مادیان چل کره
- بهرام قهرمان(۲)
- مشدی رحیم و نان جو (۲)
- درس اکونومی
- خالهسوسکه (۱)
- ماجرای زندگی شاهزاده محمد
- مار و مارگیر
- گل و نسترن و مرغسعادت
- غلام
- شاهزاده و آهو
- تنبل و کور
- دوستی مرد رنگرز و مرد سلمانی
- خوابهای عجیب پادشاه
- برادر ناتنی و گنج آقا موشه
- هر کس گفت، چُش آنقدر میزنندش تا زنده شود
- حسینکُرد و فیروزه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران آمریکا شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی
فضای مجازی قتل هواشناسی تهران شهرداری تهران شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی آموزش و پرورش سازمان هواشناسی باران شهرداری
خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون مهاجرت مدرسه نمایشگاه کتاب سینمای ایران دفاع مقدس صدا و سیما مسعود اسکویی صداوسیما موسیقی سریال مهران غفوریان
معماری
رژیم صهیونیستی غزه حماس فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال استقلال لیگ برتر جواد نکونام رئال مادرید عبدالله ویسی سپاهان بارسلونا بازی لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس
باتری گوگل آیفون اینستاگرام مایکروسافت سامسونگ اپل عکاسی ناسا
ویتامین چای کاهش وزن توت فرنگی سیگار فشار خون کبد چرب